بصیر گزارش می‌دهد:

چرا آمریکایی‌ها به‌دنبال تغییر رژیم ایران هستند؟

برای این موضوع می‌توان دلایل مختلفی برشمرد که برخی از مهم‌ترین آنها به شرح زیر است:
۱. تضاد گفتمانی
گفتمان انقلاب اسلامی به‌‌دلیل آرمان‌ها و اهدافی که دارد، در تضاد کامل با منافع استعماری آمریکا و نظام سلطه در جهان است. آمریکایی‌ها به‌خوبی از ماهیت استقلال‌طلبانه و عزت‌جویانه‌ی انقلاب اسلامی مطلع‌اند و از این موضوع نیز نگرانند. پیتر جونز یکی از پژوهشگران و اساتید غربی در مقاله ‌ای تحت عنوان «نظام سیاسی ایران و معنای آن برای سیاست‌گذاری در ایالات متحده»، با تأکید بر تخاصم ایدئولوژیک ایران و آمریکا معتقد است: «ایرانیان مردمانی سخت و باهوش هستند که تاریخ خود را ارج می ‌نهند و دولتمردان آمریکایی چاره‌ای جز این ندارند که به آن احترام بگذارند و البته بدانند که راهی پر از چالش و زمان‌بر را پیش‌رو خواهند داشت». به‌همین سبب است که اوباما یک روز بعد از توافق هسته‌ای به‌ صراحت اعلام کرد: «ایران همچنان چالشی برای منافع و ارزش‌های ما است».

۲. ممانعت از تبدیل شدن ایران به‌عنوان یک مدل در سطح منطقه‌ای و جهان
آمریکایی‌ها به‌شدت از تبدیل شدن نظام مردم‌سالاری دینی ایران به‌عنوان یک مدل منطقه‌ای و اسلامی بیمناک‌اند. آنها به خوبی می‌دانند که ایران کشوری با پتانسیل الگوبرداری در منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقاست. در این خصوص مدیر میز ایران در اندیشکده‌ی آمریکایی بلفر در خصوص نقش ایران در منطقه بر آن است که «ایران یکی از قوی‌ترین و با ثبات‌ترین کشورهای منطقه است که به‌طور واقعی قدرت نفوذ مؤثر و شکل دادن وقایع بیرون از مرزهای خود را دارد».
روزنامه‌ی انگلیسی گاردین نیز با اظهار شگفتی نسبت به محبوبیت روزافزون ایران در جهان عرب اشاره می‌کند: «با وجود سرمایه‌گذاری‌های خاندان آل‌سعود از طریق رواج اسلام وهابی، ایران موفقیت‌های خیره‌ کننده در بین اقشار جهان عرب کسب کرده است. ایران به‌خاطر اقدام‌های اسرائیل علیه فلسطین به ‌نفع آن‌ها دلسوزی کرد و با اتخاذ رویکرد ضد صهیونیستی و ضدغربی، حمایت نسبی موفق از حزب‌الله لبنان و حماس را آغاز کرد و در نتیجه به‌شدت در جهان عرب محبوبیتی فراوان کسب کرده است».

۳. تحدید توان نظم‌سازی منطقه‌ای ایران
یکی دیگر از مسائلی‌ که آمریکایی‌ها را به تغییر رژیم در ایران ترغیب می‌کند، توان ایران برای تغییر نظم منطقه‌ای و در خطر انداختن منافع آمریکا در سطح منطقه است. نظمی که آمریکایی‌ها با سیستم «پراکندن آشوب» در پی آن هستند. بنابراین آنها به‌شدت دنبال تحدید این توان ایران هستند. گرچه خود نیز معترف‌اند که حل بسیاری از مسائل منطقه بدون حضور ایران ناممکن است. به‌همین علت آمریکایی‌ها به‌شدت از ایفای نقش فعال ایران در معادلات منطقه و مخصوصا عراق و سوریه عصبانی هستند. اندیشکده‌ی «امریکن انترپرایز» در مقاله‌ای به قلم «جان بولتون» نماینده‌ی پیشین آمریکا در سازمان ملل چنین می‌نویسد: «بنابراین حکومت اسد، نمی‌تواند بدون حمایت ایران به حیات خود ادامه دهد… ما باید به جای تمرکز بر سرنگونی اسد یا کمک به دشمنان وی، به‌صورت جدی بر تغییر رژیم در ایران تمرکز کنیم.» «آندرو جی تبلر» از کارشناسان اندیشکده‌ی آمریکایی واشنگتن در تحلیلی پیرامون عواقب آزادی احتمالی شهر حلب و اثرات آن بر توازن قوا در عرصه‌ی جنگ نوشت: «این امر شکستی ویژه برای آمریکا و متحدان سنتی آن چون ترکیه، عربستان سعودی، قطر و اردن است. البته این مورد در مواجهه با حضور ایران و روسیه در سوریه نیز نوع شکستی محسوب می‌شود… اما به‌طور اساسی مواضع دولتی و به‌ویژه نیروهای ایران تقویت می‌شود».

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا