نگاهی به برخی از مواضع عمل‌گرایانه؛

سکوت سنگین هاشمی در مواجهه با حقوق‌های نجومی!

بصیر، بحران حقوق‌های نجومی و فیش‌گیت در دولت یازدهم به حدی عمیق شده که حتی یاران گرمابه و گلستان روحانی را هم وادار به انتقاد و یا سکوت کرده است. برخی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس هم‌چون کواکبیان و حضرتی بدون آن‌که اعلام کنند چگونه وارد لیست امید (لیستی که دختر صفدر حسینی در آن حضور داشته) شده‌اند و چه نقشی را برای پدرسالاری کرباسچی در تنظیم فهرست انتخاباتی اصلاح‌طلبان ایفا کرده‌اند که منجر به قرارگرفتن نام آنها در کنار دختر صفدر حسینی شد، حالا به انتقاد از دولت پرداخته و در صددند خود را از لاک دفاعی خارج نمایند.

دقیقا همین رفتار را در عرصه‌ی سیاست خارجی نیز می‌توان دید. عقب‌نشینی آرام‌آرام برخی مدافعان دیروز برجام اعم از صالحی، ولایتی و لاریجانی با اتخاذ مواضعی هم‌چون «در دوران پیشابرجام وضعیت دانشگاه‌ها بهتر بود»، «برخی خطوط قرمز ۹ گانه‌ی نظام رعایت نشد» و «راهی جز مقابله نداریم» باعث شد تا در این عرصه نیز آن‌هایی که میوه‌های کرم‌خورده‌ی برجام را از حالا پیش‌بینی کرده‌اند، دامن خود را از مضراتی که برجام برای کشور دارد تطهیر نمایند. هنوز قسم جلاله‌ی صالحی در صحن مجلس، دفاع ولایتی از برجام و تصویب ۱۵ دقیقه‌ای آن در مجلس با لابی قدرت‌مند لاریجانی از یادها نرفته است.

خاصیت عمل‌گرایی همین است. سیاست‌مدار عمل‌گرا به محض آن‌که فهیمد حمایت یا عدم حمایت از یک برنامه یا طرح یا رفتاری، دیگر نمی‌تواند پازل منافعش را تکمیل سازد، در چرخشی نزدیک به ۱۸۰ درجه، خود را از تیر و ترکش‌های آن بحران مصون نگه می‌دارد.

حالا شیخ سیاسی مصلحت نظام و کسی که مدعی شده بود ۴۷ درصد از آرای روحانی به خاطر حمایت او از رئیس‌جمهور بوده، در مقابل مسأله‌ی تلخ و مأیوس‌کننده‌ی حقوق‌های نجومی سکوت نموده و حتی با اعلام دریافت حقوق ۷ میلیونی اکبر هاشمی توسط برادرش، پای خود را تا اطلاع ثانوی از این داستان بیرون کشیده است.

در مرام پراگماتیست‌ها مرز بین حمایت و عدم حمایت و حتی مخالفت با یک مسأله، بسیار شناور است و سیالیت آن فقط و فقط به میزان سود و زیان نحوه‌ی برخورد با آن مسأله بستگی دارد. قطعا هاشمی نمی‌تواند مانند حضرتی، کواکبیان، عبدی و سایر اصلاح‌طلبانی که روحانی را در مواجهه با نجومی‌بگیران تنها گذاشتند، نباشد. چرا که این حمایت به ضرر آنها تمام خواهد شد، ولو آنکه ۴۷ درصد از آرای روحانی را از آن خود بدانند!

باید دانست که این گروه از سیاست‌مداران هرگز نمی‌توانند به حمایت‌های خود از یک پدیده قسم بخورند و اگر کسی هم پیدا شود و «والله، بالله، تالله» بگوید، باز هم به راحتی می‌تواند زیر حرفش بزند.

مثلا مقایسه کنید رفتار آن دسته از رسانه‌ها و سیاست‌مدارانی را که به خاطر دریافت رقم ۱۲۰۰ میلیون تومانی معاون اول رئیس‌جمهور سابق از فردی به نام جابر ابدالی و هزینه‌کردن آن برای برخی نمایندگان مجلس در انتخابات چه جنجالی به پا کردند (که البته شایسته تحسین است و باید محکوم شود)، اما همان رسانه‌ها که الآن ردای بنفش به تن کرده‌اند هیچ سخنی از پاداش ۸۶۵ میلیونی معاون اول روحانی و حضور او به عنوان رئیس هیئت مدیره سیمان تهران هم‌زمان با تصدی‌گری در معاونت اولی دولت، به زبان نمی‌آورند.

و یا مقایسه کنید رفتار برخی اصلاح‌طلبان هم‌چون صادق زیباکلام را در مواجهه با ماجرای بورسیه‌های وزارت علوم که آن همه موضع‌گیری سفت و سخت علیه دولت قبل گرفتند که حتی با تذکر رهبری نیز از حملات ناجوان‌مردانه‌شان دست نکشیدند؛ اما حالا وقتی ثابت شده که برادر رئیس‌جمهور از رانت او برای اخذ مدرک دکترای دانشگاه شهید بهشتی استفاده کرده، هیچ سخنی به میان نمی‌آورند.

با این تجربه، بعید نبود هاشمی که حکم پدری این جریان را دارد، نسبت به فیش‌گیت همان برخورد را داشته باشد که با برجام داشته است. هر چند دیگر از مواضع سنگین و حمایتی هاشمی از برجام خبری نیست، اما قطعا او و سایر اعضای خانواده‌ی عمل‌گرایان به زودی مانند صالحی، ولایتی و لاریجانی پای خود را این بازی خطرناک کنار خواهند کشید و اصلا بعید نیست که کم و کاستی‌های برجام را هم به گردن دولت قبل بیندازند.

دانا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا