نامهربانی با یار مهربان

بصیر، بوی بهار که به مشام کتاب می‌رسد، نبضش تندتر می‌زند و برگ‌هایش نفس تازه می‌کنند و این نه فقط از نسیم فصل بهار که تکاپوی نمایشگاه کتاب تهران هم در آن نقش بسزایی دارد.

 
 

نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که از مهم ترین دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی است، بیست و هفتمین دوره اش را تجربه می کند و «کتاب» باوجود همه رنج هایی که به تن دارد و موانعی که بر سر راهش عرض اندام می کند، همچنان زنده و پویا، مسیر ناهموار خود را با صلابت طی می کند.

مراجعه میلیون ها نفر از آحاد مردم در طول سال به فروشگاه های کتاب در سراسر کشور، بازدید میلیونی از نمایشگاه کتاب تهران، استقبال از آثار خوب و تجدیدچاپ مکرر آنها و صدها میلیارد تومان گردش مالی، حکایت از جایگاه کتاب در جامعه ایرانی و اقبال فرهیختگان و علاقه مندان به این فرهنگی ترین محصول دارد؛ هرچند این جایگاه تا رسیدن به نقطه مطلوبش راهی دراز در پیش دارد.

اما این یار مهربان، با نامهربانی هایی مواجه است که مهم ترین آن تشخیص نادرست دردهایی است که پیکر کتاب را رنجور کرده و نشاط لازم را از او گرفته است؛ آن هم از جانب کسانی که باید این دردها را درمان کنند!

مشکلات و دردهای اصلی حوزه کتاب را می توان در سرفصل های «اقتصاد نشر»، «سازمان نشر»، «زیرساخت»، «مدیریت»، «بین الملل» و «هدایت و نظارت» دسته بندی و ذیل هریک مواردی را برشمرد که به حدود ۴۰ مورد می رسد، اما مجال پرداختن به همه آنها در یک یادداشت مطبوعاتی نیست.

نسبت پایین آثار ارزشمند به هزاران عنوانی که سالانه چاپ و روانه بازار می شود و نبود شبکه مناسب توزیع و کمبود ویترین برای عرضه کتاب و گرانی مواد اولیه بویژه کاغذ و مالیاتی که سال هاست قرار بوده ناشران و کتابفروشی ها از آن معاف شوند و نشده اند و بحث مالکیت فکری، تضییع حقوق مولفان و پدیدآورندگان آثار در داخل کشور (که البته راهکارش پیوستن به معاهده برن نیست)، شناخت نداشتن از بازار جهانی کتاب و طبعا نبود حضور موثر در این بازار، نبود ترجمه تالیفات ارزشمند از زبان فارسی، افت شمارگان کتاب و ترجمه بی رویه و بی برنامه آثار از زبان های دیگر، از مهم ترین این مشکلات و ضعف هاست؛ مشکلاتی که کمتر ناشری را می توان یافت که به همه یا بیشتر آنها مبتلا نباشد و در عین حال و متاسفانه کمتر از زبان مسئولان طراز اول درباره آنها دغدغه ای و نکته ای می شنود و طبیعتا قدمی هم برای درمانش برداشته نمی شود.

در عوض مسائل دست چندم حوزه نشر مثل ممیزی که (البته مشکلات اجرایی و سلیقه ای آن باید حل شود)، دغدغه گروهی اندک اما هوچی و پرسر و صداست، دائم مورد توجه قرار می گیرد و بزرگنمایی می شود و برخی مسئولان هم به دلیل کم اطلاعی یا برای خوشایند این اقلیت شلوغ کن، هرازچندگاه به آن می دمند.

کتاب که بهشت دانایی را در ضیافت کلماتش باید جستجو کرد، نیازمند شناخت صحیح جایگاهش، مشکلاتش و راهکارهای درمان دردهایش، بویژه از جانب مسئولانی است که نه فقط تصمیمات آنها بلکه نوع نگاه و سخنشان هم موثر است.

 

صدخبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا