ارشاد کوتاه بیا نیست!

دعوت از شاعر هتاک به امام(ره) در جشنواره فجر

به گزارش بصیر به نقل از بلاغ، رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان نسبت به وضعیت فرهنگ صریحاً ابراز نگرانی می‌کنند، آن هم در تایید نگرانی علما از اتفاقات ناخوشایند چند وقت اخیر در حوزه فرهنگ. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیانیه‌ای صادر کرده و اعلام می‌کند که این رهنمودها را مبنای کار قرار خواهد داد و برای رفع این نگرانی تلاش خواهد نمود و خلاصه بصورت رسمی اعلام تبعیت می‌نماید.

به گزارش رجانیوز، معاون فرهنگی وزیر ارشاد هم که حوزه فعالیت وی در این چند ماه التهابات زیادی را به جامعه فرهنگی کشور منتقل کرده است، با خبرگزاری ایسنا گفتگو می‌کند و می‌گوید که رهبری در حوزه فرهنگ صاحب نظر و خبیر هستند و دغدغه‌هایشان باید مبنای کار باشد و ما هم کارگروهی درباره دیدگاه‌های ایشان در زمینه کتاب و کتاب‌خوانی در خانه کتاب راه‌اندازی کرده‌ایم و درست در همین روزها که صدای لبیک مسئولان فرهنگی دولت بلند شده است، خبری از یکی از زیرمجموعه‌های دولت درز می‌کند که مصداق دم خروس و قسم حضرت عباس است:

«حضور یدالله رویایی در ایران و در قالب جشنواره شعر فجر یکی از مهم‌ترین خبرهایی بود که در جلسه دیروز اتاق فکر این جشنواره، شکل گرفت. علی آبان سخنگوی این جشنواره از رایزنی‌هایی خبر داد که بر اساس آن یدالله رویایی به عنوان یکی از میهمانان بخش بین‌الملل در جشنواره شعر فجر حضور می‌یابد.حضور این شاعر، که یکی از چهره‌های تاثیرگذار و جریان‌ساز شعر ایران به شمار می‌رود، در قالب این جشنواره اتفاق می‌افتد. رویایی طی حضور در این جشنواره به شعرخوانی خواهد پرداخت.

حکم دبیر جشنواره شعر فجر را وزارت ارشاد زده است و حال سخنگوی جشنواره از حضور «یدالله رویایی» در هشتمین دوره از این جشنواره خبر می‌دهد تا او یکی از میهمانان بخش بین‌الملل در جشنواره شعر فجر باشد چرا که یکی از چهره‌های تاثیرگذار و جریان‌ساز شعر ایران به شمار می‌رود!

اما یدالله رویایی را فارغ از اینکه سالهاست از ایران کوچ کرده و کتابهایش مجوز دارد یا نه می‌توان در پس نوشته‌های وبلاگش شناخت.

 

«اما برعکس پاپ فرانسوا ، فقیه سیدعلی فتواهای (…) می دهد»

«فرزندان ما ، زیر تب و تعفن و بیماری  درزندان های جمهوری اسلامی  از خود می پرسند:

آيا در بیرون همه چیزتمام شده است؟  قصاب های خمینی بر سرما آیا معامله هائی پنهان دارند؟

– صبر و سکوت؟  همین؟»

«حلاج هم که با “لا” ی خود “بالا”ی دار رفت، بالاتر از دار رفت، قربانی تروریسم آیه‌‌ها شد. قربانی زیر پای خود، مردم کوچه و بازار، شد.

جنبش سبز عالی بود  دارد عامی می‌شود. سبز ايراني سبز اسلامي مي شود. تروریسم آیه‌ها و آفوریسم خمینی دوباره محور و معیار می‌شود. فریب و فاجعه تکرار می‌شود. شیعۀ ایرانی به ایرانی خیانت می‌کند…

…باید این ظاهر را از آن ظاهر عبور دهیم . وگرنه باز لائیک ها پشت در می‌مانند. باز ورق یه دست اوباش می‌افتد. و همه چيز دوباره با گزِ خميني “سبز” مي‌ماند.»

 

«تو فکرمی‌کنی که این روزها، در”جمهوري  فتوا”  کی خراست؟ و کی خرسوار؟

و اين وليّ ، دراين فتوايش،  فقيه  است يا (…) ؟ خرسواري که دارد سواري از (…) مي‌گيرد.»

«ما در‌ایران کشته هامان را می شماریم و آخوند‌ها در‌دنیا دندان دنیا را.»

«سیاستِ مذهب را که قبول کنیم مذهب را وارد سیاست مي‌کنيم. وهردو بایر می‌مانند. دراين ميانه هنر نيز. مذهب هیچوقت هنرنداشته است. هنرهائی هم که ازمقدسات برخاسته اند، راندۀ مقدسات بوده اند. و درماندۀ مقدسات.

نمونه هائي که مذهب‌ها در‌تاریخ ارائه کرده اند ارائه ای بوده عقیم و بربر و وحشی، که به جهت مردمی بودنش، ویا شدنش، سنتِ وحشت را از وحشی می‌گرفته است. هنوزهم می‌گیرد. مثل ایرانیان ِعصرساسانی در هجوم‌عرب، ومثل مردم ِعصرما درخیابان‌های‌عصر. آنها دربرابر قدرت شمشیرو شتر، واینهادر برابرقدرت باتون و موتور. وهردو اهل مدارا، و”مخملی” . هردو خودشان را به کلمه داده اند. به قدرت کلمه.

 حساسیت ما در برابر کلمه همیشه مارا به تسلیم و قربانی شدن کشانده است. ایرانی‌ها بر‌خلاف اسطوره‌های قهرمانی شاهنامه شجاع نبودند. و اگر بودند در‌شجاعت وحشی نبودند. فتح راهم کلمه کرد، که “نزد خدا بود”، نه در فرهنگ عرب. امروز‌هم درخیابان های ایران، وقتی که “الله اکبر” تبدیل به “مرگ بر دیکتاتور” می شود یعنی ما به دموکراسی احتیاج داریم و دموکراسی احتیاج به خدا ندارد.»

«کشتن کشتن است، دفاع از عقیده نمی تواند باشد. هیچ توجیهی ندارد. هیچوقت نداشته است. معذالک، کلمۀ “قتل” و مشتقات    آن، ٢٠۷ بار در “کتاب مُبین”*  تکرار شده است. ٢٠۷بار**، و همه فی سبیل الله…»

«…گفتم که بربریت، سبعیت وبی‌رحمی که درایران ِ اسلامی، و یا اسلام ایرانی‌ می گذرد پس چیزی از مفاخرخود با خود دارد، چیزی از ذوالفقار و چیزی از ذوالجناح، از خون

وازخشم

گفت این کتابخانه اگربود امروز، خون و خشم و خرافه درحوالی اسلام کمتر بود…»

«… در زبان‌های دیگر، فعل امر دیدن از دیدن مشتق می‌‌شود جز در فارسی ِ ما که “دیدن” در وجه امر خودش، می‌‌خواهد “بینیدن” باشد : یعنی ببین، بجای “بدین” . چرا وقتی‌ از چیدن “می‌‌چینم” می‌‌آید، نباید از دیدن “می‌‌دینم” بیاید؟ ونمي‌آيد ! “می‌‌بینم” می آید چونکه دیدن برای آنها، پارسی‌ ها، اهمیتی عظیم داشته است. پرسید

– پس آنکه می‌‌دیند نمی‌‌بیند؟

– شاید عکس آن درست تر بوده است، یعنی‌ آنکه می‌‌بیند، نمی‌‌دیند-

طبعا!»

مهمان ویژه بخش بین الملل جشنواره شعر فجر جمهوری اسلامی ایران را که قرار است قدم رنجه کنند و تشریف بیاورند و شعرخوانی کنند را شناختید؟ همین مقدار بازنشر از وبلاگ او کافی است یا بیشتر لازم است؟

اگر به آقای معاون فرهنگی باشد که احتمالاً باید کارگروهی تشکیل شود تا درباره این میهمان ویژه به شناخت برسد اما برای آنها که فکر می‌کنند توهین به اسلام و دین وشریعت، توهین‌های کنایه آمیز به امیرالمونین و اهل بیت، توهین به امام راحل و رهبر انقلاب، زیر سوال بردن فقاهت و قرآن، حمایت از فتنه و فتنه گران و… کارهای بدی است حتماً همین چند نمونه کافی است تا بپرسند حضور این چنین آدمی چه ربطی دارد به جشنواره شعری که با نام انقلاب اسلامی دارد برگزار می‌شود؟! و البته از آقای جنتی و معاونینش بخواهد که تا جوهر لبیکشان خشک نشده واکنشی نشان دهند و چیزی بگویند!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا