پارادوکس یارانه ای رسانۀ ملی با برچسب رشد اقتصادی!

بصیر، در چند سال اخیرو با اقدام مهم هدفمندی یارانه ها ادبیات واژگانی مرتبط با این امر مهم اقتصادی در رسانه ها و تودۀ مردم خود نمائی می کند،در همین راستا و در چند ماه اخیر دولت یازدهم با همراهی رسانۀ ملی به شدت بر طبل انصراف از یارانه می کوبد،انصرافی که با تعامل محافظه کارانۀ رسانه ملی یا مردم،موجب افزایش ابهامات و شهبات در اذهان مخاطبین را فراهم ساخته است،بالأخص زمانی که رسانۀ ملی در ادعائی عجیب و همراه با مبالغه غیر کارشناسی همۀ آمال و آرزوها و افق های پیشرفت اقتصاد کشور را با خودانصرافی مردم از یارانه گره می زند.

از این رو مخاطب پس از القاء تبلیغ  مبالغه آمیز رسانۀ ملی از خود می پرسد که آیا انصراف از یارانه تا به این میزان می تواند موجبات رشد و پیشرفت و اقتدار بی حد و حصر نظام اسلامی و رفع  مشکل نیازمندان را را فراهم سازد؟

به راستی مردم از خود می پرسند رسانۀ ملی با چه مبنائی اقتدار ملی،پیشرفت نظام اسلامی و حتی بسیاری از مشکلات پیچیدۀ اقتصادی را منوط به انصراف مردم از یارانه نموده است؟ چرا فهم و درک مخاطب از سوی رسانۀ ملی اندک در نظر گرفته می شود تا به حدی که با تأکید مکرر و سرسام آور در انصراف رایانه ای از سوی مردم در راستای فشار به اقشار متوسط جامعه و حتی اقشار ضعیف جامعه گام برداشته می شود؟!

با همۀ این اوصاف آنچه می تواند به خبط سنگین رسانۀ ملی در مقولۀ انصراف از یارانه مد نظر قرار گیرد پارادوکس یارانه ای رسانۀ ملی در انعکاس انصراف یارانه ای مسئولان دارای حقوق چند میلیونی  می باشد،خود انصرافی هائی که با قیاس مع الفارق رسانۀ ملی همراه گردیده و صاحبان شرکت های صنعتی،مسئولان متنفذ و صاحب قدرت و ثروت در کشور که  البته از حقوق و مزایایی بسیار بالا برخوردارند با برچسب انصراف از یارانه در رسانۀ ملی به وفور مورد تمجید قرار می گیرند تا این حرکت رسانه ای  زمینه ساز انصراف یارانه ای اقشار متوسط و حتی قشر آسیب پذیر جامعه را فراهم سازد زیرا تأکید بی حد و حصر رسانۀ ملی از این اقدام به طور طبیعی و با تأثیر گذاری بر مخاطب  برخی از اقشار آسیب پذیر را وادار به انصراف از یارانه خواهد نمود که این امر قطعا با فلسفۀ هدفمند کردن یارانه ها در تضاد خواهد بود.

لیکن اقدام اخیر رسانۀ ملی در اعلان انصراف مسئولان و متمولین برای مردم سوال برانگیز بوده است، بدین نحو که برخورداری از یارانه با حقوق های نجومی برخی مسئولان این پرسش را در اذهان مردم پدید آورده است که این مسئولان چند شغله مگر تا کنون از یارانه استفاده می کردند؟ لذا می توان گفت  خود انصرافی مسئولان از دو حال خارج نیست،

۱-یا این افراد قبلا یارانه دریافت می کردند که با در نظر گفتن حقوق های بالا باید برای شعار«عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت»  و عدم التزام مسئولان اجرائی به این مولّفۀ مهم تأسف خورد.

۲- و یا مسئولان در سابق یارانه دریافت نمی کردند ودر حال حاضر رسانۀ ملی با اقدامی صوری و نمایشی برای ترغیب مردم به سوی خود انصرافی  تلاش می کند که این امر  نیز با روش کنونی قبیح است و به نوعی عوام فریبی وبازی با افکار عمومی  قلمداد می شود زیرا اگر مسئولان و رسانه ها به ویژه رسانۀ ملی واقعیات و تأثیرات مثبت انصراف از یارانه را شفاف و به دور از شعار زدگی و ترسیم آمال و آرزوهای مبالغه آمیز اقتصادی برای مردم بیان نمایند  قطعا می توان امید داشت متمولین جامعه و اقشار بی نیاز از یارانه  به خود انصرافی و استقبال از این عمل خداپسندانه اقدام نمایند.

لیکن تبلیغ مسئولانی با حقوق نجومی و قیاس نابجای رسانۀ ملی  با وضع معیشتی مردم که غالبا در فشار و بحران اقتصادی به سر می برند امری ناپسند و قبیح می باشد زیرا این  مسئولان اجرائی کشور به علت دارا بودن از چند موقعیت شغلی غالبا دارای ثبات اقتصادی از لحاظ حقوق و مزایا می باشند  و با افزایش تورم در کشور همۀ تسهیلات برای جبران وحتی افزایش نسبی حقوق،مزایا،حق مأموریت ها….برای آنها فراهم می گردد اما تودۀ مردم که با حدأقل حقوق روزگار خود را سپری می کنند به شدت در معرض رکود اقتصادی و تورم موجود در اقتصاد می باشند.

حرکت اخیر رسانۀ ملی در یکسان سازی مسئولان و افراد متمول  دارای حقوق های بالا را می توان به پارادوکس رفتاری و یارانه ای رسانۀ آقای ضرغامی در تعامل با ملت ایران مورد ارزیابی قرار دادکه قطعا این خبط رسانۀ ملی با خرد جمعی و عقلانیت در تضاد خواهد بود.

به نظر می رسد که رسانۀ ملی باید با تصحیح برخی ادعاهای گزاف و دور از واقع و با اجتناب از اقدامات شعاری و سوال برانگیزدر زمینه انصراف از یارانه  مانند پوشش رسانه ای انصراف مسئولان دارای حقوق های نجومی از یارانه و یکسان نگری این افراد با مردم ، بیش از این اذهان ملت را نسبت به این عمل خداپسندانه مخدوش نسازد.

و یک نکته بایستی مدنظر مسئولین باشد که دولتمردان کشور نه با منحصر ساختن پیشرفت و اقتدار نظام اسلامی  به انصراف مردم از اندک یارانۀ دریافتی ، بلکه با اتکاء به توانمندی های داخل نظام و بهره گیری از همۀ ظرفیت های نیروی انسانی جوان کشور در راستای رشد و پیشرفت واقعی اقتصادی و اقتدار نظام اسلامی حرکت نماید.

 

 

منبع: بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا