متولد۶۵؛ تصویری از دنیای شگفت انگیز جوانان

بصیرنیوز،«متولد ۶۵» دومین حضور پدرام شریفی بعد از «ماهی وگربه» جلوی دوربین سینماست. او که قبلاً در فیلم‌های کوتاه حضور موفقی داشت در یکی از فیلم‌های کوتاه مجید توکلی نیز بازی کرده است. شریفی در این فیلم در کنار هنگامه حمیدزاده نقش پسر و دختری جوان از دهه ۶۰ را بازی می‌کنند که دوست دارند زندگی پولداری را تجربه کنند. پدرام شریفی علاوه بر این فیلم «بادیگارد» و «سیانور» را نیز در جشنواره فیلم فجر سال گذشته داشت. بازی قابل قبول او در این سه فیلم باعث شد به‌عنوان یکی از ستاره‌های جوان امسال سینما مطرح شود. با او گپ کوتاهی درباره تجربه همکاری با کارگردان جوان «متولد ۶۵» و تفاوت آن با دو گروه حرفه‌ای «سیانور» و «بادیگارد» صحبت کردیم که در ادامه می‌خوانید.

چطور به گروه متولد ۶۵ اضافه شدید؟
من یک فیلم کوتاه برای مجید توکلی بازی کرده بودم و همدیگر را می‌شناختیم. آقای میرکریمی که در مراحل اولیه تهیه‌کننده کار بودند هم بازی من را در «ماهی و گربه» دیده بودند. بعد از پیوستن آقای عسگرپور به گروه، ایشان هم لطف داشتند و پذیرفتند تا این همکاری ادامه پیدا کند.
تیم تولید «متولد ۶۵» گروه جوانی است؛ اما در «بادیگارد» و «سیانور» علاوه بر کارگردانی شناخته شده در کنار بازیگرانی چون پرویز پرستویی و مهدی هاشمی قرار می‌گیرید که به‌عنوان بازیگر مقابل، حضور کمک‌کننده دارند. چقدر حضور در «متولد ۶۵» از این جهت متفاوت بود.
وقتی پارتنر شما در سطح بازیگران کارکشته‌ای مثل پرویز پرستویی، آتیلا پسیانی، مهدی هاشمی و…است از یک سو کار به نظر راحت‌تر می‌آید چرا که وقتی پارتنر شما خوب بازی می‌کند ناخودآگاه تو را هم در مسیر درستی هدایت می‎کند و نمی‌توانی بد بازی کنی. این مؤلفه که بازیگر مقابل حرفه‌ای باشد و تحلیل درست‌تری از نقش داشته باشد خیلی کمک‌کننده است. اما از سوی دیگر بازی کردن جلوی چنین آدم‌هایی کار راحتی نیست و ممکن است برای بازیگر جوان استرس به وجود بیاورد. با وجود این، این همکاری برای من خیلی ارزشمند بود. ارتباط خوبی بین ما شکل گرفت و توانستم از تجربیاتشان در کار استفاده کنم، پله‌ ترقی خوبی برای بهتر شدن بازی‌ام بود. در متولد ۶۵ همه گروه جوان بودند و ویژگی خاص خودش را داشت. وقتی همه گروه جوان هستند، اعتماد به نفس، آزادی عمل و بلندپروازی بیشتری‌ داری و آزمون و خطا در این فضا برایت راحت‌تر است.
ترکیب معصومیت، بازیگوشی و اعتماد به نفس در بازی شما خوب درآمده است. چه بخشی از این مؤلفه‌ها مربوط به خصوصیات ذاتی خودتان است و چقدر به بازی شما برمی‌گردد.
فیلمنامه یا نمایشنامه را که می‌خوانی متوجه یکسری ویژگی‌ها در نقش می‌شوی که ممکن است داشته باشی چه از نظر فیزیکی و چه از نظر روحیات اما خصوصیاتی را هم که نداری باید به دست بیاوری. من در زندگی واقعی‌ام به اندازه افشار جسور نیستم و به نظرم خیلی‌ها هم ممکن است اینگونه نباشند. این مؤلفه از جمله ویژگی‌هایی بود که باید تلاش می‌کردم تا در برخوردم با آد‌ها کسب کنم  تا  خودم را جسورتر و برون‌گراتر بکنم.  در این کاراکتر من سعی کردم با تخیلم وضعیت این آدم و چیزهایی که به او انرژی می‌دهد را کشف کنم. باید نسبت به کارهایی که افشار می‌کند حقانیت کسب می‌کردم؛ حقانیت کاراکتر خیلی مهم است اینکه به خودش حق بدهد این کارها را بکند. اتللو هم به خودش حق می‌دهد که همسرش را خفه بکند و به حقانیتی رسیده است که باید این کار را بکند. برای بازی نقش اتللو هم باید این حقانیت را پیدا کند.
نظرتان راجع به نگاه این فیلم به جوانان دهه ۶۰ چیست؟
به اعتقاد من نگاه فیلم به کل جوانان جامعه است. البته دهه شصتی‌ها ویژگی‌های خاص خودشان را دارند که در این فیلم هم هست. یک دختر دهه شصتی وقتی از خانه بیرون می‌آید خانواده‌اش پیگیر او هستند اما برادر یک دهه هفتادی حق حرف زدن ندارد و اگر دختر دهه هشتادی باشد اصلاً برادری ندارد که بخواهد اعتراض کند. شجاعت و بی‌پروایی که افشار دارد به نظرم فقط مربوط به جوانان دهه ۶۰ نمی‌شود.
بعد از «متولد ۶۵» و بازی در «سیانور» و «بادیگارد» به نظر می‌رسید راه  خودخواسته و انتخابی حساب شده برای  قرار گرفتن در جایگاه یک بازیگر معتبر دارید اما در این میان حضور در سریال مناسبتی «گشت ویژه» مهدی رحمانی این تصور را ایجاد می‌کند که شاید هنوز بیشتر میل به دیده شدن  در شما وجود دارد.
برای انتخاب یک نقش نمی‌شود مثل فرمول ریاضی حساب و کتاب مشخصی داشت. من به شکل دقیق نمی‌توانم بفهمم یک کاری خوب است یا نه. نگاه می‌کنم به تهیه‌کننده این کار که سعید سعدی است و کارهای درخشانی داشته است. کارگردان کار هم مهدی رحمانی است که اساساً سینمایی کار می‌کند و سلیقه و نگاه جالبی دارد. سریال هم یک سریال پلیسی که برایم پر از جذابیت بود. اگرچه به نظر من سریال قابل قبولی است اما به هر حال این پسندها سلیقه‌ای است و باید این کار را به نسبت کارهای تلویزیونی بسنجیم با این وجود می‌دانم که باید حساب شده  عمل کنم. در کنار این سریال من پیشنهاد حدود ۷ الی ۸ سریال را هم رد کردم. امید داشتم که این سریال ، سریال خوبی شود و همه استانداردها را در مرحله تصمیم‌گیری داشت. وقتی شما پشتوانه‌ای در سینما ندارید، از طرف کسی حمایت نمی‌شوید و برای کار بعدی مطمئن نیستید باید کار کنید و از کار کردن یاد بگیرید. ایده من این است که کاری که به نتیجه گرفتن‌اش امید‌ داری را باید انجام بدهی و در این مسیر است که بازیگر می‌شوی.من از دو ماه پیش تا الان دو سه کار سینمایی را رد کردم به امید اینکه کار بهتری پیشنهاد شود سعی می‌کنم کار خوبی انجام بدهم. اول امسال فیلم «هجوم» را با شهرام مکری کار کردم که فکر می‌کنم فیلم خوبی شود.
در میان ۵ اثر سینمایی که کار کردید کدام یک از اعضای تیم تولید،  بیشترین تأثیرگذاری را در تکامل مسیر بازیگری شما داشت؟

با بازی در «متولد ۶۵» قطعاً در بازیگری من پیشرفت ایجاد شد اما کار با ابراهیم حاتمی‌کیا برای من تجربه ویژه‌ای بود. مگر می‌شود از کار در کنار پرویز پرستویی چیزی یاد نگرفت. از کار کردن با مهدی هاشمی نیاموخت یا در این باره صحبت کرد و از بهروز شعیبی چیزی نگفت. خوشحالم در مجموعه‌ای از کارها بازی کرده‌ام که هر کدامشان برایم یک مدرسه بود و توانستم از آنها یاد بگیرم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا