آنقدر ماما کردید اشتون با اسب ترووا آمد

بصیر، زيبا كلام در مطلب با تيتر ” «ما» و خانم اشتون ” نوشته است: این «ما» که اصولگرایان به آن استناد می‌کنند، دقیقاً کیست؟ اینکه اصولگرایان می‌گویند «ما» مخالف دیدار خانم اشتون می‌باشیم؛ «ما» معتقدیم خانم اشتون حق این کار را نداشته و سایر گزاره‌های ازاین‌دست، این «ما» دقیقاً به کدام نهاد و مرجع رسمی کشوری بازمی‌گردد؟

براي استحضار آقاي زيبا كلام بايد بگوييم كه اين مايي كه دنبالش مي گردند همان مايي است كه اگر نبود، امروز نه تنها آمريكاييها مجبور به مذاكره مستقيم با ايران نمي شدند. بلكه اصلا توافق ژنوي اتفاق نمي افتاد و ايران مجبور بود بدون گرفتن امتياز، امتيازهايي را بدهد كه در زمان تركمنچاي و قرارداد نفت ايران و انگليس هم داده نشده بود.

اين مايي كه زيبا كلام از آن صحبت مي كند همان قدرت حاكم  و انقلابي است كه مي گويد رابطه داشته باشيم و لي به استعمار و استثمار تن نمي دهيم. اين ما همان مايي است كه در سناي آمريكا هم وجود دارد و اوباما را تحت فشار قرار مي دهد تا برخلاف منافع ملي كشورش كاري نكند.

آقاي زيبا كلام اين ما در همه كشورهاي جهان وجود دارد و اصلاح طلبان هم خود يك نوع از انواع ما هستند. ما يعني تضاد بين منافع گروه چپ و راست، جمهوري خواه و دموكرات، اصولگرا و اصلاح طلب و …

تعجب مي كنيم كه آقاي زيبا كلام كه خود يك ماي اصلاح طلب هستند و البته از نوع تحصيل كرده و استاد دانشگاهش و سياست درس مي دهند چطور از ماي رقيب انتظار دارند كه در مقابل ماي او ايستادگي نكنند.

آقاي زيبا كلام اصلا شما بگوييد كه چرا شما هر چند وقت به چند وقت ما ما مي كنيد و از ماهايي كه نظراتشان با نظرات شما مخالف است انتقاد مي كنيد و به آنها حمله ور مي شويد.

شما به عنوان يك استاد علوم سياسي بايد بهتر بدانيد كه اگر اين ماهاي اصولگرا نبودند آمريكايي ها به اين سادگي ها به مذاكرات ژنو پا نمي دادند تا غائله را ختم كنند و آنقدر جلو مي آمدند تا به ايران حمله كنند و جنگي ديگر در منطقه به راه بياندازند. اين ماهايي كه شما از آن بي خبريد همانهايي هستند كه عامل فشار بر دشمنان ايران اسلامي هستند و جبهه نيرومندي براي بالا رفتن پرچم كساني كه تا ديروز هيچ حق هسته اي براي ايران قائل نبودند. اما امروز رئيس جمهور گنده ترين كشورشان در سازمان ملل بر حق غني سازي ايران اعتراف مي كند.

به راستي اگر ماهاي اصولگرا وجود نداشتند به نظر شما وضع مذاكرات ايران و شش كشور قدرتمند اقتصادي جهان به اين رواني پيش مي رفت و در برابر ايران كوتاه مي آمدند.

آقاي زيبا كلام شما خرده گرفته ايد كه ماهايي كه آنها را نمي شناسيد گفته اند: «ما» اجازه نخواهیم داد تا غربی‌ها از حریم و حد و مرزهایشان جلوتر آمده و در امور «ما» مداخله نمایند. «ما» در برابر زیاده‌خواهی غربی‌ها خواهیم ایستاد. «ما» به غربی‌ها نشان خواهیم داد که اینجا جمهوری اسلامی ایران است و اوکراین نیست. «ما» از غرور ملی و عزت ایران اسلامی در برابر مداخله و زورگویی غربی‌ها دفاع خواهیم کرد. «ما» اجازه کوتاه آمدن و کرنش کردن در برابر غرب را نخواهیم داد. «ما» نخواهیم گذاشت که غربی‌ها با «فتنه‌گران» تشریک‌مساعی نمایند.

آيا به نظر شما اگر ماهاي اصولگرا مانند ماهاي دموكرات آمريكا و رئيس جمهور و وزير امور خارجه فرانسه و انگليس و صدراعظم آلمان حمله نمي كردند و از حقوق مسلم ايران دفاع نمي كردند امروز وضع مذاكرات به نفع ايران پيش مي رفت. اگر فشارهاي اصولگراها نبود آمريكايي ها نه تنها پارچين را بي خيال نمي شدند و از خواسته هاي نابجاي خود براي بازديد از مراكز نظامي ايران دست بر نمي داشتند بلكه تا نظامي بر اساس خواسته هاي رژيم صهيونيستي در ايران قدرت نمي گرفت دست از فشارها به ايران بر نمي داشتند.

آقاي زيبا كلام شما در مطلب كه نوشته ايد آورده ايد:  ظرف چند روزی که خبر ملاقات خانم کاترین‌اشتون با برخی از خانم‌های فعال مدنی در سفارت‌اتریش و تهران می‌گذرد، مسلسل‌وار از اصولگرایان شنیده می‌شود. بگذارید یکی، یکی مسئله را مورد بررسی قرار دهیم. اولا‌ در مورد نفس دیدار به نظر نمی‌رسد که عمل خلاف قانونی صورت گرفته باشد. سفارت اتریش جزء خاک آن کشور است و سفیر آن می‌تواند در داخل «خاک کشورش» ترتیب هر ملاقاتی را بدهد و به دولت ایران خیلی ارتباطی پیدا نمی‌کند. خانم اشتون به‌عنوان مسئول سیاست خارجی اروپا می‌تواند با هر شهروند ایرانی که تحت تعقیب، متواری و یا ممنوع‌الملاقات نباشد، دیدار داشته باشد و بازهم به دولت ایران ارتباطی پیدا نمی‌کند. سوم، خانم‌هایی که به سفارت اتریش رفته و در آنجا با خانم کاترین اشتون ملاقات نمودند نیز ایضاً نه مرتکب خبط و خطایی شده‌اند و نه کار خلافی انجام داده‌اند. معلوم نیست اینکه اصولگرایان می‌گویند که دیدار «خلاف قوانین و مقررات بین‌الملل» بوده (نه عرف)، استناد به کدام قوانین و مقررات بین‌المللی می‌نمایند؟

آقاي زيبا كلام شما به خوبي ما هم به خوبي مي دانيم كه سفارت اتريش حق دارد در داخل سفارتش با هر كس كه خواست برابر قوانين ملاقات كند. اما سوال اينجا است كه چرا ملاقات ها در زماني كه مذاكرات ايران و ۱+۵ به خوبي پيش مي رود انجام مي شود و چرا در حالي كه به دنبال تفاهمنامه نهايي هستيم خانم اشتون و سفارت اتريش تصميم گرفته اند تا به موضوعات حقوق بشر اسلامي بپردازند.

آقاي زيبا كلام هر بچه اي مي تواند تحليل كند كه خانم اشتون براي فشار بيشتر با ايران با برخي افراد موضوع سخن شما ملاقات كرده است وگرنه چرا اين ملاقاتها در قبل از توافق ژنو صورت نمي گرفت. چرا حالا كه طرفين به توافق نهايي نزديك مي شوند و به دنبال پوئن گرفتن از همديگر هستند خانم اشتون فيلش ياد هندوستان كرده و خرش را مي برد در سفارت اتريش مي بندد.

آقاي زيبا كلام  نظر ما با نظر شما فرق دارد. شما سفسطه مي كنيد و سعي داريد سياه را سفيد جلوه دهيد و سفيد را سياه.

زیباکلام همچنین توضیح نداده است که نگاه جهان و عرف بین الملل به چنین دیدارهایی چیست؟ اگر اصل دیدار بدون مشکل بوده، پس چرا روش انجام آن چنین مخفیانه و بی سروصدا انجام گرفته است؟ چرا مسئولان هماهنگی برای انجام این دیدارها را تایید نکرده اند؟ آیا این دیدار دخالت در امور داخلی کشور محسوب نمی شود؟

زيبا كلام بهتر از ما مي داند كه آنها وحدت داخلی کشور را نشانه گرفتند و چه چیزی بهتر از دست گذاشتن روی حوادث سال ۸۸ و متهمان آن! اشتون با دیدارهای خود، به دنبال اختلاف افكني در بين سياسيون داخلي و ايجاد جو رواني به نفع شش كشور طرف مذاكره با ايران در موضوع هسته اي است. او كار خود را خوب بلد است و استاد تدريس اختلاف بيانداز و حكومت كن است. به راستي زيبا كلام را هم خوب بازي گرفته و صد البته زيبا كلام هم با ساز او به زيبايي در ميدان مي رقصد.

اشتون آمد تا آرامش سیاسی را برهم زند و با توجه به دور جدید مذاکرات هسته‌ای اهداف خود را پیش ببرد و تیم مذاکره کننده ایرانی نیز با ذهنی خسته از گفت‌وگوها و کلنجارهای سیاسی در داخل باید راهی وین شوند.

آقاي زيبا كلام، اشتون به عنوان نماينده ۱+۵ اجازه نداشت در مذاكراتي كه ادعا مي كنند بر اساس حسن نيت و براي برطرف شدن سوء تفاهمها در حال برگزار شدن است به دنبال نفاق و فتنه افكني باشد. اينها از عدم صداقت آمريكا و اشتون حكايت دارد. ناراحتي اصولگراها از اينجا نشات مي گيرد وگرنه ديدار اشتون با برخي در سفارت اتريش از نظر عمومي اهميت چنداني ندارد. هدف مهم است. هدفي كه اصولگراها همان روز اول فهميدند و به مقابله با آن پرداختند اما زيبا كلام هنوز سرش را پايين انداخته و در تحليل  ماجرا گيج گيج مي خورد. بايد به زيبا كلام بگوييم كه اشتون اصلا خودش داستان اسب ترووا را نوشته و بهتر است زيبا كلام هم يك بار اين داستان را بخواند.

خلاصه داستان اين است كه اشتون به نام دوستي وارد ايران شد و اسب چوبيش را به سفارت اتريش برد تا در داخل ايران درگيري سياسي ايجاد كند و با خسته كردن مذاكره كنندگان ايران امتياز بيشتري از مذاكرات آتي به دست بياورد.

خدا به زيبا كلام كمي قدرت تحليل و به ما كمي آسايش ارزاني كند!.

 

 

 

منبع: بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا