گفت‌وگوی جذاب با بانوی جهادی فریدونکناری؛

از ۱۲ سالگی کارآفرینی را شروع کرده‌ام/شست‌وشوی لباس رزمندگان جبهه تا دوخت ۵ هزار ماسک

یکی از بانوان کارآفرین بسیجی فریدونکناری که از کودکی با روحیه بسیجی توانست وارد عرصه اشتغال و کارآفرینی شود سرکار خانم نرگس پورحسین است که به واقع از هر انگشت او یک هنر می‌بارد.

به گزارش بصیرنیوز، برخی از انسان‌ها آنچنان همت بلندی دارند که در هر مقطعی از زندگی نقش جدیدی برای خود ایفا می‌کنند تا بتوانند فردی موثر در خانواده و جامعه باشند.

این افراد که بسته به شرایط ذاتی و خانوادگی به این مهم دست پیدا می‌کنند همیشه به‌دنبال موقعیت‌سازی هستند و از موانعی که بر سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد نه تنها هراسان نمی‌شوند بلکه این موانع را تجربیاتی شیرین قلمداد می‌کنند.

بانویی که از هر انگشت او یک هنر می‌بارد

یکی از بانوان کارآفرین بسیجی فریدونکناری که از کودکی با روحیه بسیجی توانست وارد عرصه اشتغال و کارآفرینی شود و با سختی‌های فراوان به اهداف خود برسد سرکار خانم نرگس پورحسین است که به واقع از هر انگشت او یک هنر می‌بارد.

با این بانوی کارآفرین بسیجی که دارای روحیه بالای جهادی است هم صحبت شده‌ایم تا از فراز و نشیب زندگی و فعالیت‌های ایشان آشنا شویم.

خانم پورحسین که هم‌اکنون به مرز ۵۰ سالگی رسیده با روحیه بسیار بالا پذیرای ما می‌شود و صحبت را از اینجا شروع می‌کند: زمانی که وارد مدرسه شدم همزمان با پیروزی انقلاب بود و باتوجه به اینکه در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بودم علاقه‌مند به فعالیت‌های مذهبی و انقلابی شدم.

از اصرار برای ورود به بسیج تا شست‌وشوی لباس رزمندگان جبهه

وی خاطرنشان کرد: از سن ۹ سالگی با اصرار فراوان وارد بسیج شدم و در فعالیت‌های فرهنگی مسجد ازجمله انجمن و کتابخانه نقش داشتم.

این بانوی جهادی تصریح کرد: از همان سن ۹ سالگی چادری شده و روزه کامل می‌گرفتم و آن‌قدر مقید به چادر گذاشتن بودم که برای همه حتی معلمان مرد مدرسه ما پذیرفته شده بود و زمانی که آن‌ها می‌خواستند وارد کلاس شوند در می‌زدند تا من چادر سر کنم و آن‌ها وارد کلاس شوند.

پورحسین با اشاره به اینکه همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در پشت جبهه‌ها به رزمندگان خدمت می‌کردیم گفت: زمانی که جنگ شروع شد من به اتفاق چند نفر از خانم‌های مسجد به شست و شوی لباس رزمندگان مشغول شده بودیم.

ازدواج و آغاز تحولی سخت اما دل‌چسب در زندگی!

وی یادآورشد: در سن ۱۲ سالگی با یک پاسدار ازدواج کردم که ایشان پس از سه ماه که از عقدمان گذشته بود راهی جبهه شدند و من در کنار خانواده همسر خود زندگی می‌کردم.

این بانوی جهادی ادامه داد: درحالی که می‌دانستم پاسداران شرایط خاصی دارند و هم‌اکنون هم کشور در جنگ است و پاسداران باید مدام در جبه‌ها باشند اما به دلیل اینکه علاقه زیادی که به بسیج و سپاه داشتم به خواستگاری یک پاسدار جواب مثبت دادم.

پورحسین افزود: به خوبی وضعیت کشور را در زمان جنگ درک می‌کردیم و برای اینکه دین و میهن ما حفظ شود با تمایل قلبی همسرم را راهی جبهه‌ها می‌کردم و حتی خودم را آماده شهادت او کرده بودم.

مادر؛ اسطوره زندگی و الگوی رفتاری

وی با بیان اینکه مادرش سهم زیادی در تربیت رفتاری او داشته است اظهارکرد: به دلیل اینکه در سن پایین ازدواج کرده بودم و از لحاظ اقتصادی و خانوادگی(نبود همسر) شرایط سختی برای من به‌وجود آمده بود نیاز داشتم که کسی مرا کمک کند و مادرم کسی بود که به من توکل کردن به خدا را آموخت و من که این درس را نه در ذهنم بلکه در دلم ثبت کرده بودم دیگر هیچگاه احساس ناراحتی نداشتم.

این بانوی جهادی با اشاره به اینکه در سال‌های ابتدایی ازدواج در شرایط سخت اقتصادی بودیم اما داشتن یا نداشتن برای ما مسئله پیچیده‌ای نبود، خاطرنشان کرد: اگر امروز شاهد این هستیم که چالش‌های زیادی در خانواده‌ها به خاطر مسائل اقتصادی به‌وجود آمده برای این است که اولویت نخست آن‌ها تجملات و مقایسه نسبت به هم شده، درحالی که گذشته اینگونه نبوده و هر خانواده‌ای زندگی خود را داشت.

شروع کارآفرینی با عروسک‌سازی در سن کودکی

خانم پورحسین که کارآفرینی را از سنین کودکی آغاز کرده بود درخصوص نخستین کارش اینگونه توضیح می دهد: به دلیل علاقه زیادی که به عروسک‌ها داشتم از تیکه پارچه‌های خیاطی خواهرم عروسک درست می‌کردم.

وی با بیان اینکه علاقه زیادی به کارهای هنری داشته است، ادامه داد: خیاطی، بافتنی و آرایشگری را در سن ۱۳ سالگی با مهارت کامل یاد گرفته بودم.

این بانوی کارافرین تصریح کرد: درحالی که سن زیادی نداشتم اما آن‌قدر مهارتم در آرایشگری زیاد شده بود که همسایه‌های مادرم وقتی متوجه می‌شدند که من آنجا هستم به من مراجعه می‌کردند و همین برایم منبع درآمدی خوبی شد.

مسیر سختی را برای یادگیری طی کردم

وی با اشاره به اینکه سه سال در منزل اجاره‌ای سکونت داشتیم گفت: در سن ۱۶ سالگی درحالی که یک فرزند خدا به من داده بود و همسرم در جبهه‌ها حضور داشت اما برای اینکه علاقه به کار داشتم با فرزند در آغوش از فریدونکنار به بابلسر می‌رفتم تا خیاطی را به صورت حرفه‌ای یاد بگیرم.

پورحسین افزود: همزمان با یاد گرفتن خیاطی از درآمد حاصله از دوخت لباس یک وام گرفتم و از محل این وام برای خود چرخ خیاطی دسته دوم خریدارای کردم تا بتوانم مستقل کار کنم.

زنی که مردانگی را معنا کرد…

این خانم که مردانگی را به درستی معنا کرده بود از سختی‌های دوران ابتدای زندگیش اینگونه می‌گوید: من زمانی که دیدم همسرم دیگر توان پرداخت اجاره منزل را ندارد باتوجه به اینکه همسرم بیشتر وقت‌ها در ماموریت بود به تنهایی و همراه با یک فرزند هفت ماهه به منزل خود که نیمه‌کاره بود و حتی در و پنجره‌ای هم نداشت آمدم و  زندگی و خیاطی را در منزل جدید آغاز کردم.

وی با بیان اینکه حساسیت همسرم و مشکلات اقتصادی موجب شد که چرخ خیاطی را به فروش برسانیم اظهارکرد: پس از اینکه چرخ خیاطی را به فروش رساندم دوباره بر سر علاقه قبلی خودم یعنی عروسک‌سازی رفتم و طی مدت کوتاهی توانستم به مهارت کافی دست پیدا کنم و در سن ۱۸ سالگی حتی زیر پارکینگ منزلمان کارگاه عروسک‌دوزی راه انداخته و حتی شاگرد گرفتم.

پورحسین انگیزه اصلی کارکردن را کمک به همسر برای تامین هزینه‌های زندگی عنوان کرد و گفت: باتوجه به اینکه قسط منزل و عروسی و هزینه‌های زندگی بسیار زیاد بود، همیشه به‌دنبال این بودم تا کمکی برای شوهرم باشم و از کسی انتظار کمک نداشتم.

راه سخت زندگی اما خدایی که همیشه حضور داشت

وی خاطرنشان کرد: در سن ۱۹ سالگی فرزند دومم به دنیا آمد و درحالی که از نظر اقتصادی وضعیت زیاد خوبی نداشتیم اما راه‌های زیادی برای ما باز می‌شد و خدا را در زندگیمان حس می‌کردیم.

این بانوی جهادی تصریح کرد: پس از جنگ به‌خاطر علاقه فراوانی که نسبت به دین اسلام و همچنین نوع‌دوستی نسبت به افراد دیگر داشتم احساس کردم که بسیج می‌تواند بستری باشد تا من به علایقم دست پیدا کنم و همین شد که با قوت در بسیج فعالیت داشته باشم.

پورحسین افزود: پس از جنگ هرجایی که انقلاب اسلامی به واسطه بسیج احساس نیاز پیدا می‌کرد ما حضور پیدا می‌کردیم و تا آن‌جایی که از توانمان ساخته بود فعالیت داشتیم.

اولویت با خانواده است…

وی با اشاره به اینکه اولویت نخست من همیشه خانواده بوده و سپس به شغل و فعالیت‌های اجتماعی می‌پرداختم، گفت: در این سال‌ها حتی یک بار نشد که خانواده‌ام از فعالیت‌های من ناراحت شده باشند بلکه همسر و به‌ویژه فرزندانم همیشه مرا همراهی می‌کردند.

این بانوی جهادی که مطالعه زیادی در زمینه همسرداری و طب سنتی داشته است تاکید کرد: یکی از عادت‌هایی که در زمان جوانی داشتم همیشه درکنار فعالیت‌های شغلی به مشتری‌های خودم مشاوره‌های همسرداری و یا طب سنتی می‌دادم که این موضوع برای مراجعه کنندگان جالب بود چراکه من در سن ۱۸ سالگی اما اطلاعات زیادی بابت مطالعه‌ای که انجام می‌دادم در زمینه‌های مختلف داشتم.

پورحسین که تحصیلات او تا مقطع راهنمایی است افزود: به دلیل اینکه زود ازدواج کردم نتوانستم ادامه تحصیل دهم اما هیچگاه مطالعه را رها نکرده و خودم را به روز نگه می‌دارم.

وی با بیان اینکه فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی من موجب ایجاد انگیزه برای فرزندانم شده است یادآورشد: فرزند بزرگ من هم مانند خودم بسیار فعال است و با پرورش مرغ و بلدرچین کارآفرینی ایجاد کرده است.

دوخت بیش از ۵ هزار ماسک در روزهای کرونایی

این بانوی جهادی که فعالیت چشم‌گیری در مسجد فاطمه زهرا(س) فریدونکنار دارد اظهارکرد: در هر زمینه‌ای مانند تمیز کردن مسجد، تهیه جهیزیه و فعالیت‌های مذهبی به صورت دائم فعالیت می‌کنم.

خانم پورحسین که عضو داوطلب هلال‌احمر است و فعالیت زیادی برای مقابله با بیماری کرونا داشته است خاطرنشان کرد: تهیه غذا برای نیازمندان، انجام تست و ارزیابی واحدهای صنفی از جمله فعالیت‌هایی بوده که در زمان کرونا انجام دادم.

وی با اشاره به اینکه یکی از کارهای اصلی در زمان کرونا دوخت ماسک بود، تصریح کرد: نهادهایی مانند بسیج، هلال احمر، هیات‌های مذهبی پارچه تهیه می‌کردند و من به تنهایی بیش از پنج هزار ماسک دوختم.

فعالیت در فضای مجازی در راستای منویات مقام معظم رهبری

این بانوی جهادی گفت: کار کردن با بانوان مازندرانی عجین شده و من در کنار فعالیت‌های بیرونی که دارم همانند دیگر زنان مازنی به تهیه رب انار، آب نارنج و شیرینی دستی که ازجمله کارهای خانگی محسوب می‌شود مشغول هستم و هم برای خانواده و هم برای فروش انجام می‌دهم.

پورحسین که از فعالان فضای مجازی است تاکید کرد: باتوجه به دغدغه‌های مقام معظم رهبری نسبت به فضای مجازی احساس کردم ما باید در این زمینه هم فعالیت داشته باشیم تا به سهم خود بتوانیم از نگرانی ایشان کم کنیم.

وی در سخن پایانی خود گفت: خانواده‌ها لازم است با ایحاد صمیمیت و درک متقابل فرزندان خود را به سمت خود جذب کنند تا جامعه این فرزند را به سوی خودش نکشاند که آن زمان کنترل کردن برای والدین بسیار سخت می‌شود.

گفت‌وگو: سمانه سراج
تنظیم: سیدمرتضی رضویان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا