دیپلماسی تحقیر؛

فوتبال در اسارت انفعال دولت!

بصیر،عبارت “بازگشت عزت و غرور ملی ایران” یکی از شعار هایی است که حسن روحانی در ایام تبلیغات ریاست جمهوری دولت یازدهم در کنار عبارت “بازگشت عزت به پاسپورت ملی” از آن سخن به میان آورد و این وعده انتظار عمومی را در عملی شدن این شعار بالا برد.

لکن در این ۳۳ ماه که از عمر دولت می گذرد، شاهد ده ها مورد بی احترامی به ایران و هویت ایرانی هستیم. در ادامه زیر سوال رفتن این شعار، بار دیگر عرصه ورزش هدف پروژه تحقیر ایران قرار گرفت.

بامداد امروز خبر حکم کنفدراسیون فوتبال آسیا به نفع عربستان، دوباره عزت ایران و ایرانیان را زیر سوال برد؛ خبری که شاید آخرین تیر عربستانی ها به ایران در سال ۹۴ بود.

بعد از  آن که حوادث فرودگاه جده، سقوط جرثقیل، فاجعه منا و حمله به یمن موجب خشم عمومی ملت ایران شد و جریان مشکوک و برنامه ریزی شده اشغال سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد اتفاق افتاد؛ این جریان باعث جوسازی های سعودی ها در عرصه های بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران گشت. علاوه بر مجامع سیاسی بین الملل، عرصه ورزش و به خصوص فوتبال فرصتی مناسب برای تخریب ایران و القاء ناامنی در این کشور گردید.

در این راستا، مسئولین سیاسی و ورزشی عربستان با شکایت به فیفا و ای اف سی به بهانه نبودِ امنیت جانی بازیکنان در شهرهای ایران، خواستار بازی در کشوری ثالث شدند. این خواستار به نوعی نشان دهنده نا امن بودن ایران مانند سایر کشورهای منطقه غرب آسیا بود.

و قبول درخواست عربستان از سوی ای اف سی برای انتخاب کشوری ثالث، یعنی تایید ادعاهای واهی آل سعود؛ در همین ارتباط، مسئولین اعتراضاتی در حد گلایه و نامه نگاری ساده به تصمیمات سیاسی ای اف سی داشتند و اقدامی عملی در این مسئله دیده نشد.

سوال اینجاست که این جمله حسن روحانی “من مجددا قدرت ملی را به این کشور به کمک همت شما جوانان برمی‌گردانم.” را در کدام بخش از این جریانات باید قرار داد؟ رفتارهای سیاسی سعودی ها و در پی آن انفعال دولت تدبیر و امید برای دفاع از پرطرفدارترین رشته ورزشی کشور چقدر می تواند قابل توجیه باشد؟

آیا قشر بزرگ جمعیتی را که جوانان تشکیل می دهند، باید به لطف و همت دولت اعتدال، بازی های خانگی تیم مورد علاقه شان را از پشت گیرنده ها مشاهده کنند؟

هر تیم و کشوری حق برگزاری مسابقه به میزبانی خود را دارد و به اذعان کنفدراسیون، در اطلاعیه اخیر خود گفته است که: کارشناس امنیتی و مسئولان AFC در بازی هایی که در ایران برگزار شد حاضر شده اند؛ حال با توجه به ضریب امنیتی بالای ایران و ورزشگاه های مد نظر، آیا دولت تدبیر و امید این تصمیم را سیاسی نمی داند؟

به راستی، دولت که شعارهای واهی اش، دل های مستضعف زیادی را امیدوار کرده بود، چه زمان و در چه عرصه ای جواب رژیم سعودی ها را خواهد داد؟ شاید در مسائل نظامی، مذهبی و سیاسی برخی ملاحظات وجود داشته باشد، اما سکوت و انفعال در فوتبال چه توجیهی می تواند داشته باشد؟

با نا امن قلمداد شدن ایران، آیا می توان روی درآمد حاصل از صنعت توریسم حسابی باز کرد و منتظر برگزاری مسابقات جهانی و آسیایی در ایران شد؟

از طرفی نیز، سعودی ها دو کشور قطر و امارات را به عنوان میزبان مسابقات معرفی کرده و ایران نیز دو کشور تاجیکستان و ازبکستان را در شرایط اضطراری و احتمالی پیشنهاد داده بود که ای اف سی در همین اطلاعیه اخیر خود، ۳ ورزشگاه‌ را به صورت پیشنهاد اولیه به دو کشور ارائه داده است که عبارتند از: ورزشگاه باشگاه الغرافه قطر، ورزشگاه سحیم بن حمد باشگاه قطر و ورزشگاه باشگاه الاهلی دبی؛ این یعنی AFC طبق پیشنهاد عربستانی‌ها که دو کشور قطر و امارات را پیشنهاد داده بودند عمل کرده است!

حال باید منتظر ماند و دید که دولت تدبیر و امید، پیگیر و معترض حکم اخیر خواهد شد و اگر این حکم قطعی شود ؛ ایران به بازی در کشورهای مورد پسند سعودی ها تن خواهد داد؟!

اگر طبق درخواست سعودی ها عمل شده و  خبر ممنوعیت حضور طرفداران ایرانی مطرح شود، نباید تعجب کرد و جواب ما در قبال انفعال و انزوای دولت تدبیر و امید چیزی جز روحانی مچکریم! نیست.

ناگفته نماند جریانات اخیر که در عرصه های مختلف علیه ایران و هویت ایرانی رخ داده، حاصل دیپلماسی خنده و تساهل در واکنش ها می باشد و چنین سیاست هایی بستری را از لحاظ جو روانی ایجاد کرده که سایرین در عرصه های گوناگون توان تحقیر و فشار بر ایران را دارند؛ در این خصوص اعراب حاشیه خلیج فارس با سو استفاده از تعامل دولت، عقده گشایی های سیاسی و نژادی خود را علیه ایران ادامه می دهند.

دانا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا