افزایش روزافزون آمار کشتهها و زخمیهای تدبیر و امید
بصیر، صبح که از خانه آمدم بیرون جمع کثیری آدم متشخص با کلاس جلوی در خانه تحصن کرده بودند. با خودم گفتم خدا رحم کند. باز کی کجا چه کار کرده جمع شدهاند اینجا؟
پرسیدم: «میتونم کمکی به شما بکنم؟» همگی با هم شروع کردند به حرف زدن. گفتم: «نامردا چندنفر به یه نفر؟ تک تک! تک تک بیاید جلو به همتون میرسه.» آقای جوانی که لاغر و بلند قد بود و سیبیل چنگیزی داشت، جلو آمد و گفت: «آقای رِئیسیجمهور! ما پولامونا میخَیم.» ترسیدم و گفتم: «قربون تار سیبیلات، بگو چقدر میشه تقدیم میکنم.» ناراحت شد و گفت: «دادا ما پولی خودمونا میخَیم. واسه خفتگیری که نَیمدیم.»
پرسیدم: «خب مشکلدون چی چی اِس؟ بوگو تا با هم راس و ریسش کنیم.» با تعجب پرسید: «شما مِگه سمنانی نبودِین؟ پَ چرا لهجه گرفتِین؟» گفتم: «جون دوتای، برقی سیبیلات ما را گرفتهس.» خندید و خدا را شکر با هم رفیق شدیم.
گفت استاد حقالتدریس دانشگاه هستند و بعد از گذشت حدود سه سال هنوز خیلی از اساتید حقالتدریس دانشگاهها حقوق نگرفتهاند. خیلی منقلب شدم. پرسیدم: «پس این مدت چی کار میکردید؟ چطور زندگیتون میگذشت؟» گفت: «ما که حالا اوضامون بد نبود. تدریس خصوصیا پساندازا اینا… اما جون دوتای، دیدم یه سری با مسافرکشیا آژانسا اینا پول درمیآرن.» بغضم گرفت و زدم زیر گریه.
پرسید: «یعنی الان گریه کردِین حل میشه مشکلی ما؟» گفتم: «چی کار کنیم دیگه چی کار کنیم؟ پول نداریم دیگه چی کار کنیم؟ از کجا بیاریم؟ الان خزانه خالیه، ملت یارانه میخوان، هزینه بلیت ژنو و وین رفتن ظریف مونده… چی کار کنیم؟» همینطور گریهکنان از مهلکه گریختم.
ساعت ۱۴:۰۰ بعدازظهر
بعد از ناهار با وزرا گپ میزدیم که آقای واعظی (وزیر ارتباطات) در حالی که دستش توی جیبش بود و برای خودش ترانه «منمرد تنهای شبم» را زمزمه میکرد از کنارمان رد شد. هی صدایش زدیم، هی سلام کردیم، جواب نداد.
اسحاق خندید و گفت: «کیف میکنه واسه خودش خدایی. برای خودش صبح میاد، عصر برمیگرده، کسی نه ازش سوال میپرسه، نه اعتراض میکنه، نه کسی دیگه ازش انتظاری داره… خوش به حالش…» زنگنه گفت: «راستی شنیدین توی مالزی قراره اینترنت رایگان بشه؟» نهاوندیان گفت: «آخ آخ فقط اگه این خبر رسانهای بشه مردم دوباره میخوان گیر بدن به واعظی چرتش رو پاره کنن!» همه خندیدند.
نهاوندیان گفت: «من میگم مژده بدیم به مناسبت اینکه اینترنت در مالزی رایگان میشه، ما هم قراره لینکهای صفحه فیلترینگرو تغییر بدیم.» جواد گفت: «من میگم بهترین وعدهای که میشه به مردم داد اینه که قراره کلا اینترنت رو برداریم! والا به خدا! با این اوضاع اینترنت بخش عظیمی از جامعه با حذفش به آرامش میرسه. چاپار بذاریم نامه ببره کارمون زودتر راه میافته تا اینکه بخوایم فایل اتچ کنیم.»
ساعت ۱۶:۴۲ عصر
شنیدم خانم ابتکار تصادف کرده و زیر تیغ جراحی رفته. آقای شمخانی هم به صورت اورژانسی تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفته.
قبلش هم که آقای نجفی به خاطر بیماری استعفا داد. اوایل کار هم که معاون وزیر صنعت به قتل رسید. خدا آخر و عاقبت ما را به خیر کند. همینطور پیش برود بعد از چهارسال کار را با ۱۲ کشته و ۴۳ زخمی که ۱۶ تن از آنان زن و کودک هستند خاتمه خواهیم داد.
وقایعنگار ۲۱ فروردین ۱۳۹۳:
۱٫ بعد از گذشت قریب به سه سال، هنوز دستمزد اساتید حقالتدریسی پرداخت نشده.
۲٫ اینترنت در مالزی رایگان میشود.
۳٫ دکتر ابتکار تصادف کرد و زیر تیغ جراحان رفت.
۴٫ علی شمخانی تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت.
منبع: بلاغ