اختصاصی/ قسمت اول

تحریم اقتصادی، اقتصاد مقاومتی

بصیرمهندس مهدی آباد

۲ قطب قطب نمای سیاسی جهان:

نیاز به یادآوری نیست که ایران به عنوان کشوری که نوعی جهان بینی و نگاه به مسائل روز دنیا دارد که عموما در تضاد و مخالف نگاه ابرقدرتهای دنیاست و به طبع از این تضاد دشمنی هایی نیز پدید می آید و به دنبال آن درگیری هایی در همه جبهه های ممکنه حاصل می شود که موضوع بحث حاضر جنبه اقتصادی می باشد.

چیستی و چرایی تحریم:

تحریم ابزاری است که غرب به سرمداری آمریکا برای به انزواکشیدن ایران و اجبار به پذیرش خواسته های خود از آن استفاده می کند، سابقه تحریم های ایران توسط دولت های غربی پس از ملی شدن صنعت نفت، در زمان دکتر مصدق برمی گرددکه البته تحریمی کوتاه و محدود بود، تحریم های بعدی محدود به بعد از انقلاب می شد که عمتا توسط کشورهای دیگر نادیده گرفته می شد و یا چندان جدی انگار نمی آمد.

شروع تحریم های تاثیرگذار به بعد از سالهای ۲۰۰۶ و یا به بن بست رسیدن مذاکرات هسته ای و به دنبال آن ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و در سال بعد به بهانه حمایت ایران از گروه های تروریستی و حقوق بشر بر می گردد.

تحریم اقتصادی به موازات فشار سیاسی مشابه ۲ ریل قطار اهرمی موازی برای فشار به ایران بوده و هست.تحریم های اقتصادی ایران ۲ جبهه کشورمان را به طور همزمان هدف قرار داده است.

جبهه اول دولت و حکومت، با هدف تسلیم آن و تغییر در رفتار سیاسی و جبهه دوم ملت بطن جامعه با هدف ایجاد نارضایتی عمومی و بی ثبات سازی ناشی از آن.

جبهه دوم یعنی بی ثبات سازی قصد تغییر سیاست دولت مورد نظر را ندارد و در عوض به دنبال متزلزل ساختن نظم اجتماعی و سیاسی است تا بدین وسیله جامعه ناگریز از تغییر رهبری سیاسی اش شود.

*ژیل فروم * در مقاله دموکراسی؛ وابستگی و بی ثبات سازی ضمن بیان مطالب بالا مشخص می سازد اعمال تحریم هایی از نوع جبهه دوم قصد دارد تا بین مردم و حکومت فاصله ایجاد کرده، مشروعیت حکومت را از بین ببرد و بالخره زمینه بی ثبات سازی جامعه را ایجاد نماید.

تحریم های اقتصادی به کشورهایی نظیر شیلی و کوبا نیز اعمال شده بود که نتیجه آن در شیلی سقوط حکومت آلنده بود اما همین تحریم ها در کوبا نتیجه نهایی یعنی تغییر حکومت را حاصل نکرد.

تحقیق و مطالعه در روند تاثیرگذاری تحریم در دو کشور فوق می تواند نکات قابل توجهی را برای مقابله با آن برایمان آشکار سازد.

اقتصاد مقاومتی و مفهوم آن

بعد از مقدمه بالا به مفهوم شناسی و ضرورت شناخت معنایی اقتصاد مقاومتی می پردازیم. در اقتصاد مقاومتی اقتصاد معنایی خاص و روشن دارد اما بحث مقاومتی بودن آن متاسفانه به طور کامل تبیین نشده است، به طوریکه در بعضی اوقات از معادل هایی نظیر اقتصاد ریاضتی، اقتصاد دفاعی و یا حتی اقتصاد جنگی نیز استفاده شده است.

مقاومت به معنای ایستادگی در برابر فشار خارجی است، برای فهم بهتر مساله مقاومت می توان از بیماری به عنوان مثال استفاده کرد.هنگامی که ویروس بیماری وارد بدن می شود اولین واکنش بدن مقاومت در برابر پیشروی آن است و بعد به درمان خود می پردازد، اما آیا مفهوم اقتصاد مقاومتی فقط در برابر تحریم و فشار کارهای وارد و یا لازم می شو؟ و یا اگر تحریم های وارده به طور یکجا برداشته شود دیگر نیازی به این نوع اقتصاد نیست؟

پاسخ این سوال از نظر استراتژیک در ابتدای این یادداشتدر تفاوت ذاتی بین جهان بینی ها داده شده اما باز برای روشن شدن بهتر از بیماری مثال می زنیم، برای مقابله با بعضی از بیماری ها قبل از سرایت به فرد در چندین مرحله واکسن تزریق کرده تا در برابر بیماری خاص مقاوم گردد، این مثال ی تواند ضرورت آمادگی و لزوم نهادینه شدن اقتصاد مقاومتی در بطن جامعه را به خوبی بیان می سازد.

 

البته لازم به ذکر است که آفت اصلی راهبردهای کلان شعار زدگی و برخورد سطحی با آن می باشد که برای مقابله با این آفت شناخت و درک درست از راهبرد اولین گام می باشد.  

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا