موانع اصلی بازگشت خاتمی به قدرت چیست؟

به گزارش بصیر، طی روزهای گذشته خبر کناره گیری سیدمحمد خاتمی از فضای سیاست که به گفته خود “خداحافظی” از قدرت نام گرفته است حرف و حدیث هایی را در فضای سیاسی به پا کرد.

فارغ از اینکه منظور اصلی خاتمی از بیان این موضوع چه بوده، چند دلیل اصلی را برای عدم امکان بازگشت او به قدرت حتی در صورت اراده خود می توان مطرح کرد:

بدنه اجتماعی حامی خاتمی آب رفت!

خاتمی اگر چه به خاطر زیرکی خود بعد از فتنه سال ۱۳۸۸ به مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی علنا بر طبل تقلب نکوبید و سعی کرد به نوعی خود را از بحث تقلب و اظهار نظر علنی بر ضد نظام کنار بکشد، ولی با گذشت چند ماه بعد از فتنه اقدام به دیدار با برخی از زندانیان آزاد شده فتنه ۸۸ و خانوده های آنان کرد. به علاوه اقدامات او در جریان فتنه عملا تصویر منفی و غیرقابل پذیرشی از او در جامعه ثبت کرد.

خاتمی حتی ممنوع الخروج هم شد و ترس از رد صلاحیت شدن در انتخابات سال ۱۳۹۲ نیز عملا جایی برای بازگشت او باقی نگذاشت. چرا که ممکن بود اندک آبروی سیاسی اش با ورود او به عرصه انتخابات بر باد رود. بنابر این ترجیح داد تا صرفا به مدیریت عارف بپردازد تا او را مجبور به انصراف به نفع روحانی در انتخابات کند.

حامیان فتنه هم خاتمی را پس زدند!

سیدمحمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم که حامیان فتنه به نوعی آن را تحریم کرده بودند، با حضور در پای یک صندوق رای واقع در حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه، رای خود را به این صندوق انداخت.

بنابر گزارش خبرگزاری ها، صندوق رای مذکور، در نزدیکی ویلای برادر او قرار داشت و فرماندار دماوند نیز رای دادن او در این انتخابات را تایید کرده بود. این اقدام خاتمی باعث شد تا او حمایت حامیان فتنه را هم از دست بدهد و به این دلیل تا همین اواخر سعی کرده بود دلیل توجیه رای دادن خود را در انتخابات مجلس، زنده نگه داشتن جریان اصلاحات قلمداد کند.

خاتمی با این اقدام خود، به دروغ تقلب در انتخابات نیز خط بطلان کشید و تا ماه ها مورد هجمه رسانه های ضد انقلاب واقع شد. از این رو، وی به عقیده جریان تند اصلاحات دیگر شایستگی آن را نداشت تا در راس قدرت قرار بگیرد.

فتنه خاتمی را زمین گیر کرد

خاتمی هیچگاه فکر نمی کرد نظام با فتنه گران چنین برخوردی را کند، الگو برداری از انقلاب های مخملی اروپای شرقی طیف تند اصلاحات را دچار توهم کرده بود. آنها فکر کردند با نسخه به روز شده کودتاهای مخملی در ایران می توانند حداقل از نظام امتیازهای خوبی را دریافت کنند، که نه تنها این مهم برای آنها میسر نشد بلکه بازوهای سیاسی-فکری خاتمی یا به دلیل دخالت در فتنه به زندان محکوم شدند و یا به دلیل ترس از بازداشت، سران فتنه از جمله خاتمی را تنها گذاشتند.

این برخورد صریح نظام خاتمی را به این فکر رساند که ادامه این روند هیچ سودی برای جریان اصلاحات نداشته و  عامل هر چه بیشتر ضربه خوردن جریان اصلاحات را فراهم می‌آورد.

وقتی ردای رهبری اصلاحات، برای خاتمی شیرین تر است

اکنون دیگر خاتمی به این تحلیل رسیده که امثال او و رئوس تند فتنه هرگز از سوی شورای نگهبان برای به دست گرفتن مسئولیت های اجرایی ارشد کشور، تایید صلاحیت نمی شوند پس از همین رو به دنبال این هستند که از درون نیروهای جوان تر جریان خود، افرادی را برای انتخابات مجلس کاندید کرده که هم از حساسیت نظام نسبت به این جریان بکاهد و هم خود را به عنوان رهبر بلامنازع “جریان شکست خورده اصلاحات” نشان دهد؛ موضوعی که به کام او شیرین تر است!

بلاغ