اصحاب فرهنگ در مورد دولت یازدهم چه نظری دارند؟

«باید از اصحاب فرهنگ پرسید چقدر از دولت یازدهم رضایت دارند؟» این یکی از جملات رئیس‌جمهور در آخرین نشست خبری‌اش بود. آقای روحانی در واقع با این جمله سعی کرد اینگونه القا کند که دولتش در عرصه فرهنگی عملکرد موفقی داشته و اهالی فرهنگ از عملکرد دولت یازدهم رضایت دارند اما برای دریافت اینکه اصحاب فرهنگ واقعا چه میزان از دولت یازدهم رضایت دارند، انتقادهای مبنایی و اساسی برخی از اهالی هنر و فرهنگ و کسانی را که از ابتدا به رویکرد و رویه فرهنگی دولت فعلی انتقاد داشته‌اند فاکتور می‌گیریم و در این مسیر فقط به دیدگاه‌های کسانی که خرداد ۹۲ از حامیان آقای روحانی بوده‌اند، برای روحانی از آبروی هنری خود هزینه داده‌اند یا حداقل به گفته خودشان رأی‌شان را به نام حسن روحانی در صندوق انداخته‌اند، می‌پردازیم تا لبیکی باشد به گفته رئیس‌جمهور در نشست خبری!

منیژه حکمت، کارگردان سینما و یکی از اهالی هنر مدنظر جناب روحانی است که  نقش قابل توجهی در همراه‌ کردن برخی هنرمندان و به تبع آن جامعه پیرو ستاره‌ها به نفع روحانی در سال ۹۲ داشت. وی در مصاحبه‌ای که با هفته‌نامه صدا انجام داده، در پاسخ به این سوال خبرنگار که می‌پرسد: «از زمان روی‌کارآمدن دولت روحانی تغییری احساس کرده‌اید؟» اینگونه پاسخ می‌دهد: «من در این دوره ناامید شدم و متاسفم». وی همچنین در پاسخ به این سوال که «اگر به سال ۹۲ برمی‌گشتید با توجه به شرایط الان، تومار حمایت از روحانی را امضا می‌کردید؟» می‌گوید: «نه! نمی‌کردم».
او همچنین با انتقاد از دولت ابراز می‌دارد: «کسانی به من زنگ می‌زنند و می‌گویند تو گفتی به روحانی رأی بدهیم. من دیگر سعی دارم هزینه ندهم و پاسخگوی کسانی که در این وادی به من اعتماد کرده بودند، نشوم. این دولت با شعار قشنگی به اسم امید آمد؛ چه شده که امید اکثریت سینما ناامید شده است؟ من گاهی می‌شنوم چقدر دوره شمقدری خوب بود! این حرف خیلی دردناک است. این را صراحتا اولین‌بار به شما می‌گویم، چون امضای کسانی که از کاندیداهای سیاسی حمایت کرده‌اند هنوز هست؛ شما سرچ کنید ببینید چه کسی کجاست.
اصلا هم قائل به این نیستم که چون من و پگاه اولین حمایتگران از این دولت بودیم گل سرسبدیم! اینطور نیست اما این اکثریت ناامید خطرناک است و پوپولیسم محصول چنین دورانی است». منیژه حکمت در برنامه جنجالی‌اش با آزاده نامداری هم این را تکرار کرد که «بدترین دوره کاری من در دولت آقای روحانی بوده».

چندی قبل و در هفدهمین جشن خانه سینما، رضا میرکریمی نیز انتقادات تندی را به دولت روحانی وارد کرده و گفته بود: «از خودم خجالت می‌کشم خواسته‌هایم را اعلام کنم، چون در دولت‌های مختلف این حرف‌ها بارها زده شده و هیچ گوش شنوایی نیست. دولت‌ها همیشه با سلیقه‌های مختلف می‌آیند و می‌روند اما انگار چیزی که بین همه آنها مشترک است، کم‌اعتنایی به هنر و فرهنگ است. دیگر برای‌مان سخت است بگوییم ما را ببینید، به همین دلیل ترجیحاً دیگر در این باره صحبت نمی‌کنم. امیدوارم زمانی که از رئیس‌جمهور درباره حوزه فرهنگ و هنر سوال می‌شود برای سومین‌بار نگوید خانه سینما را باز کردیم!»
این در حالی است که ابوالفضل جلیلی، فیلمساز که مدعی است تعداد فیلم‌های توقیفی‌اش دورقمی است نیز می‌گوید: «همه ما سال ۹۲ به آقای روحانی رای دادیم… اوایل دولت، من خدمت آقای ایوبی رسیدم، روز سه‌شنبه‌ای بود. گفت تا روز شنبه ما از  شما برای فیلمسازی در داخل کشور حمایت می‌کنیم، الان ۳ سال است هنوز آن شنبه فرا نرسیده!»

همچنین رضا ایرانمنش که از حامیان حسن روحانی در خرداد ۹۲ بوده نیز انتقاداتش نسبت به وی را اینگونه بیان می‌کند: «زمان احمدی‌نژاد از منتقدان شدید او بودم اما امروز از رأی دادن به روحانی پشیمانم، زیرا آقای رئیس‌جمهور از زمانی که آمده جز شعار دادن کار دیگری حداقل برای سینما و هنرمندان انجام نداده است. در دولت احمدی‌نژاد بر این عقیده بودم که او به‌هیچ‌عنوان به هنر و هنرمند اهمیت نمی‌دهد اما راه گفتن این موضوع به رئیس‌جمهور و زیردستان او برای همه ما باز بود؛ چه بسا خود من بارها این موضوع را به او گفتم و درددل کردم و او حداقل کاری که می‌کرد گوش دادن به حرف‌های ما بود اما متاسفانه آقای روحانی از زمانی که آمده همین حداقل کار را هم برای ما انجام نداده است».
مجید مجیدی اما درباره وزیر سابق فرهنگ می‌گوید: «برخی مواقع بین خودمان صحبت می‌کنیم امکان دارد جای وزرا را تغییر دهند، مثلاً دکتر هاشمی (وزیر بهداشت) وزیر فرهنگ می‌شد و جایگاه دیگری را به آقای جنتی می‌دادند».
ابراهیم حاتمی‌کیا نیز که قبلا اعلام کرده بود خرداد ۹۲ به حسن روحانی رای داده، در جریان جشنواره قبلی و بعد از نشست فیلم بادیگارد گفته بود: «من نمی‌دانم در ساختار جشنواره چگونه برنامه‌‌ریزی می‌شود که لزوما ۱۰ تا ۲۰ فیلم وارد مسابقه شوند. باید این بچه‌ها بیایند و کارشان دیده شود. بخصوص فیلمسازی که رفته در عراق کار کرده و هر لحظه احتمال ترور او وجود داشته باید مورد احترام قرار گیرد ولی می‌بینیم که در حاشیه جشنواره هستند. من نه به محمد حیدری کار دارم و نه حتی به آقای ایوبی و آقای جنتی، بلکه با آقای روحانی کار دارم. چطور می‌شود فیلم‌هایی از این دست وارد مسابقه نمی‌شوند،‌ حتی اگر ضعیف باشند. اما به هرحال این موضوع،‌ موضوع روز ما است. چه کنیم که هنوز هم مثل زمان جنگ مسؤولان سمت شمال می‌ایستند،‌ در حالی که در جنوب جنگ است. خطر پشت مرزهای این کشور است و دوستان متوجه نیستند».
حاتمی‌کیا همچنین یک سال قبل از آن در مراسم اکران فیلم «چ» در دانشگاه تهران خطاب به رئیس‌جمهور روحانی گفته بود: «می‌دانم این حرف سبب ناراحتی می‌شود اما مجبورم بگویم که جناب آقای روحانی! جریان فرهنگی مردان بزرگ می‌طلبد نه کسانی که نمی‌توانند ۲۴ ساعت پای حرف‌های خود بایستند. من بابت این نوع سخن گفتن هزینه دادم و افتخار من این است که با همین‌ها هست که اسم من پیش شما جوانان عزیز است».
افزون بر این، مهدی کرم‌پور یکی دیگر از کارگردانان حامی روحانی، انتقادهای جدی خود نسبت به عملکرد فرهنگی دولت را  در نامه‌ای به حجت‌الله ایوبی اینگونه می‌نویسد: «خیال می‌کردم گفتنی‌ها را برای‌تان در جلسات خصوصی و عمومی گفته‌ام. به دوستی، به تذکر، به قهر، به شوخی. آنچه وظیفه خود می‌دانستم که باید گفته شود را چون دوست یا برادر کوچکی گفتم اما حالا که خارج از تعارف‌ها، مسموع نیست، پس از ۲ سال چون رویه گذشته‌، کتبا و عمومی قلمی ‌می‌کنم، تا اقل ثبت شود و بماند». وی ادامه می‌دهد: «یادمان باشد در همان دولتی که حالا مانند لولو از آن یاد می‌شود همه در این سینما فیلم ساختند. یادمان باشد در همان دولت قبل نتیجه فجر، اسکار و برلین یک خروجی بود. در همان دولت، فرهادی به اسکار معرفی شد. من، معادی، کیایی و نعمت‌الله پروانه ساخت و نمایش گرفتیم. در همان جشنواره‌ها فیلم کاهانی رد نمی‌شد. از فیلمساز جوان خواسته نمی‌شد شب اختتامیه خودش از خیر جشنواره بگذرد. در دولت نهم، بیضایی هم فیلم ساخت… با شعر خواندن و لبخند مشکل سینمای ما حل نمی‌شود. حتی اگر حالا تنها علقه‌ مشترک من و شما شاعر محبوب‌مان باشد. امروز دیگر به چیزی بیش از زبان نرم نیاز است. مدیریت فرهنگی به گوش شنوای واقعی و پایمردی بر قول‌ها و حمایت از همه‌ هنرمندان نیاز دارد… نکند در پساتحریم در میان خیل بنجل‌های صف کشیده برای اخذ طلب‌های دلاری‌مان قرار است از چین، هند و اروپای ورشکسته، برای‌مان سوغات دیگری بیاورید؟»
دولت یازدهم که تصور می‌کرد با در اختیار قرار دادن منابع مالی بیشتر به سینماگرانی که سال ۹۲ از روحانی حمایت کرده بودند و تایید بدون ضابطه برخی آثار مربوط به آنها و تنگ کردن فضا برای طیفی دیگر از سینماگران می‌‌تواند حمایت شبه‌روشنفکران سینما را برای مدت‌ها حفظ کند، در طول ۴ سال گذشته با انتقادهای تند و تیز آنها مواجه شده است. انتقادهایی که برخی از اهالی هنر و فرهنگ ترجیح دادند آنها را رسانه‌ای کنند، برخی هم البته نه.
آنچه روشن است اینکه رفتارشناسی رئیس‌جمهور و بسیاری از کارگزاران دولتی و همچنین بررسی سوابق آنها در زمان مدیریت‌شان بویژه سوابق سیاسی شخص رئیس‌جمهور نشان می‌دهد مطالبات شبه‌روشنفکران نمی‌تواند تناسب زیادی با روحیه اعضای دولت یازدهم داشته باشد. این واقعیتی است که در ۴ سال اخیر نیز خود را به وضوح نمایان کرد و رفتارهای نمایشی هم نتوانست مانع ظهور و بروز این واقعیت شود.

اگرچه باید دوباره اشاره کنیم اینها نقدهایی است که جریان همراه آقای روحانی در سال ۹۲ امروز بر سر دولت می‌کوبند و از آن رویگردانند؛ نقدهای جریان انقلابی بشدت بیشتر و تخصصی‌تر است که آن خود جایی مطول برای بحث می‌طلبد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا