«دفاع مقدس» آمیختن جهاد اکبر با معنویت/ رسالت سنگین نسل‌ها در قبال مجاهدت‌ها و جانفشانی‌های شهدا و رزمندگان

شهریور ۱۳۵۹ عراق با حمله هوایی به فرودگاه‌های ایران و تعرض زمینی به شهرهای غرب و جنوب، آتش جنگی را آغاز کرد که هشت سال به طول انجامید.

جنگی که درست ۱۹ ماه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و هنوز ایران در دوران نقاهت به سر می‌برد و به بازسازی و سازندگی می‌اندیشید.

هشت سال دفاع مقدس؛ جنگی نابرابر

جنگ به بهانه اختلافات مرزی شروع شد، اما در واقع موضوعی فرامنطقه‌ای بود که صدام حسین تنها اجرای آن را برعهده داشت، چرا که وجود انقلاب اسلامی در برابر نظام‌های لائیك مورد نظر غرب در منطقه و تثبیت این نظام نوپا می‌توانست به جریان آرام و مطلوب غارت نفت در منطقه خلیج فارس از سوی نظام سلطه لطمه بزند، لذا صهیونیست‌ها از هیچ راهی برای بدبین ساختن افكار عمومی جهان نسبت به ایران و ضعف کشورمان دریغ نکردند.

جنگ‌های تبلیغاتی ضداسلام، اجرای سیاست‌های روانی، محاصره اقتصادی، بلوكه كردن دارایی‌های ایران، تهدیدات و مداخله نظامی در طبس و …، ایجاد ناامنی و تحریف ماهیت انقلاب اسلامی اقداماتی بود تا نهضت امام خمینی(ره) به عاملی موثر برای تعیین نظم استراتژیک جهان تبدیل نشود.

عراق در اثنای جنگ، قوانین بین‌المللی زیادی را نادیده گرفت؛ مقرراتی همچون پیمان الجزایر، منع كاربرد سلاح‌های شیمیایی، پیمان منع حمله به اماكن مسكونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی و امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها و ده‌ها قوانین دیگر که در سکوت جهانیان زیرپا گذاشته شد.

صدام که عروسک دست سران قدرت شده بود و جاه طلبی‌اش وی را به ورطه جنایت کارترین‌های دنیا کشاند در جریان جنگ از حمایت‌های همه جانبه تسلیحاتی، مالی و سیاسی بین‌المللی برخوردار بود.

قدرت‌هایی همچون فرانسه، شوروی، انگلستان و چین سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل اسلحه مورد نیاز عراق را تامین می‌کردند و آلمان صادرکننده عمده جنگ افزارهای شیمیایی به صدام بود و دولت‌های عرب حوزه خلیج فارس عمده نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق را تأمین می‌کردند، این در حالی بود که ایران مورد تحریم تسلیحاتی قرار داشت و به شدت اعمال می‌شد.

آمریکا نیز تمام تلاش خود را برای حمایت صدام چه با رساندن ماشین‌های جنگی و چه با دشمنی با ایران به صورت آشکار مثل حمله به پایانه‌ها و چاه‌های نفتی ایران در خلیج فارس، ساقط كردن هواپیمای مسافری ایرباس ایران بر فراز این منطقه و كشتار ۳۰۰ مسافر و خدمه آن انجام می‌داد.

تاکید شهدا در وصایا بر امر ولایت‌پذیری

سیدحمید حسینیان دبیر بازنشسته و رزمنده دفاع مقدس در مورد جنگ هشت ساله ایران و عراق به خبرنگار ما گفت: اگر پیام‌ها و رهنمودهای امام (ره) نبود قطعا در جنگ موفق نبودیم؛ همه گوش به فرمان امام بودند در شرایطی که امام می‌فرمودند نیاز به نیرو داریم، سیلی از عاشقان به جنگ می‌رفتند و اصلا برایشان معنا نداشت که مجروح باشند یا در حال تحصیل و یا شرایطی خاص داشته باشند.

وی با اشاره به وصیت نامه شهدا اظهار کرد: در تمام وصیت نامه‌های شهدا به گوش به فرمان امام بودن و یا تنها نگذاشتن وی سفارش شده است، تا بحال وصیت نامه‌ای را نخواندم که به نحوی این موضوع را بیان نکند.

این دبیر بازنشسته به فضای سیاسی اجتماعی آن روزها در شهرستان آمل اشاره کرد و افزود: آن زمان از طرفی منافقان حضور داشتند که فعالیت‌هایی در جذب و پرورش عقایدشان انجام می‌دادند و سمتی دیگر انجمن اسلامی و پایگاه‌های بسیج به فعالیت می‌پرداختند؛ ما پایگاه شهید حسن‌نژاد را در محله خود راه‌اندازی کردیم که با فعالیت‌های گسترده‌ اجازه رشد به جریان‌های دیگر را نمی‌دادیم.

حسینیان درباره نخستین حضورش در جبهه گفت و تصریح کرد: دانش‌آموز اول دبیرستان بودم و با توجه به سخنان امام خمینی(ره) و ضرورتی که برای کشورم می‌دیدم دوست داشتم به جبهه بروم، خانواده‌ام با وجود اینکه تک پسر بودم مخالفتی نداشتند و این شد که عازم شدم.

رزمنده هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه اسفند سال ۶۰ برای نخستین بار در جبهه حضور پیدا کردم، ادامه داد: برای اعزام به جبهه در بسیج ثبت نام کردم، اما لیست بسیج پر شد و تحصن بسیاری از داوطلبان که بیشترشان جوان و دانش‌آموز بودند را در پی داشت که شعار یا اعدام یا اعزام سر را سر دادند، هرچند سپاه اعزام را موکول به زمان دیگر کرد اما با وجود عطشی که در من وجود داشت نمی‌توانستم صبر کنم به همین خاطر به کمیته انقلاب رفتم و از آنجا ثبت نام و با یک دوره آموزش فشرده در تهران رهسپار جبهه‌های جنگ شدم.

وی با اشاره به نحوه مجروح شدنش، تصریح کرد: به اهواز اعزام و تا قبل از عملیات بیت المقدس در آنجا بودیم، بعد از فتح خرمشهر به آمل آمدم تا امتحانات خرداد را بدهم. در عملیات مقدماتی والفجر در شب عملیات دچار جراحت سختی شدم و ترکش‌های خمپاره در سمت چپ بدنم و ترکش بزرگی نیز به پایم اصابت کرد.

این رزمنده آملی نماز شب مجروح شدنش را قشنگ‌ترین و بهترین نمازش بیان کرد و افزود: آن شب کسانی که از کنارم می‌گذشتند گمان می‌کردند که شهید شدم؛ آن شب با وجود تلاش زیاد، دشمن پیش‌رویی کرد، نزدیک طلوع خورشید فرمانده گردان ذبیح‌الله عالی من را بر دوش گرفت و مسافت بسیار طولانی حمل کرد.

حسینیان با بیان اینکه بسیاری از مجروحانی که در آنجا بودند توسط نیروهای دشمن به اسارت گرفته شدند، ادامه داد: من با فداکاری این فرمانده توانستم به بیمارستان صحرایی برسم و از آنجا چند هفته در بیمارستان تبریز بودم و بعد از آن به بیمارستان ۱۷ شهریور آمل منتقل شدم.

روحیه معنوی و بانشاط رزمندگان

رزمنده هشت سال دفاع مقدس در پایان درباره شب‌های عملیات گفت و تصریح کرد: حال خاصی در فضا بود، گویا شب آخر عمرمان است شادی خاصی داشتیم رزمنده‌ها وصیت نامه‌های خود را به یکدیگر می‌سپردند، همدیگر را بغل می‌کردند، حلالیت می‌طلبیدند، باهم شوخی می‌کردند حتی آنهایی که خیلی کم حرف بودند.

در جبهه‌ بعضی‌ها خیلی شوخ بودند، حتی وقتی زخمی می‌شدند و درد هم داشتند از شوخی دست بردار نبودند، در شب عملیات که همه وصیت خودشان را نوشته و می‌دانستند که این رفتن برگشتی ندارد، عده‌ای به راز و نیاز و استغفار مشغول می‌شدند، دعا می‌خواندند و با خدای خود عشق بازی می‌کردند.

اما در این میان عده‌ای حاضر نبودند در همان بحبوحه دست از شیطنت و شوخی بردارند تا حدی که مورد مؤاخذه فرماندهان و یا دوستان قرار می‌گرفتند.

روحیه مهم­ترین عامل در جنگ­‌ها و یکی از اصول پیروزی به شمار می‌آید، روحیه معنوی و بانشاط رزمندگان کشورمان، عامل مهمی در کسب پیروزی جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس است. معنویت با جهاد اکبر در دفاع مقدس به هم آمیخت و جبهه فرصتی شد مبارک برای تهذیب نفس و پیراستگی و آراستگی درون.

امیرحسین عنایتی‌فر، عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی مازندران در گفت‌وگو با خبرنگار ما به زنده نگه داشتن یاد و خاطره رشادت‌ها و دلاورمردی‌های رزمندگان و شهدا اشاره کرد و افزود: ما باید در مقابل جنگ نرم بایستیم، دشمن نوک پیکان هجمه فرهنگی خود را به سمت اعتقادات دینی و مذهبی قرار داده است.

وی هفته دفاع مقدس را فرصتی برای انتقال ارزش‌ها دانست و اظهار کرد: رسالت نسل آینده در قبال مجاهدت و جانفشانی شهدا بسیار سنگین است با درک درست از شرایط کشور، دین خود را به انقلاب و شهدا ادا و در حماسه فرهنگی و اقتصادی مد نظر رهبر معظم انقلاب به‌عنوان یکی از ضروریات کشور اسلامی توجه ویژه کنیم.

مسئول بسیج دانشگاه شمال با اشاره به اینکه وصت نامه شهدا نقشه راه رسیدن به خدا است، گفت: شهدا راه رسیدن به خدا را پیدا کردند و این وصیت نامه به‌عنوان نقشه راه آنها ما را به خدا می‌رساند، نکات خارج شده از وصیت‌نامه‌های شهدا بسیار است که دو نکته مهم و اساسی آن تبعیت از ولایت فقیه و حفظ حجاب به شمار می‌رود.

سدی برای رشد تفکر انقلابی

عنایتی‌فر حذف برخی دروس ارزشی را سدی برای رشد تفکر انقلابی دانست و افزود: زنده نگه داشتن یاد شهدا یکی از وظایف دولت مردان است؛ اینکه بدانند جایگاهی که دارند چقدر خون برای آن داده شد، این کار را برای آنها پرافتخار تر می‌کند اما متاسفانه در این روزها که بزرگواران درس برخی از شهدا را از کتب درسی حذف کردندو مثلا برخی از دروس دانشگاهی مثل آشنایی با ارزش‌های دفاع مقدس را برای دانشجویان اختیاری کردند مانع فضاسازی جهت ایجاد تفکر شهدا و تفکر رزمندگان در دانشجویان شدند.

وی ادامه داد: ۲۰۳ خانواده تک فرزند شهید، ۳۷۵ خانواده ۲ شهید، ۲۱ خانواده ۳ شهید، یک خانواده ۴ شهید و یک خانواده ۵ شهید وجود دارد، ما باید بدانیم که مدیون خون پاک این شهدا و خانواد‌ه‌هایی که بدون هیچ چشم داشتی آنها را تقدیم انقلاب کردند هستیم و باید تمام تلاش خودمان را در جهت زنده نگه داشتن یاد آنها داشته باشیم.

عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی مازندران وظیفه ما را در مقابل شهدا پایداری در مقابل استکبار خواند و یادآور شد: در کوچه، خیابان، محل و شهر ما شهدایی هستند که زندگینامه‌های فوق العاده‌ای دارند، باید برایشان وقت گذاشت و شهدای شهر خود را بشناسیم و مُبَلغ راه آنها باشیم.

عنایتی‌فر در پایان قسمتی از وصیت نامه شهید احمدرضا احدی، رتبه اول کنکور پزشکی سال ۶۴ اشاره کرد.

“هیچ آیا آنجا كه كارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندكی زبان خشكیده كودكی را تر كنی؟ و آنگاه كه قطره‌ای نم یافتی، با امیدهای فراوان به بالین آن كودك رفتی تا سیرابش كنی
اما دیدی كه كودك دیگر آب نمی خورد…

اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اكبر نیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی،

لااقل حرمله مباش

كه خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اكبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.

من نمی دانم كه فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد كرد….

پس بیاید حرمله مباشیم…”

تعداد شهدای جنگ تحمیلی از ۱۹۰ هزار تا ۲۳۰ هزار متغیر است، هر چند شاید برای مخاطب یک عدد به نظر برسد اما افرادی که در این هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیدند در واقع فرصت زندگی را از دست دادند.

اگر در کمال آرامش زندگی می‌کنیم، نفس می‌کشیم، عشق می‌ورزیم، می‌نویسیم، کودکان خود را به مدرسه می‌فرستیم، منتظر تولد فرزندمان هستیم، تک تک دلخوشی‌هایمان را مدیون آنهایی هستیم که در دوئل زندگی و مرگ، مرد از نامرد، خودخواهی و وطن پرستی لباس عافیت از تن کندند و لباس رزم پوشیدند.

در جنگ برخی‌ها آنقدر بزرگ شدند که نیروی جاذبه توان مرد بودنشان را نداشت رهایشان کرد، برخی نیمه‌های وجودشان را در میان رود کارون در سوسنگرد و دهلاویه گذاشتند و برخی فکرشان هنوز از دعای کمیل شب‌های عملیات بیرون نمی‌آید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا