نگاه بن سلمان به ایران، نگاهی واقع‌گرایانه یا برساخت‌گرایانه؟

بررسی استدلال های بن سلمان در تقابل با ایران/ ولیعهد جوان عربستان، اسیر تعصبات فرقه‌ای و تفکرات توسعه‌طلبانه‌ی سعودی‌ها

بصیر، رژیم عربستان سعودی از ابتدای تاسیس‌اش همواره جیره‌خوار دو جریان اصلی بوده است. اول جریان غرب و در رأس آن کاسه‌لیسی و کسب قدرت از بریتانیا، برای آسیب‌زایی و امنیت زدایی در خلافت وقت عثمانی و افزایش تفرقه در حدود و مرزهای اسلامی، و دوم جیره خواری دینی از جریان وهابیت و تأیید گرفتن از علمای پیرو فرقه‌ی وهابی و افزایش تنش در مرزهای اعتقادی امت اسلامی. در دوره های مختلف این جریان همواره دشمنی خود را با جهان اسلام و خصوصاً ایران اسلامی نشان داده است. در دوره‌ی عثمانی با کارشکنی و دمیدن در کوس عصبیت عربی، در دوره‌ی زمانی بعد، تخریب آثار و بقاع متبرکه آل الله در  قبرستان بقیع که مورد احترام همه مسلمانان بوده است و قصد تخریب قبر مطهر پیامبر(ص) و جلوگیری از آن بر اثر فشار فکار عمومی جهان اسلام، همکاری با صدام و کمک های بی دریغ مالی به رژیم بعثی برای بمباران سنگین ایران، تحریک عوامل وهابی و کشتار حجاج ایرانی در دهه شصت و کشتار فجیع منا و حوادث بیشمار دیگر در بحرین و سلب آزادی مردم، کمک های مالی و تسلیحاتی به جنبش های جهادی تکفیری مانند القاعده و داعش و … تنها گوشه کوچکی از جنایات این رژیم منحوس است. حال با این کارنامه درخشان رژیم سعودی! جای بسی تعجب است که در موضع‌گیری اخیر، ولیعهد  عربستان دلایلی برای عدم برقراری رابطه با ایران و دشمنی با نظام اسلامی بیان کرده است. بن سلمان، ولی عهد و عن قریب پادشاه جدید سعودی! ، سعی دارد با حذف این تاریخ پرافتخار در دشمنی ورزی علیه امت اسلامی، جمهوری اسلامی ایران را عامل حوادث منطقه جا بزند و با چهره‌ای منافقانه و مظلومانه، ایران را متهم به افراطگرایی کند. در این نوشته سعی شده به مغالطات و مفروضات باطل بن سلمان پاسخی مختصر داده شود.

قانون اساسی ایران مبتنی بر تسلط بر جهان اسلام

بن سلمان ادعایی را در مورد قانون اساسی ایران بیان می‌کند که: ایران به دنبال تسلط بر همه مسلمانان جهان و گسترش مذهب شیعه جعفری با نگاه ولایت فقیه در اقصی نقاط جهان اسلام است. اما با دقت در بندها و اصول قانون اساسی هیچ بندی با این گفته‌ی بن سلمان مطابقت و حتی مشابهت ندارد. بر اساس مقدمه‌ی قانون اساسی حکومت اسلامی در مقابله‌ی با استبداد و طاغوت داخلی و نیز در تقابل با استکبار جهانی شکل گرفته است تا صف مبارزان این راه را در داخل و خارج کشور منسجم کند. از سویی ولایت فقیه در حکومت اسلامی نقش جلوگیری کننده از انحرافات سازمان‌های سیاسی و کلیت انقلاب را بر عهده دارد. همچنین طبق اصل سوم قانون اساسی تنظیم‏ سیاست‏ خارجی‏ کشور بر اساس‏ معیارهای‏ اسلام‏، تعهد برادرانه‏ نسبت‏ به‏ همه‏ مسلمانان‏ و حمایت‏ بی‏ دریغ از مستضعفان‏ جهان‏ بنا نهاده شده است. در جمع‌بندی این بند باید گفت، در سیاست خارجی کشورمان و در دوگانه مستضعفین و مستکبرین، به طور دائم مستضعفین جهان خواه سنی و خواه شیعه و خواه غیر مسلمان مورد حمایت ایران بوده‌اند که این باور، طبق مبانی اسلامی بوده است و در عرصه عملی نیز هیچ تلاشی راجع به  شیعه‌سازی این ملل تحت حمایت از سوی ایران صورت نگرفته است که مصداق بارز آن فلسطین  و حمایت ایران از جنبش اهل سنت و اخوانی حماس می باشد.

ترسیم مردم‌سالاری نمایشی جمهوری اسلامی!

بن سلمان در بخش دیگری از حرف هایش، روی صحبت را می برد به سمت نظام انتخاباتی ایران و عرصه‌ی انتخاباتی ایران را به صحنه‌ی نمایشی اقتضاءمحور تشبیه می‌کند. اتهام نمایشی بودن انتخابات ایران که نسخه‌ای قدیمی و دست‌ساخته‌ی منافقین و امپراتور رسانه‌ای بریتانیای کبیر! بی بی سی، است بارها پاسخ داده شده است. انتخابات ایران با توجه به حجم آزادی بیان و نیز افراد و گروه‌های مختلف دخیل در فرایند اجرای آن، از دموکراتیک‌ترین کمپین‌های انتخاباتی است. به علاوه در مورد نتایج و افراد منتخب جریان انتخابات خصوصاً انتخاب رییس جمهور، با اجرای نظرسنجی‌های اینترنتی و حضوری توسط موسسات بین‌المللی و تطبیق آن با نتایج واقعی انتخابات، بیش از پیش، واقعی بودن و اصل بودن انتخابات ایران نمایان می‌شود. ترسیم یک سناریو بدون پشتوانه و صرفاً ادعای مهره‌چینی روسای جمهور از سوی نظام جمهوری اسلامی، بی شک تنها از سوی افراد و رژیم‌هایی بیان می‌شود که تابحال بوی دموکراسی و آزادی‌های مدنی به مشام‌شان نرسیده است.

سیاست خارجی ایران هویت ایدئولوژیکی محض دارد…

ولیعهد جدید عربستان در ادامه به امکان گشایش همکاری ها و حل معضلات با کشورهای مختلف می‌پردازد و معتقد است با تمام کشورهای منطقه امکان رسیدن به موضع مشترک وجود دارد اما این موضوع در ارتباط با ایران ممکن نیست. چرا که ایران فقط دنبال اعمال سلیقه‌ی خود در منطقه و جهان است و در این اعمال اراده‌ی سلطه‌جویانه، کاملاً ایدئولوژیک (به معنای ضد سنی و تنش‌زا) رفتار می‌کند. در حالی که ایران در موضوعات زیر کاملاً دلسوزانه و با رعایت منافع جمعی کشورهای منطقه رفتار کرده است. محکوم کردن تعرض عراق به کویت در سال ۱۹۹۱، محکوم کردن تجاوز آمریکا به افغانستانِ طالبان، حمایت بی‌دریغ و همه‌جانبه از جنبش سنی حماس، تلاش برای تبادل تجربه با جریان اخوانی در زمان روی کارآمدن محمد مرسی، تلاش بسیار زیاد برای مذاکره و ایجاد زمینه‌ی همکاری با عربستان در دولت‌های مختلف، تلاش برای انعقاد قراردادهای دفاعی با عمان و قطر و سایر کشورها، همه و همه بر مواضع اسلامی و نه فرقه‌ای ایران در منطقه صحه می‌گذارد. در این بین نباید ایران را کشوری با تصمیمات کور و بدون اهداف و منافع ملی در نظر گرفت. در تمام موارد و مواضع ایران که در بالا ذکر شد؛ در عین حال که مؤیدات فراوان دینی موجب تعیین رفتار ایران در جهت حفظ وحدت منطقه‌ای و رعایت روابط حسن همجواری و حمایت از مسلمانان منطقه بود، منافع ایران نیز کاملاً با رفتار سیاست خارجی آن تطابق دارد. در نتیجه می‌توان گفت تصمیمات ایران در حوزه‌ی سیاست خارجی از یک قوه‌ی عاقله‌ی متمرکز برخوردار است که منافع ملی و مصالح اسلامی( و نه فرقه‌ای) را توامان مورد توجه و عملی کردن قرار می‌دهد. موضعی که از گفتگو و مذاکره را بسیار بیشتر از تقابل و نزاع استقبال می‌کند، همان موضع تعامل‌گرایی ضد نظام سلطه ایران در سیاست خارجی است.

اشاره ناقص به تمدن سازی اسلامی و مقدمه چینی برای آن

بایستی اذعان کرد در تقسیم‌بندی مذاهب اسلامی، که در دودسته عمده‌ی شیعه و سنی قرار می‌گیرند، جایی برای وهابیت خبیث وجود ندارد. وهابیت به همان اندازه در خدمت مصالح اسلامی بوده است که بابیگری و بهائیت، بوده‌اند. این فرقه‌های جعلی و بدعت‌های ساخته شده توسط افکار منحرف اسلامی و رژیم انگلیس، با احکام تکفیری و تند خود علیه شیعه و سنی موجب تفرقه و وحدت‌شکنی در جامعه‌ی اسلامی و روند امت‌سازی جامعه‌ی مسلمین حول محور منجی عالم اسلامی که مورد پذیرش مذاهب اسلامی جز وهابیت است، شده اند. رژیم سعودی که ۵درصد از درآمد کلان نفتی خود را به فعالیت‌های تبلیغی وهابیت اختصاص می‌دهد با ایجاد مدارس دینی تکفیری در گسترش موج ترور و پرورش تروریسم نقش بسزایی دارد. از سویی این رژیم با تصاحب امتیاز سقایت حجاج و اداره حرمین شریفین مکه و مدینه، از این موضوع برای تاثیرگذاری در روند تنش‌زایی در جهان اسلام بهره می‌برد. و توانسته به اعتبار این اماکن مقدس، در کنار پول‌های نفتی، برای خود اعتباری دست و پا کند که بدان واسطه به نقش‌آفرینی منفی در منطقه دست می‌زند. تبعاً مقابله با سلطه‌ی رژیم سعودی بر قبله‌ی مسلمین و مقابله با اقدامات تروریستی این رژیم در منطقه و جهان اسلام، هدفی عالی و اسلامی برای ملت‌های مسلمان ارزیابی می‌شود. اما در این قضیه نیز همواره نگرش انقلاب اسلامی، بر اصلاح روندها و گسترش تبادلات و ایجاد فضای گفتگو برای نزدیکی واقعی مواضع در جهت مصالح امت اسلامی بوده است. اما در مقابل، رژیم سعودی هر چند در برخی بازه‌های کوتاه از خود واکنش‌های مثبتی بروز داده اما پس از مدتی آتش نفرت ایدئولوژیک تکفیری و فرقه‌گرایانه‌ی خود را در قبال ملت ایران و ملل آزادی‌خواهی چون لبنان، فلسطین، سوریه، بحرین و اخیراً یمن نمایان کرده است. در نگاه انقلاب اسلامی، ساخت تمدن اسلامی به معنای سلطه‌ی ملت‌های اسلامی بر سرنوشتشان و ایجاد وحدت اسلامی و ساخت امت واحده‌ در مقابله با نظام استکبار است. برای این موضوع می‌توان شاهد مثال‌هایی مانند پذیرش دولت ملی عراق و مرجعیت عالیه عراق به عنوان کشور مستقل، تشویق جنبش حماس برای پیروزی در مقابل رژیم صهیونیستی، کمک به دولت وحدت ملی لبنان با سلایق مختلف و حفظ استقلال و تمامیت ارضی آن و تقویت روابط با قطر و کمک به رفع بحران روابط خارجی این کشور با کشورهای عربی و امثال آن اشاره کرد.

نتیجه گیری

اعلام جنگ ولیعهد جوان و ناپخته‌ی عربستان به ایران، در واقع نظری برخاسته از آرای سیاسی نادرست، تعصبات فرقه‌ای و تفکرات توسعه‌طلبانه‌ی سعودی‌ها است. عربستان سعودی که با روند بیداری اسلامی کم کم نفوذ برخاسته از پول‌های نفتی خود و نیز حاکمان منصوب خود را از دست می‌دهند، به این نقطه رسیده‌اند که پرده‌ی نفاق خود را کنار بزنند و در تقابل با ایران اسلامی به عنوان قدرت مدافع مستضعفین و مظلومین جهان اسلام، دست به دامن دشمن‌ترین دشمنان مسلمانان یعنی صهیونیست‌ها شوند. آل سعود که خود را در عرصه‌ی منطقه‌ای و ایدئولوژیکی شکست خورده می‌بیند، سعی می‌کند با خریدهای میلیاردی تسلیحات نظامی از غرب، بر این خلاء قدرت خود سرپوش بگذارد و از سویی رژیم‌های دیکتاتور حامی خود را همچنان در زیر پر و بال خود حفظ کند. در این راستا سعودی، سعی بر افزایش تنش در منطقه و جهان اسلام دارد و با روی کارآمدن ولیعهد جدید این روند افزایش یافته و امکان تفاهم بین دو کشور را سخت‌تر می‌کند.

پی‌نوشت:

۱-قانون اساسی ج. ا. ا

http://rc.majlis.ir/fa/content/iran_constitution

۲- وصیت‌نامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)

http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=9447

۳- مصاحبه بن سلمان با شبکه سعودی

http://www.jahannews.com/video/529580/

 

دانا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا