فرشید اسماعیلی: با این استقلال زندگی می‌کنم/ بعد از گلم صدای سوز بود و سکوت! / می‌خواهم برای تیم ملی بازی کنم

فرشید اسماعیلی در سکوت ورزشگاه آزادی دو گل برای عشق آبی هایی به ثمر رساند که نتوانستند تیم شان را در دیدار مقابل گسترش فولاد تبریز همراهی کنند. او برای دومین بار در این فصل در نوک پیکان خط حمله استقلال به کار گرفته شد و اتفاقا جواب هم داد و جور همه مهاجمان تیمش را یک نفره کشید. او از این برد خوشحال بود ولی از غیبت هواداران تیمش در آزادی نه! فرشید اسماعیلی امیدوار است تا جشن بعدی بد تیمش را در استادیوم آزادی با حضور تماشاگران تیمش برگزار کند.

فردا: برد روحیه بخشی برابر گسترش فولاد تبریز بدست آوردید؟
– این حق ما بود. ما باید در دیدار قبلی برابر سیاه جامگان هم برنده زمین را ترک می کردیم ولی متأسفانه در مشهد توپ های مان به گل تبدیل نشدند. جابر چند موقعیت خوب را از دست داد.

فردا: در همین بازی هم جابر دو موقعیت خیلی خوب را از دست داد؟
– متأسفانه بدشانسی می آوریم و توپ خوب روی پای مهاجمان مان نمی نشیند. با این وجود باز هم خوشحالیم که توانستیم در این دیدار استقلال را به آنچه مدتهاست مستحقش است برسانیم.

فردا: چرا در نوک حمله بازی می کردی؟
– شفر اینگونه خواسته بود و من هم در جلو بازی کردم.

فردا: کجا راحت تری؟
– تفاوتی نمی کند. هر جا کادر فنی بخواهد بازی می کنم. مهمترین چیز برایم این است که کیفیت خوبی داشته باشم. اینکه کجا بازی کنم اصلا مهم نیست. شاید لازم باشد در یک بازی در دفاع بازی کنم و من با این موضوع اصلا مشکلی ندارم.

فردا: هر دو گلت را در زاویه بسته زدی؟
– خوب دروازه را دیدم. هم روی گل اول و هم روی گل دوم. توانستم به آن نقطه ای بزنم که دروازه بان گسترش فکرش را نمی کرد. دخسوس جزو دروازه بانان خوب لیگ برتر است و یک تک به تک را از جابر گرفت.

فرشید اسماعیلی: می‌خواهم برای تیم ملی بازی کنم

فردا: انتظار داشتی به او گل بزنی؟
– همه برای برد به زمین رفته بودیم و در این دیدار با قدرت بازی کردیم تا برنده شویم. من هم دستور داشتم تا از درون ۱۸ قدم توپ هایم را به چارچوب دروازه بزنم و خوشحالم که در این مهم توپ هایم به گل تبدیل شدند.

فردا: اما حریف تان هم سخت گل خورد؟
– این البته از بدبیاری ما بود که هم دروازه بان شان خوب بود و هم توپ های ما به چارچوب نمی رفت وگرنه باید بیش از ۳، یا حتی ۴ گل می زدیم. جابر و علی قربانی باز هم موقعیت داشتند که گل بزنند گرچه این را قبول دارم که گسترش فولاد به تهران آمده بود تا با حداقل امتیاز زمین را ترک کند.

فردا: استقلال این هفته ها خیلی بهتر بازی می کند. اینطور نیست؟
– دقیقا! ما با برنامه به دروازه حریف حمله می کنیم. خسرو از راست و زکی پور از چپ بارها و بارها به دروازه حریف حمله کردند و در نهایت هم به دو گل دست یافتیم. البته در این برد همه بچه های تیم سهیم بودند چون با همه وجودشان بازی می کردند. نورافکن، ابراهیمی و بقیه همه و همه خوب بودند. روزبه چشمی هم عالی بود. انشااله این بردها ادامه پیدا می کند.

فردا: چقدر مطمئن این حرف را می زنی؟
– چون با تیمم زندگی می کنم این را می گویم. همه فکر و ذکر من استقلال است. می دانم این روزها همه تیم از کادر فنی گرفته تا نفر آخر همه برای موفقیت آن تلاش می کنند و برای همین است که می گویم باز هم برنده می شویم و بالا می رویم. ما تازه لیگ را استارت زده ایم و حتم داشته باشید که باز هم برد می آوریم تا به تیم های بالای جدول برسیم.

فردا: این سخت نیست؟
– قطعا سخت است ولی ما برای رسیدن به آن بالا هم نفراتش را داریم هم کلی مسابقه که پیش روی مان است.

فردا: شفر چقدر انگیزه دارد؟
– او مثل یک جوان باانگیزه است و وقتی کنارش کار کنید متوجه می شوید که چه علاقه ای برای رسیدن به موفقیت دارد. او با تیم خیلی خوب رفتار می کند و با همه بچه ها دوست شده است. تاکتیک را به خوبی می داند و برای هر بازی روش خاصی را در نظر می گیرد. او می دانست که فیروز کریمی تیمش را دفاعی برابر استقلال به میدان می فرستد برای همین از ما خواسته بود دائم توپ را در عرض به چپ و راست زمین ببریم و بازی را باز کنیم تا لایه های دفاعی شان را بشکنیم و این اتفاق هم رخ داد.

فردا: ولی هواداران تان نبودند؟
– متأسفانه بدترین اتفاق ممکن در این بازی همین بود که هواداران مان را کنار تیم نداشتیم. ای کاش این روش تنبیه برداشته شود.

فردا: فکر می کنی چه کسی مقصر است؟
– قطعا اتفاقی رخ داده که این جریمه را درنظر گرفته اند ولی نباید به خاطر ۳۰، ۴۰ نفر ۳۰، ۴۰ هزار نفر را از بودن کنار تیم محبوب شان محروم کنند! این خوب نیست.

فردا: بعد از گل تشویق نشدی! این چه حسی داشت؟
– حس خوبی نداشت. تا پیش از این هر بار برای استقلال گل می زدم یک استادیوم به هوا بلند می شد ولی این بار فقط سوز بود و استادیوم خالی. تنها صدایی که می شنیدم داد و فریاد بچه های نیمکت خودمان بود! ای کاش هواداران مان هم بودند تا با آنها شادی می کردیم. انشااله برد بعدی را با هم جشن بگیریم.

فردا: فکر می کنی باز هم در نوک حمله بازی کنی؟
– نمی دانم این به نظر کادر فنی بستگی دارد. من مشکلی با این موضوع ندارم. البته باز هم می گویم که تیم ما مهاجمان خوبی دارد که با توجه به شرایط روحی شان در این فصل نتوانسته اند آنطور که باید و شاید گلزنی کنند.

فردا: حالا که برد خوبی آوردید چطور؟
– من قبلا گفته بودم که با دو برد پیاپی پشت هم همه فشارهای روحی از روی تیم برداشته می شود و امیدوارم در بازی بعدی مان روبروی پیکان بتوانیم یک برد دیگر بدست بیاوریم تا با قدرت به کارمان ادامه دهیم و این طلسم گل نزدن از روی تیم مان برداشته شود.

فردا: به جام جهانی هم فکر می کنی؟
– فوتبالیست نیستم اگر به این موضوع فکر نکنم. قطعا بیش از هر چیز موفقیت تیم باشگاهی ام برایم مهم است ولی در کنارش دوست دارم به اردوی تیم ملی دعوت شوم و بتوانم با تیم ملی به جام جهانی بروم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا