دخالت نظامی در کوبا و حادثه خلیج خوک‌ها

به گزارش بصیر، در سال ۱۹۵۹ جوانی به نام فیدل کاسترو طی کودتایی ژنرال باتیستا، رییس جمهور مورد حمایت آمریکا را شکست داده و خود زمام امور را بر عهده گرفت.‏

هیچ واقعه‌ای مثل حکومت کاسترو در آمریکای لاتین ایجاد سر و صدا نکرده است. نزاع کوبا با آمریکا از سال ۵۹ با مصادره املاک زمین داران بزرگ. بانک‌ها و واحدهای صنعتی شروع شد.

قبل از زمامداری کاسترو، سرمایه داران آمریکا ۹۰ درصد معادن، ۹۰ درصد املاک بزرگ، ۵۰ درصد راه آهن، ۸۰ درصد خدمات عمومی و ۴۰ درصد صنعت شکر کوبا را در دست داشتند. به علاوه صنعت نفت کوبا هم در اختیار سرمایه داران انگلیسی و آمریکایی بود. در سال ۱۹۶۰ اقدامات ضد آمریکایی دولت کاسترو با ملی کردن و مصادره اموال شروع شد.‏

برخی معتقدند که کاسترو در اوایل انقلاب خویش دیدگاه های کمونیستی نداشته است اما به دلیل برخوردهای شدید غرب با حکومت کوبا، وی بعدها به سمت بلوک شرق گرایش پیدا کرد. دلیل این ادعا را می توان به انتشار برنامه ای که کاسترو در اوایل زمامدارای خود آن را منتشر ساخته است دانست.

وی در رد دیدگاه های کمونیستی چنین می گوید: «سرمایه‌داری بشر را فدا کرد و مرام کمونیسم به خاطر عقاید مستبدانه اش، حقوق بشر را زیر پا می گذارد. به این ترتیب ما نه با این موافقیم و نه با آن. رنگ انقلاب ما سرخ نیست، بلکه سبز زیتونی است.»

اما آن چه که موجب تنش بیش‌تر میان دولت کوبا با آمریکا گردید، این بوده است که کاستروی جوان در همان مراحل اولیه حکومتش با ملی کردن مزارع نیشکر که تا قبل از آن در اختیار سرمایه داران بزرگ آمریکا بود، خشم دولت‌مردان آمریکا را برانگیخت و آن ها را واداشت تا حکومت تازه تأسیس کوبا را ساقط نمایند.

به عبارتی دیگر زمانی که کاسترو در این دوران کمپانی‌های آمریکایی را در خاک کوبا ملی اعلام کرد، دولت آمریکا این عمل وی را به شدت محکوم کرد و از آن زمان مواضع خصمانه ای را علیه دولت جدید کوبا در پیش گرفت و این امر موجب شد که رهبر کوبا اجباراً به شوروی نزدیک شود.

از طرف دیگر آن ها معتقد بودند که کاسترو گرچه کمونیست نیست ولی فردی بسیار خطرناک است. نیکسون معاون رییس جمهوری وقت آمریکا که کاسترو را به حضور پذیرفت، در یادداشتی نوشت که این شخص کمونیست نیست ولی اسیر کمونیست ها است که البته به نظرش خطرناک تر به شما می رفت. به همین دلیل سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) چندین بار طرح ترور فیدل کاسترو را به مرحله اجرا درآورد ولی موفق نشد.

از جمله اقداماتی که آمریکا تلاش کرد به نوعی حکومت تازه تأسیس فیدل کاسترو را تحت فشار قرار دهد می توان به عدم پرداخت وام به کوبا و قطع روابط سیاسی خود با این کشور اشاره داشت که این موارد و برخی مسائل دیگر نیز موجب شد که کوبا به سمت شوروی برود.

در این دوران کوبا فقط با کشت نیشکر می زیست و سرنوشتش بسته به مقدار شکری بود که آمریکا از آن کشور می خرید و بهایی که می پرداخت. زیرا از سال ها پیش توافق شده بود که شکر کوبا به قیمت بازار داخلی به فروش برسد نه بازار بین المللی. اما مسلّم بود اگر حکومت جدید این وضع را تغییر می داد، با منافع سلاطین شکر نیرومند آمریکا در می افتاد و طبیعی بود که سلاطین مزبور به آن فشار وارد آوردند که نرمش بیش تری نشان بدهد وگرنه واردات‌شان را کاهش خواهند داد.

دولت فیدل کاسترو در این دوران که با فشارهای آمریکا مواجه گردیده بود، تلاش داشت تا به نوعی حکومت خود را از بحران به وجود آمده، نجات دهد. از این رو با روس ها وارد معامله گردید.

در فوریه ۱۹۶۰ قرار دادی بین کوبا و شوروی منعقد گشت که براساس آن شوروی شکر کوبا را به میزان ۵ میلیون تن در عرض ۵ سال می خرید. در واقع این اولین قرار داد تجاری، بازرگانی کاسترو با دولت‌مردان شوروی بود که این موضوع باعث چالش جدی بین آمریکا و کوبا شد.

تمایل نخست وزیر کوبا (فیدل کاسترو) به شوروی و تفسیر کارشناسان امنیتی آمریکا به همین سبب در مورد به محاصره افکنده شدن منافع آمریکا در آوریل سال ۱۹۶۱، ایالات متحده آمریکا را به سوی ماجراجویی کشاند که برای رژیم جوان کندی به یاد آورنده زیان هایی در زمینه سیاست خارجی این کشور می بود.‏

سال ۱۹۶۱ برای دولتمردان آمریکا سال خفت باری به حساب می آمد، زیرا در این سال مخالفین حکومت کاسترو با حمایت مستقیم کندی ـ رییس جمهور وقت آمریکا ـ جهت سرنگون کردن حکومت کاسترو به این کشور حمله کردند. اما این عملیات در همان روزهای اول توسط حکومت کوبا سرکوب شد.

در سحرگاه ۱۷ آوریل ۱۹۶۱ به دستور جان. اف کندی، یک هزار و ششصد نفر از مخالفان دولت تازه تأسیس فیدل کاسترو، با حمایت مستقیم ایالات متحده جهت واژگون کردن و از بین بردن کاسترو در سواحل خلیج خوک ها پیاده شدند و تلاش کردند تا به نوعی بتوانند در همان مراحل اولیه به اهداف خود دست یابند اما در رسیدن به آن ناکام ماندند.

کوبایی‌های مهاجر که از کمک‌های لجستیکی نیروی دریایی آمریکا و تفنگ‌داران ارتش آمریکا نیز بهرهمند بودند. هدفشان این بود که با پیاده شدن در خاک کوبا مردم را با خود همراه کرده و با شورش همگانی و هم صدای مخالفان مسلح کاسترو را که هنوز در کوهستان‌ها وجود داشتند با خود همراه سازند. هدف نخستین، کشتن کاسترو بود. در  واقع کندی که از ۳۱ ژانویه ۱۹۶۱ در کاخ سفید قرار گرفته بود به توصیه دیپلمات‌های آمریکایی که معتقد بودند سیاست فیدل کاسترو منافع کلی آمریکا را در دریای کارائیب به خطر می اندازد با حمله به کوبا به کمک ارتش آمریکا موافقت کرده بود.‏

اگر چه آمریکا توانست با حمایت از گروه های مخالف حکومت تازه‌تأسیس فیدل کاسترو، موجبات حمله به خاک آن کشور را فراهم نماید، اما این اقدام ایالات متحده در همان مرحله اول با شکست کامل مواجه شد. زیرا مردم کوبا نه تنها از این حمله استقبال نکردند، بلکه به شدت به مقابله و سرکوب آن پرداختند.

دخالت دولت کندی در خلیج خوک ها با واکنش های تند در داخل آمریکا روبرو شد تا جایی که مردم آن کشور علیه سیاست های دولتمردان خود دست به تظاهرات گسترده زدند.

ادامه دارد…

احمد دواتگر «آمل» ـ کارشناس ارشد علوم سیاسی   ‏

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا