قصابی که گوشت قسطی می‌داد تا دستی که پنجه‌اش افتاده در «شب‌های روشن»

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ماه رمضان، ماه برکت و هدایت خداوند است؛ هدایت مردم به وسیله چراغ‌های روشن که راه سعادت را روشن می‌کنند. در این راه تاریک به سمت «شب‌های روشن» می‌رویم شب‌هایی که برای هدایت و گام برداشتن به سمت خدای بخشنده و کسب سعادت است؛ «شب‌های روشنی» که گاهی تنها با نیت‌های خیر برایمان می‌درخشد.

«چقدر خوبه که با تمام وجود به درگاه تو بندگی می‌کنم» این ترانه بخشی از تیتراژ برنامه «شب‌های روشن» شبکه دو به کارگردانی و تهیه کنندگی پیام ابراهیم‌پور و اجرای رسالت بوذری است. پارک شفق و فرهنگسرای دانشجو قرار است نوید روشنی به ما در شب ‌های ماه رمضان باشد.

شمارش معکوس برای شروع برنامه «شب‌های روشن» آغاز می‌شود و پیام ابراهیم‌پور بلندگو به دست افراد را به سرعت به جایگاهی که تماشاگران اطراف آن را گرفته‌اند و در مرکز آن رسالت بوذری در مقام مجری است، هدایت می‌کند.

با شروع برنامه، رسالت بوذری موضوع برنامه را در قالب یک قصه کوتاه بیان می‌کند و برای تماشاگران نقل می‌کند که روزی با پدربزرگش به خرید می‌رود و تمام پولشان را خرج می‌کنند. فقیری از آن‌ها کمکی می‌خواهد و او هم با غضب به فقیر می‌گوید برو و پدربزرگش تا وقتی که به خانه می‌رسد هیچ صحبتی نمی‌کند. وقتی علت را جویا می‌شود، پدربزرگش می‌گوید که همیشه کمک کردن پول دادن نیست و گاهی یک لبخند و یک دست مهربان روی سر کسی کشیدن کار بزرگی است. اگر نمی‌توانیم دست مردم را بگیریم حداقل سلام و لبخندمان را از او دریغ نکنیم.

بعد از لحظاتی مشخص می‌شود که موضوع برنامه «صدقه معنوی» است. بوذری از قسمت پایین میدان به بالای میدان نگاهی می‌کند و از پیام ابراهیم‌پور می‌پرسد که مهمان برنامه همچنان از نزدیکان و آشنایان او انتخاب می‌شود که صدای حجت السلام علی سرلک کار‌شناس مذهبی معادله را تغییر می‌دهد.

پرسش و پاسخ میان مهمانان «شب‌های روشن» که ردیف به ردیف دور میدان را گرفته‌اند، برای رسیدن به جواب صحیح که صدقه معنوی چیست آغاز می‌شود. یک نفر می‌گوید که رسول اکرم (ص) در صدقه معنوی سمبل ما بوده و می‌بینیم که دست یک کارگر را می‌بوسد. شخصی دیگر یادآوری می‌کند که صدقه معنوی یعنی تشویق دیگران به انجام کارهای خیر.

رسالت بوذری به این اشاره می‌کند که ما همه در صحبت کردن بی‌نظیر هستیم و ماه رمضان در برنامه‌های متفاوت جشنواره حرف‌های خوب بپاست. این درست نیست که تا سال دیگر صبر کنیم و دوباره این حرف‌ها تازه شود بلکه باید تلاش کنیم بهره ما ایجاد یک ملکه اخلاقی با تمرین باشد.

قبل از پاسخ حجت السلام علی سرلک به بحث «صدقه معنوی» بوذری از حضور خبرنگاران پشت صحنه برنامه تشکر می‌کند و می‌گوید که محل اجرای برنامه استودیو نیست که گفتگو‌ها بدون نقص باشد و با وجود تمام گرفتاری‌ها پخش برنامه را در فرهنگسرای دانشجو پیگیری کرده‌اند که بازخورد‌ها هم در این زمینه مثبت بوده است.

گاهی از چشم دیگران خودمان را ببینیم
بعد از تمام این صحبت‌ها حجت السلام علی سرلک درباره «صدقه معنوی» می‌گوید که انجام کارهای خیر برای بزرگ شدن انسان هاست و وقتی صحبت‌ها وسعت پیدا می‌کند، آدم‌ها از خودشان فرا‌تر می‌روند و اگر این طور نباشد خشم و غضب بر ما غلبه می‌کند. گفتن و شنیدن خوب باعث هدایت انسان می‌شود و حرف‌های خوب فایده‌ای ندارد مگر اینکه نفوذ کنند و به دارایی‌های ما تبدیل شوند و این گفتن موضوعیت دارد. گفتن باید همراه با تأمل باشد و در جامعه ما این مکث‌ها کم شده است.

سرلک یادآوری می‌کند که شنیدن به شدت کاهش یافته و بیشتر واژه‌ها برق می‌زنند و به باور‌ها نفوذ نمی‌کنند. البته سرلک نگفتن این صحبت‌ها را هم تصمیم غلطی می‌داند و اشاره می‌کند که باید امر به خوبی کنیم تا اهل آن شویم و هر کار خوبی صدقه محسوب می‌شود. گاهی باید از چشم دیگران خودمان را ببینیم. اگر خواستیم یک لیوان شربت بخوریم و آرزو کنیم هر فقیری آن را بخورد، به جایگاه بزرگی رسیدیم. سرلک شاهد مثال حضرت علی (ع) را برای تماشاگران می‌آورد و می‌گوید که ایشان خودش را جای پدر از دست رفته یتیمان می‌گذاشت و این به انسان وسعت دید می‌دهد.

در میان صحبت‌های سرلک‌گاه به گاهی فضاهایی باز می‌شود و پیام ابراهیم‌پور از پشت صحنه به داخل می‌آید تا فضا تلطیف شود. سرلک در حال گفتن این مطلب بود که این‌ها برای انسان پیامی دارد و پیام ابراهیم‌پور هم از پشت صحنه گفت حاج آقا مرا صدا زدید؟ حجت السلام سرلک به مزاح گفت شما پیام هستید اما الان حکم پیام بازرگانی را داشتید.

ابراهیم‌پور: وجود آدم‌های تعریف نشده در «شب‌های روشن»
پس از اینکه برنامه «شب‌های روشن» لحظاتی از پخش زمان می‌گیرد به سراغ پیام ابراهیم‌پور کارگردان و تهیه کننده برنامه می‌روم و وی درباره شکل گیری دوباره «شب‌های روشن» گفت: سال ۹۰ این برنامه را در پشت بام شبکه دو انجام دادم اما امسال سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بانی اجرای این برنامه شد و تصمیم گرفتیم آن را در فرهنگسرای دانشجو اجرا کنم و یک هفته به ماه رمضان به این ساختار فعلی رسید. در برنامه قبلی آدم‌های آن مجتمع مسکونی تعریف داشتند اما ما اینجا تعریف خاصی از آدم‌ها نداریم و از کارگر برقکار تا دانشجو مخاطب ما هستند.

مشارکت تماشاگران از گوشه گوشه میدان صورت می‌گیرد و این به نظر ایده جالبی است. ابراهیم‌پور درباره اجرای دایره‌ای برنامه توضیح داد: برنامه «روز از نو» ما به همین شکل بود؛ یعنی به شیوه‌ای که چند عنصر دوربین، بچه و چتر در صحنه باشد و لایه بندی خاصی در آن به چشم بیاید و خودم این شلوغی را دوست دارم. اجرای اکثر برنامه‌های ما تخت شده و فقط یک نام زنده را یدک می‌کشد و معلوم نیست تا چه اندازه می‌تواند زنده باشد.

البته کم و بیش انتقادهایی هم در خصوص این نوع اجرا متوجه «شب‌های روشن» می‌شود که ابراهیم‌پور درباره آن عنوان کرد: برخی مخاطبان می‌گویند نمی‌شود یک کار‌شناس مذهبی صحبت کند و بچه هم در پشت او بازی کند اما اعتقاد قلبی و شخصی‌ام این است که بچه‌ها از کودکی و بزرگسالی با مسائل دینی مرتبط هستند و همگی خدایی برای خود دارند. این نادرست است که بگویند فضای برنامه کار‌شناسی است و احتیاج به فرد مورد نظر خود را دارد. معتقدم دین یک مقوله اجتماعی است که به همه مرتبط است و باید همه چیز در همین فضا واقعی باشد. ما جلوی دوربین خود واقعیمان را نمایش نمی‌دهیم و این باعث تصنعی شدن برنامه می‌شود.

در میان جمع تماشاگران، پاسخ دهندگان به نظر با یکدیگر هماهنگ هستند و گاهی به نظر می‌رسد که قبلا آموزشی به آن‌ها داده شده اما این تهیه کننده در این خصوص توضیح داد: دو یا سه نفر از این آدم‌های جمع دائم هستند و اگر بخواهیم آموزش بدهیم، تصنعی می‌شود. نمی‌توانم بگویم هماهنگ هستند اما نکاتی را می‌گویم که مثلا به دوربین نگاه نکنند و یا با سلام‌های طولانی وقت مردم را نگیرند و به نظرم نباید دنبال ترتیب و آداب برویم. اگر یک شبکه کامل را به من بدهند ۶ ساعت کامل از یک بانک و طریقه برخورد و رفت و آمدهای مردم آن‌ها را فیلمبرداری می‌کنم و زندگی واقعی مردم برایم بسیار جذاب است.

واقعی و عینی کردن یک برنامه که نکات اخلاقی را یادآوری می‌کند، به نظر دشوار است و از ابراهیم‌پور می‌پرسم که چه طور با توجه به این هدف مهمانان برنامه را انتخاب می‌کند و او گفت: ما درباره هر موضوعی که صحبت می‌کنیم باید مصداق داشته باشیم و نمی‌توانیم بگوییم انصاف داشته باشید اما نمونه عینی آن در جمعیت نباشد. مثلا در برنامه‌ای با موضوع «انصاف» در میان جمعیت قصابی را داشتیم که به مردم گوشت قسطی می‌داد.

هزینه کردن وجود انسانی؛ بالا‌ترین درجه صدقه
در ادامه آنتن دوباره به «شب‌های روشن» تعلق می‌گیرد و حجت السلام سرلک درباره صدقه یادآوری می‌کند که بالا‌ترین درجه صدقه این است که انسان به جایی برسد که بخواهد همه وجودش را صادقانه هزینه کند. سرلک می‌گوید که صدقه به معنای محکم بودن و پیوند دادن است.

رسالت بوذری مجری برنامه مهمان جانبازی که پنجه‌هایش را از دست داده بود را به تماشاگران معرفی می‌کند و می‌گوید که آنهایی که صندلیشان به واسطه این عزیزان محکم شده باید خیلی حواسشان باشد.

حجت السلام سرلک هم می‌گوید که شهدا عالم را به سمت حقیقت پرستی می‌برند و از مهمان می‌خواهد که دست‌هایش را برای دعا بالا ببرد چون خدا دستی که پنجه‌اش افتاده را بیشتر می‌بیند. مراسم دعا به پایان می‌رسد و حجت السلام سرلک به عنوان نکات پایانی می‌گوید هرکه تبسمی کند و غمی از کسی برطرف کند به همه چیز می‌رسد. سرلک توضیح می‌دهد که صدقه به معنای تکیه دادن انسان به امکانات مادی نیست بلکه گاهی تکیه به آبروی خودش برای راه انداختن کار دیگران است.

رسالت بوذری در پایان می‌خواهد که پیامک‌های مردم خوانده شود و پیام‌ها از اعتراض به غذا ندادن به اردک‌ها برای نخوردن گل‌ها تا اظهار نظرهایی درباره برنامه ادامه پیدا می‌کند. برخی هم به هدیه کمی که به شرکت کنندگان تعلق می‌گیرد، اعتراض می‌کنند و بوذری هم توضیح می‌دهد که هدیه مورد نظر نمادین است و در پشت صحنه هدیه اصلی تقدیم می‌شود. با اعلام برنامه‌های روز سه شنبه ۱۷ تیر به مناسبت وفات حضرت خدیجه تیتراژ پایانی شنیده می‌شود. همه در میدان جمع می‌شوند و از یکدیگر خداحافظی می‌کنند.

گزارش: نسرین بختیاری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا