سند ۲۰۳۰ و HIV فرهنگی!

سال‌هاى سال است شنیدید و شنیدیم که نظام آموزشى مریض است، یا اینگونه بگویم سال‌هاست که مغز استخوان جامعه خون مورد نیاز کشور را تولید نمی‌کند !

بعد از انقلاب ،تلاش‌هاى بسیارى شد تا تغییرى بنیادین در این نظام آموزشى به وجود آید، نظامى که با رنگ اسلامى دادن به مدل آموزشى غرب توسط دروسى مثل دینى به وجود آمد. در سال ۶۷ به دستور امام خمینى(ره) طرح تغییر بنیادین آموزش و پرورش کلید خورد که بعدها با بى توجهى مسئولین عملا شکست خورد.

۲۳ سال بعد، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به دولت ابلاغ شد که باز هم به سرنوشت طرح قبلى دچار شد. گویى مسئولین متوجه این خون رسانى ضعیف در جامعه نشده بودند، انگارى سردمداران نظام آموزشى خواب خواب بودند، اما چند وقتی‌است که پى برده‌ایم آن که خواب است مائیم نه مسئولین!

گویا دوسالى می‌شود که دولت سندى بین المللى و ابلاغ شده از طرف یونسکو را امضا کرده موسوم به ۲۰۳۰، سندى با اهداف ۱۷ گانه که یکى از آن‌ها مربوط می‌شود به وزارت فخیمه آموزش و پرورش، یعنى سند آموزشى ۲۰۳۰ . سندى که با استقبال بى نظیر اما مخفى مسئولین امر (همانان که به گمان ما خواب بودند!) روبرو شد.

سندى که ۲سال از عمر اجرایش می‌گذرد در حالى که تا همین چند ماه پیش، مجلس و شوراى عالى انقلاب فرهنگى و حتى دفتر رهبرى نیز از آن آگاه نبودند، مردم که جاى خود دارند!

انگار مسئولین خاطره تلخ ورود خون‌هاى آلوده به “اچ اى وى” که از فرانسه (محل استقرار یونسکو) به کشورمان آمده بود را فراموش کرده‌اند، و حال به فکر پیوند مغز استخوانى (مدل فرهنگى‌اش) افتاده‌اند، که عضو پیوندی‌اش باز از همان کشور است و مبتلا به همان ویروس……

سندى ۳۶۸ صفحه‌اى با دستورات بسیار که در آن صحبت از تساوى جنسیتى است به جاى عدالت جنسیتى، آموزش مذهب را خلاف حقوق کودك می‌داند و از آنطرف آموزش بى کم وکاست مسائل جنسى به کودکان ۶ تا ۱۲ ساله را بهداشت اجتماعى می‌داند، و شاه بیت غزلش آنجایى می‌شود که کتاب حاوى این آموزش‌ها در ایران توسط «مترجمى خاص» ترجمه می‌شود!

دستور به آموزش زبان مادرى در نقاط مختلف کشور به عنوان تنها زبان رسمى آن منطقه می‌دهد که خود قدمى در راستاى تجزیه طلبى میباشد. و حتى کار را به آنجا میرساند که به ما از گسترش مدارس خصوصى و درواقع کاهش قدرت نظارت دولت بر مدارس میگوید، مدارسى که تعداد کثیرى از آنها سود مالى را سرلوحه خود قرار داده اند تا آموزش و پرورش!

قسمت خنده دار ماجرا آنجاست که از ما ایجاد کرسى‌هایى براى یونسکو می‌خواهد تا در آن متقاضیان آموزگارى را طى یک دوره آموزش دهد و مدرکى که طى این دوره به آنها داده می‌شود را لازمه ورود فرد به آموزش و پرورش می‌داند …….

این پرونده عجیب و پرماجرا ادامه داشت تا سه هفته پیش که با سخنان رهبرى خاتمه یافت: “این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفا، این‌ها چیز هایى نیست که جمهورى اسلامى بتواند شانه‌اش را زیر بار این‌ها برده و تسلیم این‌ها بشود

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا