گفتگو با مشاور امنیتی پروژه «ماجرای نیمروز»+عکس

بصیرنیوز،مرتضی اصفهانی را نه ملاقات کردیم و نه صدایش را شنیدیم بلکه به واسطه یک دوست سوالات ما را دریافت کرد و سپس به صورت مکتوب پاسخ ها را برای مان ارسال کرد. او یکی از مشاورین مطرح تولیدات سینمایی ایران در ژانرهای امنیتی، پلیسی و جاسوسی محسوب می شود و از فیلم بادیگارد ابراهیم حاتمی کیا گرفته تا روباه افخمی و سیانور شعیبی و در نهایت ماجرای نیمروز مهدویان به صورت مشاور در کنار عوامل فیلم حضور داشته است. او که به گفته خودش تجربه فعالیت های چریکی و عملیاتی و جاسوسی و … داشته است به دنبال آن است تا تجربه پنجاه سال فعالیت خودش را در اختیار فیلمسازان قرار دهد.

– علاقه و سابقه من در تولید مستند است. پس از تولید حدود سه هزار دقیقه مستند وارد کار سینما و تلویزیون شدم ولی هنوز کار اصلی ام مستندسازی است. مشوق من برای ورود به سینما آقای کیمیایی بود که با فیلم «ضیافت» آغاز شد و از آقای حاتمی کیا آموختم که می توان «به رنگ ارغوان»ساخت و همیشه به ایشان مدیونم و برای مشورت «بادیگارد» هم افتخار در کنارشان بودن را دارم. بعدها با «روباه» افخمی، «امکان مینا»ی تبریزی، «سیانور» شعیبی و «ماجرای نیمروز» در کنار مهدویان بودم.
گفتگو با مشاور امنیتی پروژه «ماجرای نیمروز»

وقتی در پازل عوامل فیلم قرار می گیرید نقش شما چیست؟ مشاوره، تغییر فیلمنامه یا نگارش کامل فیلمنامه؟

– همه موارد صحیح است. البته دامنه این مشاوره در اجرا، بازی ها و حتی لباس و صحنه هم ادامه پیدا می کرد.

مشاوره فیلم هایی که مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی دارد در کشور ما از چه اقتضائاتی برخوردار است؟ این ملاحظات در مورد ماجرای نیمروز چطور بود؟

– فیلمساز موفق حتما مشاور خبره داشته. من یک چریک قبل از انقلاب اسلامی و یک رزمنده جمهوری اسلامی هستم. در اطلاعات عملیات ستاد جنگ های نامنظم شهید چمران از ایشان آموختم که نقش اطلاعات در جنگ تا چه میزان تاثیرگذار است و با توجه به علاقه ای که به فیلمسازی داشتم، همیشه همه چیز را در ذهنم ذخیره می کردم و حالا تلاش می کنم تجارب ۵۰ ساله مبارزه را در اختیار کسانی قرار دهم که می خواهند فیلم بسازند.

گفتگو با مشاور امنیتی پروژه «ماجرای نیمروز»

شخصی به نام عباس در مجموعه عوامل مقابله کننده با منافقین است که جاسوس نفوذی است. این شخصیت ما به ازای بیرونی دارد؟ سرنوشتش چه شده است؟

– به جز شخصیت حامد، بقیه شخصیت ها متناظر تاریخی دارند. داستان عباس هم در تاریخ آمده که پس از فرار ابتدا به فرانسه و سپس به عراق تحت حاکمیت صدام می رود و نهایتا در جریان حمله به ایران (عملیات فروغ) کشته می شود.

در فیلم های اطلاعاتی عملیاتی دو، سه سال اخیر همیشه نشان می دهد یک عامل نفوذی در سیستم وجود دارد. واکنش کسانی که در سیستم هستند، نسبت به این بازنمایی چیست؟

– خدا را شکر صبر و تحمل داشتند. اگر می خواهیم دیده شویم باید حقیقت را بگوییم و اگر نیت سالم سازی داریم باید از ضعف های مان هم بگوییم. زمانی که برای ساخت سریال «پازل» و «تعبیر وارونه یک رؤیا» نزد جناب آقای دکتر صالحی و معاون حفاظتی ایشان در سازمان انرژی اتمی رفتیم تا مجوز بودن نفوذی در تشکیلات تحت امر ایشان را بگیریم، مردانه گفتند وقتی خائن را تصویری می کنید، دانشمند و قهرمان سازمان انرژی اتمی خوش می درخشد.

گفتگو با مشاور امنیتی پروژه «ماجرای نیمروز»

در میان فیلم های چند سال اخیر در سینما و تلویزیون کشور که مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی دارد کدام یک را از لحاظ ساختار داستان و رعایت ملاحظات بیشتر می پسندید؟ فارغ از آن که خودتان در آن فعالیت داشته اید یا نه؟

– سریال «تعبیر وارونه یک رؤیا» از فریدون جیرانی و فیلم سینمایی «روز شیطان» از بهروز افخمی.

چقدر فیلم های با مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی که ساخته کشورهای دیگر است می بینید؟

– به اندازی که وقتم اجازه می دهد ولی همیشه در برنامه هایم دارم.

بازخوردهای تان از فیلم ماجرای نیمروز چگونه بوده است؟

– ماجرای نیمروز دو جایزه ارزشمند گرفت؛ اولی فیلم برتر از نگاه مردمی در جریان جشنواره فکر و دومی هم که گفته اند نگویید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا