نقض حقوق ملت ایران دم تکانی هدفمند آقای دبیر کل

بصیر، بر اساس ماده ۹۷ منشور سازمان ملل که به نوعی بر گرفته از منشور آتلانتیک است، دبیر کل به پیشنهاد شورای امنیت و تصویب مجمع عمومی برای مدت ۵ سال که یکبار نیز قابل تجدید است انتخاب می شود.

بر اساس قانون منشور سازمان ملل انتخاب دبیر کل مستلزم اتفاق آرا میان اعضای دائم شورای امنیت (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین) است و انتخاب دبیر کل معمولا از میان اعضای غیر دائم شورای امنیت می باشد. بر اساس این منشور دبیر کل عالی ترین مقام سازمان ملل است و ریاست دبیرخانه را به عهده دارد.

اگر به وظایف دبیرکل در این منشور نگاهی اجمالی بیاندازیم می بینیم که علاوه بر انجام وظایف اداری، وظایف اجرایی چون جلب توجه شورای امنیت به مسائل حفظ صلح و امنیت بین المللی، ابتکار عمل در مورد پر کردن خلا موجود در زمینه حفظ صلح و امنیت بین المللی، میانجیگری میان دولت ها، تعقیب دعاوی سازمان در مراجع قضائی و … از مهمترین وظایف محوله دبیر کل سازمان ملل است.

سازمان ملل که در ۵ فوریه ۱۹۴۵ نخستین بار به طور رسمی آغاز به کار کرد تا کنون ۸ دبیر کل را به خود دیده است. دبیران کلی چون ((تریگوه لی از فوریه ۱۹۴۵ تا آوریل ۱۹۵۳ از نروژ، داگ هامر شولد از آوریل ۱۹۵۳ تا سپتامبر ۱۹۶۱از سوئد، اوتانت از سپتامبر ۱۹۶۱ تا دسامبر ۱۹۷۱ از برمه، کورت وادهایم از ژانویه ۱۹۷۲ تا دسامبر ۱۹۸۱ از اتریش، پرزد کوئیار از ژانویه ۱۹۸۲ تا دسامبر ۱۹۹۱ از پرو، پطروس غالی از ژانویه ۱۹۹۲تا دسامبر ۱۹۹۶ از مصر، کوفی انان از ژانویه ۱۹۹۷ تا ژانویه ۲۰۰۷ از غناو بان کی مون از سال ۲۰۰۷ تا کنون از کشور کره جنوبی )) بر مسند ریاست سازمان ملل تکیه زده اند، در این بین پرزد کوئیار از کشور پرو شخصیتی بارز و پرتلاش در بحران های بین المللی داشت.

اگر به وظایف اشاره شده دبیر کل سازمان ملل نگاهی بیاندازیم و مقایسه ی کوچکی با عملکرد بان کی مون دبیر کل فعلی سازمان که از سال ۲۰۰۷ تا کنون در این مسند قرار دارد انجام دهیم می بینیم که هیچ تلاشی در راستای تحقق این وظایف محوله نشده است.

علاوه بر  اینکه هیچ تلاشی صورت نپذیرفته بلکه در بسیاری از موارد بر عکس انتظارات رفتار نموده است و گویی انگار حتی برای یکبار هم به مفاد قانون منشور سازمان بین المللی نگاهی نیانداخته است.

یکی از مهمترین وظیفه دبیر کل در این سازمان همانطوریکه اشاره شد جلب توجه شورای امنیت به مسائل حفظ صلح و امنیت بین المللی است، اما جلب توجه کدام شورا؟ شورایی که خود خواهان جنگ و خونریزی است، هیچ تردیدی نداریم که قد و قواره بان کی مون برای دبیر کلی این سازمان بین الدولی مناسب نیست اما شورایی که متشکل از ۵ کشور ابرقدرت با حق وتو در تصمیمات سازمان است هیچگاه به دنبال تعظیم و تواضع در برابر تصمیمات سازمان در جهت خلاف منافع آنها نیست.

شورایی که مبنای اصلی و پایه ریز جنگهای جهان در ادوار تاریخ هستند، شورایی که به بهانه لیبرال دموکراسی افکار کاپیتالیستی و فمنیستی خود را دنبال می کنند و به بهانه هایی چون حقوق بشر و اعاده حق مردم در جوامع دست به زورگویی می زنند و همواره سعی در سرکوب معترضین خود داشته اند، اینان همان دولت هایی هستند که از حق وتوی مضاعف در سازمان بین المللی برخوردارند و همواره دم از آزادی بیان می زنند اما خواسته های به حق مردم در کشورهای اسلامی که روینده بیداری های اسلامی بوده است را هرگز ندیده و نمی بینند و با ادبیاتی چون تروریست و جنگجوی ضد صلح با آنها برخورد و مردم این کشورها را سرکوب می کنند.

شورایی که هرگز استفاده از سلاح های شیمیایی علیه مردم ژاپن و عراق و ایران را ندیده است و به روی نامبارک خود نیاورده، شورایی که همواره به دنبال تامین منافع سگ استخوان نجس منطقه رژیم نفرین شده صهیونیست ها است، شورایی که جنایات زندانهای گوانتانامو و ابوغریب ها را ندیده است و در امور داخلی کشورها به دلخواه خود دخالت می کند.

بان کی مون به عنوان دبیر کل باید بداند که مهمترین وظیفه آن در سازمان بین المللی ابتکار عمل در مورد پر کردن خلا موجود در زمینه حفظ صلح و امنیت بین المللی است، ابتکاری که هرگز از سوی او دیده نشده و یا هرگز فرصت هرگونه تفکر برای ابداع آن را کسب نکرده و همواره با پارس نمودن بر درب خانه کشوری چون آمریکا و انگلیس به دنبال حفظ منافع این کشورها بوده است تا بدین وسیله بتواند برای مدتی چند بر مسند قدرت در این سازمان تکیه بزند و با رفتاری منفعلانه شخصیت سیاسی خود را خدشه دار تر کند.

وی همچنین باید بداند که از دیگر وظیفه سنگین او میانجیگری میان دولت ها برای تامین صلح و امنیت است، اما آیا وی توانسته در این مدت ۸ ساله این مهم را حتی به ظاهر پیاده کند؟ چه کسی متولی ایجاد امنیت در دنیاست؟ جنگ های پی در پی در تمام دنیا میان مردم مسلمان در میانمار و سوریه، در اروپا و مرکز و شمال آفریقا ناشی از چیست؟ چرا آقای دبیرکل در مورد اوکراین و ورود آمریکا به اروپای شرقی روزه سکوت گرفته است؟ چرا در هرکجای دنیا از شرق، مرکز و غرب آسیا گرفته تا آفریقا و نو استعمارگری هایش و غرب و شرق اروپا وقتی صحبت از حقوق نا به جای این کشور متخاصم می شود دبیر کل آسیایی سازمان ملل با توجه به وظیفه قانونی اش دم نمی زند؟ آیا به غیر از این است که آمریکا با این همه جنایات از بزرگترین ناقضان حقوق بشر است؟ تعریف آنها از حقوق بشر چیست؟ چرا همواره عملکرد خصومت انگیز و استعمارگری خود را با ادبیات دفاع از حقوق بشر و آزادی بیان توجیه می کنید و حتی به دنبال زورگویی و جنگ طلبی در تمام دنیا هستید؟

در اینجا لازم است که به این فرد آسیایی- آمریکایی توصیه ای کنیم، اگر شما ۸ سال است که در این مسند قرار گرفته اید و تازه با ادبیاتی چون حقوق بشر و دموکراسی و آزادی بیان آشنا شده اید و برای خوش خدمتی به اربابتان دم تکان می دهید منشور حقوق بشر کوروش بزرگ موسوم به استوانه کوروش استوانه‌ای سفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به فرمان کوروش دوم هخامنشی شاهنشاه ایران ساخته شده و دور تا دور آن مجموعه‌ای از سخنان و دستورات شاهنشاه به خط میخی بابلی نقش گردیده است و کشور ایران از آن زمان تاکنون پیرو راه عدالت جویانه این منشور به طور واقعی بوده است.

آنچه که به نظر می رسد بان کی مون باز هم دست به یک اشتباه استراتژیک زده است و با بیان اینکه باید رئیس جمهور به وعده های انتخاباتی خود در مورد رفع حصر سران فتنه عمل کند عملا در امور داخلی کشور ما ورود و دخالت کرده است، در واقع این خود نوعی نقض حقوق مردم ایران از سوی سازمان ملل است، جا دارد که در این رابطه مردان وزارت خارجه و دیپلماسی کشور با اقتدار ورود پیدا کنند و این امر مهم را پیگیری نمایند و فقط به ادبیات فانتزی چون ما این اقدام را محکوم می کنیم و غیر و ذلک بسنده نکنند.

ایران کشوری قدرتمند است و هرگز نباید اجازه اینگونه رفتار از کسانی که حتی سرشان به تنشان هم نمی ارزد داده شود و امیدوارم مردان دیپلماسی لبخند حداقل در این موضوع موضع قدرتمندی را اعمال نمایند.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا