وجدان مدعیان حقوق بشر جهان ته کشید!

به گزارش بصیر به نقل از بلاغ، شهادت غم انگیز دو فرزند برومند ملت مسلمان ایران یعنی شهید امر به معروف و نهی از منکر طلبه شهید علی خلیلی و مرزبان شهید جمشید دانایی فر، تلخ ترین خبرهای نوروزی برای آحاد مردم ما محسوب می شوند و غم انگیزتر از این شهادت ها، علیرغم بیانیه های مقطعی و غیرکاربردی، حمایت مدعیان حقوق بشر جهانی از همین تروریستها، قاچاقچی ها و اراذل و اوباشی است که متأسفانه در فراگرد محکومیت های حقوق بشری سالانه جمهوری اسلامی ایران همواره مورد حمایت قرار می گیرند!

جیش العدل ایران که در اصل مزدوران تروریست سازمانهای جاسوسی امریکا و اسرائیل اند، با پول و برنامه و دستور آنها در تکاپوی ایجاد ناامنی در مرزهای شرقی ایران بوده و همانند ریگی معدوم، ترور فرزندان فداکار ایران اسلامی را هدف قرار داده و در تهاجمی دزدانه، نابرابر و ناآشکار به جنگ سربازانی مبادرت می ورزند که جرمی بجز دفاع از مرزها و کمک به تأمین امنیت جامعه و دفاع از جوانانی که ناجوانمردانه قربانی سوداگران مرگ می شوند، نداشته و دعای خیر خانواده های چشم انتظار آنها و همه ملت بزرگ ایران، بزرگترین دلگرمی و بدرقه راه آنان تلقی می گردد!

به گروگان گرفتن مرزبانان و انتقال آنان به کشوری دیگر و نهایتاً به قتل رساندن یکی از آنها و شاید هم نفرات دیگر در کجای قاموس جهانی حقوق بشر گنجانده شده که مدعیان حقوق بشر به خود اجازه می دهند که هم بلحاظ مالی و هم به لحاظ سیاسی و سایر ابعاد از آنها حمایت کرده و به بهانه واهی همین کنوانسیون، هرسال و در هر مصاحبه و هر اظهار نظر، نظام رئوف جمهوری اسلامی ایران را بخاطر عدم رعایت آنها محکوم می کنند؟!

ما در چه دنیای وارونه ای زندگی می کنیم که نظام سلطه جهانی، تنها و تنها بخاطر منافعش با دو استاندارد متضاد به اندازه گیری رفتارها می پردازند و مصداق کامل یک بام و دو هوا را به اجرا در آورده و در صدد ترویج فرهنگ غلطی بنام تروریست خوب و تروریست بد بوده و ارزش خون انسان های بی گناه را در دو مکیال متضاد و دو ترازوی غیراستاندارد، استاندارد نمایی می کنند و جالب اینجاست که همین دو چهره ها بر همه جهان و سازمانهای بین المللی نیز مسلط اند!؟

حمایت از سازمان تروریستی منافقین که با بجا گذاشتن بیش از ۱۷ هزار قربانی ترور و انفجار در ایران یکی از رکوردداران ترور در جهان است و نیز حمایت از اراذل و اوباش در جریان فتنه ۸۸ که حتی به عزاداران حسینی حمله کرده، مساجد را به آتش کشیده، اموال مردم را خسارت زده و دستشان به خون افراد بی گناه هم آلوده بود، دقیقاً با استناد به مفاد همین کنوانسیون های حقوق بشری انجام شده که در آن هم حمایت از تروریسم و هم محکومیت قربانی تروریسم به دلخواه نظام سلطه قابل توجیه و اجراست!

باز هم باید گفت که در صحنه ای دیگر، اراذل و اوباشی که بخاطر مزاحمت برای نوامیس مردم و تلاش برای مجبور کردن آنها به سوار شدن در خودرویی که می خواست آنها را به ناکجاآباد شومی ببرد و در لبیک به استغاثه و التماس دو دختری که ناخواسته به سمت سرنوشتی شوم کشانده می شدند، مورد امر به معروف و نهی از منکر طلبه شهید علی خلیلی قرار گرفتند، در حرکتی ناجوانمردانه این طلبه شهید را مورد تهاجم با قمه و سایر ابزار قتاله قرار دادند و شاهرگ ایشان را با آسیب جدی مواجه کردند که این آسیب پس از گذشت بیش از دو سال بستری شدن، نهایتاً به شهادت این آمر به معروف و ناهی از منکر منجر شد!

متآسفانه باید گفت که سازمان های مدعی حقوق بشری، باز هم ضدبشری عمل کرده و برای این شهید مظلوم، حتی بیانیه کاذب هم منتشر نکردند و نخواستند که کاری کنند که نیروهای روز مبادای نظام سلطه در ایران از آنها مکدر شده و احتمالاً دل آنها بشکند!

این است واقعیت دنیای وارونه وارونه وارونه! که امورات مردم جهان به دست کسانی سپرده شده است که جز به منافع خود نمی اندیشند و همه چیز را با مقیاس منافع خود اندازه می گیرند و زمانی که مردم مسلمان بوسنی و هرزگوین در حال قتل عام گسترده و حتی نسل کشی صرب ها قرار داشتند و کوزوو و سایر مناطق شاهد فجیع ترین جنایت ها بودند، امریکایی ها در توجیه عدم دخالت و نقش آفرینی خود جهت پایان بخشیدن به جنایت های صربها علیه مسلمانان می گفتند که در این منطقه منافعی نداریم که نهدید شوند، همانگونه که این روزها در میانمار و افریقای مرکزی همینگونه عمل می کنند!!

از شما می پرسم که آیا نباید برای مصیبت بزرگ بی عاطفه شدن سازمان های بین المللی و نفاق مشهود دولتهای مدعی دروغین حقوق بشر، عزادار شد و با لباس های مشکی به سوگ نشست و برای آنها و حتی برای جامعه جهانی که آقایی این چهره ها و دولتهای کثیف را تحمل می کنند، غمگنانه سوگواره سرود؟!

آیا شهدای نوروزی ما یعنی شهیدخلیلی و شهیددانایی فر اولین و یا آخرین قربانیان بی مهری دنیای وارونه امروزند و از این شهادت ها دنیا عبرت می گیرد و نمی گذارد که این جنایتها تکرار شده و یا این حمایت ها استمرار یابند؟!

قطعاً پاسخ چنین سؤالی منفی است و هزاران سند، صحت ادعای ما را به اثبات می رساند و اگر می خواست با چنین جنایت هایی، وجدان های سرکوب شده و مرده سازمانهای مدعی حقوق بشری بیدار می شد، حتماً و دهها سال پیش می بایست در فلسطین اشغالی، لبنان، عراق، افغانستان، بوسنی و هرزگوین، کوزوو، سوریه و سایر کشورها بیدار می شد که ظاهراً از این خواب گران، تکان هم نخورد که ذره ای به بیداری اش امیدوار باشیم!

به هر حال جا دارد تا نهادهای فرهنگی و سیاسی جامعه ما و در رأس همه رسانه ملی برای ترویج و فراگیر کردن فرهنگی که ما این شهدا را در این راه اهداء کرده ایم، نهایت اهتمام خویش را مصروف کرده و نگذارند که نهضت امر به معروف و نهی از منکر و نیز نهضت دفاع مقدس از خاک و ناموس و دین در جامعه ما کمرنگ و یا کم رونق گردند، اگر چه بر اساس شناخت تاریخی ما از ملت شریف کشورمان، چه سازمان های بین المللی و مدعیان دروغین حقوق بشر و یا حتی نهادهای فرهنگی جامعه کاری بکنند و یا نکنند، قطعاً نام ویاد و راه این شهدا مثل سایر شهدا از ذهن تابناک مردم ما فراموش نشده و ضدانقلاب و تروریست و اراذل و اوباش با این جنایت ها گور خود را به دست خودشان کنده و انشاءالله بزودی در همان گورها دفن خواهند شد!

در پایان ضمن تسلیت و تهنیت به خانواده های شریف شهدای نوروزی، پیوند آنها را به شهدای هسته ای، شهدای ترور، شهدای دفاع مقدس و سایر شهدای ما گرامی داشته و رجاء واثق دارم که این شهادت ها، به جامعه ما بصیرت همه جانبه تر اعطاء کرده و ملت شهیدپرور ما راه الهی و ضداستکباری خود را مستحکم تر از پیش ادامه خواهد داد!

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا