ایجاد درگیری‌های ذهنی فرعی برای مقامات ایران در توافقات هسته ای

به گزارش بصیر، پایگاه اینترنتی وال‌استریت ژورنال ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۴ (۲۴ تیر) در مقاله‌ای به روند گفت‌و‌گوهای ایران و گروه ۱+۵ در مورد توافق‌نامه هسته‌ای جامع پرداخت و نوشت‌: گفت‌وگوهای ایران و گروه ۱+۵ به مرحله حساسی رسیده و گفت‌وگوکنندگان آمریکایی و پنج قدرت جهانی باید به توافق دائمی برسند یا اینکه این روند با شکست مواجه شود.

در عین حال، به لحاظ سیاسی تصمیم نازیبایی است که ضرب‌الاجل توافق‌نامه را که خود مشخص کرده‌اند، تمدید کنند. مقامات آمریکایی خواهان صحبت در مورد تمدید ضرب‌الاجل نیستند؛ هر چند تمدید زمان ظاهراً محتمل‌ترین نتیجه‌ای است که از گفت‌وگوهای نفس‌گیر در وین به‌نظر می‌رسد.

حالت گفت‌وگوها از خوش‌بینی‌ در هفته‌های گذشته تغییر کرده است. پیش‌تر ایران در مورد مسائلی مانند آینده رآکتور هسته‌ای اراک امتیازاتی داده بود. در روزهای اخیر فضای بدبینی به این دلیل افزایش یافته که مشخص شده شکافی عظیم همچنان در مورد مسئله حیاتی میزان ظرفیت غنی‌سازی ایران باقی است.

در ادامه مقاله آمده است: جزئیات مهم هستند؛ اما سرنوشت این گفت‌وگوها به سه مسئله گسترده‌تر در مورد ایران بستگی دارد. پرسش این است که آیا ایران رسیدن به توافق را حیاتی می‌داند؟ به طور مشخص ایران تصور می‌کند که رسیدن به توافق، تأمین‌کننده منافعش است؛ زیرا تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی را که به اذعان خود مقامات ایرانی چالش‌ساز بوده، کاهش می‌دهد.

در واقع، دلیل محکمی وجود دارد که معتقد باشیم دولت حسن روحانی به‌طور مشخص برای رسیدن به توافق برنامه‌ریزی کرده است؛ اما میان خواستن توافق و حیاتی دانستن آن، تفاوت وجود دارد. آیا احیای اقتصادی ضروری است؟ یا آیا ایران شکست در رسیدن به توافق را تهدیدی وجودی برای رژیم می‌داند؟ گفت‌وگوها در صورتی که ایران خواسته‌هایش را با گروه ۱+۵ تنظیم نکند، به شکست خواهد انجامید.

در پایان مقاله آمده است: با وجود این، به گفته افراد دخیل در گفت‌وگوها، ایران برای نخستین بار روز دوشنبه در گفت‌وگوهای هسته‌ای اعلام کرده کاهش ظرفیت غنی‌سازی در حد متوسط را می‌پذیرد. آیا ایران تصور می‌کند وضعیت راهبردی‌اش به سمت بدتر شدن تغییر می‌کند؟ این مسئله پیچیده‌ترین مسئله است. محاسبات ایران در مورد اینکه آیا موضع‌گیری هسته‌‌ا‌ی‌اش در خاورمیانه[غرب آسیا] به شدت بی‌ثبات کنونی در حال فرسایش است، می‌تواند مسیری طولانی را در تعیین تمایل به رسیدن به توافق و خروج از انزوا بپیماید.

مدت‌ها ایران دلیل محکمی در مورد افزایش قدرت منطقه‌ای خود داشت؛ اما اکنون عراق به‌ عنوان همسایه مهم و متحد راهبردی ایران، درگیر بی‌ثباتی و خشونت داخلی است. وضعیت سوریه به‌عنوان متحد منطقه‌ای ایران نیز بی‌ثبات است.

حماس نیز طی چند سال اخیر از ایران فاصله گرفته است. ظهور داعش در عراق، تهدیدی جدی برای منافع ایران است. این گروه ضدشیعی به‌دنبال نابودی رژیم‌های دوست ایران در سوریه و عراق است و برای ایجاد خلافت سنی در حیاط‌خلوت ایران تلاش می‌کند. به لحاظ نظری و ظاهری این وضعیت سبب شده اکنون ایران و دولت‌های سنی میانه‌رو در خلیج‌فارس و فراتر از آن، آمریکا و حتی اسرائیل[رژیم صهیونیستی] دشمنی مشترک داشته باشند. این مسئله ایران را ترغیب می‌کند زمینه‌ای مشترک با این کشورها بیابد.

نویسنده این یادداشت مانند بسیاری از دولتمردان غربی، از مقاومت ایران در گفت‌وگوهای هسته‌ای بسیار نگران و عصبانی است و قصد دارد با اضافه کردن داده‌های نه چندان مرتبط با بحث هسته‌ای و ایجاد درگیری‌های ذهنی فرعی برای مقامات ایران، تمرکز مسئولان ایرانی در بحث هسته‌ای را برهم زند تا بتواند با رخنه به کانون‌ تصمیم‌گیری آن‌ها، انسجام و مقاومت منطقی آن را از بین ببرد.

طرف‌های مقابل و از جمله نویسنده فوق، تلاش می‌کنند از پدیده نامیمون تروریسم تکفیری داعش برای این امر استفاده کنند حال آنکه سیاست ایران در برابر داعش و کشورهایی که داعش در آن‌ها دست به جنایت می‌زند، کاملاً مشخص است و از نظر ایران هیچ لزومی ندارد این مسئله با بحث مذاکرات هسته‌ای پیوند بخورد.

 

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا