اختصاصی/ یادداشت خبرنگار

چارشنبه سوری

بصیر، ابوالقاسم فرجی/ آتش در ایران قدیم مقدس و همپایه فرزند اهورا مزدا شمرده می شد و از این رو پیش از نوروز به آتشکده ها می رفتند و آتش بر می افروختند و چون طبق برخی نقل ها در ایران هفته ای مرسوم نبوده این مراسم در سیصد و شصتمین سال (روز بیست و ششم اسفندماه) برگزار می شد و معتقد بودند در این روز فزورهای(ارواح) نیاکان به فرود می آیند و این آتش برای راهنمائی آنهاست، اما آتش برافروختن و جستن از آن و شادی کردن در کنار آن، ترقه زدن و منفجر کردن مواد منفجره در چهارشنبه آخر سال نه برهان عقلی دارد و نه دلیل نقلی و نه منفعت ملی و جز خرافه و در موارد زیانباری غیر قابل جبران چیز دیگری نیست.

در هیچ یک از متون مانده پیش از اسلام اشاره ای به جشن چارشنبه سوری نشده است.در اوستا کتیبه های عیلامی، هخامنشی، اشکانی و ساسانی و نیز در متون پهلوی و حتی در روایت های مورخان یونانی درباره ایران نیز سبت به جشن چارشنبه سوری مستند و سخنی در دست نیست.

متون دوران پس از اسلام نیز در این باره تقریبا ساکت بوده اند حتی در آثار محقق دینی همچون ابوریحان بیرونینیز درباره آن توضیحی داده نشده است.

نخستین و کهن ترین کتابی که در آن به آتش افروزی در جشن چهارشنبه سوری اشاره شده است، کتاب بخارا اثر ابوبکرمحمد بن جعفر ترشخی(۲۸۶-۳۵۸ق) است. در این کتاب که به نام مزارات بخارا نیز شناخته می شود آمده است که وقتی امیر منصور بن نوح سامانی در ماه شوال سیصد و پنجاه قمری به ملک نشست، دستور داد که هنوز سال تمام نشده در شب چهارشنبه چنان که عادت قدیم است آتش عظیم افروختند.

دومین متن کهن شاهنامه فردوسی است:

زجیحون همی آتش افروختند

زمین و هوا را همی سوختند

بنابراین این کار سیئه و ظلم به فرهنگ مردم بزرگ ایران است و نه تنها مبنای عقلی و نقلی ندارد بلکه بر خلاف نظم و امنیت و آسایش افراد و همنوعان است و آزادی آنان را سلب می کند و آسیب ها و تلفات فراوان در پی دارد. برای نوجوانان و جوانان یک جامعه عیب است که پدران و مادران برای رشد و سلامت آنان از جان و سلامت خود مایه بگذارند، ولی آنان بر اساس جهل عملی و یا جهالت عملی خود را بسوزانند و جامعه را نیز در اضطراب فرو ببرند! بلکه زیبنده کشور اسلامی این است که از این سنت زشت دست بردارد و سنت های الهی مانند عید فطر، عید قربان، نماز جمعه و … را زنده کند.

امام رضا (ع) فرمود: (خدا رحمت کند کسی را که امر (سنت) ما را زنده کند) و در ادامه افزودند (اگر مردم زیبایی های سخن ما را بدانند از ما پیروی خواهند کرد.

————————————————————–

۱-      مفتاح الحیاة علامه جوادی آملی

۲-      فرهنگ اساطیر محمد جعفر یا حقی

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا