انتخابات ریاست جمهوری در مصر و چشم انداز پیروزی السیسی

بصیر، برآوردها و همچنین نظر سنجی‌های انجام شده حاکی از آن است که السیسی می‌تواند رأی اکثریت را به دست آورد؛ اما باید دانست که شرکت در این انتخابات فراگیر نخواهد بود. 

فرصت زیادی تا انتخابات ریاست جمهوری در مصر باقی نمانده است. در این بین السیسی و صباحی به عنوان دو نامزد حاضر تلاش می کنند پست ریاست جمهوری را به دست آورند. امری که برای سیسی نزدیک به واقعیت است. در این بین نوشتار زیر به شرایط  مصر در آستانه انتخابات و همچنین  جایگاه سیسی و نگاه بازیگران داخلی و  خارجی به وی توجه کرده است. 
 
بسترهای انتخابات در مصر 
 
در انتخابات گذشته یا آخرین انتخابات ریاست جمهوری، آقای مرسی و احمد شفیق به دور دوم راه پیدا کردند و سپس آقای مرسی توانست با اکثریت ناچیزی نسبت به آقای شفیق مقام ریاست جمهوری را احراز کند. لیکن در نیمه راه و بعد از گذشت یکسال به دلیل مخالفت ها و اعتراضاتی  که احزاب سکولار و لیبرال و ملی گرا صورت دادند، و مشکلاتی که در صحنه سیاسی مصر وجود داشت، مرسی موفق نشد که ریاست جمهوریش را به سرانجام رساند. 
 
ایشان زمانی از پست ریاست جمهوری کنار زده شد که سه سال از دوران ریاست جمهوریش باقی مانده بود. در این شرایط هنوز کسانی در مصر  و بسیاری از مردم معتقدند که آقای مرسی رییس جمهور قانونی است. به هر ترتیب آنچه که صورت گرفت، کودتایی نظامی بود و به دنبال آن تغییر قانون اساسی رخ داد. 
 
در واقع قانون اساسی مصر یعنی قانون جدیدی که نوشته شد، متفاوت با قانون گذشته مصر هست. در این قانون اساسی احزاب مذهبی و احزاب اسلام گرا از فعالیت ممنوع شده اند. این ممنوعیت احزاب مذهبی در واقع زمینه ساز حکومت سکولار در مصر است و طبیعتا با فرهنگ مردم مصر منطبق نیست. 
 
در واقع صحنه سیاسی مصر، یعنی آرایش سیاسی احزاب در انتخابات، کاملا متفاوت با گذشته و حتی زمان آقای مبارک است. در دوران مبارک احزاب متعددی اجازه حضور در صحنه سیاسی پیدا کردند و حتی در دوره های آخر (که مراجعه به آرای عمومی صورت می گرفت) کاندیداهای متعددی شرکت داشتند ( البته در دوره های ابتدایی حکومت مبارک، رئیس جمهور توسط پارلمان انتخاب می شد و لیکن در اواخر دوران مبارک کوشش این بود که مراجعه به آرای عمومی صورت گیرد و موادی از قانون اساسی تغییر پیدا کرد. بعد از آن قرار شد که رئیس جمهور توسط آرای مستقیم مردم انتخاب شود). 
 
به عبارت دیگر در آخرین انتخاباتی که زمان آقای مبارک تشکیل شد، کاندیداهای متعدد از احزاب متعددی شرکت داشتند و حتی اخوان هم گرچه منحل بود، ولی به صورت غیر مستقیم این توانایی را داشت که حضور پیدا کند. 
 
وضعیت کنونی  سیاسی و امنیتی مصر 
 
در دوره انقلاب، یعنی در دوره بعد، احزاب مختلف سیاسی اعم از سکولار، مذهبی و لیبرال و ملی به نوعی در انتخابات شرکت کردند. یعنی کاندیداهای متعددی در صحنه سیاسی حضور داشتند که تنها دوتن از آنها به مرحله دوم انتخابات راه پیدا کردند. 
 
شاید در تاریخ مصر هیچ انتخاباتی مثل انتخابات اول ریاست جمهوری در مصر برگزار نشد و هیچ انتخاباتی مثل آن نبود. اما در دوره نظامیان کاملا آرایش سیاسی تغییر کرد و صحنه سیاسی مصر همانگونه که قواعد نظامی و حکومت نظامی ایجاب می کرد، خالی از فعالیت سیاسی احزاب شد. 
اروپا  در حال دفاع از ارتشی ها در مصر هست و  به نوعی از السیسی  حمایت کرده و خواستار ایجاد نوعی حکومت سکولار در مصر است  تا به نوعی همسویی با آمریکا در تایید روند کنونی کودتا داشته باشد. 
 
یعنی تنها دو کاندیدا در صحنه حضور پیدا کردند و بیش از دو کاندیدا در صحنه سیاسی حضور پیدا نکردند. گذشته از این، یکی از مسائل مهم، بازگشت طرفداران آقای مبارک بود. حزب دموکراتیک ملی حاکم در زمان مبارک، با یک ائتلاف جدید به صحنه آمده و از آقای سیسی حمایت کرده است. 
 
با توجه به تحولات چند ماه گذشته در مصر، وضعیت کنونی  مصر به گونه ای است که هیچ گاه چنین خفقانی  به شدت اکنون وجود نداشته است. یعنی حتی در دوران مبارک و سادات هر چند سرکوب شدید بوده، اما بدین گونه نبوده است و این حجم از سرکوب و کنترل وجود نداشته است. 
 
اکنون هر چه به زمان انتخابات نزدیک تر می شویم، آنها دامنه کنترل را افزایش می دهند. چنانچه درگیری و زندانی کردن هنوز ادامه دارد و احکام برضد مخالفان اخوانی اجرا می گردد. این امر نشان می دهد که مصر در دوره گذاری تا زمان انتخابات است. 
 
در این دوران  نظامیان تلاش می کنند تا هزینه مخالفت با انتخابات را بالا برند و امکان مخالفت های خیابانی را از بین ببرند و نگذارند که تظاهرات  ها و مخالفت ها خیابانی و میدانی بر ضد انتخابات صورت گیرد. در واقع آنچه که انجام می شود متهم کردن  اسلام گراها به اتهامات تروریستی است. 
 
در این راستا تلاش می شود که اخوان را متهم به همکاری با گروه انصار بین المقدس کنند. یعنی آنان تلاش می کنند  اخوان را تحت محدودیت قرار دهند. 
 
در حالی که  انصار بیت المقدس در واقع گروهی بر ساخته عربستان و کسانی است که در سوریه بمب گذاری می کنند و ارتباط ارگانیکی با اخوان ندارد. حتی گفته می شود که برخی از بمب گذاری ها در داخل قاهره با هدف تحریک پلیس برای سرکوب مخالفان و بدنام کردن  اخوان صورت گرفته است. 
 
در  همین راستا باید گفت گروه انصار بین المقدس گروه مشکوکی است و بیش از آنکه در جهت رهایی برادران فلسطینی اقدام کند در داخل مصر شروع به اقداماتی کرده تا درگیریها در داخل افزایش پیدا کند. شاید بتوان گفت انصار بیت المقدس شاخه ای نظامی از حزب النور  است. اما در واقع دولت مصر، قضات مصری و نظامیان در این کشور تلاش کرده اند تا  ارتباطی بین  گروه بیت المقدس با اخوان برقرار کنند، در حالی که چنین امری که وجود ندارد. 
 
احزاب و گروه های حامی آقای سیسی 
 
همه احزابی که به نوعی مخالف اخوان هستند، بعضی به نام و بعضی بدون نام، سعی کرده اند که با آقای سیسی همکاری کنند. یکی از احزاب ائتلافی، به محوریت دموکراتیک ملی، از آقای سیسی دفاع می کند. احزاب ملی گرا و حزب وفد که از حزب های قدیمی و با سابقه و حتی بخشی از مسیحیان از آقای سیسی دفاع می کنند. 
 
قبطیان مصری هم از آقای سیسی دفاع می کنند. علت حمایت جامعه قبطی مصر در شرایط کنونی از سیسی آن است که قبطی ها در مصر علاقه مند نیستند که ریس جمهور و ساختار سیاسی کشور در راستای اجرای قوانین اسلامی پیش رود. 
 
آنها از ابتدا به دنبال تشکیل حکومتی سکولار در مصر  بودند و کوشش شان این بوده که با حضور در ساختار سیاسی یا با ایفای نقش در انتخابات به نوعی موضع گیری کنند که حکومت به سمت و سوی سکولار پیش رود. آنان از اینکه مصر به فرهنگ خودش برگردد، هراس دارند. 
عربستان کویت و امارات، کشورهایی هستند که در روزهای اول کودتا میلیاردها دلار به آقای سیسی کمک کردند و طی ده ماه گذشته کمک های زیادی به آقای سیسی کرده اند. الان هم از همه عوامل شان در مصر می خواهند که از آقای سیسی دفاع کنند. 
 
البته این مخالفت را در بسیاری از موارد علنی نمی کنند و در بسیاری از موارد غیرعلنی است. آنها در صحنه انتخابات ناگریز عمل می کنند و سعی خواهند کرد از سیسی که طرفدار حکومت سکولار است و صراحتا از سرکوب اخوان المسلمین سخن می گوید، طرفداری کنند. 
 
مساله جالب دیگر در صحنه انتخابات حضور حزب النور است. این حزب، حزبی مذهبی و اسلامگراست و لیکن از جمله احزاب افراطی و تکفیری است که بسیار متضاد است. چنین حزبی در صحنه سیاسی حضور دارد و از آقای سیسی دفاع و حمایت میکند. 
 
علت حمایت حزب النور از آقای سیسی به دلیل همسویی او با عربستان است. حزب النور را عربستان و وهابیون عربستان حمایت می کنند. آنها از ابتدا کوشش می کردند که این حزب به صورت یک رقیب برای اخوان باشد. در انتخابات پارلمانی که اولین انتخابات بعد از سرنگونی مبارک بود، این حزب شرکت کرد و بخشی از آرا را با استفاده از خرید آرا آنهم با دلارهای عربستان کسب کرد و در حدود ۱۵ درصد آرا را در پارلمان کسب کرد. بعد از آن این حزب سعی کرد که همسویی با عربستان را حفظ کند. لذا علت حمایت کنونی حزب النور از آقای سیسی، همسویی با عربستان است. 
 
عربستان کویت و امارات، کشورهایی هستند که در روزهای اول کودتا میلیاردها دلار به آقای سیسی کمک کردند و طی ده ماه گذشته کمک های زیادی به آقای سیسی کرده اند. الان هم از همه عوامل شان در مصر می خواهند که از آقای سیسی دفاع کنند و هر حزبی که از سیسی دفاع کند، مورد حمایت مالی آنها قرار می گیرد. 
 
شخصیت هایی مانند عمرموسی و شخصیت های دیگری از حزب وفد، با حمایت از آقای سیسی، از حمایت عربستان برخوردار می شوند. 
 
  آنچه مشخص است این است که کسانی که از آقای صباحی دفاع می کنند، بسیار محدودند. چنانچه جدا از حزب الدستور آقای البرادعی، که از آقای صباحی دفاع می کند، مصر متحد از آقای صباحی دفاع می کند که بسیار قدرت محدودی دارند. 
 
احزاب و گروه هایی طرفدار تحریم انتخابات مصر 
 
با آغاز موضوع انتخابات ریاست جمهوری در مصر، بر اساس قانون اساسی نظامیان و احزاب مذهبی نتوانستند در انتخابات شرکت کنند. علاوه براین، اسلامگرا ها یعنی عمدتا اخوان المسلمین و حزب عدالت و آزادی بر این اعتقادند که ما نه تنها حکومت کنونی، بلکه قانون اساسی آن را غیر قانونی دانسته و هنوز آقای مرسی را رئیس جمهور قانونی کشور میدانیم. 
 
لذا تحریم انتخابات به اخوان المسلمین و بخشی از جنبش تمرد و جوانان ۶ آوریل منحصر می شود. جنبش جوانان ۶ اوریل در واقع جنبشی است که در واقع آغاز کننده انقلاب در سطح خیابان های مصر در زمان مبارک بود. ولی این جنبش دو گروه شدند. 
 
اکنون بخشی از آنها تلاش می کنند تا به آقای السیسی رای دهند ولی بخش دیگری که معتقدند در مصر کودتایی رخ داده و نظامیان  برخلاف مقررات و موازین دمکراسی کودتا کرده اند، انتخابات را تحریم کرده و به نوعی با اخوان در این انتخابات همسو هستند. 
 
با این حال عمده ترین گروهی که دست به تحریم انتخابات فراوری آینده در مصر زده است اخوان است. این  تحریم فراتر از شاخه سیاسی و حزب رسمی آن در مصر است. چرا که اخوان جماعتی بزرگ و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. در مجموع، طرفداران و  هواداران اخوان به شدت با انتخابات کنونی مخالف اند و آن را قانونی نمی دانند. 
 
نگاه الازهر به انتخابات 
 
متاسفانه از ابتدای کودتا، الازهر با آن همراهی کرده است. لذا الازهر با موج تبلیغاتی که اخوان را متهم به  دیکتاتوری  کرد، همراه شد. یعنی با وجود اینکه مرسی الازهر را مورد توجه قرار داد و آن را به عنوان یکی از منابع قدرت خود معرفی کرد و کوشید که احترام الازهر را حفظ  کند، اما متاسفانه سردمداران الازهر با حکومت کودتا همکاری کردند و اکنون به عنوان یکی از هرم های کسب قدرت، مشروعیت و کسب آرا در مصر شده و در اختیار نظامیان قرار گرفته اند. 
 
در این حین هم باید توجه داشت که برخی از تحلیل گران معتقدند که الازهر به دو دسته تقسیم می شوند و  دارای دو موضع متفاوت هستند. یعنی بخشی از  حلقه های رسمی در الازهر موضعی را اتخاذ کرده اند که  با مواضع بدنه الازهر متفاوت است. چنانچه اکنون در الازهر  و در رده های  میانی  پایین تر معتقدند نباید با حکومت کودتا همکاری کنند، اما  این رویکرد را به گونه علنی  اعلام نمی کنند. در این شرایط باید گفت همراهی رهبران الازهر با انتخابات کنونی،  نوعی همراهی رسمی و بدون پشتوانه بدنه الازهر است. 
 
نگاه بازیگران بین المللی و منطقه ای به انتخابات مصر 
 
باید گفت جهان عرب و  اسلام به دو بخش  مخالفان و  موافقان اخوان المسلمین بدل شده است. قطر، ترکیه و دولت جدید تونس به رهبری راشد الغنوشی به نوعی از اخوان در مصر طرفداری می کردند. اما این طرفداری اکنون کاهش یافته است. یعنی بعد از  تغییرات در قطر و  فشارهایی که بر ضد اردوغان انجام شد، این حمایت ها کاهش یافته است. 
 
در مقابل کشورهای عربستان، کویت، امارات و  اردن و دیگر دولت هایی پادشاهی،  تشکیل دولتی با حکومت مردم سالار در مصر را  برخلاف منافع خود می دانند و  از قدرت گیری اخوان در مصر ناراحت هستند و  حاضرند هر گونه همکاری داشته تا اخوان در مصر قدرت نگیرد و تشکیل حکومت مردم سالار رخ ندهد. 
 
یعنی اکنون کشورها و سران خلیج فارس خواستار آن هستند که اخوان ضعیف تر گردد. در این کشورها  شاخه هایی از اخوان فعال بوده است و آنها نگرانند که با قدرت گیری اخوان در مصر، انقلاب هایی در منطقه رخ دهد. لذا عربستان و  امارات به نظامیان مصری کمک می کنند و وعده کمکهای بیشتری به مصر داده اند. 
 
در همین راستا السیسی در گفتگو انتخاباتی وعده داد که اخوان را به گونه کلی از بین برد. این امر به نوبه خود پیامی به سران عرب بود تا در صورت حمایت آنها، منویات رهبران عربی را اجرا کنند.گذشته از این، ایران هنوز موضع روشنی در مورد  انتخابات مصر اعلان نکرده است. 
همه احزابی که به نوعی مخالف اخوان هستند،  سعی کرده اند که با آقای سیسی همکاری کنند. احزاب ملی گرا و حزب وفد که از حزب های قدیمی و با سابقه اند و حتی بخشی از مسیحیان از آقای سیسی دفاع می کنند. 
 
البته باید گفت ایران خواستار انتخابات آزاد و احترام به رای مردم بوده است، اما  صراحتا از کودتا یا مخالفان کودتا طرفداری نکرده و یا آن را محکوم نکرده است. به نظر ایران مترصد شرایطی است که بدون سرکوب و اعمال فشارهای موجود، انتخابات به گونه ای با موازین دمکراتیک برگزار شود و مردم به خواسته های خود دست یابند.
 
در بعد دیگری باید گفت در صحنه مصر تلاش شده است واقعیات وارونه جلوه داده شود تا مردم منطقه و مصر به  اشتباه افتند. یعنی هرچند آقای السیسی خود را مردمی و مستقل معرفی می کند و وابستگی های خود را به غرب انکار می کند؛ اما آنچه در واقع امر است، جدا از این انکارها است. 
 
یعنی اگر ابهام ها را کنار زنیم، در واقع سیسی مهره ای غربی است و با آمریکایی ها پیوند بسیار جدی دارد. در واقع تحصیلات سیسی در آمریکا بوده است و وی تحت نظر  غربیها رشد کرده است. به علاوه اظهارات اخیر وزارت خارجه مصر در آمریکا و همچنین مقامات آمریکایی نشان دهنده موضع مثبت دو کشور نسبت به هم است. 
 
چنانچه وزیر خارجه مصر صراحتا تاکید کرده است که روابط مصر و آمریکا مانند زن و مردی است که به عقد هم در آمده اند. در کنار این نیز سایر بازیگران نیز هر کدام منافعی را در مصر پیگیری می کنند. چنانچه روسیه نیز از فرصت استفاده کرده است؛ اما هنوز اطمینان کاملی برای ورود به صحنه مصر ندارد. چرا که مسکو مطمئن نیست که نظامیان همسو با روسیه باشند. 
 
گذشته از این نیز، چین هنوز موضعی اتخاذ نکرده و منتظر شرایط است. در این بین رویکرد چینی ها در مورد مصر کلی بوده است. دیگر بازیگران بین المللی هم  مخفیانه در این مورد عمل کرده اند. چنانچه اتحادیه اروپا به عنوان مجموعه ای واحد با ارتش مصر روابط خود را حفظ کرده و در همین راستا خانم اشتون به مصر سفر کرده است. 
 
آنها همچنین این انتخابات را محکوم نکرده اند و غیر دموکراتیک بودن انتخابات کنونی را مورد نظر قرار نداده اند. در این  بین باید گفت اروپا  در حال دفاع از ارتشی ها در مصر هست و  به نوعی از السیسی  حمایت کرده و خواستار ایجاد نوعی حکومت سکولار در مصر است  تا به نوعی همسویی با آمریکا در تایید روند کنونی کودتا داشته باشد.  با این  حال باید دانست که  انگلیسی ها که سابقه نفوذ زیادی در ساختار کنونی مصر دارند، این سیاست را رهبری می کنند. 
 
چشم انداز انتخابات مصر 
 
برآوردها و همچنین نظر سنجی های  انجام شده حاکی از آن است که  السیسی می تواند رای اکثریت را به دست آورد؛ اما باید دانست که  شرکت در این انتخابات فراگیر نخواهد بود. یعنی نظامیان با توجه به در دست داشتن صندوق آرا، میزان شرکت کنندگان در  رای گیری را  بیش از آنچه در  این انتخابات شرکت کرده اند، نشان می دهند. 
 
در همین راستا به نظر می رسد بیش از نیمی از جامعه مصر این انتخابات را تحریم خواهند کرد؛ اما در عرصه تبلیغاتی واقعیات وارونه جلوه داده خواهد شد. با این وجود، اکثریت رای دهندگان کنونی به سیسی رای می دهند. چرا که حمدین صباحی در گذشته هم نشان داده که آرای زیادی ندارد و  امید به پیروزی وی وجود ندارد. 

 

 

 

صدخبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا