حبیبی:هاشمی هنوز فتنه و تقلب را محکوم نکرده

به گزارش مشرق،  گفت‌وگوی صریح و شیشه‌ای با محمد نبی حبیبی دبیرکل یکی از قدیم‌ترین احزاب سیاسی کشورمان که به عنوان جریان راست سنتی شناخته می‌شود شاید یکی از نکات جالب توجه مصاحبه با دبیرکل حزب موتلفه باشد.

حبیبی که در این مصاحبه به سوالات متعدد ما درباره منابع مالی حزب موتلفه، دلیل سفر و دیدارهای متعدد با احزاب کمونیست و مراکز آموزشی حزب و لزوم جوان‌گرایی موتلفه پاسخ داد، گذری هم به جایگاه ناطق‌نوری در بین اصولگرایان، سکوت ادامه‌دار هاشمی در قبال فتنه و تقلب و حمایت خاتمی از فتنه‌گران ۸۸ زد.

دبیرکل حزب موتلفه به عنوان یک شخصیت‌سیاسی حزبی به تشریح آخرین وضعیت خانه احزاب و اتفاقاتی که بر این خانه گذشته است پرداخت و تاکید کرد که نفس مسیحایی نیز نمی‌تواند خانه احزاب را زنده کند.

آنچه در ادامه می‌آید مشروح گفت‌و‌گو با محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی است:

 

  باتوجه به دیداری که برخی فعالان سیاسی اصولگرا با رئیس‌جمهور داشتند و شما نیز در آن جلسه موضوعاتی را مطرح کردید اگر ناگفته‌ای از آن جلسه دارید بفرمائید؟

حبیبی:‌ ناگفته‌ای وجود ندارد، برخی مسئولان تشکل‌های اصولگرا را دفتر ریاست‌جمهوری دعوت کرده بود، به من هم حدود نیم ساعت قبل از رسیدن به جلسه گفتند که اگر مایل باشید برنامه‌ای برای شما در نظر گرفته‌ایم تا دراین جلسه صحبت‌های خود را مطرح کنید که من اجمالاً پذیرفتم.

  این موضوع خودی و غیر خودی که مطرح کردید بازتاب‌های مختلفی داشت، موضوع چه بود؟

حبیبی: نکته‌ای که در این خصوص باید عرض کنم ناگفته نیست ولی چون برخی بخش‌هایش را منتشر نکردند عرض می‌کنم، من در آن جلسه گفتم آقای رئیس‌جمهور! ما خودی و غیرخودی داریم و اینکه همه خودی یا غیرخودی هستند، درست نیست و بنابراین باید مرزها مشخص شود که چه کسی خودی است و چه کسی خودی نیست ضمن اینکه حقوق شهروندی غیرخودی‌ها هم رعایت شود. ریشه این مطلب‌هم به دیداری که در دوم شهریور سال ۷۸ با مقام معظم رهبری داشتم برمی‌گشت.

  دیداری خصوصی بود؟

حبیبی:‌بله،بنا به دعوت مقام معظم رهبری در سال ۷۸ چهار تشکل که از هر تشکل سه نفر با ایشان دیدار خصوصی داشتند. این موضوع برمی‌گردد به دو سال بعد از دوم خرداد سال ۷۶٫

  خب چه موضوعی در آن جلسه مطرح شد.

حبیبی:‌ در آن جلسه مقام معظم رهبری به چهار اصل اشاره کردند و فرمودند هر فردی که به این اصول پایبند باشد خودی است.

  یعنی توصیه‌ای در این باره به شما داشتند؟

حبیبی:‌ بله، رهبری در آن جلسه فرمودند پیچیدگی‌های دشمن در مخالفت با جمهوری اسلامی خیلی بیشتر از گذشته شده است، بنابراین گروه‌های خودی باید نزدیک‌تر باشند. توصیه ایشان این بود که شما خطوط میان نیروهای خودی را کم‌رنگ کنید و خطوط بین خودی‌ و غیرخودی‌ها باید پررنگ باشد، منتهی فرمودند غیرخودی‌ها حق‌شهروندی دارند و باید حقوقشان رعایت شود.

  برگردیم به جلسه‌ای که با رئیس جمهور داشتید، مطلب دیگری هم مطرح کردید؟

حبیبی: گفتم باید به این نکته‌ توجه کرد که انتقاد منتقدین از دولت گاهی به سود دولت است، چه بسا در مراودات خارجی یا موضوعات داخلی وقتی که با انتقاد روبرو می‌شوید این انتقاد باعث می‌شود که دست شما برای حل مشکلات بازتر شود، فرض کنید در مذاکرات هسته‌ای اگر ما منتقد وضع موجود باشیم و مطالبات فراوانی را به عنوان منتقد دولت مطرح کنیم طبیعتاً دست دولت بازتر می‌شود بنابراین دولت باید خود انتقاد را یک فرصت تلقی کند. البته مرز بین انتقاد و تخریب طبیعتاً باید روشن باشد؛ مطلب آخری که آن جا من گفتم این بود که یکی از مشکلات ما از اول انقلاب تعداد حرفهایی بود که در انقلاب درست می‌شدند و منتهی یک تفاوتی بین آن «حر» عاشورا و برخی از این حرهای جدید هست، برخی از این حرهای جدید واقعاً «حر» شدند و باید بپذیریم این‌ها را که اشتباه کردند و حالا پشیمان شده‌اند، اما «حر» عاشورا وقتی که پشیمان شد خدمت حضرت آمد و گردنش را هم کج کرد و گفت من می‌خواهم پای رکاب شما شهید بشم، به آقای روحانی گفتم حرهای جدید می‌آیند می‌گویند حر شدیم اما ضمناً وزارتی، وکالتی، مدیر کلی چیزی هم اگر باشد به ما بدهید؛ این تفاوت را بالاخره ما باید بین حرها بگذاریم، مطالبی که من گفتم فقط همین موضوعات بود.

  منظور شما از مطرح کردن بحث «حر» چه بود؟

حبیبی: منظورم کسانی هستند که تظاهر به توبه می‌کنند ولی واقعاً زبانشان با دلشان یکی نیست، این حرها معمولاً برای انقلاب دردسر ساز بوده‌اند و الان هم هستند. البته آقای روحانی در آنجا تذکری هم دادند و در موقع سخنرانی این نکته را مطرح کردند که ما فقط مسائل حر و حر شدن را در تاریخ عاشورا محدود نکنیم برخی از اشخاصی که به وسیله امیرالمومنین(ع) منصب گرفتند چه بسا در برخی از جنگ‌ها علیه حضرت شمشیر کشیدند.

  آقای حبیبی بحث دولت شد، هنوز آقای نهاوندیان با حزب در ارتباط است؟

حبیبی: آقای نهاوندیان یک روز هم عضو حزب موتلفه اسلامی نبوده است.

* موتلفه سه جلسه با روحانی داشته است

  قرار است دوباره جلسه‌ای با آقای روحانی داشته باشید؟

حبیبی: ما تا به حال به عنوان موتلفه دو، سه جلسه با آقای روحانی داشتیم.

  یعنی در دوران ریاست جمهوری ایشان؟

حبیبی:‌ یکی از دیدارهای ما به بعد از اعلام نتایج انتخابات مربوط می‌شود.

  در آن جلسه مرحوم عسگر اولادی هم بودند؟

حبیبی: بله، مرحوم عسگر اولادی در این ملاقات به آقای روحانی گفتند که شما نامزد ما نبودید ولی رئیس‌جمهور ما هستید و کسی که رای می‌آورد و مورد تنفیذ مقام معظم رهبری قرار می‌گیرد رئیس‌جمهور است و ما آمدیم اعلام کنیم که شما را رئیس‌جمهور خودمان می‌دانیم.

  موضوع دیگری هم مطرح شد؟

حبیبی:‌ مرحوم عسگر اولادی گفتند نامزد ما فرد دیگری بوده اما ما آمده‌ایم تا در این جلسه اعلام آمادگی کنیم.

* بعد از ملاقات با رئیس‌جمهور دیگری خبری نشد 

  از موتلفه فقط ایشان صحبت کردند؟

حبیبی: ما چند نفر بودیم که هرکدام مطالبی را مطرح کردیم، خلاصه‌اش این بود که ما اعلام آمادگی کردیم که هم برای اداره کشور در کار گروه‌هایمان برنامه داریم و هم نیروی مدیریتی داریم چه از داخل حزب موتلفه و چه از بیرون هر وقت شما به این نتیجه رسیدید که در برنامه‌ها یا مباحث مدیریتی از ما نظر بخواهید ما این برنامه یا آن نظر را آماده داریم که ارائه کنیم؛ این جلسه حدوداً  یک ساعت به طول کشید، منتهی بعد از آن تا امروز از ما نه اظهار نظر راجع به مسائل اداری کشور شد و نه چیز دیگر.

  جلسه دوم چطور؟

حبیبی: جلسه دوم دعوتی بود که ایشان از عده‌ای از اصولگرایان داشتند، البته این جلسه را بعضی از اصلاح‌طلب‌ها گذاشته بودند آن جلسه یک بازی بود.

  یعنی چه ؟

حبیبی : در آن جلسه با یک مقدمه کوتاهی که آقای روحانی گفتند قرار شد که هر کدام از ما موضوعاتی را که برای کمک به اداره کشور فکر می‌کنیم  باید مطرح شود، اعلام کنیم،‌ بیش از نزدیک به ۹۰ درصد از موضوعاتی که در آنجا مطرح شد مسائل اقتصادی بود که متاسفانه به آنها توجهی نشد.

  پس جلسه سوم شما هم همان مراسم افطاری بود.

حبیبی: بله، همان جلسه افطاری بود؛ یعنی اولین جلسه را ما تقاضا و ملاقات کردیم، اما جلسات دوم و سوم بنا به خواست آقای روحانی بود.

  تعاملات دولت با حزب شما چگونه است؟

حبیبی: هیچ ارتباط و تعاملی  با حزب موتلفه ندارد.

*قبیله موتلفه اسلامی!

  باتوجه به دیداری که با آقای روحانی پس از پیروزی در انتخابات داشتید می‌توان تاکید کرد که آقای روحانی این باور را داشتند در کشورمان برخی احزاب فعال هستند پس چه شد که در زمان معارفه وزیر کشور در خصوص احزاب گفتند که….

حبیبی: ما به عنوان حزب موتلفه تقاضای ملاقات کردیم و ما را به عنوان حزب پذیرفتند، اما بعداً ایشان گفتند ما در کشور حزب نداریم، بیشتر قبیله است خب یکی از سوالاتی که برای ماهم پیش آمد این بود که ایشان با ما به عنوان قبیله موتلفه اسلامی دیدار داشتند یا به عنوان حزب موتلفه اسلامی ولی در نهایت معلوم شد به عنوان حزب موتلفه اسلامی دعوت کرده بود.

  پس هرسه دیداری که با آقای روحانی داشتید به عنوان حزب بود نه قبیله؟

حبیبی: ببینید به عنوان حزب موتلفه اسلامی ارتباط ما در همین سه ملاقاتی که عرض کردم خلاصه می‌شد، اما چون در یک برنامه تلویزیونی این مطالب را گفتم باز تکرار می‌کنم؛ ما آن‌جا گفتیم که با این حرف آقای روحانی که در مملکت حزب نداریم مخالفیم بعد توضیح دادیم که اگر یک تشکیلاتی سه سال یک بار کنگره داشته باشد اساسنامه داشته باشد، مرام‌نامه داشته باشد ۵۰ سال هم کار تشکیلاتی کرده باشد کنگره حزب، خط مشی و شورای مرکزی داشته باشد این تشکیلات هر هفته یک جلسه داشته باشد این شورا در ۲۰۰ شهرستان دفتر داشته باشد و هر هفته موضع‌گیری منظم و بخش بانوان داشته باشد بخش جوانان داشته باشد چند معاونت داشته باشد چند مرکز داشته باشد، این تشکیلات بالاخره حزب است یا نیست، ما تعبیرمان حزب است، حالا دوستان دیگر هر تعبیری می‌توانند داشته باشند.

  به فعالیت حزب متبوعتان اشاره کردید؛ هزینه‌های موتلفه به چه صورت و از کجا تامین می‌شود؟ پیشتر روایتی از شما منتشر شده بود مبنی براینکه از خمس امام استفاده می‌کنید؟

حبیبی:‌ نه من چنین چیزی نگفته بودم.

یعنی روایت مذکور را تکذیب می‌کنید؟

حبیبی: نه، من گفته بودم که ممکن است برخی از مواقع که به ندرت اتفاق افتاده، یک مرجع برای کار فرهنگی به مقلدینش اجازه دهد که به ما کمک کنند اما این عمومیت که بگوییم که همه مراجع این اجازه را داده‌اند درست نیست.

*نحوه تامین هزینه‌های مالی موتلفه

  خب پس در حال حاضر هزینه‌های موتلفه به چه شکلی تامین می‌شود؟

حبیبی: بار مالی‌ حزب ما بر دوش اعضای موتلفه است بنابراین از چند سال پیش تلاش کردیم که اعضای حزب متوجه باشند نه تنها نباید توقع داشته باشند که از حزب چیزی از نظر مالی عایدشان شود بلکه باید خودشان نیز کمک کنند بنابراین یک توسعه وسیعی در کار دادیم و درحال حاضر اکثریت قریب به اتفاق اعضای ما در استان‌ها حق عضویت می‌پردازند.

  میزان حق عضویت هر نفر در حزب موتلفه چقدر است؟

حبیبی: هیچ حدی در این خصوص مشخص نکردیم. بنابراین افرادی که امکانات‌شان اجازه می‌دهد و البته به تشخیص خودشان یعنی ما تعیین نکردیم به ما کمک بیشتری می‌کنند.

  مطرح است چون موتلفه بر دینی بودن حزب خود تاکید دارد برخی منابع مالی را از این طریق…

حبیبی: ما یک شیوه مدیریتی در حزب تجربه کردیم که مفید بود؛ آن هم این بود که بسیاری از افرادی که به حزب موتلفه وارد می‌شوند در چارچوب تدین‌شان می‌خواهند کار حزبی انجام دهند به همین دلیل آن‌هایی که می‌آیند وارد حزب می‌شوند در واقع به عنوان یک وظیفه شرعی می‌آیند غالباً به ما می‌پیوندند، این افراد وقتی که امکاناتشان اجازه دهد برای ساختن یک مسجد، حسینیه و یا یک کار خیر دیگر از مایملک خودشان استفاده و به حزب کمک ویژه‌ای می‌کنند، یعنی معتقد هستند کمک به حزب موتلفه اسلامی خودش یک انجام وظیفه دینی است، مطلب دوم هم این طور است که چون اکثریت قریب به اتفاق کار حزبی در موتلفه را یک اقدام دینی تلقی می‌کنند در برخی شهرستان‌ها که دفتر و ساختمان نداریم قرار را بر این می‌گذارند تا جلسات به طور گردشی در منزل اعضا برگزار شود، یعنی فرض کنید که در یک شهری ۱۰۰ عضو داشته باشیم هر ۱۰۰ هفته‌ یک بار نوبت یک نفر می‌شود این یعنی دو سال یک بار اگر یکی هم هزینه‌ای انجام دهد فشار زیادی را متحمل نمی‌شود، این شیوه در حال حاضر تقریباً دارد به یک فرهنگ تبدیل می‌شود.

  الان بیشترین و کم‌ترین حق عضویتی که موتلفه دریافت می‌کند چقدر است؟

حبیبی: من رقم‌ها را نگاه نکردم، اما در مواقعی این اتفاق افتاده یک نفر به ما کمک می‌کند اما این کمک با نام حق عضویت نیست، به طور مثال می‌گوید من دلم خواست که برای موتلفه این کمک را بکنم و ممکن است تکرار هم نشود بنابراین این «حق عضویت» منظم یک موضوع است و «کمک‌ها» هم موضوع دیگر است که در نهایت باید گفت حزب موتلفه به لحاظ  مالی در حال حاضر چنین اداره می‌شود که این مطلب البته هم محاسنی دارد و هم ممکن است معایبی داشته باشد.

  این ماجرای پرداخت حقوق به برخی از اعضای موتلفه چیست؟

حبیبی:‌ یعنی چی؟

  یعنی مطرح است برخی از اعضای موتلفه از حزب متبوعشان حقوق دریافت می‌کنند و در ساعات حضور در مجموعه کارت می‌زنند.

حبیبی: ببینید ما در مرکز حزب موتلفه افرادی را داریم که شغل‌شان صبح‌ها و بعدازظهرها یک جای دیگر است یعنی درآمد و معاش‌شان از طریق ما نیست آن تعدادی که تمام وقت در خدمت حزب موتلفه هستند می‌شود گفت انگشت شمارند اما چون امکان پرداخت حقوق و مزایا برای تامین زندگی افراد را نداریم، از بقیه از وقت اضافی‌شان استفاده می‌کنیم.

معمولاً در حال حاضر از ساعت ۱۶ تا ۲۰ عده‌ای به طور پاره وقت با ما کار می‌کنند و بنابراین حقوق گزافی که بگوییم عده کثیری از ما می‌گیرند که کار کنند واقعیت ندارد، اصولاً نگذاشته‌ایم در موتلفه روال حقوق بگیری به وجود بیاید چون نمی‌توانیم اصلاً اداره کنیم، یعنی بنده با اطمینان می‌گویم که در ۳۰ استان کشور که الان ما دبیر استان داریم ممکن است که ۲ یا ۳ نفر باشند که تشخیص داده شده باید یک کمک و هزینه معمولی به آنها داشته باشیم، البته خیلی خوب است که ما دبیران، متخصصین و کارشناسان تمام وقت داشته باشیم چون امکانات مالی‌مان تا به حال اجازه این کار را نداده است ما حزب را در سطح مدیران و مسئولان به این شکل اداره کرده‌ایم و از وجود افرادی بیشتر استفاده کرده‌ایم که معاش‌شان را از یک محل دیگری تامین می‌کنند یا شغل مشخصی دارند.

* موتلفه تنها یک مجتمع آموزشی در کشور دارد

  مدارس حزبی موتلفه در راستای کادرسازی حزبی کار می‌کند یا فقط یک مدرسه است؟

حبیبی: ما یک مجتمع آموزش بیشتر در کل مملکت نداریم و آن مجتمع آموزشی شهدای موتلفه اسلامی است فقط هم در تهران فعالیت دارد؛این مجتمع در هیچ یک از نقاط کشور ارتباط سازمانی با حزب موتلفه اسلامی ندارد یعنی هیئت امنا جدایی دارد و هیچ دستوری از حزب به آن‌ها برای این که روال آموزشی خاصی را آن جا اعمال کنند، داده نمی‌شود.

به نوعی می‌توان گفت فقط اسم آن مجتمع، مجتمع آموزشی شهدای موتلفه اسلامی است بنابراین ما هیچ کادرسازی هم در آنجا نداریم.

  درآمد مجتمع آموزشی خرج حزب می‌شود؟

حبیبی: تا به حال یعنی در طول عمر مجتمع آموزشی نه یک ریال از طرف حزب موتلفه اسلامی پرداخت شده و نه از طرف مجتمع آموزشی به موتلفه، ما هر کدام یک دستگاه جدا و مستقل هستیم.

*موتلفه جوان گرایی نکند مرگ خودش را امضا کرده است

  مدتی است در حزب موتلفه شعار جوان‌گرایی و به نوعی پوست اندازی مطرح است، تحولات جدیدی بوده است؟

حبیبی: ببینید این شعار جوان گرایی به بیش از ۱۰، ۱۵ سال قبل‌تر برمی‌‌گردد، ما معتقدیم که جوان‌گرایی یک الزام در حزب است و یک سلیقه نیست چون حزب اگر جوان گرایی نکند مرگ خودش را امضا کرده است برای این که با زبان ریاضی هم صحبت کنیم ما مثلاً ۱۰، ۱۲ سال پیش قشر غالب سنی‌مان در موتلفه اسلامی بین ۴۰ تا ۵۰ سال بود بعد از این تلاش‌هایی که در راستای جوان‌گرایی انجام شد این معدل حدود ۱۰ سال کاهش پیدا کرد؛ یعنی الان اکثریت اعضای ما سن‌شان بین ۳۰ تا ۴۰ سال است، ما عضو ۷۰ ،۸۰ ساله هم داریم اما آن دسته از اعضایی که سن‌شان بین ۳۰ تا ۴۰ است تعدادشان غلبه دارند.

فارس: روایتی هم از شما یا آقای بادامچیان مطرح بود که مرحوم عسکراولادی، و آیت‌الله مهدوی کنی برای موتلفه جایگاه شیخوخیت دارند حالا باتوجه به وضعیت فعلی آیت‌الله مهدوی‌کنی که انشاالله هرچه زودتر نیز بهبود پیدا کنند و مرحوم شدن آقای عسکراولادی بالاخره جایگاه این شیخوخیت به چه کسی رسیده است؟ 

حبیبی:‌ ما فعلاً در موتلفه هیچ فردی را به عنوان شیخ تا به حال و حتی در زمان حیات مرحوم عسکراولادی نداشتیم منتهی شیخ به معنای لغوی یک بحث دیگری است؛ البته ما به استفاده از تجربیات افراد مسن هم در انقلاب نیازمندیم هم در احزاب. اما تفاوت نظرمان با دیگران در این باره این است که ما می‌گوییم حزب به همه نسل‌های خودش احتیاج دارد حالا این نسل اگر در سن ۷۰،۸۰ سالگی قرار داشته باشد مورد نیاز است اگر در سن ۱۸ سالگی تا ۳۰ سالگی هم باشد باز مورد نیاز است ما اصولاً اجازه ندادیم که تعارض بین نسل‌ها به وجود بیاید، منتهی این که کدام شخص و با چه سنی با چه تخصصی با چه تجربه‌ای با چه سابقه‌ای کجا قرار بگیرد روی این نظر دادیم. طبیعتاً یک کاری را جوان می‌توان انجام دهد که واگذاریی‌اش به یک پیر کار درستی نیست عکس قضیه هم هست کارها یا رفتارها را تفکرات و صاحبان سن بالا می‌توانند داشته باشند که آن هم کار جوان‌ها نیست بنابراین ما توانسته‌ایم از تعارض و تقابل نسل‌ها در حزب موتلفه اسلامی کاملاً جلوگیری کنیم.

 البته من هنوز جواب سوالم را نگرفتم، بنده سوالم این بود که بالاخره باتوجه به موضوعات مشورتی که در حزب پیش می‌آید و باتوجه به مرحوم شدن آقای عسکر اولادی و کسالت آیت‌الله مهدوی کنی با چه کسانی مشورت می‌کنید؟

حبیبی: من مشخصاً به شما پاسخ می‌دهم که حزب موتلفه اسلامی به سیستم خودش متکی است نه به اشخاص و این سیاستی بود که از ۱۵ سال پیش مرحوم عسکر اولادی در حزب اعمال کردند. این که مرحوم عسکر اولادی دبیرکل حزب نباشند تصمیم جدی خود ایشان از ۱۵ سال قبل از ارتحالشان بود، یعنی ایشان من یادم است حدود ۱۵ سال پیش بعد از کنگره  آقای عسکراولادی قبل از انتخاب دبیرکل یک مقدمه‌ای طولانی گفتند در جلسه و گفتند که من نامزد دبیرکلی حزب نیستم و خواهش من این است که به من رای داده نشود معتقدم دبیرکل حزب باید کسی غیر از من باشد گفتند من نمی‌خواهم از مسئولیت شانه خالی کنم ولی حزب موتلفه اسلامی باید به طور طبیعی اداره شود.

  منظورشان از اینکه حزب به طور طبیعی اداره شود چه بود؟

حبیبی: منظور مرحوم عسکر اولادی این بود که حزب را سیستم باید اداره‌کند نه شخص، البته هیچ کدام از اعضای شورای مرکزی هم گوش نکردند خود ایشان هم که رای نمی‌دادند بقیه هم به اتفاق آرا رای دادند که ایشان دبیرکل شود این اتفاق گذشت تا کنگره بعدی، بعد از انتخاب شورای مرکزی ایشان یک خورده جدی‌تر و مفصل‌تر آمدند در میدان که من نامزد دبیرکلی نیستم و شما فرد دیگری را انتخاب کنید و توضیح دادند که چرا دبیر کل حزب نمی‌خواهند باشند خلاصه‌اش این بود که اگر موتلفه به فرد متکی باشد خطری برای حزب است و راه چاره رفع این خطر را این اعلام کردند که حزب را ما به سیستم متکی کنیم. باز هم کسی گوش نکرد تا حدود ۱۰ سال پیش بعد از کنگره همین جلسه انتخاب دبیرکل تشکیل شد و ایشان برای سومین بار و سومین دوره اصرار داشتند واقعاً به صورت کاملاً جدی که دبیرکل نباشند ولی شورای مرکزی گوش نکردند ایشان را باز انتخاب کردند ایشان در آن جلسه گفتند که من به احترام رای شما ۶ ماه دبیرکلی حزب را قبول می‌کنم ولی پس از این مدت اگر شخص دیگری را انتخاب نکنید من مسئولیت دبیرکلی را ادامه نمی‌دهم. سر ۶ ماه ایشان در شورای مرکزی اعلام کردند که دیگر مسئولیت دبیرکلی را ادامه نمی‌دهند و در نهایت با اصرار فراوان ایشان دبیرکل جدید انتخاب شد.

  پس یعنی موتلفه فصل‌الخطاب ندارد؟

حبیبی: ببیند برخی مسائل در کنگره موتلفه که با بیش از ۵۰۰ تا هزار نفر هر سه سال یک بار تشکیل می‌شود حل می‌شود. یک سری از مسائل مهم دیگر هم در مجمع عمومی کنگره حل می‌شود.

سیستم نظارتی هم دارید؟

حبیبی: بله، ما یک هیئت نظارت داریم که همان هیئت موسس هستند یک قسمتی از مشکلات و مسائل هم در آن گروه مطرح می‌شود ما شورای مرکزی داریم که به اصطلاح باز یک سطحی از تصمیمات حزبی آنجا اتخاذ می‌شود و بعد دستگاه اجرایی داریم بنابراین الان اینکه بگوئیم بعد از ارتحال آقای عسگر اولادی یک نفر از داخل موتلفه یا خارج از موتلفه به عنوان یک شخصیت ممتازی که ما بگوییم به او مراجعه می‌کنیم درست نیست.

  برنامه‌‌ دیدارهایتان با علما چگونه است؟

حبیبی: ما در برنامه‌هایمان وقت منظم و معینی برای ملاقات با علما نداریم، اما به مناسبت ۲۶ خرداد که سالگرد شهدای موتلفه است به قم رفتیم و با مراجع دیدار کردیم این دیدارها نه تعدادش نه وقتش تعیین شده نیست اما در دستور کار دائمی ما است. ما پیرو همان دیدارهایی که با برخی مراجع داشتیم با آیت‌الله مصباح هم داشتیم موتلفه اصولاً باب ملاقات و مذاکره با شخصیت‌های روحانی، علما، تشکل‌های گوناگون، شخصیت‌ها را به عنوان یک موضوع معمولی دائماً در دستور کار خودش دارد.

  هدف از برگزاری این‌ دیدارها چیست؟

حبیبی: ببینید ما نکته‌ای که اصولگرایان یا حتی یک لغتی وسیع‌تر از دایره اصولگرایی کسانی که به انقلاب پایبند هستند باید دائماً به طرف نزدیک شدن با هم و حتی ائتلاف و هم‌گرایی حرکت کنند را قبول و بر روی آن تاکید داریم، این نه یک مقطع انتخاباتی خاصی را لازم دارد و نه هیچ موضوع خاصی، بلکه خودش موضوعیت دارد. بنابراین موتلفه اگر ارتباطاتی از این قبیل برقرار می‌کند این چگونگی همگرایی بین جریانی که به انقلاب معتقد است جزء موضوعات دائمی ماست ما از ظرفیت‌های معتبر مراجع تقلید معمولاً در این ملاقات‌ها استفاده می‌کنیم و سوال می‌کنیم که چه کار کنیم که این همگرایی میان وفاداران به انقلاب نهادینه شود چون دشمنان ما معمولاً با هم متحد هستند و اگر ما تفرق داشته باشیم در مقابل ائتلاف آن‌ها نمی‌توانیم ایستادگی کنیم.

در همین دیدار ۲۶ خرداد چون ما به عنوان بزرگداشت شهدای ۲۶ خرداد تقاضا ملاقات کرده بودیم بخش عمده صحبت‌های ما به شهدای ۲۶ خرداد اختصاص یافت.

* موتلفه در دیدار با علما بر حل مشکلات اقتصادی تاکید می‌کنیم

  در این دیدارها درخصوص دولت، فرهنگ، اقتصاد صحبت‌ نمی‌کنید؟

حبیبی: ما با آقایان صحبتی راجع به دولت نداشتیم اما راجع به تمرکز دستگاه‌های مختلف از جمله دستگاه‌های اجرایی برای حل مشکلات اقتصادی مردم مطالب ویژه‌ای را از قبل تنظیم کرده‌ایم در حد این که یک ضرروت را بیان کنیم . اگرنه فرمولی هم ارائه ندادیم اما ضرورت اینکه دستگاه‌های مختلف کشور به ویژه دستگاه اجرایی باید برای حل مشکلات اقتصادی دائماً سرمایه‌گذاری و پیگیری کنند هم از مطالبی بود که آن‌جا مطرح کردیم

*سلیقه اصولگرایان برای همگرایی زیاد شده است

  آقای حبیبی اگر اجازه بدهید وارد مبحث بعدی شویم،‌تحلیل شما از آخرین وضعیت جریان اصولگرایی به ویژه بعد از انتخاب ۹۲ چیست؟

حبیبی: الان معتقدم که تمایل سلیقه‌های مختلف اصولگرایی برای همگرایی نسبت به قبل از انتخابات سال ۹۲ افزایش پیدا کرده است و این تمایل را من یک تمایل مبارک می‌دانم، البته برخی تفاوت سلیقه‌ها طبیعتاً وجود دارد.

  امکانش است این سلیقه‌ها یک دست شوند؟

حبیبی: این اتفاق نه تنها برای تشکل‌های سیاسی ممکن است بلکه در یک خانواده یعنی میان پدر و مادر و فرزندان نیز چنین اتفاقی نمی‌افتد؛ ما فقط می‌توانیم توقع داشته باشیم که این‌ها در ریز و درشت موضوعات یکی صحبت کنند یعنی توقع ما از یک خانواده این که است که همه راجع به حفظ کیان خانواده یک جور فکر کنند در مورد وفاداران و طرفداران انقلاب هم به نظر من آن چه که باید توقع داشته باشیم تصمیم همگی این‌ها برای حفظ انقلاب است در مسائل اقتصادی ممکن است از روش‌های مختلفی استفاده کنیم و نظرات متضاد وجود داشته باشد که این هیچ خطری برای انقلاب ندارد.

حتی در مواقعی این اختلاف سلیقه‌ها باعث رشد می‌شود ولی وقتی که غرض مهمی از امور سیاسی تحقق پیدا می‌کند مثل انتخابات اگر اصولگرایان با هم به ائتلاف نزدیک نشوند ممکن است رقبا با هم ائتلاف پیدا کنند و صحنه را اصولگرایان از دست بدهند.

البته من ائتلاف پای‌بندان به انقلاب را برای تمام شرایط یک ضرورت می‌دانم حالا به خصوص مباحث انتخاباتی هم هست.

* تعمیق مراودات موتلفه با جریان‌های اصولگرایی

  آیا موتلفه برای بحث انتخابات در حال تدوین برنامه مشخصی است؟

حبیبی: در حال حاضر امکان طراحی هیچ فرمولی وجود ندارد چراکه هنوز زمان زیادی را تا به انتخابات داریم؛ البته نفس توسعه و تعمیق مراودات بین جریان‌های اصولگرایی کاری است که به هرحال باید انجام شود اما اینکه در نهایت مجموعه این تلاش‌ها به چه ساختاری منجر شود مشخص نیست.

* موتلفه در انتخابات با محوریت جامعتین ورود می‌کند

  جبهه پیروان و مشخصاً موتلفه در انتخابات آینده نیز قرار است با محوریت جامعتین ورود کنند؟

حبیبی: این جزء باورهایمان است، در حال حاضر هم در برخی مذاکراتی که بعضاً با اشخاص و تشکل‌ها داریم معتقدیم که آن محوریت جامعتین برای گسترده شدن یک چتر معتبر بر روی سر مجموعه اصولگرایان ضرورت است و در مذاکرات و دیدارهای تصادفی یا با برنامه‌ریزی برایمان پیش می‌آید این اعتقادمان را ابراز می‌کنیم.

البته ما معتقدیم که از محوریت جامعتین هم کمی باید فراتر رویم، محوریت روحانیتی که پشت سر مقام معظم رهبری است یعنی ممکن است که حالا یک شخصی هم عضو جامعه روحانیت و یا جامعه مدرسین هم نباشد ولی شخصیت معتبری باشد و در شکل‌گیری آن محوریت اثرگذار باشد.

*برنامه دیدار موتلفه با ناطق

  مطرح است مذاکراتی با آقای ناطق نوری هم داشتید؟

حبیبی:‌ نه تا به حال صحبتی نشده است.

  آیا برنامه، دیداری هم در دستور کار ندارید؟

حبیبی: الان که مصاحبه می‌کنم چنین قراری گذاشته نشده است. ما البته معتقدیم که اگر موضوع ملاقات‌ها با شخصیت‌های مختلف در چگونگی همگرا شدن سلیقه‌های مختلف و معتقد به انقلاب مفید باشد این کار را انجام می‌دهیم ولی اینکه بگوییم برای این کار یک شخص معینی را در نظر گرفته‌ایم صحت ندارد.

* از ظرفیت ناطق برای همگرایی استفاده شود

  برخی اصلاح‌طلبان به دنبال این هستند که ایشان محوریت آنها را قبول کند.

حبیبی: برخی از مواقع اصولگرایان یا اصلاح طلبان حرف‌هایی را درباره آقای ناطق می‌گویند که وقتی به خودشان می‌گوییم ایشان می‌گوید من اصلاً خبر ندارم، ما اعتقادمان این است که از ظرفیت آقای ناطق و دیگر شخصیت‌های انقلابی باید در راستای همگرایی استفاده کنیم اما اینکه اصلاح‌طلبان دارند تلاش می‌کنند که آقای ناطق را مصادره کنند همانند آب در هاون کوبیدن است چراکه آقای ناطق گفته‌اند اگر من را قطعه قطعه کنند من اصولگرا هستم لذا چون این شایعات قوت پیدا کرد ایشان خودشان تکلیف را روشن کردند.

* باید از ظرفیت هاشمی و ناطق استفاده شود

  با توجه به صحبتی که شد آیا در رویکرد موتلفه در بر خورد با آقای هاشمی نسبت به گذشته تغییری ایجاد شده است؟

حبیبی: ما در رابطه با شخصیت‌ها معتقدیم باید تلاش کنیم تا آنهایی که داخل انقلاب هستند زیر خیمه انقلاب حفظ شوند البته ممکن است عده‌ای به حذف برخی از شخصیت‌ها معتقد باشند ولی ما معتقدیم که باید از ظرفیت افرادی همچون آقایان هاشمی و ناطق، اعضای جامعه مدرسین و جامعه روحانیت و حتی دیگر شخصیت‌های معتبر که در زیر خیمه انقلاب و پشت سر مقام معظم رهبری هستند باید استفاده شود. حالا ممکن است در مواقعی ممکن است اشتراکات و یا تفاوت‌هایی میان افراد پیش بیاید اما ما اصولاً با هول دادن اشخاص به بیرون از خیمه انقلاب به شدت مخالفیم؛ به نظر من هنر یک انقلابی این است که نگذارند آن‌هایی که در انقلاب هستند فاصله بگیرند و به نوعی ریزش در انقلاب به حداقل و رویش در انقلاب به حداکثر برسد. من اینجا یک جمله را از یک آدم بی‌دین می‌گویم این آقای فیدل کاسترو کمونیست در جواب به سوال دانشجویی که از او پرسید تعریف شما از انقلاب چیست گفت؛ لابد انقلاب یعنی تفنگ انقلاب یعنی فشنگ از این چیزها ایشان یک جمله گفت که من چون خیلی برایم جالب بود همان موقع حفظ کردم و تا به حال حفظ هستم گفت انقلاب عبارت است از هنر گرد آوردن نیروهای از هم گریزان، این تعریف فیدل کاسترو جوان رهبر انقلاب کوبا است؛ حالا هنر برخی از ما درست متضاد با این مسئله است. یعنی برخی‌ها اصلاً دردشان این است که سعی کنند به بهانه‌های مختلف و مدام افراد را ترد و لعن کنند ما این روش را نادرست می‌دانیم.

  کار احزاب باید همگرایی باشد دیگر.

حبیبی: ببنید ما در برخی از جلسات گفتیم که اگر ما بنی‌صدر نداشتیم خیلی بهتر بود، البته وقتی بنی صدر، بنی صدر شد با تمام قوا باید در مقابلش قرار می‌گرفتیم که گرفتیم اما سوال اینجاست که اصلاً اگر بنی صدر نداشتیم بهتر بود یا نه، عقل می‌گوید اگر کسی به مرحله نزدیکی بنی صدر رسیده است طردش نکنید شاید انشاالله بتواند به جایگاه رجایی، برسد، مراودات ما در حزب موتلفه اسلامی در این چارچوب است.

*دلیل دیدارهای حزب موتلفه با احزاب کمونیست

  به فیدل کاسترو اشاره کردید، یکی از انتقاداتی که به حزب موتلفه می‌شود دیدارها و سفرهای زیاد این حزب با احزاب کمونیست است.

حبیبی: منظورتان از سفرهای زیاد همان چند سفر است

  به هر حال تا زمانی که توضیح ندهید این انتقاد وارد است.

حبیبی: ما با حزب بعث سوریه، حزب‌الله، عمل و با حزب کمونیست ارتباطات حزبی داریم، البته اگر حزبی در مقابل انقلاب اسلامی موضع گرفته باشد ما ارتباط با آن حزب را اصلاً مفید نمی‌دانیم اما چون دایره ارتباط حزبی به نظر من ارتباط وسیعی باید باشد ما ایجاد ارتباط از طیف حزب‌الله لبنان تا حزب بی‌دین کمونیست چین را  برای مصالح انقلاب البته نه برای این که از حزب کمونیست آموزش ببینیم مفید می‌دانیم.

مراودات حزبی باید در کنار مراودات دولتی قرار بگیرد

  این رفت و آمدها تاکنون چه دستاوردی داشته است؟

حبیبی: ما معتقدیم درست نیست که همه مراودات را فقط در حد دولت‌ها خلاصه کنیم خوب است ولی کافی نیست وقتی که ما در مراودات حزبی در جلسات مشترک حزبی حرف‌هایی را می‌توانیم بزنیم که به نفع انقلاب است و این حرف را دولت نمی‌تواند بزند این خود دستاورد است مثلاً دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند برود با دولت سوریه بحث ایدئولوژیک کند اما ما در سفری که چند سال پیش به دمشق داشتیم در جلسه‌ای بیشتر به این پرداختیم که چقدر مبانی حزب موتلفه اسلامی با اصل انقلاب اسلامی انطباق دارد. بحث بسیار پر هیجان و داغی هم شد ما آن جا گفتیم که اتکای به قومیت عرب برای نجات فلسطین هیچ کاری نمی‌تواند کند اما اتکای به اسلام یک جهانی را در مقابل رژیم اسرائیل قرار می‌دهد.

  آیا برای چنین دیدارهایی هماهنگی خاصی در داخل انجام می‌دهید؟

حبیبی: برخی از مواقع اتفاق افتاده که وقتی می‌خواهیم به سفر خارج از کشور برویم به خصوص وقتی در سطح دبیرکل است حتماً با وزارت‌خارجه مشورت می‌کنیم و حتماً به برخی از مقامات دولتی می‌گوییم که ما عازم چه مسافرتی هستیم.

*خاتمی هیچگاه مخالف فتنه نبوده است

  اگر اجازه دهید سوالی هم درباره فتنه سال ۸۸ داشته باشیم درباره نقش آقای خاتمی.

حبیبی: آقای خاتمی تا به حال هیچ مخالفتی نه با فتنه و نه با سران فتنه داشته است، حتی آن زمان که سران فتنه افراد را به آمدن به خیابان‌ها دعوت می‌کردند ایشان نه تنها آنها را همراهی می‌کرد بلکه خودش هم حاضر می‌‌شد، منتهی تلاش آقای خاتمی ظاهراً این است که می‌خواهند یک رنگ فراجناحی به رفتارهایشان بزنند، در کار سیاسی صلح کلی کارساز نیست. سابقاً یک اصطلاحی داشتیم که طرف سعی می‌کرد وسط لحاف باشد، در کار سیاسی وسط لحاف نمی‌شود خوابید کار سیاسی حق‌دار است، قاطعیت و صراحت لازم دارد. در مجموعه رفتار آقای خاتمی اصلاً در تقابل با فتنه نبوده و در مواقعی هم به خصوص آن دوره همراهی بوده است.

* هاشمی هنوز فتنه و تقلب را محکوم نکرده است

  شخص آقای هاشمی چطور؟

حبیبی: تا جایی که بنده اطلاع دارم یعنی استناد به صحبت‌های خودشان می‌کنم ایشان تلاششان این است که یک شخصیت فراجناحی باشند.

  ماجرای فتنه که ربطی به فراجناحی بودن ندارد.

حبیبی:‌ هنوز تا این تاریخ آقای هاشمی درباره دو موضع به طور شفاف صحبت نکرده‌اند.

  کدام موضوعات.

حبیبی: محکوم کردن فتنه و سران فتنه دوم و بحث عدم تقلب در انتخابات یعنی ادعای سرانه فتنه.آقای هاشمی درباره انتخابات  ۹۲ اظهار نظر کرده‌اند که این انتخابات خیلی خوب بود بالاخره همه شخصیت‌ها از جمله آقای هاشمی باید فرمایشات رهبری را فصل‌الخطاب بدانند. این را هم بگویم یعنی این طور نیست که هر کجا دعوا بشود اول بگوییم ما طرفدار که هستیم، مواضع ما مواضع مستقلی است، آقای احمدی‌نژاد کار خوبی انجام داد از او تعریف می کنیم بد کار کرد در مقابلش هم ایستادیم، آقای هاشمی رفسنجانی موضع خوب گرفت تعریف می‌کنیم موضع بد گرفت در مقابلش می‌ایستیم این‌هایی که من می‌گویم کرده‌ایم این کار را، موضعی در مقابل سخنان آقای هاشمی در رابطه با خطبه‌های ۲۶ تیر ماه سال ۸۸ در همان زمان انجام دادیم.

موضع موتلفه اسلامی با صراحت کامل علیه آقای هاشمی این ادعا نیست اما همین آقای هاشمی گفتند که من سر سه مسئله با هیچ‌‌فردی معامله نمی‌کنم یکی نظام اسلامی، یکی ولایت فقیه و یکی شخص آیت‌الله خامنه‌ای؛ حالا ممکن است شما بگویید که آقای هاشمی بعضی وقت‌ها خلاف همین را عرض کردند آقای هاشمی باید جواب بدهند که خلاف کردند اما این جمله، جمله خوبی است ما از این صحبت حمایت کردیم بعد همین آقای هاشمی آن نامه بدون سلام را  قبل از انتخابات به رهبری نوشتند و ما به شدت انتقاد کردیم بنابراین من معتقدم که این خامی است که هر جا دعوا شد ما موظف هستم مطلقاً طرفدار یکی باشیم.

نظرتان درباره نسل دوم اصلاحات که در تلاشند با نام ندا فعالیت سیاسی انجام دهند چیست؟

حبیبی:  ببنید من یک تحلیلی همان اوایلی که اصلاحات با همین کلمه اعلام موجودیت کرد داشتم و آن این که اصولاً طیفی که در اصلاح طلبان هستند تا به حال نگفته‌اند که بالاخره ما تعریف‌مان از اصلاحات چیست از اصلاحات خیلی دم زده شده است، ولی بالاخره نگفته‌اند که تعریفشان از اصلاحات یعنی چه به همین دلیل در داخل اردوگاه اصلاح‌طلبی سلیقه‌های بسیار متفاوتی وجود دارد و این سلیقه‌های متفاوت بعضی وقت‌ها در مقابل هم قرار می‌گیرد یا بعضی وقت‌ها متفاوت عمل می‌کنند به همین دلیل من معتقدم در بین اصلاح‌طلبان یک تعریف مشترک از اصلاح‌طلبی وجود ندارد اگر وجود داشت می‌گفتند.

  یعنی این مشکل در جریان اصولگرایی نیست؟

حبیبی: تفرق و اختلاف سلیقه در اصول‌گرایان و هم در اصلاح طلبان وجود دارد.

* مبانی ندا اصلاً شناخته شده نیست

  درباره خود حزب ندا نظرتان چیست؟

حبیبی: همین را می‌گویم خود اصلاح طلبان می‌گویند مبانی ندا اصلاً شناخته شده نیست.

*معامله اصلاح‌طلبان با هاشمی را دشمن هم نکرد

اخیراً آقای عطریانفر گفته‌اند اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس باید به سمت آقای لاریجانی و همفکرانش بروند. شما این موضوع را چطور ارزیابی می کنید؟

حبیبی: من بجای اینکه نظرم را بیان کنم یک مثال می‌زنم. اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس ششم معامله‌ای که با آقای هاشمی کردند با خیلی از دشمنان‌ خود نکرده بودند و مباحثی مانند عالی‌جناب سرخ پوش و غیره از تعبیرات اصلاح طلبان علیه آقای هاشمی بود. در زمان انتخابات کارهایی انجام دادند که منجر به این شد که آقای هاشمی اصولاً از ادامه انتخابات منصرف بشود. چرا اصلاح طلبان آن زمان درتصمیم‌گیری‌ها این معامله را با هاشمی کردند؟ برای این که گفتند ما اصلاح طلب خالص می‌خواهیم و معلوم نیست هاشمی اصلاح طلب خالص باشد و بنابراین ایشان را هم حذف کنید. یعنی به آقای هاشمی هم که تمایلات‌شان به جریان اصلاح طلبی فراوان بود رحم نکردند . اصلاح‌طلبان حتی خودشان  شعار عبور از خاتمی را مطرح کردند. من نمی‌خواهم همه اصلاح‌طلبان و حتی افراد را تک تک متهم به این حرفی که زدم کنم اما جریان اصلاح طلبی این را نشان می‌دهد که هر وقت به اصطلاح احساس کنند که می‌توانند همه تمامیت‌ها را در خودشان جمع کنند این کار را می‌کنند. یعنی آن تمامیت خواهی  که ما را به آن متهم می‌کردند به نظر من به طریق بالاتر خودشان دارند. به همین دلیل به نظر من آقای لاریجانی یا غیر لاریجانی امیدواریم توجه داشته باشند که به قول یک تعداد فراوان و کثیری از اصلاح طلبان نمی‌شود اعتماد کرد و حالا اینکه آن‌ها آقای لاریجانی را می‌خواهند یا نمی‌خواهند و یا توصیه و نصیحت آقای عطریان‌فر را گوش می کنند یا نمی کنند، بحث دیگری است . اما بنده معتقدم که جریان اصلاح طلبی که داخل نظام است بهتر است اصلاً باشد و با ما هم رقابت کند به شرط این که داخل نظام باشد. اما اینکه روزی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان مثلاً با هم  یکی بشوند و حتی معتدلین اصولگرا و معتدلین اصلاح‌طلب به یکدیگر نزدیک بشوند، من چنین چیزی را ممکن نمی‌دانم.

*ماجرای تقاضای عسکر اولادی برای رفتن از موتلفه

  مرحوم عسکر اولادی در این خصوص تلاش‌هایی داشتند بالاخره این تلاش‌ها در موتلفه  به ثمر نشسته است یا خیر؟

حبیبی: حالا که در مورد مرحوم عسکر اولادی سوال کردید من باید ریشه این موضوع را هم توضیح بدهم. آقای عسگر اولادی در یک مقطعی در یک جلسه رسمی حزب موتلفه گفتند من راجع به اشخاص و جریانات یک مطالبی می‌خواهم بگویم که ممکن است  اکثریت شما که عضو شورای مرکزی هستید با آن مخالف باشید، بنابراین آمده‌ام تقاضا کنم یک سال به من مرخصی بدهید که بروم بیرون از حزب، البته در آن جلسه همه به اتفاق آرا گفتند که با تقاضا مرخصی موافقت نمی‌شود و نشد.ایشان  گفتند بنابراین من به عنوان حبیب‌الله عسکر اولادی یک مطالبی را می‌خواهم بگویم و بارها هم در مصاحبه ها گفتند این موضع، موضع حبیب الله عسگر اولادی و شخصی است و ربطی به حزب موتلفه ندارد همچنین ربطی به جبهه پیروان خط امام و رهبری هم ندارد. من استنباط ام این است که مرحوم آقای عسکر اولادی می‌خواستند حتی به اشخاصی که سران فتنه بودند در واقع تفهیم کنند که همه ما بپذیریم که ریشه فتنه در خارج از کشور است. البته این تعبیر را هم مقام معظم رهبری داشتند که ریشه فتنه در خارج از کشور است و این جا عده‌ای به دام افتاده‌اند و این تعبیر رهبری است. آقای عسکر اولادی در واقع از فرمایش مقام معظم رهبری و استنباطی که خودشان داشتند، نیت شان این بود که در واقع ریشه فتنه را در خارج از کشور همه تلقی کنیم و آن‌هایی که این جا به دام افتادند پشیمان شوند و بیایند به انقلاب بپیوندند.

من نیت آقای عسکر اولادی را این می‌دانم و گرنه سابقه رابطه آقای عسکر اولادی با آقای مثلاً میرحسین موسوی را همه ما می‌دانیم. در یک مقطعی آقای میرحسین موسوی مصر به کنار گذاشتن آقای عسکر اولادی از کابینه بود و این کار را هم کرد. امام در یک مقطعی فرمودند که آقای عسکر اولادی مرد بسیار صالحی است و این جمله امام است و درست این سخنرانی در مقطعی بود که میرحسین موسوی به حذف عسکر اولادی  اصرار داشت و حذف هم کرد.

*عسکر اولادی ۵ ماه قبل از انتخابات ۸۸ درباره میرحسین هشدار داده بود

آقای عسکر اولادی که ما دعا می‌کنیم با پیامبر اکرم محشور شود ۴ یا ۵ ماه قبل از انتخابات سال ۸۸ در جلسه‌ای که بنده حضور داشتم این مطلب را  گفتند که من خطر مهندس موسوی را از خیلی‌ها بیشتر می‌دانم و این حرف را از زبان ایشان شنیدم. با قید قسم جلاله می‌گویم این تعبیر را با گوش خودم شنیدم.

آقای عسکر اولادی ۴ ماه قبل از انتخابات سال ۸۸ که نامزدها معلوم شده بود گفتند که من خطر میرحسین موسوی را از خیلی‌ها بیشتر می‌دانم. در ماه اول بعد از انتخابات سال ۸۸ خطاب به آقای میرحسین موسوی گفتند آقای میرحسین موسوی این راهی که شما دارید می‌روید راه بنی صدر است،  این در ماه اول بعد از انتخابات بود.

خب پس آقای عسکر اولادی راجع به آقای میر حسین موسوی این حرف‌ها را قبلا زده است. در زمانی هم ایشان آمدند و خواستند یک جوری این‌ها را وادار به توبه کنند، وادار به پشیمانی کنند و اینکه ریشه این فتنه در خارج بوده است. این‌ مطالب را بیشتر مطرح کردند و به نظر من منظور آقای عسکر اولادی این بود که این‌ها واقعاً وادار به توبه و برگشتن به انقلاب شوند که البته نتیجه نداد.

  ولی اتمام حجت خوبی بود.

حبیبی: بله.

*با زنده شدن خانه احزاب قبلی مخالفیم

فارس: آقای حبیبی اگر اجازه بدهید به بحث خانه احزاب برسیم؛ اخیرا فعالان حزبی با وزیر کشور دیدار داشتند و آقای باهنر به عنوان دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری با تشکیل خانه احزاب مخالفت کرده‌اند و اصولگرایان تشکیل باشگاه احزاب را مناسب می‌دانند. ارزیابی شما از این موضوع چیست و اینکه برنامه مشخصی برای احیا خانه احزاب یا باشگاه احزاب وجود دارد؟

حبیبی: ببینید عده‌ای تلاش می‌کردند که خانه احزاب منحل شده قبلی را زنده‌ کنند، ما با این نظر مخالفت کردیم و الان هم می‌گوییم که مخالفیم. چیزی به اسم خانه احزاب وجود ندارد که حالا یک نفس مسیحایی بیاید و آن را زنده‌ کند. اما ما مخالف وجود یک تشکل از کل احزاب با سلیقه‌های مختلف، حالا با نام  باشگاه یا خانه احزاب و هر چیزی که هست نیستیم، به شرط اینکه آن اشتباهی که در خانه احزاب مرتکب شدند و آن جا را محل تاخت و تاز سیاسی قرار دادند تکرار نشود. آن خانه احزاب قابل تکرار نیست اما ما می‌توانیم یک جایی داشته باشیم که احزاب واقعاً با سلیقه‌های مختلف بیایند و در این محل و کار صنفی کنند.

منظور ما از کار صنفی این است که تحزب را تعمیق ببخشند و تحزب را تبدیل به فرهنگ کنند و اگر به تحزب لطمه‌ای وارد می‌شود همگی در مقابل این تخریب در کشور بایستند و ما هرگز مخالفتی با وجود چنین تشکیلاتی نداریم.

فارس: شما در واقع مخالفتی با این وجود تشکل صنفی ندارید ولی از آن طرف اصلاح‌طلبان روی احیای خانه احزاب مصر هستند. از طرفی  وزیر کشور تاکید دارند اگر احزاب به یک تجمیع نرسند نمی‌توان حرکتی کرد و احیایی در کار نیست، الان بالاخره باید یک راه سوم و یک جریان عقلانیت بیاید حاکم بشود و به یک تجمیع نظر برسند. بالاخره هم‌اکنون برنامه چه چیزی است؟

حبیبی: برای شما پیشنهاد مشخص دارم. اولاً قانون احزاب الان در دست بررسی است و طبیعتاً در چند ماه آینده ما قانون احزاب خواهیم داشت، معتقدم الان با قانون احزاب فعلی که گفتند که بیش از ۲۵۰ حزب داریم، شاید ۲۰۰ تا از این حزب‌های مجوزدار اصلاً هیچ نوع فعالیتی ندارند. معتقدم که بعد از تصویب قانون احزاب باید با قانون جدید نگاهی به این موضوع که اصلاً کدام تشکیلات حزب است، بکنند و سپس احزابی که بعد از این قانون مجوز می‌گیرند و به شرطی که واقعاً حزب باشند، وزارت کشور متولی بشود و سلیقه های مختلف را دعوت کند و این سلیقه‌ها بیایند دور هم جمع شود و پایه یک مرکزیتی را برای یک کار صنفی احزاب بگذارند. ما با این شیوه موافقیم.

فارس: یعنی شما می‌گویید تا تصویب این قانون، فعلاً بحث تشکل صنفی احزاب مسکوت بماند؟

حبیبی: خیر، بحث آن می‌تواند مفتوح باشد اما با احیای خانه احزاب منحل شده مخالفیم. معتقدیم اگر می‌خواهیم، کار پخته‌ای انجام شود این قانون بهتر است تصویب شود و با آن معیار اصلا ببینیم کدام تشکل حزب است. آن احزابی که با این قانون مجوز می‌گیرند به نظر من با دعوت وزارت کشور می‌توانند دور هم جمع شوند و آن مرکزیت صنفی‌ خود را درست کنند.

*احیای خانه احزاب  گذشته را اصلاً ممکن نمی‌دانیم

  اگر در قانون جدید چارچوب‌ها، مشخص شود، مشکلی با بخش احیای خانه احزاب ندارید؟

حبیبی: احیای خانه احزاب  گذشته را ما اصلاً ممکن نمی‌دانیم. می گوییم احزابی که با قانون جدید به رسمیت شناخته می‌شوند با هر سلیقه‌ای بیایند دور هم جمع بشوند و یک مرکزیت جدیدی با هر اسمی درست کنند که کار خوبی است.

  پیشنهاد مشخصی در خصوص قانون احزاب دارید؟

حبیبی: ما پیشنهادات مشخص داریم و اگر در جلسه‌ای دعوتمان کنند اظهار نظر می کنیم.

  محورهای پیشنهاداتتان  برای بحث خانه احزاب چیست؟

حبیبی:  عرض کردم ما هنوز در جلسه‌ای شرکت نکرده‌ایم. من معتقدم که روح حاکم بر قانون جدید اگر این باشد که احزاب بتوانند در میدان رقابت‌های سیاسی بیایند و موفق به تشکیل دولت، کسب اکثریت کرسی‌های مجلس  بشوند و اگر روح حاکم بر قانون این باشد، تحزب در کشور به نظر من رشد می‌کند اما با حاکم شدن این روح به نظر من آن قانون قطعاً می‌تواند یک تحولی در امور سیاسی کشور ایجاد کند. من الان اظهارنظر کارشناسی نمی‌توانم کنم اما نظرات جمع‌بندی شده در محفل سیاسی‌ خودمان تقریباً دارد آماده می‌شود. اگر دعوت شدیم به جلسه ای که می خواهند در رابطه قانون احزاب صحبت کنند ما هم اظهارنظر خواهیم کرد. ببنید خانه احزاب یک اساسنامه داشت و خیلی از موادی که در آن اساسنامه هم آمده بود به نظر من قابل قبول است. البته تجدید نظر اساسنامه سال‌های پیش وحی منزل نیست و همیشه قابل تغییر و اصلاح است، در صورتی که خواسته باشند در اساسنامه خانه احزاب گذشته هم تجدید نظر کنند طبیعتاً جلسات کارشناسی تشکیل می‌دهیم اظهار نظر خواهیم کرد

  تاریخ جلسه جدید به شما اعلام نشده؟

حبیبی: خیر. به ما چیزی اعلام نشده است.

  شما در کارگروه سه جانبه نماینده‌ای ندارید ؟

حبیبی: در کارگروه سه جانبه به عنوان عضو موتلفه کسی را نداریم.

  چه پیشگیری‌های باید صورت گیرد که برخی حوادثی که به نوعی منجر به تعطیلی خانه احزاب شد تکرار نشود؟

حبیبی:‌ ببینید ما معتقدیم که یک تعریف باید از مشخصات یک حزب در  قانون داشته باشیم.

  یعنی در قانون جدید هم برای احزاب فامیلی و خانوادگی تدبیری نشده است؟

حبیبی:  در قانون جدید البته مطالبی دارد گنجانده می‌شود که اصلاً وزارت کشور با این قانون جدید بگوید کدام تشکل اسمش حزب است. به نظرم این کار، کار خوبی است، من اطلاع دارم که در برخی از کشورها کسی می‌خواهد مثلاً نامزد مجلس ملی آن‌ها شود وقتی که می‌رود اسم می‌نویسد باید ضمانت بکند که اگر اینقدر درصد رای نیاورد اینقدر خسارت باید بدهد، آن هم  در کشورهایی که بعضاً معروف است به  مهد دموکراسی است. اما در مورد احزاب ببینید الان از این ۲۵۰ حزب واقعاً بیش از ۲۰۰  حزب هیچ فعالیتی ندارد، اما قانونی هم هستند. یعنی با همان قانون گذشته. اول به نظر من باید تکلیف این قضیه روشن بشود و وقتی که تکلیف این قضیه روشن شد آن حزب‌هایی که با این قانون جدید رسمیت پیدا می‌کنند به نظر من هر سلیقه‌ای که داشته باشند باید در آن جلسه تصمیم‌گیری برای تشکیل یک  تشکل صنفی باید حضور داشته باشند.

  کنگره موتلفه چه زمانی است؟

حبیبی: انشاالله سال آینده است اما ماه برگزاری آن تعیین نشده است.

  یعنی همان سال ۹۴ که دبیرکل هم در همین زمان انتخاب می‌شود؟

حبیبی: خیر. ببنید روال انتخاب دبیر کل حزب مؤتلفه این طوری است که کنگره اعضای شورای مرکزی را انتخاب می کند و اعضای شورای مرکزی در اولین یا دومین جلسه دبیر کل را انتخاب می کنند.

  موج جوانگرایی که در حزب متبوع شما آغاز شده بود  به کجا رسیده است؟

حبیبی: بهتر شده است. در آخرین دوره که برای بار چهارم انتخاب شدم، اعضای شورای مرکزی می‌دانند که من از نامزدی اصلاً منصرف هستم. یکی از دلایل من هم جدای از چند دلیل این بود که ما فرد جوان‌تری را انتخاب کنیم، اما شورای مرکزی نپذیرفت. اما این روند جوان‌گرایی در سطوح بالا به نظر شدیدتر از گذشته است. قائم مقام معاونت تبلیغات و روابط عمومی حزب بسیار هستند، هم اکنون در  حزب موتلفه  نظیر ایشان با سن‌های یک مقدار بالاتر یا کمتر مدیریت‌های کلان حزب را بر عهده گرفته‌اند.

  جایگاه خانم‌ها در حزب چگونه است؟

حبیبی: من با رقم صحبت می‌کنم. ما در سال ۷۵ ، ۵ درصد اعضایمان از خانم‌ها بودند. ۹۵ درصد مردها بودند. از ۱۰ سال پیش تقریباً ما  بین ۳۰ تا ۳۵ درصد جذب عضومان از طیف خانم‌ها بوده است ، خب همین علامت رشد حزب بانوان در حزب است.

* با اجماع اصولگرایان به میدان انتخابات می‌آییم

  آیا قرار است موتلفه برای انتخابات پیش روی مجلس اجماعی داشته باشد؟

حبیبی: انشاءالله و قطعاً با اجماع اصولگرایان به میدان انتخابات می‌آییم.

  منظورتان اجماع با چه اشخاص و گروه‌هایی است؟

حبیبی: یعنی تشکل‌هایی که در دایره اصولگرایی فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی می‌کنند. بنای ما این است که اول تلاش کنیم ائتلافی میان سلیقه‌های اصولگرایی اتفاق بیفتد و در نهایت با ائتلاف وارد انتخابات شویم.

  فصل‌الخطاب در این خصوص؟

حبیبی: در حال حاضر ما فصل‌الخطاب نداریم و اطلاع هم نداریم جامعتین به میدان می‌آید یا خیر اما در مؤتلفه با این فرض که جامعتین فصل‌الخطاب می‌شود آنها را فصل‌الخطاب می‌دانیم توصیه‌ما به دیگر اصولگرایان نیز همین است.

  یکی از انتقاداتی که به موتلفه وارد می‌‌شود دلیل حمایت این حزب از آقای ولایتی در انتخابات ۹۲ است.چرا به جز آقای حداد، آقای ولایتی به نتیجه نظر سنجی‌ها توجه نکردند.

حبیبی‌: نامزد اول‌ما آقای آ‌ل اسحاق بودند منتها در جبهه پیروان خط امام و رهبری مجموعاً ۵ نفر نامزد جبهه شدند یعنی آقایان آل‌اسحاق، پورمحمدی،‌ متکی،‌ ابوترابی، باهنر. منتهی در مقطعی به این نتیجه رسیدیم ما که داعیه ائتلاف داریم به چه دلیل با ۵ نامزد در انتخابات حاضر شویم. یک جلسه پس از جلسات مقدماتی و اولیه با آیت‌الله مهدوی‌کنی برگزار کردیم و گفتیم آیت‌الله مهدوی کنی هر نظری دهند، او را به عنوان مرجع قبول و معرفی می‌کنیم. با وجود اینکه شخصی غیر از آقای آل‌اسحاق انتخاب شد ما به تعهد خود عمل کردیم و در نهایت آقای آل‌اسحاق بنابر اعتقاد خود و توصیه ما کلیه فعالیت‌های انتخاباتی خود را متوقف کرد. بعد که مشخص شد آقای ابوترابی به میدان انتخابات نمی‌آیند ما بر روی نامزدهای ۱+۲ متمرکز شدیم. در مقطعی دیدیم که آنچه ۱+۲ اعلام کرده بود متضرر شده است. خود آنها اعلام کرده بودند ما هر سه فعالیت می‌کنیم و نهایتاً نتیجه نظرسنجی را ملاک قرار می‌دهیم. منتها در مقطعی که احساس کردیم قرار آنها منتفی شده و هر سه نفر آنها قصد حضور در انتخابات را دارند البته آقای حداد بعداً منصرف شدند.  ما میان آقای قالیباف و ولایتی یک استعلام و نظرسنجی از بدنه مؤتلفه کردیم.

  این استعلام به چه صورت انجام شد؟

حبیبی: جلسه فوق‌العاده دبیران استان‌ها را تشکیل دادیم  و از آنان نظر خواستیم که از میان آقایان قالیباف و ولایتی کدام مطلوب استان هستند.

  ارزیابی حزبی خواستید یا نظر سنجی عمومی؟

حبیبی: نظر استان را خواستیم.

  یعنی فضای سیاسی را ارزیابی کنند یا اینکه…

حبیبی: ما خواستیم که شرایط استانی را اعلام کنند، یعنی با این تصور که کدام نامزد آرای بیشتری در استان دارد، در نهایت اکثریت قریب به اتفاق رای به آقای ولایتی دادند. ارزیابی شوراهای استانی‌تان این بود که رای آقای ولایتی از قالیباف بیشتر است.

  یعنی میزان رای؟

حبیبی: شاید خیلی میزان رای مطرح نشده باشد؛ برای ارزیابی گفتیم که باتوجه به شناختی که از استان دارید نظر شورا را اعلام کنید. و در نهایت نظر شورا اعمال شد و نظرسنجی صورت نگرفت. یعنی موضوع این رای اکثریت آقای ولایتی در استان‌ها را به شورای مرکزی بردیم و شورای مرکزی با اکثریت آرا به آقای ولایتی رای دادند که نامزد انتخاباتی شوند. در جبهه پیروان خط امام و رهبری هم این روال انجام شد که آقای ولایتی نامزد جبهه شد. ما بعد از این استعلام یک ملاقات با آقای ولایتی داشتیم و از ایشان درباره قول‌ و قرارهایی که با دو نفر دیگر داشتند صحبت کردیم.

*ولایتی گفت اصلا از انتخابات کنار نمی‌روم

  چه گفتید؟

حبیبی: یکی اینکه با تغییر شرایط عرصه انتخابات آیا کناره گیری می‌کنید یا نه که ایشان گفتند قطعاً میایم. گفتیم شما می‌مانید یا بین خودتان توافق می‌کنید کنار بکشید. که ایشان بازهم در جواب گفتند من می‌آیم و کنار هم نمی‌روم. بنابر این مطمئن شدیم آقای ولایتی صد در صد در انتخابات حاضر می‌شوند.

  درباره تعهدهایی که به گروه ۲+۱ داشتند سؤالی نکردید؟

حبیبی:  نه. این سؤال را مطرح نکردیم اما گفتیم ما سؤالمان از شما این است که می‌مانید و یا تصمیم دارید در بزنگاه انتخابات کناره‌گیری کنید که ایشان گفتند می‌مانم و به نفع کسی کنار نمی‌کشم.

این کار عهدشکنی نبود؟

حبیبی:البته هر دو نفرشان هم آقای قالیباف و هم ولایتی فعالیت مستقل داشتند.

  اما قرار بود طبق نظرسنجی کسی که رایش بیشتر است، بماند.

حبیبی:‌ خب این را خودشان عمل می‌کردند.

فارس:‌سوال همینجاست حمایت یک جریان اصولگرا از کسانی که عهدشکن هستند درست است؟ آقای ولایتی در صحبت شما به نوعی رسماً اعلام کردند که قصد توجه به ساختاری که در ۲+۱ را داشتند ندارد.

حبیبی: در انتخاب افراد قطعا نقاط مثبت و منفی، ضعف و قوت را جمع جبری می‌کنیم ضمن اینکه قبول می‌کنیم خود آن شکستن عهد از طرف آقای قالیباف و ولایتی جزو نقاط منفی هر دو نفر حساب می‌شود اما در هر صورت چون انسان‌ها را مطلق نمی‌دانیم یک جمع جبری انجام دادیم و بر اساس آن جمع تصمیم گرفتیم.

در انتخابات ۸۸ هم یک عده به این شکل تصمیم گرفتند نه به طور مطلق طرفدار احمدی‌نژاد بودند و نه به طور مطلق طرفدار مهندس موسوی. ما نگاه کردیم دیدیم امتیازات آقای احمدی‌نژاد بیشتر بود و این به آن معنا نبود که آقای احمدی‌نژاد هیچ نقطه منفی نداشت. در مورد آقای ولایتی هم بر اساس این جمع جبری به این نتیجه رسیدیم که تا پایان هم برای ایشان فعالیت کردیم.

 

  آقای حبیبی با توجه به اینکه شما در مقطعی یکی از استانداران کشور بودید باتوجه به سازو کار انتخابات آیا استانداران این قدرت را دارند که در نتیجه انتخابات دخالتی داشته باشند؟

حبیبی: بعید می‌دانم که چنین زمینه‌ای وجود داشته باشد سازوکاری که برای انتخابات در کشور داریم سازوکاری است که امکان دخالت را واقعاً کم می‌کند منتها احتمال دارد برخی طرفداری‌ها به طور غیرمستقیم انجام شود یعنی مثلاً امکاناتی در اختیار یک نامزدی قرار گیرد و زمینه‌هایی را به این شکل فراهم کند اما در نفس انتخابات اثری ندارد اینکه مردم یک رای در صندوق بریزند و از صندوق چیزی دیگر خارج شود، غیرممکن است.

  آقای هاشمی معتقد هستند چون استانداران در سال ۸۴ کار را رها کردند احمدی نژاد پیروز شد.

حبیبی: من این حرف را از اصل قبول ندارم که چون استانداران در سال ۸۴ کار را رها کردند احمدی نژاد پیروز شد.چراکه بر اساس تجربیاتی که در سه استان به عنوان استاندار کسب کرده‌ام این صحبت را می‌گویم. اصولاً سازوکار انتخابات در قانون اساسی طوری تعریف شده که از آن زمانی که مردم رای‌شان را در صندوق می‌اندازند تا پایان شمارش هیچ‌ شخص و مقامی از نتیجه انتخابات خبر ندارد و البته قدرت تغییر در نتیجه آرا هم ندارد. البته ممکن است از قبل حمایت‌های غیرقانونی از نامزدی شود. اما در نفس اصلی انتخابات معتقد نیستم تغییری صورت گیرد.

شما شهردار هم بودید و اخیر شاهد اقدام شهردار تهران در حوزه تکریم بانوان بودیم…

حبیبی:من این اقدام را کاملاً مثبت ارزیابی می‌کنم به عنوان حزب موتلفه اسلامی هم پشتیبانی رسمی را از این اقدام ارزشی داشتیم البته در این میان تعجب کردیم که چرا برخی از مقامات دولتی منجلمه آقای رئیس‌جمهور چرا به طور تلویحی و برخی تصریحاً با این کار خوب شهرداری تهران مخالفت کردند. حالا ممکن است هر فردی پیش خودش نقاط ضعف و قوتی برای آقای قالیباف در نظر داشته باشد که آن سر جایش محفوظ است یعنی تائید این طرح به معنای تائید مطلق آقای قالیباف نباید تلقی شود. اما اینکه در نظام اسلامی یک کاری با این رنگ اسلامی صحیح انجام شود و بعد یک عده منجمله یکی از مقامات وزارت کار که گفتند ما یک تعهداتی در کنوانسیون‌ها داریم درست نیست به قولی در این در برخی از این کنوانسیون‌ها ازدواج همجنس‌بازها هم تجویز شده است این دلیل نیست که به این بهانه این کار ارزشی را زیر سوال ببریم.

* دلیل عزل حبیبی از شهرداری تهران

  راستی چرا از سمت شهرداری تهران برکنار شدید؟

حبیبی:‌ آقای محتشمی و نخست‌وزیر تصمیم گرفتند بنده را عزل کنند حالا چه دلایلی داشتند باید از خودشان بپرسید.

یعنی شما در این باره سوالی نداشتید؟

حبیبی: دوستانمان بعد از عزل به من مراجعه کردند کسانی که می‌گویم دوستان و همفکرانشان هستند گفتند ما اعتراض کردیم و هیچ دلیلی برایشان اقامه نشده بود گفتند وزیر وقت کشور فقط گفته بود با ما هماهنگ نیست. که ما به آنها گفتیم یک مورد آقای محتشمی بگوید چه دستوری داده است که ما انجام نداده‌ایم اما پاسخی نگرفتیم. گفتم من قبول کردم در سیستمی که ایشان رئیس هستند بنده مرئوس باشم گفتیم توضیح دهند با کدام دستور وزارت کشور مخالفت کردم که این صحبت را مطرح می‌کنند اما هیچ جوابی برای من ندادند، خلاصه این تصمیم مشترک نخست‌وزیر و آقای محتشمی بود.

به عنوان آخرین سوال و باز هم با توجه به سابقه‌ای که به عنوان ریاست سازمان هواپیمایی کشوری داشتید نظرتان را درباره تاخیرهای پروازی می‌خواستم بدانم.

حبیبی:‌بنده ۸ ماه به عنوان رئیس سازمان هواپیمایی فعال بودم علت کوتاه بودن فعالیتم قرارهایی بود که با وزیر وقت گذاشته بودیم یعنی شرط‌هایی که به ایشان گفته بودم. آن شرایط را چون عملی نشد تصمیم به کناره‌گیری گرفتم. درباره تاخیر پروازها نمی‌توان مطلقاً صنعت هواپیمایی را مقصر بدانیم یا اینکه بی‌جهت توجیه کنیم اماً غالبا این تاخیرها ناشی از سوء مدیریت است.

  چرا؟

حبیبی: مشخص است وقتی می‌بینیم هواپیما کم داریم و امکان جابجایی تمام مسافران وجود ندارد در نهایت نباید بلیت بفروشیم اما این تاخیرها به نظرم توجیه‌شدنی نیست. در صنعت هواپیمایی همچنان ما مشکل سوءمدیریت داریم.

  این میان سوالی پیش آمد مبنی براینکه شرایط شما چه بود که محقق نشد و شما تصمیم به کناره‌گیری گرفتید؟

حبیبی: شرط من مربوط می‌شد به حل یکی از مشکلات صنعت هواپیمایی که آن هم موضوع تصمیم‌گیری‌های متنوع از سوی ارگان‌های مختلف بود.

  لطفا بیشتر توضیح دهید؟

حبیبی: من یکی از شرایطم برای پذیرش ریاست هواپیمایی کشوری این بود که یک شبه‌فرماندهی در سازمان هواپیمایی کشوری ایجاد شود. در آن زمان با آقای محسن رضایی که فرمانده کل سپاه بودند جلسه گذاشتیم و به ایشان گفتیم ما به دنبال ایجاد یک وحدت فرماندهی در سازمان هواپیمایی هستیم چراکه حمل و نقل هوایی با مدیریت عادی امکان‌پذیر نیست. باید مدیریت در سطح فرماندهی باشد یعنی یک نفر فصل‌الخطاب باشد باقی هم قبول کنند. پیشنهاد مشخص من در آن زمان که بخشی از آن عملی شد و بخشی دیگر عملی نشد همین بود. من گفتم رئیس سازمان هواپیمایی کشوری باید عضو و یا رئیس هیأت مدیره شرکت‌های دولتی هوایی باشد تا بتواند آنجا هم دستور دهد. الان سازمان هواپیمایی کشوری به هیچ شرکتی نمی‌تواند دستوری بدهد چه خصوصی و چه دولتی. دومین موضوع هم این بود که باید هر دستگاهی که در فرودگاه مسئولیت دارد فرماندهیش به عهده رئیس سازمان باشد، مثلاً گفتیم رئیس سازمان هواپیمایی کشور باید سرپرست گمرک هم باشد و باقی ارگان‌ها همین طور. آقای محسن رضایی که آن زمان فرماندهی سپاه را عهده دار بودند نهایتاً با پیشنهاد ما موافقت کردند که من نماینده لشکر فرودگاه‌های کشور باشیم. حتی یک روز بایک دست لباس پاسداری آمدند فرودگاه و در جمع تمام مسئولان سپاه فرودگاه‌های کشور  گفتند از امروز آقای حبیبی فرمانده لشکر فرودگاه‌ها است یعنی از طرف ما فرمان می‌دهد. این اقدام باعث تحولی در مجموعه هواپیمایی شد یعنی یکی از آن چندگانگی‌ها کم شد. پیشنهاد دیگر ما این بود که ما سرپرست دستگاه‌های دیگر شویم که مدیریت در راس یک نفر باشد که بتواند دستور بدهد نه اینکه خواهش کند. سپاه این موضوع را لمس کرده بود که این تفرق مدیریت باعث سوءمدیریت شده اما در نهایت این اتفاق همه‌گیر نشد و بنده استعفا دادم، متاسفانه این عیب هنوز در صنعت هواپیمایی وجود دارد چراکه فرودگاه‌های مهم دنیا آنکه در راس است فرمانده است یعنی هماهنگ کننده هم نیست دستور می‌دهد. اینجا هم باید این  مشکل مدیریتی حل شود.

  متشکرم از فرصتی که در اختیار ما گذاشیتد

حبیبی:‌ خواهش می‌کنم امیدوارم موفق باشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا