آقای هاشمی! اگر خود را استوانه نظام می دانید…

به گزارش بصیر به نقل از  فرهنگ نیوز ، داریوش سجادی در صفحه گوگل پلاس خود نوشت:
روزنامه آرمان از آقای هاشمی رفسنجانی پرسیده: فاطمه‌خانم اخیرا دادگاه رفته‌اند و حکم برایشان صادر شده است. می‌گویید که بچه های شما، فرقی با دیگر بچه‌ها ندارند. فکر می‌کنید که اینها برای چیست؟

آقای هاشمی هم با ذکر سیاهه ای از اقدامات انسان دوستانه صبیه شان فرموده اند:

به هر حال شرايط اين گونه است و آدم چه کار می‌تواند بکند؟ … (فاطمه) اصلا اهمیت نمی‌دهد که دادگاه برود یا نرود و جز از خدا نمی‌ترسد.

نکته قابل توجه در این مصاحبه شیطنت نشریه مزبور است که از دادگاه رفتن و محکوم شدن «فاطمه هاشمی» افتخار و فضیلت ساخته و ایشان را به دلیل این محکومیت در کنار دیگر «بچه ها» برخوردار از اعتبار معرفی کرده و آقای هاشمی نیز با صحه گذاشتن بر چنین خوانشی از محکومیت دخترشان خود و فرزندانش را در جایگاه قربانیان مظلومی ترسیم کرده که «بجفا» توسط قوه قضائیه همانند دیگر «بچه های مردم» مظلومانه محاکمه و محبوس می شوند!

آقای هاشمی رفسنجانی

زمانی همین روزنامه جمهوری اسلامی که مدیر مسئولش بارها ارادت خود را به شما ابراز کرده و می کند! وقتی در اواخر دهه ۶۰ برخی از توابین گروه های تروریستی با عفو حکومتی از زندان آزاد شدند، خطاب به ایشان و خانواده های آن زندانیان آزاد شده نوشت:

«توجه داشته باشید زمانی زندانی نظام بودن افتخار داشت. بعد از انقلاب و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی دیگر زندانی جمهوری اسلامی بودن نه نشان از قهرمانی است ونه افتخاری دارد بلکه اسباب شرمساری است»

جناب آقای هاشمی

تکلیف را روشن کنید! بالاخره شما با نظامید یا بر نظام!؟

اگر خود را استوانه و شناسنامه و پدر انقلاب و نظام می دانید، طبعا نباید از قانون شکنی فرزندان تان در همان نظامی که استوانه و شناسنامه و پدر آنید استقبال کرده و چنان زندان رفتنی را مظلوم نمایانه «خداترسی» فرزند و از «هیچکس نترسی» ایشان ترجمه فرمائید!

اگر هم مایلید بدین شیوه دل مخالفینی را که بقول خودتان بچه هایشان را بتلویح به جفا در زندان می دانید و اکنون فرزندان خود را نیز هم سرنوشت و شانه به شانه ایشان در نظامی معرفی کنید که به زعم شما «ظالمانه» ایشان را به بند کشیده(!) [به دست آورید] در آن صورت منطقا موظف به واگذاری مسئولیت های محوله آن نظام جائر(!) هستید.

نمی شود که مذبذبانه هم رفیق «قافله» بود و هم شریک «قافله زن» و بی اخلاقانه چوب بر نظامی بزنید که هم زمان در حال خوردن پیاز آنید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا