بسیج و وحدت ملی

پنجم آذر سالروز تاسیس و تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام‌خمینی(ره) در سال ۱۳۵۸ است. به همین مناسبت در طول این سال‌ها، به شایستگی و موقع‌شناسی از این روز تاریخی و از دانش‌آموختگان مدرسه عشق و به سخره‌گیرندگان «نام» و «نان» تجلیل  و بر ضرورت بسط و توسعه فرهنگ بسیجی در سطح و عمق حوزه‌های مختلف تاکید می‌شود.

اندیشه‌ورزان دانش سیاست و صاحب‌نظران مسایل استراتژی- نظامی معاصر تا مدت‌ها عناصر و مولفه‌های تشکیل‌دهنده قدرت در نظام سیاسی را جمعیت، سرزمین، موقعیت ژئوپلیتیکی، اقتصاد، تکنولوژی به‌ویژه نیروهای مسلح و توانمندی‌های دفاعی دانسته و تهدیدپذیری یا «قدرت بازدارندگی» نظام‌های سیاسی را به نسبت شدت و ضعف عناصر پیش‌گفته ارزیابی می‌کردند، اما به دلیل پیچیدگی‌ها و گستردگی و تنوع موضوعات جوامع بشری و ظهور مطالبات و تقاضاهای نوپدید، تهدیدات نظام‌های سیاسی از حوزه تمامیت ارضی و مرزهای سرزمینی خارج و عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را
هم دربر‌گرفت.
 
انقلاب اسلامی ایران که به دور از قالب‌ها و صورتبندی‌های رایج و تنها بر پایه حضور و مشارکت فراگیر مردم به پیروزی رسید با هوشمندی و هدایت ممتاز رهبری، «مردم‌محوری» را در تشکیل بسیج تداوم و استمرار بخشید.
 
اکنون با گذشت بیش از سه دهه، جمهوری اسلامی با ویژگی‌ها و مختصات بعضا منحصربه‌فرد، مانند پیشینه تاریخی و فرهنگی و تمدنی موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک ژئواستراتژیک، منابع انسانی دانش‌مدار، جمعیت جوان و خلاق و مستعد، تنوع اقلیمی، ذخایر معدنی، شبکه وسیع زیرساخت‌ها، موقعیت‌ها و دستاوردهای علمی و فناوری‌های نوین و از همه مهم‌تر استقلال سیاسی برای وصول به اهداف چشم‌انداز و کسب جایگاه برتر در میان کشورهای منطقه و نیز دستیابی به قدرت بازدارندگی و قدرت نوین و دفع تهدیدات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی ناگزیر به انتخاب راهبرد «وحدت ملی» و «دوران‌زا» است.
 
البته این مهم در صورتی کارا و اثربخش خواهد بود که فهم خویش را از دو مقوله «وحدت» و «ملت» ارتقا بخشیده و آنها را در چنبره برداشت‌ها و داوری‌های جناحی، سلیقه‌ای و باندی محصور و محدود نسازیم.
 
عناصری مانند مذهب، نژاد، زبان، فرهنگ، تاریخ و از همه مهم‌تر احساس سرنوشت مشترک برای زیست مطلوب، به عنوان هویت‌بخش «ملت» به مفهوم جدید، تعریف آن را با گذشته متفاوت می‌کند.
 
روزآمدکردن وحدت ملی به مفهوم نفی دیدگاه و اندیشه‌ای است که اساسا هرگونه تفاوت و اختلاف در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را بر‌نمی‌تابد و تنها از طریق سازوکارهای بیرونی به دنبال تحقق مکانیکی آن است.
 
و این در حالتی است که با پذیرش و تحمل «تکثر» و «تفاوت» در این حوزه‌ها و نیز در میان «شهروندان» و حل آن در بستر قانونی و دموکراتیک و قبول «نهاد اجماعی حل منازعه» موجب پدیدآمدن «وحدت ارگانیکی» و درون‌زا خواهد بود.
 
این گزاره که با وجود اختلاف‌ها و تفاوت‌ها، رسمیت‌بخشی و موجه‌دانستن تکثر و تنوع مفهوم پارادوکسیکال (متناقض‌نما) را بر مقوله «وحدت ملی» باز خواهد کرد و از درون آن شکاف و گسست و تفرقه خلق و تولید می‌شود، سفسطه‌ای بیش نخواهد بود.
 
امروز که با تدبیر حکیمانه رهبری معظم انقلاب حماسه سیاسی در قالب انتخابات ریاست‌جمهوری به مرحله ظهور رسید در ادامه برای تحکیم مبانی استوار جامعه براساس اصول اخلاقی و ارزش‌های دینی با قرائت رحمانی، ایران مستقل و مقتدر و امن، دارای تعامل سازنده با نظام بین‌الملل، قانونمداری و انضباط اجتماعی، رشد سریع و ثبات اقتصادی، اشتغال مولد، مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی، استفاده از خردجمعی و مقولاتی از این جنس و سنخ، عناصری هستند که با اتکا به آن «قدرت» درون‌زا بازتولید و «وحدت ملی» تقویت می‌شود.
 
امید آن که «بسیج» بهانه مناسب و میمونی باشد تا همگان از چرایی تاسیس این نهاد محبوب و گران‌سنگ و هوشمندی موسس فقید آن آموخته باشیم که تعالی و پیشرفت کشور و نظام معطوف به حضور و مشارکت آگاهانه و موثر مردم و با ایمان، اخلاص، مدارا، سعه‌صدر، تدبیر، خردورزی، عقلانیت و اعتدال میسر و ممکن خواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا