بصیر/ به مناسبت روز دانشجو - قسمت اول

اتفاقات آذر ۳۲ از نگاه بصیر

بصیر، روز ۱۶ آذر به مناسبت شهادت سه دانشجوى دانشكده فنى دانشگاه تهران به دست مزدوران رژيم شاه، روز دانشجو ناميده شده است. اين دانشجويان به همراه جمعى از دانشجويان ديگر دانشگاه تهران، در اعتراض به ورود «نيكسون» (معاون رئيس جمهور آمريكا) دست به تظاهرات زده بودند كه به وسيله مأموران شاه در صحن دانشگاه به شهادت رسيدند. اسامى آنها شهيد قندچى، بزرگ‏نيا و شريعت رضوى مى‏باشد. پس از سرنگونى دولت ملى دكتر مصدق در پى وقوع كودتاى ۲۸ مرداد ۳۲، شاه كه در پي شكست كودتاى اول مورخ ۲۵ مرداد ۳۲ از طريق بغداد به رم گريخته بود، در ۳۱ مرداد به تهران بازگشت.
چهار روز بعد در ۴ شهريور ۱۳۳۲ نخست وزير دولت كودتا سرلشكر زاهدى كه به درجه سپهبدى ارتقا يافته بود در نامه‏اى به آيزنهاور رييس جمهور وقت آمريكا اعلام داشت كه قصد دولت او بهبود وضع بين المللى ايران است. زاهدى همچنين در اين نامه به طور تلويحى مقامات ايالات متحده را از قصد خود مبنى بر تجديد مناسبات سياسى ايران و انگليس مطمئن ساخت.
زاهدى براى آن چه «نجات ايران از هرج و مرج اقتصادى و مالى» مى‏ناميد از آمريكا تقاضاى كمك فورى كرد.
آيزنهاور كه به تقاضاى مشابه دكتر مصدق كه در دى ماه ۳۱ عنوان شده و در خرداد ۳۲ تكرار شده بود، پاسخ منفى داده بود، اين بار لوى هندرسن سفير امريكا در تهران را كه از گردانندگان اصلى ستاد كودتا بود مامور مذاكره با دولت زاهدى كرد.
در ۱۲ شهريور همان سال دولت امريكا موافقت خود را با پرداخت مبلغ ۲۳/۴ ميليون دلار بابت كمك‏هاى فنى سالانه اصل چهار اعلام كرد.
در ۱۴ شهريور نيز دولت امريكا مبلغ ۴۵ ميليون دلار كمك بلاعوض به ايران اعطا كرد. روزنامه كيهان مورخ ۱۲ شهريور ۱۳۳۲ به نقل از اعلاميه رسمى دولت امريكا، علت اين اقدام دولت مزبور را چنين عنوان كرد: «ايالات متحده از اين‌كه حكومت جديد در نيل به تفاهم با انگلستان در مورد ملى‌شدن نفت متعلق به ايتاليا در ايران بى‌تحرك نيست، رضايت دارد.» اگرچه امريكايى‏ها هدف خود را كمك به دولت جديد ايران براى «اعاده ثبات در كشور» و ريختن پايه‏هاى پيشرفت اقتصادى» عنوان كردند اما واقعيت اين بود كه ارسال كمك‏هاى مالى به دولت كودتا ضرورى بود زيرا از يك سو صادرات نفت ايران دچار وقفه شده بود و پولى از اين بابت عايد دولت وقت ايران نمى‏شد و از سوى ديگر دولت ايران به منظور مقابله با فشار شوروى در مرزهاى شمالى و مبارزه با قدرت حزب توده در درون مرزها نيازمند تقويت بنيه مالى به منظور سازماندهى دوباره ارتش و دستگاه ادارى بود.
و دقيقا به همين علت بود كه امريكايى‏ها از اعطاى كمك‏هاى بيشتر به دولت زاهدى خوددارى كرده و عملا آن را به تجديد روابط سياسى ـ اقتصادى با انگليس و پايان مذاكرات نفت موكول كردند. در واقع امريكايى‏ها مى‏خواستند هر چه زودتر دولت ايران به علت نيازهاى مالى قرارداد نفتى را با كنسرسيوم بين‌المللى امضا كند. از همين رو امريكا تنها پس از امضاى قرارداد كنسرسيوم در ۲۸ شهريور ۱۳۳۲ با پرداخت ۱۲۷/۳ ميليون دلار به عنوان وام به ايران موافقت كرد.
مقامات لندن، تجديد مناسبات سياسى بين دو كشور را گام نخست براى حل مسأله نفت مى‏دانستند و عليرغم موضع قبلى مقامات ايران مبنى بر تقدم مسأله نفت بر تجديد روابط با انگليس، دولت انگليس ضمن نشان دادن ملايمت در دو موضوع مورد اختلاف يعنى با بازپس گرفتن شكايت خود از يك شركت ژاپنى خريدار نفت ايران و موافقت با تحويل لوكوموتيوهاى انگليسى خريدارى شده از سوى ايران توانست گامى به سوى تجديد مناسات سياسى با ايران بردارد.
در ۱۶ آبان ۳۲ همزمان با امتناع امريكا از ارسال كمك‏هاى مالى بيشتر به دولت زاهدى و با شدت گرفتن نيازهاى مالى دولت، مذاكرات مخفيانه‏اى بين مقامات دو كشور آغاز شد تا موضوع تجديد مناسبات سياسى مورد بررسى قرار گيرد.
نتيجه اين مذاكرات پيشاپيش معلوم بود.
دولت كودتا به رغم آگاهى از حاكم‌بودن احساسات ضد انگليسى بر افكار عمومى، تجديد فورى مناسبات را در دستور كار خود قرار داد و براى كاستن از پيامدهاى داخلى تصميم خود، تنها به اجراى سياست‏هاى گام به گام و اتكا بر نقش بازيگرى به نام ايالات متحده اكتفا كرد.
اعلاميه مشترك دو دولت در ۱۴ آذر ۳۲ تصميم دو دولت را مبنى بر «مبادله بدون تأخير سفير» اعلام داشت و هر چند وزارت خارجه ايران در اعلاميه مورخ ۹ آبان ۳۲ آورده بود «تنها توقع دولت (ايران) اين است كه براى اختلاف نفت قوانين مصوبه كشور محترم شمرده شود.» اما همگان مى‏دانستند كه طرح اين تقاضا، صرفاً يك «نمايش سياسى» با مصرف داخلى است كه به منظور پيشگيرى از بروز احساسات ضد انگليسى مردم ترتيب داده شده است. از همان روز اعلام رسمى تجديد روابط ايران و انگليس در ۱۴ آذر ۳۲ كه با وعده ورود قريب الوقوع «دنيس رايت» به عنوان كاردار سفارت انگليس در تهران همراه بود ناآرامى‏ها و تظاهرات پراكنده‏اى در چند نقطه پايتخت از جمله بازار تهران و دانشگاه تهران به وقوع پيوست و در پس آن عده‏اى از معترضين در دانشگاه و بازار دستيگر شدند.
همزمان با بروز اين ناآرامى‏ها، روز ۱۷ آذر براى ورود نيكسون معاون رييس جمهور امريكا به تهران تعيين و اعلام شد.
پيش از اين در ۲۴ آبان همان سال اعلام شده بود كه نيكسون از طرف آيزنهاور رييس جمهورى ايالات متحده و به دعوت رسمى دولت ايران به تهران مى‏آيد. نيكسون در واقع به ايران مى‏آمد تا نتايج تحولات اخير را كه به تعبير آيزنهاور «پيروزى سياسى اميدبخشى را در ايران نصيب قواى طرفدار تثبيت اوضاع و قواى آزادى نموده است» ببيند
پيشاپيش وقوع تظاهرات هنگام ورود نيكسون قطعى مى‏نمود. به رغم يأس گسترده مبارزان و سركوب شديد مخالفان دولت كودتا، هنوز در برخى مجامع مخالفت‏هاى جدى بروز مى‏كرد. در اين ميان و با آشكار شدن نقش مداخله‌جويانه ايالات متحده امريكا در تمهيد مقدمات سرنگونى دولت ملى دكتر مصدق، اين دولت خارجى كه پيش از اين با شعار كمك به گسترش آزادى و پيشرفت اقتصادى و مقابله با گسترش نفوذ كمونيسم، توانسته بود روابط خوبى را به دور از قضاوت منفى افكار عمومى با دولت ايران برقرار نمايد، براى اولين بار به عنوان يك «نيروى مداخله‌جوى منفور» نزد افكار عمومى درآمد.

ادامه دارد….

 

 

منبع: سایت شریف نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا