فرایند طراحی عملیات بیت‌المقدس چگونه بود؟

به گزارش بصیر به نقل از فرهنگ نیوز ، «سقوط خرمشهر و اسارت هزاران سرباز عراقی را فقط می‌توان یک شکست فاجعه‌آمیز دانست و ارتش بعثی عراق، تحقیر ناشی از آن را نمی‌تواند فراموش کند. ارتش عراق، خرمشهر را پس از یک ماه جنگ شدید و تحمل تلفات سنگین به تصرف خود در آورد، در حالی که ایرانیان، پس از یک حمله که کمتر از دو روز به طول انجامید، آن را بازپس گرفتند و این عمل، افزون بر یک ضربه استراتژیک، از نظر روانی، ضربه عظیمی به ارتش عراق وارد کرد.» این اعتراف فاینشنال‌تایمز یکی از معتبرترین دستگاه‌های تبلیغاتی و مطبوعات غرب در زمان فتح خرمشهر توسط رزمندگان اسلام بود.

خرمشهر، که پس از ۳۴ روز مقاومت در برابر دشمن در تاریخ ۴ آبان ۵۹ سقوط کرده بود، پس از ۵۷۵ روز اشغال، در کمتر از ۴۸ ساعت آزاد و به‌طور کامل از وجود نیروهای ارتش عراق پاک‌سازی شد. در این عملیات، ضمن آزادسازی خرمشهر، هویزه، پادگان حمید و جاده اهواز‌‌خرمشهر، ده‌ها هواپیما، ۲ بالگرد، ۲۸۵ تانک و نفربر و ۵۰۰ خودرو منهدم و ۱۰۵ تانک و نفربر و ۹۵ هزار مین و صدها خودرو و سلاح به غنیمت گرفته شد و بیش از ۱۶ هزار نفر از مزدوران بعثی کشته و زخمی و ۱۹ هزار نفر نیز به اسارت نیروهای رزمنده ایرانی درآمدند.
عملیات بیت‌المقدس به‌عنوان نقطه عطف و برجسته‌ترین عملیات پدافندی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در تاریخ نظامی هشت سال دفاع مقدس ثبت شده است، زیرا پس از این عملیات بود که مرحله سوم جنگ آغاز شد و مقدمه‌ای شد برای پیگیری راهبرد تعقیب متجاوز.
پس از گذشت سال‌ها از آزادسازی خرمشهر، واکاوی علل اهمیت عملیات بیت‌المقدس، عوامل و زمینه‌های موفقیت عملیات بیت‌المقدس، چرایی تداوم جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر، نوع و سطح تعامل سپاه و ارتش در این عملیات، بازتاب‌های بین‌المللی این عملیات در سطح منطقه و جهان، تاکتیک‌ها و ابتکارات جنگی ایران در این عملیات و سؤالاتی از این دست، با برخی از فرماندهان و طراحان عملیات بیت‌المقدس به گفت‌وگو پردخته‌ایم که بخش اول این گفت‌وگوها با «امیر سرتیپ مسعود بختیاری»، از فرماندهان و پیشکسوتان ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال‌های دفاع مقدس و از طراحان عملیات بیت‌المقدس در آزادسازی خرمشهر و نویسنده کتاب «عملیات بیت‌المقدس؛ آزادسازی خرمشهر» کتاب برگزیده در هفتمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در سال ۱۳۸۳ و همچنین پژوهشگر تاریخ جنگ در هیئت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

عوامل و زمینه‌های موفقیت عملیات بیت‌المقدس چه بود؟
بعضی از زمینه‌ها و عوامل موفقیت این عملیات، از نظر تاکتیکی و عملیاتی، به چند عملیات پیش از عملیات بیت‌المقدس برمی‌گردد. به این ترتیب که ابتدا عملیات ثامن‌الائمه انجام گرفت، بعد عملیات طریق‌القدس و در سپس فتح‌المبین که در نهایت منجر به آزادسازی منطقه شمالی خوزستان شد. مجموعه این سه عملیات اصلی و چند عملیات فرعی و انحرافی دیگر، اقدام‌هایی بود که با هدف تغییر کفه قدرت به نفع نیروهای خودی و به ضرر دشمن انجام گرفت. سه عملیات قبلی، از نظر تاکتیکی و عملیاتی، زمینه‌ای را فراهم کرد که بتوانیم در جبهه، هم قدرت بیشتری نسبت به عراق کسب کنیم و هم روحیه نیروهایمان را بالاتر ببریم. همچنین تجربه بیشتری به دست بیاوریم و عراق را در وضعیت نامساعدتری قرار بدهیم تا در نهایت بتوانیم بر آن پیروز شویم.

عامل مهم دیگر این بود که ارتش و سپاه به‌همراه نیروهای داوطلب بسیجی، دوشادوش هم تحت فرماندهی مشترک ارتش و سپاه عمل کردند. همچنین طراحی بسیار خوب و فنی عملیات، شجاعت رزمندگان در تحمل سختی‌های میدان جنگ و خستگی‌ناپذیری آن‌ها، باعثشدند تا این عملیات با موفقیت همراه باشد. به‌واقع توانایی فرماندهان در طراحی، اجرا و فرماندهی این عملیات، از دیگر عوامل موفقیت هستند. یعنی عوامل تکنیکی در کنار تجربه، روحیه و انگیزه بالای‌ عوامل انسانی از لحاظ خستگی‌ناپذیری و اراده و در نهایت الطاف الهی باعثشد تا خرمشهر آزاد شود.

به مباحثو ابعاد فنی طراحی آزادسازی خرمشهر اشاره کردید. لطفاً به‌طور مختصر برخی از نکات کلیدی و خصوصیات بارز فنی طراحی عملیات بیت‌المقدس را بفرمایید.
به نظر من، یک عامل در موفقیت این عملیات، سرعت در طرح‌ریزی و شروع عملیات بود. عملیات بیت‌المقدس درست یک ماه بعد از عملیات فتح‌المبین انجام شد. معمولاً در جنگ ایران و عراق، بین هر عملیات، سه تا چهار ماه فاصله بود و این به یک روال متداول تبدیل شده بود. البته این موضوع، دلایل متعددی داشت. از جمله اینکه نیروها خودشان را آماده و تجهیزات و استعداد لازم را تهیه کنند و پای کار بیاورند، زمین را شناسایی کنند و طرح‌ریزی کنند. در جنگ، طبق روش‌های نظامی، ابتدا توان دشمن سنجیده می‌شود، بعد منطقه از نظر جغرافیایی و امکان اقدام نظامی، مجدداً بررسی می‌شود و آن‌گاه راهکارهای مختلف مطرح و نسبت به یکدیگر سنجیده می‌شوند و سرانجام یکی از راهکارها انتخاب و برای آن تدارکات لازم دیده می‌شود. عامل دوم موفقیت، یعنی عبور از رودخانه کارون برای دستیابی به مناطق غرب این رودخانه، مسئله اصلی این عملیات بود که قبول این ریسک، مسئولیت بزرگی محسوب می‌شد. مهم‌تر از آن، اصل غافل‌گیری دشمن بود؛ به‌طوری‌که می‌توان مهم‌ترین ویژگی‌های عملیات آزادسازی خرمشهر را در این سه عبارت خلاصه کرد:
. ۱ریسک فرماندهی، ۲٫ اصل غافل‌گیری دشمن و ۳ -. سرعت نیروهای عمل‌کننده.
معمولاً بین هر عملیات با عملیات بعدی، سه ماه تا چهار ماه فاصله بود. به‌عنوان نمونه، میان عملیات ثامن‌الائمه تا عملیات طریق‌القدس، سه ماه فاصله بود. همچنین بین عملیات طریق‌القدس و عملیات فتح‌المبین سه ماه فاصله بود. لذا اینکه بین هر عملیات با عملیات بعدی، یک فاصله سه تا چهار ماهه باشد، به‌صورت یک عادت برای هر دو طرف درآمده بود؛ یعنی دو طرف وقتی عملیاتی می‌شد، تقریباً در این اطمینان بودند که تا سه چهار ماه آینده از عملیات خبری نیست. اما در این عملیات، ما تلاش کردیم تا عراق را در یک غافل‌گیری سرنوشت‌ساز قرار بدهیم. عراق فکر می‌کرد بعد از عملیات فتح‌المبین، عملیات بعدی ایران سه ماه یا چهار ماه دیگر شروع می‌شود، اما ایران در مدت زمانی کوتاه‌تر از آنچه عراق برآورد می‌کرد، حمله را آغاز کرد.
لذا بالافاصله بعد از عملیات فتح‌المبین، حتی به یگان‌ها اجازه داده نشد که برای رفع خستگی به مرخصی بروند. دستور این بود که بلافاصله به منطقه بیت‌المقدس در جنوب اهواز نقل مکان کنند. در واقع یک مسافت سیصد کیلومتری را از شمال خوزستان، به جنوب خوزستان آمدند. لذا سرعت در اجرای این عملیات، چه از نظر تهیه پشتیبانی و چه از نظر طرح‌ریزی، یکی از عوامل غافل‌گیری عراق بود. زمانی که ما حمله به عراق را شروع کردیم، عراق فکر نمی‌کرد که ایران با این فاصله کوتاه توانسته باشد خودش را برای عملیات بعدی آماده کند.
عامل دوم، که خیلی در موفقیت این عملیات مؤثر بود، عبور از رودخانه کارون بود. در جنگ، عبور از رودخانه، با حالت جنگی و رزمی، عملیات بسیار مشکل، پیچیده و خطرناکی محسوب می‌شود، چون برخلاف عبور عادی از پل‌ها، یگان‌های نظامی باید با حالت رزمی از رودخانه‌ای عبور کند که در آن طرف ساحلش، دشمن حضور دارد. معمولاً این‌گونه عملیات با ریسک توأم است. زمانی که یگان‌های رزمی در حال عملیات عبور از رودخانه هستند، یک ریسک را پذیرفته‌اند. چون در صورت وقوع جنگ، امکان و توان هم‌زمان عبور و جنگیدن وجود ندارد، زیرا هنوز آرایش جنگی ندارند. علاوه بر این، وقتی هم که از پل رد شدند، توان، آمادگی و آرایش لازم برای جنگیدن وجود ندارد. معمولاً در این زمان، دشمن سعی می‌کند پل و نیروهایی را که در حال عبور از رودخانه هستند بلافاصله زیر آتش هوایی و زمینی قرار بدهد. لذا عبور از رودخانه، از لحاظ محاسبه زمان نزدیک شدن نیروها به پل و عبور یگان‌ها از پل، برحسب طول پل و نوع یگان عبورکننده به‌لحاظ رزمی، پیاده یا مکانیزه، عملیات بسیار مشکلی است. با توجه به اینکه در جنگ‌های قبلی، تقریباً چنین عملیاتی تجربه نشده بود، برآورد ما این بود که عراق فکر نمی‌کرد ما بتوانیم از رودخانه کارون عبور کنیم.
یکی دیگر از عوامل تاکتیکی موفقیت این عملیات، وسعت منطقه عملیات در عرض رودخانه است که به آن اصطلاحاً «سرپل» گفته می‌شود. مسلماً در عملیات عبور از رودخانه، نیروها «به ستون یک» از رودخانه عبور نمی‌کنند، بلکه محوطه‌ای را در آن سوی ساحل رودخانه برای عبور، تصرف و تجدید سازمان و آرایش نیروهای عمل‌کننده در نظر می‌گیرند. در عملیات بیت‌المقدس، محدوده عملیات رودخانه کارون یا به‌اصطلاح نظامی، سرپل عملیات، عرض چهل‌کیلومتری داشت؛ یعنی در عرض چهل‌ کیلومتر با زدن پنج پل و با کمک قایق‌هایی که از نیروی دریایی آورده شده بودند و همچنین «طرّاده‌هایی» که از نیروی زمینی ارتش برای عبور و حمل‌ونقل بار و تجهیزات زرهی و توپخانه در عرض چهل کیلومتر به خدمت گرفته شد، نیروهای ما از رودخانه عبور کردند. عراق در این زمان متحیر و سرگردان شده بود که به کجای این عرض چهل کیلومتری حمله کند. چون به هر گوشه که حمله می‌کرد از یک گوشه دیگر ایران به پیشروی ادامه می‌داد. لذا عریض بودن «سرپل» یکی از عوامل تاکتیکی موفقیت بود که در این طرح لحاظ شده بود و از نظر نظامی، جزء نکات بسیار برجسته این عملیات است.

ارزیابی شما از مقایسه میان اهداف با نتایج و دستاوردهای عملیات بیت‌المقدس چیست؟
ما دو نوع هدف در این عملیات داشتیم: اول، اهداف راهبردی و دوم، اهداف تاکتیکی. اهداف راهبردی ایران در عملیات بیت‌المقدس، آزادسازی خرمشهر و تهدید شرق بصره بود. اهداف تاکتیکی هم در این عملیات عبارت بود از انهدام دشمن در مناطق اشغالی جنوب غرب خوزستان و آزادسازی این بخش‌ها و وارد آوردن خسارت و تلفات به ماشین جنگی دشمن در این منطقه.
آزادسازی خرمشهر به‌عنوان هدف راهبردی این عملیات، باعثخنثی کردن اهداف راهبردی عراق در حمله به ایران می‌شد. طبق اسناد و مدارک و نیز گفته‌های مقامات عراقی، عراق در حمله به ایران سه هدف عمده را تعقیب می‌کرد: اول، سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران. دوم، جداسازی خوزستان با استفاده از گزینه نظامی از طریق حمله به خوزستان و سومین خواسته یا هدف عراق در حمله به ایران، تجدید نظر در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، ناظر به وضعیت مرزبندی روی رودخانه مشترک اروند بود.
ما در قرارداد ۱۹۷۵ و طبق تمام قوانین و حقوق بین‌المللی حاکم بر رودخانه‌های مشترک، با عراق به این توافق رسیدیم که «خط تالوگ» یا «خط‌القعر» رودخانه اروند، ‌ مرز مشترک دو کشور قرار گیرد. اما عراق مدعی بود که این رودخانه جزء آب‌های داخلی عراق است. این ادعای عراق برمی‌گشت به سال‌ها قبل از این تاریخ و حتی برمی‌گشت به دولت عثمانی که عراق از دل آن متولد شده بود. البته این اختلاف مرزی توسط انگلستان بین دو کشور تشدید شد و قبل از خروج از منطقه خاورمیانه، این اختلاف را بین دو کشور تشدید کرد. رژیم بعثعراق معتقد بود که ساحل ایران در رودخانه، مرز دو کشور است؛ در حالی که این ادعا برخلاف منطق مرزبندی حاکم بر رودخانه‌های مشترک مرزی است و لذا ادعایی کاملاً واهی و بی‌اساس بود، ولی عراق روی ادعایش اصرار می‌کرد.
عراق بعد از انقلاب اسلامی، تصمیم به حمله به ایران گرفت. یکی از دلایل حمله این بود که در این قرارداد تجدید‌نظر ایجاد کند و ایران بپذیرد که تمامی این رودخانه متعلق به عراق است. برای اینکه این خواسته‌اش را محقق کند، روی خرمشهر و آبادان دست گذاشت؛ یعنی درصدد برآمد که بر کرانه شمالی اروند تسلط پیدا کند که اگر آنجا متعلق به عراق می‌شد، طبیعتاً دیگر ایران نمی‌توانست ادعایی راجع به این رودخانه داشته باشد، چون ساحلی در این رودخانه نداشت. اما با بازپس گیری خرمشهر، فرایند ناکامی عراق در دستیابی به اهدافش کامل شد. در واقع عراق تمام اهدافش را از دست داده بود. هم نتوانسته بود جمهوری اسلامی را سرنگون کند، هم نتوانسته بود خوزستان را از ایران جدا کند، چون قبلاً با فتح‌المبین و طریق‌القدس، خوزستان آزاد شده بود و هم ساحل شمالی اروند را از دست داده بود و در این هدف هم ناکام مانده بود. لذا تمامی اهداف عراق در حمله به ایران، نقش بر آب شده بود.
در واقع بازپس‌گیری خرمشهر مجموعه اهداف عراق را در حمله به ایران نقش بر آب کرد. ضمناً نشان‌دهنده این بود که حکومت جمهوری اسلامی ایران نه تنها یک حکومت متزلزل و بی‌ثبات و ناتوان نیست، بلکه توانسته است دشمن خود را از بخش عظیمی از مناطق اشغالی خود بیرون کند. نه تنها سرنگون نشده، بلکه محکم‌تر سر جای خودش نشسته و ضمناً قوای نظامی ایران از آن حالت تدافعی کاملاً آزاد شدند و توانستند نیروهای عراقی را بیرون برانند و کفه قدرت نظامی به نفع ایران سنگین شده بود. اما در پاسخ به این سؤال که چقدر از اهداف این عملیات محقق شد، باید بگویم بخش اعظم اهداف راهبردی، که همانا آزادسازی خرمشهر بود، محقق شد و همچنین تمامی اهداف تاکتیکی نیز در این عملیات محقق شد. اما بخشی از اهداف راهبردی که همانا تهدید منطقه شرق بصره در امتداد شط‌العرب بود، محقق نشد.

با توجه به اینکه هر عملیات براساس شرایط زمانی و مکانی و شیوه عملیات، مختصات و ویژگی‌های خاص خودش را دارد، لطفاً بفرمایید که ابتکارات و ابداعات جنگی این عملیات چه بود؟ و چه برتری‌هایی نسبت به بقیه عملیات‌ها داشت؟
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این عملیات، سرعت عمل نیروهای ایران در انجام عملیات بود. فاصله کوتاه میان عملیات قبلی و عملیات بیت‌المقدس باعثشد تا عراق در یک غافل‌گیری سرنوشت‌ساز قرار بگیرد. بعداً حتی مدارکی از عراق به دست آمد که نشان‌دهنده برآورد و پیش‌بینی حمله ایران در دو ماه بعد بود. یعنی عراق فکر می‌کرد ایران در ماه رمضان به آن‌ها حمله کند. لذا عراق حساب می‌کرد که دو تا سه ماه فاصله دارد تا نیروهایش را سامان بدهد. البته محل عملیات، که منطقه شمال خوزستان بود، از قبل مشخص بود، چون فقط همین منطقه در خوزستان در دست دشمن باقی‌ مانده بود. اما چیزی که نامشخص بود، زمان عملیات بود.
ویژگی مهم بعدی این عملیات، عبور سریع و سالم تعداد زیادی از نیروهای ایرانی از رودخانه کارون بود. عراق تصور نمی‌کرد ما در چنین حجمی از نیرو، به استعداد پنج لشکر و در چنین عرضی، یعنی چهل کیلومتر و با سرعت زیاد بتوانیم از این رودخانه عبور کنیم. عراق فکر می‌کرد که ما بتوانیم حداکثر یک لشکر از رودخانه عبور دهیم و برای این یک لشکر هم عراق تمهیدی اندیشیده بود. لشکر ۳ زرهی عراق که یکی از بهترین و ورزیده‌ترین لشکرهای زرهی عراق بود روبه‌روی ساحل کارون، اما بیست کیلومتر عقب‌تر از خط ساحلی، موضع گرفته بود.
نقشه‌شان این بود که در صورتی که نیروهای ایرانی از رودخانه عبور کنند، اجازه می‌داد تا ما مقداری جلو برویم و بعد پاتک می‌کند، چون فکر می‌کردند نیروهایی که تازه از رودخانه عبور کرده‌اند، استقرار سستی دارند. لذا می‌توانند نیروهای ایرانی را به رودخانه برگردانند و تلفات زیادی از ایرانی‌ها بگیرند و عملیات عبور از رودخانه را خنثی کنند. اما وقتی ما در آن حجم و عرض وسیع، نیرو عبور دادیم، آن یک لشکر عراق جواب‌گوی این عرض و این حجم نیرو نبود. این یکی از ابداعات این عملیات است.
اما اگر عراق نیروهایش را در ساحل رودخانه به حالت دفاعی مستقر کرده بود، ما به‌راحتی نمی‌توانستیم از رودخانه عبور کنیم. البته برای حل این مشکل هم راه‌حلی وجود داشت. ما می‌توانستیم با توپخانه، مواضع دشمن را زیر آتش سنگین بگیریم تا یگان‌های ورزیده تکاور از رودخانه عبور کنند و در نهایت، با یک جنگ خونین، نیروها را عبور دهیم.
ولی همین که نیروهای عراقی از رودخانه فاصله گرفته بودند، خبط بزرگی برای آن‌ها بود. حداقل می‌توانستند رودخانه را به‌طور دائم کنترل کنند تا بفهمد در صورت حمله و تلاش ایران برای عبور از رودخانه، ما در چه حجمی و چگونه عبور می‌کنیم تا بتواند عکس‌العمل به‌موقع و مناسبی را نشان بدهد، اما با این تاکتیک اشتباه، امکان هرگونه اقدامی از عراق سلب شد.
سوم اینکه رزمندگان و پیاده‌نظام ما و همچنین یگان‌هایی که از رودخانه عبور می‌کنند باید در همان شب اول بین ۱۴ تا ۲۵ کیلومتر مسیر را طی می‌کردند تا خودشان را به جاده اهواز – خرمشهر، که حد مرحله اول پیشروی بود، برسانند تا آنجا تجدید سازمان و تجدید آرایش کنند و حمله را ادامه بدهند. لذا این مسافتی که رزمنده پیاده‌نظام ما با تجهیزات کامل، ۲۵ کیلومتر را طی کرد، رکورد جالبی از پیاده‌روی رزمی پیاده‌نظام در تاریخ جنگ بود. در حقیقت این یک ماراتن نظامی بود. چون معمولاً یک رزمنده ورزیده، بیش از ۱۰ کیلومتر در روز نمی‌تواند پیاده‌روی کند. این مسئله را در شرایط اردیبهشت‌ماه خوزستان، که تقریباً گرمای خوزستان آغاز شده و زمین خوزستان که زمین بیابانی است و حرکت کردن بر روی آن مشکل است، در نظر بگیرید.
بنابراین سختی و دشواری پیاده‌روی با تجهیزات کامل به طول ۲۵ کیلومتر در روز، در شرایط جوی و زمینی خوزستان، یکی از ویژگی‌های خاص این عملیات است که در نبردهای قبلی دیده نشده بود. این را نیز در نظر بگیرید که عملیات بیت‌المقدس، ۲۶ روز طول کشید؛ یعنی رزمندگان ما ۲۶ شبانه‌روز مداوم در حال رزم بودند. همین خستگی‌ناپذیری و تحمل ۲۶ روز مداوم عملیات از آغاز تا پایان، از دیگر ویژگی‌های شاخص این عملیات است.

این عملیات بین سپاه و ارتش مشترک بود. سطح و نوع تعامل این دو نیرو در این عملیات چگونه بود؟
سطح تعامل این دو نیرو در دو فاکتور فرماندهی و کنترل بسیار بالا بود؛ یعنی فرماندهان به‌طور هماهنگ، همدل و همفکر روی این عملیات کار می‌کردند. حتی نیروهایشان کاملاً در کنار هم به حالت ادغامی حضور داشتند. در واقع نیروهای سپاه و ارتش از لحاظ سازمان، فرماندهی و کنترل در سطح بسیار عالی با هم تعامل داشتند. لذا این دو نیرو وقتی در کنار هم قرار گرفتند، یک حالت هم‌افزایی نیرویی ایجاد شد که طی آن، تخصص، تعهد و تجهیزات و روحیه رزمندگی در کنار همدیگر قرار گرفتند.
همچنین هماهنگی بین نیروهای زمینی، هوایی، هوانیروز، پدافند هوایی و حتی نیروی دریایی با آوردن «قایق‌های لاستیکی جی‌مینی» برای عبور از رودخانه و همچنین آوردن تکاوران دریایی و تفنگداران دریایی به‌عنوان رزمندگان پیاده‌نظام، یکی از محورهای تاریخی دفاع مقدس ایران است. یعنی در واقع در این عملیات تمامی نیروی ارتش در کنار نیروهای سپاهی و بسیجی با تعاملی سازنده حضور داشتند و به هم‌افزایی رسیدند.

یکی از سؤالات محوری در خصوص جنگ این است که چرا بعد از فتح خرمشهر، جنگ ادامه پیدا کرد؟ چون این تصور وجود داشت که بعد از آزادسازی خرمشهر احتمالاً جنگ خاتمه خواهد یافت. چرا بعد از فتح خرمشهر جنگ ادامه پیدا کرد؟
یک نظر این است که از نظر رزمی و تاکتیکی، جنگ می‌بایست خاتمه می‌یافت. چون اهداف عراق در ایران از دست رفته بود و خنثی شده بود؛ اما اینکه چرا جنگ ادامه یافت، یک بحثتحلیلی مفصل است. به‌طور مختصر بگویم که ایران ۲۲ ماه اشغال عراق در داخل خاکش را تحمل کرده، دچار خسارات و تلفات، مشقت و هزینه شده است، طبق قوانین جنگی این ایران بود که مُحِق بود شرایطش را برای پذیرش آتش‌بس به عراق اعلام کند.
آیا اصرار ایران برای معرفی متجاوز، غیرمنطقی است؟ آیا درخواست ایران برای دریافت غرامت و خسارتی که عراق به ما بابت ویران کردن ۱۰ شهر وارد کرده بود غیرمنطقی است؟ آیا مطالبه محاکمه و مجازات رژیم بعثی عراق به علت برافروختن آتش جنگ و جلوگیری از بروز جنگ جدید توسط حکومت قلدر دیگر در جهان، مطالبه‌ای بیجاست؟ آیا درخواست خروج نیروهای متجاوز از مناطق اشغالی ایران غیرمنطقی است؟
هرچند که خوزستان تقریباً آزاد شده بود، اما هنوز حدود شش تا هفت هزار کیلومتر مربع از خاک ایران در مناطق ایلام و کرمانشاه دست عراق باقی مانده بود. هنوز شهرهای خسروی، قصرشیرین و نفت‌شهر در اشغال عراق باقی مانده بود. لذا برای بازپس‌گیری مناطق بازمانده در اشغال، یا باید عراق این مناطق را داوطلبانه تخلیه می‌کرد و یا باید جنگ با عراق را ادامه می‌دادیم تا این مناطق پس گرفته شود.
اگر این دست عراق باقی می‌ماند و مذاکرات آغاز می‌شد، در واقع عراق از برگ برنده در اختیار داشتن زمین به‌عنوان گرو استفاده می‌کرد؛ یعنی ما نمی‌توانستیم امتیازی از عراق بگیریم، چون عراق در مقابل، زمین‌های ما را در اختیار داشت و در اِزای آزادسازی و عقب‌ رفتن از آنجا، مطالباتی مطرح می‌کرد. اگر مناطق اشغالی را پس نمی‌گرفتیم، عراق نمی‌پذیرفت که اشغالگر و متجاوز است؛ یعنی نه از مناطق اشغالی عقب می‌رفت، نه غرامتی پرداخت می‌کرد و کماکان از موضع برتر صحبت می‌کرد.

آزادسازی خرمشهر چه تأثیری در راهبرد جنگی ایران و عراق داشت؟
مهم‌ترین تأثیر آن این بود که ایران از حالت یک کشور اشغال‌شده، به حالت کشوری که اشغالگر را از خاکش بیرون کرده و دست برتر را دارد، تبدیل شد. در واقع راهبرد نظامی ما در سال اول جنگ، دفاع در مقابل متجاوز بود. در سال دوم، راهبرد ایران، آزادسازی مناطق اشغالی بود. بعد از عملیات بیت‌المقدس و اخراج متجاوز از خاک ایران، راهبرد ایران، تعقیب متجاوز در داخل خاک خودش، برای تنبیه او قرار گرفت.
راهبرد عراق بعد از این عملیات، به دفاع در داخل خاک کشور خودش تغییر یافت. در واقع عراق می‌خواست تا جبهه را کوچک کند و در یک جبهه کم‌عرض‌تر، ولی با عمق بیشتر و بسیار مستحکم و فشرده در مقابل ایران دفاع کند.

فرایند طراحی عملیات بیت‌المقدس چقدر طول کشید؟
با کار مداوم، حدود پانزده الی بیست روز. فرایند طراحی عملیات، فرایندی است که ابتدا با یک تفکر و اندیشه و در پاسخ به یک سؤال اصلی شروع می‌شود و آن اینکه برای تحقق اهداف چه کنیم؟ بر این اساس، بعداً طرح کلی به‌صورت مشروح درمی‌آید و مشخص می‌شود که یگان‌های عمل‌کننده، اعم از یگان‌های پشتیبان، مثل توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی و یگان‌های رزمی چه کار باید بکنند. بنابراین طراحی عملیات یک فرآیند گسترده است؛ یعنی یک طرح عملیاتی ممکن است صد صفحه باشد که وظایف یگان‌های مختلف را برشمرده و شرح داده و تعیین کرده است. لذا طراحی عملیات یک عمل ناگهانی نیست.
طراح عملیات ابتدا شمای کلی طرح را در نظر می‌گیرد، روی آن بحثو بررسی می‌کند که تا چه حد به موفقیت نزدیک است؟ نقاط مثبت و منفی آن چیست؟ یک برآورد از خسارات و تلفات احتمالی و همچنین از میزان موفقیت طرح ارائه می‌کند. لذا همه این موارد را لحاظ می‌کند تا طرح جامع عملیات به‌صورت مشروح تهیه شود. اینکه گفته شد پانزده الی بیست روز فرایند طراحی عملیات بیت‌المقدس طول کشیده، یعنی اینکه این طراحی خیلی سریع صورت گرفته است. معمولاً طراحی عملیات بیش از این‌ها زمان می‌برد.

اگر نکته و سخن پایانی دارید، لطفاً بفرمایید.
فقط این نکته را بگویم که فتح خرمشهر را هیچ‌کس به خودش نسبت ندهد. هیچ‌کس «منم منم» نکند. جمله عارفانه «خدا خرمشهر را آزاد کرد» که امام خمینی(ره) فرمود همیشه به یاد داشته باشیم. چون همه ملت ایران در این عملیات شرکت داشتند. رزمندگانی با لباس‌های مختلف، از سازمان‌های مختلف و با فرم‌های مختلف در این جبهه شرکت داشتند. همه ملت ایران با پشتیبانی از جبهه در این عملیات حضور داشتند؛ پدری که فرزندانش در جبهه بودند، همسری که شوهرش در جبهه حضور داشت، مادری که فرزندش در جبهه بود. لذا همه در جبهه حضور داشتند.
در هیچ‌ جای جهان، شهر ۳۶میلیونی وجود ندارد، اما در ورودی خرمشهر تابلویی نصب کرده بودند که روی آن نوشته بود: «به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت: ۳۶ میلیون نفر» این یعنی همه ملت ایران در آزادسازی خرمشهر حضور داشتند. اتفاقاً مدتی قبل، در خرمشهر بودم. در ورودی آن نوشته بود: «به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت: ۷۵ میلیون نفر» این در واقع یک نماد است؛ یعنی این شهر توسط ملت ایران آزاد شده است و هرکس در این شهر هست نماینده کل جمعیت ایران است.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا