نقدی بر سبک زندگی نوروزی خودمان

بصیرآقا ببخشید ایمانتان چند؟ تخفیف هم می دهید، آقا کوتاه بیایید یکجا می بریم، نخیر شما فروشنده نیستی، من همین چهار راه پائین ایمان یک جمع را معامله کردم با یک پراید ، دیروز هم خیابان پائینی یک عده حراج ایمان داشتند آنهم با یک کیلو پسته رفسنجان ! بعضی ها هم چند ماه قبل خدارا آورده بودند معامله کنند با چند دلار و چند سکه تمام بهار آزادی آنهم طرح قدیم! ببین، دندان گرد نباش، یادت رفته بعضی ها توی صف مرغ ایستاده بودند و گوشت برداران مومنشان را می جویدند؟!

ندیدی این روزها بعضی ها چقدر لحظه به لحظه دنبال قیمت دلار و ارز و یورو هستند؟ حتی جمعه ها که بورس وال استریت هم فعال است، جمعه ها انتظار فرج بیشتری دارند چون دو روز مانده به تعطیلات آخر هفته اروپا!

حتما بازار نفت برنت دریای سیاه افزایش می یابد! تلویزیون هم صرفا جهت اطلاع، نمک به روی زخم کهنه مصرف گرایی مردم می پاشد و شب های جمعه دعا می کند که قیمت پسته از ۷۰ و ۸۰ هزار تومان بشود حداقل ۳۰ هزار تومان، آخر مردم اگر پسته نخورند چه بخورند؟!

ای آقا این چه تحلیلی است که می کنی؟ آجیل شب عید مهمتر است یا مدل سال بودن اتومبیلت؟ آقا ایمانت فروشی نیست وقت ما را نگیر ، نمی بینی در سال تولید ملی چقدر صف تبلت ها و گلکسی های سامسونگ از بین الطلوعین شلوغ است؟ نمی بینی انبارهای پر از روغن و شکر و پسته و برنج پاکستانی را که منتظرند تا پای گرانی روی گلوی مردم بیشتر فشرده شود؟

تازه این بنده خدا، صاحب انبار را می گویم، حساب سالش را هم به موقع می دهد تا حالا چند بار هم رفته است تمتع و عتبات ، خدا قبول کند توی کوچه شان چند تا دختر بدون جهاز مانده اند ولی حاج خانم ایشان هنوز سفره ی حضرت رقیه(س) دارد هر ماه و هم آخر هفته ها حضرت عبدالعظیمش ترک نمی شود، فصلی یکبار هم مشهد و یک سال درمیان هم عید ها، دوبی و عمره اگر خدا قسمت کند!

قیمت دلار حتی خودروهای ملی را هم که با کلی تمتراق رونمایی شده بود گران کرده چه برسد به هاچ بک و صندوق دار این پراید ننه مرده که فوتش کنی تا کاپوت جلو جمع می شود. مینیاتور را یادت هست؟

عجب بازار شب عیدی شده است بازار دین فروشی ها! نان بگیر ایمان بده! هر دلار آمریکا قیمت شکستن دل یک مادر شهید! می ارزد مگر نه؟

سکه طرح قدیم با نقش تمثال امام و ذکر علی، بالا و پائین می شود تا انقلاب علوی امام را له کند! سکه مثل نان شب است و دلار مثل آب حیات و مردم خنده بازار نگاه می کنند و به ریش هم می خندند و دلار می خرند و سکه، حتی اقدس خانم هم النگوهایش را فروخته و رفته دلار خریده، یادش بخیر پولها را از روی رنگشان می شناخت و چقدر آن روزهایی که ۵۰۰ تومانی آمده بود آن را با ۲۰۰ تومانی اشتباه می گرفت!

عجب بازاری شده است این بازار شب عید، تلویزیون که فاطمیه اول نمی شناسد همان بهتر که پایتخت دوم را پخش کند و شبکه تماشا سریال زندگی هانیکو را در ایام فاطمیه! شب عید قرار است کار سینما به رسوایی بکشد! بی خیالِ بچه هیاتی هایی که چند نفر، چند نفر، پارچه های سیاه فاطمیه را توی زیر زمین های هیاتی شان نصب می کنند.

توی این بازاری که همه چیز گران می شود حتی مرغ، چقدر ارزان شده است ایمان و قناعت و ساده زیستی و سبک زندگی فاطمی! آیا روزی می شود که باز هم یتیم و اسیر و مسکین بیایند در خانه ما و ما نان افطارمان را به آنها بدهیم؟

راستی آخرش نگفتی ایمانتان را چند دلار آمریکایی می فروشید؟

 

منبع: بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا