نه اولويت «داعش» آمريکاست و نه اولويت آمريکا «داعش»

بصیر، اوباما در يادداشت اختصاصي خود براي روزنامه آمريکايي «تمپا بي تايمز» مي نويسد: “داعش تهديد مستقيمي براي آمريکا نيست”، چند روز بعد آمريکايي ها مي گويند عمليات عليه داعش در سوريه را آغاز کرده اند. کاخ سفيد مي گويد به هيچ وجه نيروي زميني به عراق نمي فرستد. همزمان رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا مي گويد لازم باشد طرح عمليات زميني را به رئيس جمهور خواهيم داد. جان کري مي گويد ۵۰ کشور در ائتلاف ضد داعش حضور دارند. اين در حالي است که واشنگتن تايمز مي نويسد در اين ائتلاف تنها عراق، کردها و آمريکا جدي هستند. فاکس نيوز ديروز نوشت در عمليات عليه داعش در سوريه کشورهاي همپيمان آمريکا در اين عمليات نظامي حضور داشتند. اين در حالي است که فرانسه، آلمان و ترکيه اعلام کرده اند در حملات هوايي آمريکا و متحدانش در سوريه مشارکت نداشته اند. پنتاگون گفته که اين حملات بر «رقه» متمرکز خواهد بود. جايي که از مراکز و پايگاه هاي اصلي «داعش» است. با اين حال روز گذشته بي بي سي نوشت جنگنده هاي آمريکايي مواضع “گروه خراسان” در سوريه را هدف قرار داده اند. گروه خراسان شامل جنگجويان عضو القاعده هستند که در افغانستان و پاکستان جنگيده اند و بسياري از آنان اعضاي غربي و خارجي اين گروه تروريستي هستند. اين گروه از گروه هاي قديمي تشکيل دهنده القاعده است که در سه سال اخير در سوريه فعال بوده است. آمريکايي ها مي گويند: “گروه خراسان” در سوريه به اين دليل مورد حمله قرار گرفت که به مرحله اجرايي يک حمله برنامه ريزي شده به آمريکا يا اروپا نزديک شده بود. اوضاع امروز خاورميانه بيش از تناقض موجود در سطور بالا گيج کننده است. واقعا در عرصه ميداني چه کسي با چه کسي مي جنگد؟ هدف از قشون کشي جديد به خاورميانه چيست؟ ائتلاف ضد داعش چقدر ضد داعش است؟ در ادامه تلاش مي شود به برخي از اين پرسش ها پاسخ داده شود.

 
۳ سطح منازعه در خاورميانه

واقعيت ميداني خاورميانه حاکي از وجود ۳ سطح از منازعه در منطقه است. در يک سطح کشورهاي منطقه با معترضان سياسي، گروه هاي قومي و مذهبي به حاشيه رانده درگير هستند. اين در گيري ها در مصر، يمن، بحرين، سوريه، عربستان و عراق قابل مشاهده است. سطح دوم منازعه رقابت کشورها و بلوک هاي قدرت منطقه اي براي افزايش سهم خود از آينده خاورميانه است. “عربستان و شوراي همکاري” ، “ايران و جريان مقاومت” و “ائتلاف قطر – ترکيه ” سه ضلع سطح دوم منازعه را تشکيل مي دهند. در سطح سوم منازعه نيز مداخلات فرا منطقه اي است. فرانسه به دنبال حفظ نفوذ در مستعمراتش است، آمريکايي ها تلاش مي کنند جايگاه هژمونيک خود را حفظ کنند، انگليس و آلمان چشمشان به جيب شيوخ عرب دوخته شده و روسيه به دنبال اقتدار از دست رفته مي باشد. وقتي اين ۳ سطح منازعه را با اين واقعيت که “در عرصه سياست خارجي دوستي و دشمني دائمي وجود ندارد بلکه منافع دائمي وجود دارد” گره بزنيم، مي شود داستان امروز خاورميانه. عربستان و کويت و بحرين همزمان که بزرگترين حامي مالي داعش هستند، در ائتلاف ضد داعش هم حضور پررنگ دارند. ترکيه هم عضوي از ناتو است و هم حاضر نيست کمک هايش را به داعش و ديگر تروريست هاي سوري کم کند. هم با اسرائيل پيمان نظامي و امنيتي دارد و هم مي خواهد پناهگاهي براي رهبران اخوان به ويژه حماس باشد. قطر همزمان در ساخت و سازهاي اسرائيل و غزه سرمايه گذاري مي کند. داعش با القاعده مي جنگد و هر دو با بشار اسد. مصر هم نزديک ترين همپيمان عربستان است و هم مدافع حکومت سوريه.

 

هدف از قشون کشي جديد به خاورميانه چيست؟

حالا ميان اين آشوب در خاورميانه آمريکا هم قشون کشي جديدي در خاورميانه راه انداخته است. قطعا اين قشون کشي براي حفظ مردم بي گناه خاورميانه از دست ديو داعش نيست چرا که به قول ماهاتير محمد اين غول محصول چراغ جادوي آمريکاست. واقعيت اين است که در آستانه انتخابات ميان دوره اي کنگره و نيز در آغاز تدارکات مقدماتي رقابت هاي انتخاباتي رياست جمهوري آمريکا، اوباما بر آن است تا با سخت تر کردن چهره نرم خود، کمبودهاي لازم در عرصه قدرت نمايي در صحنه جهاني را تا حدي جبران سازد. اين امر بايد به دموکرات ها کمک کند که از انتقادهاي جمهوري خواهان در مورد به خطر انداختن امنيت آمريکايي ها توسط سياست نرم اوباما در امان باشند و با دست بازتري به ميدان رقابت هاي انتخاباتي پا بگذارند. از سوي ديگر بي عملي در خاورميانه همپيمانان واشنگتن را روانه مسکو کرده است. سعودي ها و مصري ها که تا ديروز غير از واشنگتن جايي را بلد نبودند، اين روزها در حال حفظ کردن آدرس کرملين هستند. کيسينجر از پايان نظم وستفالي مي نويسد و برژينسکي از تغيير مناسبات قدرت. آمريکا فهميده که تغيير ثقل استراتژيک از خاورميانه اشتباه بوده است.

 

بر داعش يا با داعش

آمريکايي ها مي گويند حمله نظامي خود عليه داعش در سوريه را آغاز کرده اند. اخبار که تکميل مي شود به جاي رقه عمليات نظامي در حلب صورت گرفته، هدف جبهه النصره بوده و نه داعش، گروهي تروريستي که رقيب داعش در سوريه محسوب مي شود. پنتاگون مي گويد نيروهاي اين کشور هشت حمله هوايي عليه گروه هاي مرتبط با “القاعده” در غرب حلب انجام داده اند. ۵۰ عضو جبهه النصره در اين عمليات کشته شده اند. اخبار تکميلي که مي آيد، هدف تروريست هاي النصره هم نبوده اند. هدف گروه تروريستي “خراسان” است گروهي که آماده مي شود تا منافع آمريکا را هدف بگيرد. تکه هاي پازل که تکميل مي شود. هدف حمله به سوريه هم روشن مي گردد. هدف قرار دادن رقيب داعش قطعا داعش را تضعيف نمي کند. آمريکايي ها در حمله به سوريه از يک سو تلاش دارند جريان معارضه نزديک به خود در درگيري هاي خاورميانه را تقويت کرده و گروه هاي رقيب را سرکوب کنند و از سوي ديگر به مقابله با گروه هايي بپردازند که اولويت شان مبارزه با آمريکاست. آنچه مشخص است نه اولويت داعش آمريکاست و نه اولويت آمريکا داعش.

 

 

صدخبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا