وحدت اسلامی، تبیین نمود واقعی چهره اسلام

بصیر، بسم الله الرحمن الرحیم – قال الله تبارک و تعالی فی محکم کتابه الکریم و مبرم خطابه العظیم: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم (وَ اعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاًوَ لا تَفَرَّقُوا) و عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ‏ فِی قَوْلِهِ‏ وَ لا تَفَرَّقُوا  قَالَ : «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلِمَ أَنَّهُمْ سَیَفْتَرِقُونَ بَعْدَ نَبِیِّهِمْ وَ یَخْتَلِفُونَ فَنَهَاهُمْ عَنِ التَّفَرُّقِ  کَمَا نَهَى مَنْ کَانَ قَبْلَهُمْ  فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَجْتَمِعُوا عَلَى وَلَایَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا یَتَفَرَّقُوا»

یکی از مسائل مهم و برجسته و البته قابل تأمل در جوامع اسلامی که به نوعی دغدغه ی بزرگان جهان اسلام بوده و هست و دلسوزان مذهب همواره برآن تأکید داشته اند، مسأله مهم وحدت و انسجام اسلامی است.

ضرورتی غیر قابل انکار که خدای متعال همگان را بدان رهنمون ساخته و تحقق آن آرزوی دیرینه پیامبر خاتم(ص) و اولیای الهی است، چرا که امت اسلام زمانی می تواند در مقابل دشمنان قرآن و عترت، محکم و استوار بایستد که همه مسلمانان بر دستگیره محکم الهی چنگ زنند و فرمان (وَ اعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاًوَ لا تَفَرَّقُوا) را در عمل لبیک بگویند.

امروزه جهان اسلام باید بداند که تنها راه مقابله با دنیای کفر و استکبار جهانی، وحدت و انسجام اسلامی است، حقیقتی انکار ناپذیر که نبود آن آسیب و ضربه های جبران ناپذیری را بر پیکره  اسلام وارد خواهد کرد و انکار و مقابله با آن گناهی است نابخشودنی و آتشی است که مقدسات را زیر سؤال برده و  حقیقت دین را پنهان و طاعون طاغوت را آشکار و منتشر می سازد.

از این رو خدای متعال برای مقابله با تفرقه و فروپاشی امت اسلام، مسأله امامت را به عنوان پایه و اساس وحدت اسلامی بنیان کرده که پس از رسول خدا(ص)، امت متفرق نشوند و تحت لوا و پرچم ولایتِ نفس و جان رسول الله(ص)، یعنی حضرت صدیق اکبر و فاروق اعظم امیرمؤمنان علی(ع) گرد هم آیند و اسلام نوپا را به سر منزل مقصود برسانند.

از اینرو بود که بزرگ‌ترین رویداد تاریخ بشری و ثمره و باطن بعثت نبوی یعنی عیدالله الاکبر غدیرخم به امر خدای متعال به وقوع پیوست و همگان بیعت کردند تا با تبعیت از ولایت علوی، اسلام را به وحدت واقعی و حقیقی خود برسانند.

مسأله وحدت اسلامی از آنچنان اهمیتی نزد رسول خدا(ص) برخوردار است که آن حضرت را بر آن داشت که برای آنکه بین مسلمانان وحدتی ناگسستنی به وجود آید و منافقان بر تفرقه و اختلافات دامن نزنند، در پنج شنبه آخر عمر شریفشان تصمیم گرفتند، سندی زنده در باب خلافت و تثبیت موقعیت و جانشینی امیرمؤمنان حضرت علی(ع)، به یادگار گذارند و خطاب به حاضران فرمودند: «کاغذ و دواتی برای من بیاورید تا برای شما مطلبی بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید!»

هر انسان منصف و آزاد اندیشی با کمی تأمل متوجه خواهد شد که اهمیت مسأله هدایت در پرتو وحدت امت اسلام چقدر بالا است که پیامبر رحمتی که از زهر جفا به خود می پیچید، با آن حالت ضعف و درد و رنج در اندیشه ی هدایت امت بسوی شاهراه هدایت و حصن حصین وحدت اسلامی یعنی ولایت امیرمؤمنان علی(ع) بود.

متأسفانه زمانی که بنیانگذار وحدت اسلامی در کره زمین یعنی رسول خدا(ص) درخواست لوح و قلم نمودند تا آرزوی دیرین خود در وحدت جهان اسلام در پرتو ولایت حق را مکتوب و مستند نمایند تا امت متفرق نشوند ؛ «عمر بن خطاب» به مخالفت با رسول خدا(ص) برخاست و فریاد زد: بیماری بر اين مرد (یعنی پیامبرـ والعیاذبالله ـ) چیره شده است و هذیان می گوید، قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را بس است! این رویداد تاریخیِ بسیار ناروا، آنقدر تلخ و دردناک بود که ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه جلد ۶ صفحه ۳۰۰ نقل می کند که شهرستانی از مورخین بزرگ نزد اهل تسنن در کتاب ملل و نحل خود می نویسد: «مخالفت خلیفه دوم با درخواست رسول خدا(ص) سبب اختلاف موجود در جهان اسلام شد، و این زیان بزرگ و خسارت بی نظیر بشری نیز رقم خورد و تاریخ  از مصائب دیگری نیز حکایت دارد.

آری! اولین شکست پروژه عظیم وحدت اسلامی و اختلاف امت اسلام و تفرقه ی تأسف بار موجود میان مسلمانان به گواهی کتاب های اهل تسنن، از آنجا آغاز شد و لذا می بایست دانشمندان و علمای جهان اسلام فکری برای این امر مهم کنند و تقریب مذاهب را در تبعیت از ولایت حق به سایر مذاهب بچشانند و آرزوی دیرینه رسول خدا(ص)، که همان وحدت بی نظیر امت اسلام تحتِ لوای قرآن و عترت است را محقق سازند.

آن زمان بود که منافقین بر اختلافات دامن زدند و کودتاگران در پی نقشه های شوم خود بر آمدند تا عهدنامه صحیفه ملعونه را در سقیفه بنی ساعده به انجام رسانند و به خیال خام خود  نور خدا را خاموش کنند، غافل از آنکه نور خدا هیچگاه خاموش نخواهد شد و این وعده خدای متعال است که فرمود: (يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ)؛ می‌خواهند نور خدا ولایت امیرالمومنین علی(ع) را با دهان‌هاشان (سخنان خویش) خاموش کنند ولی خدای عزوجل نمی‌گذارد تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید.

حال چه باید کرد؟ از طرفی بسیاری از مسلمانان از حقیقت دین خود آگاه نیستند و از تبعیت ابلاغ جهانی و دستور الهی غدیریه فاصله دارند و از سوی دیگر دنیای کفر نیز در پی مقابله با اسلام و ایجاد تفرقه و دشمنی در میان مسلمین است و می خواهد اسلام استعماری خود را از کانال فرقه ضاله وهابیت و سنی های افراطی به جهانیان بقبولاند و چهره واقعی اسلام را به صورت دیگری نمایان سازند و امت اسلام را در امور مختلف ضعیف و ناتوان جلوه دهند.

از اینرو می بایست پيروان هر يک از مذاهب گوناگون اسلامی در روابط اجتماعی، سياسی، نظامی و اقتصادی خود با سایر مسلمين همسو و در مقابل دشمنان همواره به صورت «يد واحده» عمل نمایند و در این اتحاد، قدرت جهان اسلام را به دشمنان نشان دهند و با عمل به سیره رسول رحمت، چهره واقعی اسلام را به جهانیان عرضه بدارند که اسلام ناب محمدی، دین رحمت و محبت است و در آن قتل، غارت، کشتار و خشونت معنایی ندارد و جهانیان نیز می بایست این حقیقت مهم را درک نمایند که وهابیت که امروزه به نام اسلام دست به فجایع غیراسلامی و انسانی می زند و بر مقدسات اسلامی و سایر ادیان می تازد، زاییده تفکرات همان استعمار و طاغوت و شیاطینی است که کمر به دشمنی با قرآن و عترت بسته بودند و به خیال خام خویش در پی نابودی حقیقت انسانیتند. البته در این مقابله ی جهان اسلام در برابر دنیای کفر نیز می بایست هوشیار و بیدار بود و از اصل و حقیقت غافل نشد.

مبلغان مذهب اهل بیت(ع) باید متوجه باشند که اتحاد بین شیعه و سنی در مقابل جهان کفر به معنای دست برداشتن از اعتقادات و تلاش ننمودن برای رسیدن به وحدت واقعی و اهداف عالیه الهیه نیست و  می بایست بدون آنکه بهانه به دست دشمن دهند، در پی تحقق وحدت حقیقی و دعوت سایر پیروان مذاهب به حقیقت دین، تحت لوای قرآن و عترت باشند و بر  تحقق آرزوی دیرین رسول رحمت اصرار و همت گمارند.

آری!  اسلام حقیقی و راستین، همان آیینی است که رسیدن به آن  مستلزم چنگ زدن به ریسمان محکم الهی و  اطاعت از دو امانت و یادگار رسول خدا(ص)، یعنی قرآن و عترت می باشد و می بایست علم و حقیقت دین را از آن دو گنجینه گرانبها اخذ نمود و به دستگیره محکم الهی تمسک جست؛ همانگونه که فخر رازی که از بزرگ‌ترین مفسران اهل تسنن به شمار می رود و به «امام المشککین» نیز موصوف است آن را تبیین و تشریح و به آن اقرار نموده که «من اتخذعلیاً اماماً لدینه فقداستمسک با لعروة الوثقی فی دینه ونفسه؛ کسی که علی(ع) را امام دینش قرار دهد، به دستگیره ناگسستنی چنگ زده است.»

از این رو پنجمین خلیفه رسول خدا(ص)، حضرت باقرالعلو(ع) در تبیین حقیقت وحدت اسلامی و چنگ زدن امت به ریسمان محکم الهی فرمودند: «همانا خدای متعال می دانست که امت بعد از پیامبر متفرق خواهند شد و اختلاف خواهند نمود، پس آنها را از آن نهی نمود، همانگونه که امت های گذشته را نهی فرمود. پس امر کرد که  همگی بر ولایت آل محمد(ع) جمع شده و متفرق نشوند.

مسأله مهم دیگری که می بایست در باب وحدت اسلامی به آن اشاره نمود و غالباً در مباحث اتحاد اسلامی به فراموشی سپرده می شود، مسائل تفرقه برانگیز میان شیعیان است. زخم کهنه و ضعف تأسف باری که پیکره جهان تشیع را می آزارد و مع الأسف عده ای ناآگاه با افکار و سلایق مختلف و به بهانه های واهی در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده و به مقدسات یکدیگر می تازند و آتش نفاق و اختلاف بین شیعیان را شعله ور می سازند.

این گرد و غبار فتنه، سیاست های کهنه ی استعمار پیر انگلستان را در اذهان زنده می کند و از جنگ داخلی بین شیعه و شیعه پرده بر می دارد که ناخواسته در پی متلاشی نمودن پیکره واحد جهان تشیع و تحقق بخشیدن آمال و آرزوهای دیرینه استکبار جهانی است.

اگر حقیقتاً  به وحدت اسلامی می اندیشیم، وحدت شیعیان با یکدیگر سزاوارتر و مهم تر از وحدت با سایر مذاهب است و اصولاً طرح اتحاد بین شیعه و سنی بدون انسجام و وحدت شیعیان با یکدیگر، طنز تلخی است که هیچگاه محقق نخواهد شد و شایسته است که شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع)، با تمام اختلاف سلیقه هایی که در بینشان هست، بر اختلافات شخصی و سلیقه ای دامن نزنند و وحدت شیعی و علوی خود را حفظ نموده و بر بصیرتی که بزرگان دین بر آن تاکید نموده اند، اهتمام ورزند و در کردار و گفتار و موضعگیری های خود به بزرگان جهان تشیع و آنانی که امام زمان ارواحنافداه در شأنشان فرمودند: «واماالحوادث الواقعه فارجعوافیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجة الله» اقتدا نمایند.

شایسته است در خاتمه به برخی از  مولوی های اهل تسنن نیز یادآور شد که آنها نیز به سهم خود قدری در تحقق اتحاد مسلمانان گام های عملی بردارند و مراقب باشند که برخی با سخنان نسنجیده  بر طبل تفرقه و نفاق نکوبند، چرا که متاسفانه شاهد آنیم که برخی  در زاهدان، اخیراً  با سخنان تحریک آمیز و اهانت های متعدد و مستقیم‌شان به مقدسات شیعه و مراجع  عظام تقلید، در پی شکاف مذهبی در ایران هستند و امید است این دسته نیز راه خود را از مسیر افراطیون اهل تسنن و وهابیت بی منطق جدا سازند و فرمان خدای متعال را در اتحاد و وحدت اسلامی سرلوحه خود قرار دهند که (وَ اعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاًوَ لا تَفَرَّقُوا).

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا