«زبان بومی» حافظ آداب و رسوم و سنت‌های مازندارن/ تولیدات ناکافی تلویزیونی از علل کم‌رنگ شدن زبان اصیل مازندرانی

بصیر، زبان ابزاری برای برآوردن حاجات اجتماعی و نشات گرفته از فرهنگ، آداب، رسوم، باورها و اعتقادات اقوام مختلف است به همین دلیل بازنگری، ثبت و گردآوری زبان‌های ایرانی امروزه امری ضروری است.

در واقع با ارزش‌ترین میراث غیرمنقول هر دیاری زبان محلی است، این واژگان سندی بر غنای فرهنگ ملی نیز محسوب می‌شود.

گستردگی زبان مازندرانی

زبان مازندرانی بعد از زبان فارسی، تنها زبان موجود در فلات ایران محسوب می‌شود که دارای ادبیات مکتوب است.

این زبان تنها در کشور ایران تکلم می‌شود و در قرن پنجم هجری قمری زبان اداری و رسمی بوده است.

تحقیقات باستان شناسان بیان می‌کند پیش از مهاجرت آریایی‌ها به سواحل جنوبی خزر، بومیانی هم در این ناحیه می‌زیستند که اقوام تیپوری نام داشتند، به همین دلیل به این منطقه تیپورستان می‌گفتند. پس از ورود آریایی‌ها به کرانه‌های جنوبی دریای خزر، زبان تازه‌ای از ترکیب آریایی و زبان بومی منطقه پدید آمد و بعدها در اواخر قرن ۶ هجری قمری این منطقه به نام مازندران تغییر کرد.

زبان مازندرانی از خانواده‌ زبان‌های هند و اروپایی است و از شاخه‌های هند و ایرانی محسوب می‌شود.

گسترش و پراکندگی این زبان علاوه بر مازندران در مناطق شهمیرزاد، فیروزکوه، دماوند، لواسانات، سنگسر و… گسترش دارد و مردم این مناطق به این زبان شیرین صحبت می‌کنند.

توجه بزرگان نامی همچون دهخدا و دکتر معین در گردآوری برخی از واژه‌های طبری در فرهنگ نامه فارسی نشانه اهمیت زیاد زبان‌های بومی و محلی است، و دانشوران بلند آوازه این مرز و بوم ارزش زیادی برای ثبت زبان‌های شفاهی و در حال فراموشی قائل هستند.

زبان مازندرانی گستردگی و توانایی زیادی در میان اندیشه‌های مذهبی و فلسفی داشته و شاهد این ادعا کتاب‌های بی‌شماری است که به زبان طبری نوشته شده اند. هرچند بیشتر این کتاب‌ها از دید پژوهشگران پنهان ماندند و یا از بین رفته اند.

آثار ادبی به زبان طبری

با وجود این می‌توان از کتاب‌هایی نام برد که به زبان طبری نگاشته شدند، کتابی چون مرزبان نامه، که به زبان تبری بوده و بعدها به زبان فارسی ترجمه شد. نیکی‌نامه، باوند نامه و همچنین برگرداندن قرآن کریم به کمک ادیبی ناشناخته، و آثار تاریخی همچون کتیبه‌هایی که به زبان تبری به رسم الخط پهلوی در بقایای آثار تاریخی برج لاجیم دو دانگه ساری و یا برج رادکان در جنوب کردکوی موجود است، حکایت از قدمت و ارزش این زبان فاخردارد.

از آثار مهم دیگر می‌توان به مجموعه‌ای از دو بیتی‌های تبری امیر پازواری که در مازندران به امیری معروف است، یاد کرد که برنارد دارن خاورشناس روسی نسخه این اشعار را در سن پترزبوگ با ترجمه فارسی به چاپ رسانده است.

همچنین اشعار ارزشمندی در دیوان طالب آملی شاعر ایرانی مقیم هند در دوره صفوی و دو بیت از قابوس نامه به زبان شیرین طبری است.

نوآوری و بازیابی ادبیات مازندرانی با اشعار طبری با ذوق و قریحه توانمندی چون نیما آغاز شد.

زبان بومی حافظ آداب و رسوم، ظرافت‌های فرهنگی و سنت‌های مازندارن

میزان کاربرد زبان مازندرانی در حوزه‌های مختلفی چون: سن، جنس، شهرنشینی، طبقات اجتماعی، تحصیلات و نگرش‌های زبانی تفاوت پیدا می‌کند و در بین جوانان و زنان و طبقات بالای اجتماعی و در افراد دارای تحصیلات بالا این زبان کمتر استفاده می‌شود.

زبان طبری با آن همه قدمت و باروری به دلیل توجه نکردن به این زبان از سوی مردم و مسئولان دچار روند فرسایشی و پوسیدگی زبانی شده است و در پی آن مسائل دیگری نیز دست خوش تغییر و فراموشی می‌شود، عواملی که فرهنگ و تمدن مازندران را شکل می‌دهند.

دگرگونی‌ها و پیچیدگی‌های شگرفی، که در سده‌های اخیر باعث پیدایش و گسترش هر چه بیشتر رسانه‌ها و تکنولوژی در شیوه زندگی و گفتار مردم پدیدار شد، شاید عامل جدی تسریع روند فروپاشی واژگان مازندرانی بوده است.

توجه نداشتن اهل قلم و متفکران این خطه، که می‌توان از آنان به‌عنوان ستون فقرات یک زبان یاد کرد، قطعاً روند از هم گسیختگی زبان مازندرانی را سرعت می‌بخشد. زبانی که می‌تواند حافظ آداب و رسوم و ظرافت‌های فرهنگی و سنت‌های مازندارن باشد.

عوامل موثر در کم‌رنگ شدن زبان اصیل طبری

حشمت الله ایاز آملی مدیر مرکز پژوهش‌های فرهنگ بومی و نائب رئیس انجمن شعر و ادب شهرستان آمل در گفت‌وگو با خبرنگار ما به عوامل کم رنگ شدن زبان طبری اشاره کرد و گفت: مرگ زبان در جوامع بین المللی بیشتر به دلیل جهانی شدن زبان‌های خاص و کارکرد بیشتر آنها، خواه ناخواه باعث مرگ زبان‌هایی که کارکرد کمتری نسبت به دیگر زبان‌ها دارند می‌شود، و قطعا برای از بین نرفتن یک زبان بومی و زنده نگه داشتن آن سعی بیشتری باید انجام داد تا منجر به کارکرد بیشتر آن زبان شود.

عبدالله قهقایی از اهالی قلم شهرستان آمل نیز در این‌باره به خبرنگار ما گفت: بعضی از دلایلی که در اجتماع کنونی باعث پررنگ‌تر شدن زبان فارسی از زبان بومی شد، ضرورت‌ها است، مانند زبان فارسی ادارات، تحصیلات، اختلاط قومیت‌ها چه به دلیل وصلت‌‍‌ها و چه به دلیل اشتغال مازندرانی‌ها در استان دیگر و یا غیرمازندرانی در مازندران، احساس ضرورت یادگیری فارسی قبل از مدرسه به منظور جلوگیری از به سخره گرفتن بچه‌هایی که خوب فارسی یاد نگرفتند.

بهزاد عباسی شاعر طبری زبان آملی به خبرنگار ما دلیل این کم رنگی زبان را محیط‌هایی که فرد در آن تحت تاثیر مستقیم قرار می‌گیرد، دانست و افزود: بیشترین تاثیر را محیط خانواده و مدرسه به‌عنوان تعیین کننده زبان فرد در حال و آینده دارد. درحال حاضر پدران و مادران سعی دارند از بدو تولد با فرزندان خود به زبان فارسی مطلق حرف بزنند و بعدها نیز در مدرسه این امر پررنگ تر می‌شود و نتیجه آن کم‌رنگ شدن زبان طبری و نزول تدریجی این زبان به‌ویژه در میان جوانان است.

بی توجهی مسئولان، عامل موثر در کاهش اقبال به زبان مازندرانی

ایاز مقصر اصلی نادیده گرفتن زبان طبری را بی‌توجهی مسئولان عنوان کرد و گفت: بی‌توجهی به زبان مادری در استان و سطح آگاهی آنان در گپ و گفت رسانه‌ای باعث بی‌میلی جوانان می‌شود و ترغیب نشدن فرزندان توسط والدین برای یادگیری زبان بومی نیز به این مشکل دامن زده است.

عبدالله قهقایی نیز در این رابطه تصریح کرد: دلایل نادیده گرفتن زبان طبری احساس مسئولیت نکردن رادیو و تلویزیون محلی به دلیل تولیدات ناکافی برنامه‌های جذاب به زبان مازندرانی و همچنین محاوره بالادستی‌ها با پائین دستی‌ها در جامعه برای حفظ تحکم است، چرا که فکر می‌کنند اگر به گویش محلی دستور بدهند جدی گرفته نمی‌شود.

فضای مجازی، ظرفیتی تهدیدکننده

وی به علل دیگر کم‌رنگ شدن زبان مازندرانی اشاره کرد و گفت: حضور بیشتر در فضاهای حقیقی و یا مجازی که زبان رایج آن فضاها کمتر مازندرانی است، کسر شان دانستن محاوره به زبان مادری در جوانان از دیگر علل کم‌رنگ شدن زبان طبری است.

آیا می‌شود زبان طبری را در مدارس آموزش داد؟!

عباسی به آموزش زبان طبری در مدارس اشاره کرد و گفت: قطعاً باید در مدارس اقداماتی انجام داد تا فرزندان با تاریخ و ریشه کلمات و نوع زبان بومی خودشان به صورت کامل آشنا شوند که نشان دهنده سنت و فرهنگ اصیل منطقه است.

در ادامه قهقایی در این‌باره اظهار کرد: آموزش زبان طبری به نظر بنده شدنی نیست چرا که هیچ‌گونه الفبایی برای نوشتن زبان طبری یا گویش مازندرانی نمی‌شناسم. این زبان را بعضی با حروف فارسی و عربی با اعراب و یا بدون اعراب و یا با فواصل می‌نویسند و بعضی با حروف انگلیسی و یا لاتین و برخی هم با هر نوع حروفی بنویسند بلافاصله ترجمه فارسی آن را می‌گذارند که براساس معادل فارسی خواننده برگردد و نوشته طبری را بخواند.

وی معتقد است تا خط واحد و مقبول و توانمندی تعریف نشود تدریس زبان طبری در مدارس ممکن نیست و می‌گوید: تنها می‌توان زبان محاوره‌ای را آموزش داد که اراده‌ای هم برای اجرای آن وجود ندارد.

حشمت الله ایاز به راهکارهایی برای حفظ و افزایش زبان طبری در میان مردم اشاره کرد و گفت: مدت ۲۰ سال در این راه سعی وافر انجام دادم و در برنامه‌های آیین بومی و استفاده از واژه‌ها، ضرب المثل‌ها و معماها در میان جوانان و نوجوانان و همچنین آموزش‌های این زبان همراه با تشویق و اهدای جوایز و حتی اجرای موسیقی‌های بسیار شاد در راستای حفظ زبان طبری تلاش کردم، اما اینها به تنهایی کافی نیست و بایستی دولت در این امر ما را یاری کند.

جایگاه شعر در تحکیم زبان طبری

بهزاد عباسی همچنین جایگاه شعر را برای تحکیم زبان طبری پراهمیت دانست و افزود: در میان شاعران مازندرانی با تخصص شعر فارسی، جایگاه شعر طبری بسیار کم‌رنگ است، هرچند برای گوش کردن به اشعار طبری تمایل دارند و هنگام خوانش آن ذوق بسیاری نشان می‌دهند. در این بین هم کسانی به صورت کاملاً تخصصی، شعر بومی را دنبال می‌کنند اما برنامه‌های شعر طبری باید افزایش پیدا کند و به آن بیشتر توجه شود تا شاعران تمایل بیشتری به این زبان نشان دهند، چرا که شعر ستون فقرات ادبیات است و توجه هرچه بیشتر به آن قطعاً تاثیر بیشتری میان عام مردم دارد.

وی با اشاره به کاهش گرایش شاعران به شعر طبری، مهمترین دلیل این امر را آشنا نبودن به زبان طبری به صورت گسترده دانست و گفت: به علت اینکه در زبان طبری، واژه‌ها محدود است باعث خستگی ذهن می‌شود و شاعر از این سبک شعر فاصله می‌گیرد. همچنین دلیل دیگر کم شدن گرایش به شعر طبری کم بودن مخاطب از دیدگاه یک شاعر بومی سرا است. مخاطب کم و درپی آن تشویق نشدن انگیزه شاعر را کم و وی را از شعر بومی فاصله می‌دهد.

عباس قهقایی نیز در این باره گفت: صاحب قریحه شاعری به گویش مارندرانی کم نیستند، اما چون هیج حمایت مالی و معنوی از این شاعران نمی‌شود، انگیزه آنها نیز کاهش پیدا می‌کند.

بهزاد عباسی شاعر طبری زبان آملی به برخی از شاعران که شعر طبری را با اشتباهات زیاد در گفتار می‌سرایند اشاره کرد و افزود: این شاعران مخاطب را رفته رفته از شعر طبری دوری می‌کنند، نداشتن تخصص و انجام مطالعات کم و کنجکاوی اندک، مهمترین دلایل این اشتباهات است و اگر این مطالعات در زمینه طبری به اندازه کافی باشد زبان و شعر مازندرانی را غنی می‌کند.

زبان بومی همراه با ادبیات شفاهی و گاه نوشتاری خود فضای گسترده‌ای از تمدن، سیر اندیشه و آرمان‌های ملتی را نشان می‌دهد که بخشی از تاریخ آن روزگار است.

زبان فارسی این پایه بنیادین در وحدت ملی ناخواسته موجب گسیختگی و فرسایش زبان‌های بومی همچون زبان شیرین و دیر پای طبری شده است هر چند که هر کدام از این زبان‌های بومی ریشه درخت زبان فارسی را تنومد و محکم می‌کند و قطعاً در گسترش عمق زبان فارسی تاثیر بسزایی دارد.

به همین دلیل بازنگری و گردآوری هر چه بیشتر زبان‌های بومی و ثبت این زبان‌های شیرین نه تنها هویت ما را مستحکم بلکه از پوسیدگی و فروپاشی این زبان شیرین و بی‌بدیل جلوگیری می‌کند.

امیدواریم با خواندن این گزارش از با ارزش‌ترین میراث غیرمنقول و اهرم بنیادین فرهنگ و تمدن دیار مازندران درک علمی کنیم و نگران فرسایش تدریجی این زبان کهن و هر یک ویراث‌دار خوبی برای آیندگان باشیم و هیچ زبانی را به اشتباه لهجه زبان دیگر قرار ندهیم.

کارگری بَنویشته مِ بالِ سَر

بَبا بورده دار و وَچه خالِ سر

چِلچلا اَی فَقِرى رِ تیلِ جا

نِشون بَزو مِ خنه ى سالِ سر

شعر از : بهزاد عباسی

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا