چشم‌پوشی کفاشیان از یک رده ملی

بصیر، «اگر من اعتقاد نداشتم که تیم ایران نمی‌تواند صعود کند، به اینجا نمی‌آمدم. من قول می‌دهم که تمام تلاش خود را انجام دهم البته ممکن است اشتباهی صورت بگیرد چون ما انسان هستیم، اما در این صورت هم می‌آییم و درباره آن صحبت می‌کنیم. نظر من این است که بارسلونا هم تیم بزرگی است اما گاهی نتیجه نمی‌گیرد.» این صحبت‌های هلنا کاستای پرتغالی است که آذرماه دو سال گذشته مسئولیت تیم ملی فوتبال بانوان بزرگسال را برعهده گرفت. وی در نخستین نشست خبری خود درباره حضور ایران در مسابقات قهرمانی آسیا و مقدماتی جام جهانی این صحبت‌ها را مطرح کرد. حرف‌هایی که بسیار امیدوارکننده بود و همه فکر می‌کردیم قرار است معجزه‌ای رخ دهد، اما همه چیز برعکس شد.


تیم ملی فوتبال ایران نتایجی را با کاستا در مسابقات قهرمانی آسیا گرفت که در طول تاریخ فوتبال بانوان بی سابقه بود. دریافت ۶ گل از فیلیپین آن هم ۳ گل در ۴ دقیقه مقابل تیم هجدهم آسیا و ۵ گل از تایلند همه رویاهای بانوان فوتبالیست را برباد داد.

هنوز هم بعد از گذشت نزدیک به یک سال و نیم از دریافت سه گل در چهار دقیقه، با خود فکر می‌کنیم که چگونه این اتفاق رخ داده و چطور در یک بازی فوتبال (دقت کنید، فوتسال نه) در چهار دقیقه می‌توان سه گل خورد.

بعد از کسب این نتایج ضعیف بود که هلنا کاستا بدون هیچ پاسخی نسبت به عملکرد ضعیفش، بدون آنکه حرفی از رفتن بزند، اواخر تیر ماه برای همیشه از ایران رفت و اینطور عنوان شد که مادرش بیمار بوده و قادر به ادامه همکاری نیست.

***
بعد از حدود ۴ ماه بلاتکلیفی و تعطیلی اردوی ملی‌پوشان، آبان ماه سال گذشته بود که به منظور حضور در مسابقات غرب آسیا هدایت تیم ملی بانوان به مریم ایراندوست سپرده شد. بعد از برگزاری چند اردو در کمپ تیم‌های ملی به دلایلی که معلوم نیست علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کرد مریم ایراندوست حکم سرمربیگری ندارد و همین حرف آغاز حاشیه‌های فوتبال بانوان بود. ایراندوست که به حکم نبی دبیر فدراسیون کارش را آغاز کرده بود برای همیشه عطای تیم ملی را به لقایش بخشید و استعفا کرد. حالا از بهمن سال گذشته که ۹ ماه می‌گذرد تیم ملی ایران نه اردو دارد و نه مربی. موضوعی که خیلی‌ها درباره آن ابراز نگرانی کرده‌اند و اعتقاد دارند سال‌ها زحمات بانوان نباید به همین راحتی از بین برود.

اسفندماه امسال مسابقات مقدماتی المپیک ریو برگزار می‌شود. البته هنوز میزبان مسابقات و زمان دقیق برگزاری رقابت‌ها مشخص نشده، اما ایران آمادگی‌اش را برای شرکت در مسابقات اعلام کرده است.

از همین حالا چشم بسته می‌توان گفت در فاصله ۳ ماه مانده به این مسابقات که پای بانوان در آزادی و اردوهای ملی توپ فوتبال را لمس نکرده، با وجود دو سهمیه‌ای که برای قاره آسیا در نظر گرفته شده ایران هیچ شانسی ندارد، اما سوال مهم این است چرا از مدت‌ها قبل که برنامه‌های فیفا و AFC مشخص است برنامه‌ریزی‌ها برای حضوری موفق در این مسابقات صورت نگرفته است؟

در شرایطی که همه کشورهای دنیا هم و غم خود را برای حضور در المپیک گذاشته‌اند، به خاطر لج و لجبازی اردوها تعطیل شده‌اند، بنابراین نمی توان انتظار داشت در این ۳ ماه معجزه رخ دهد و ما نتیجه لازم را بگیریم.

مرضیه جعفری، سرمربی تیم فوتبال شهرداری بم که سال‌ها تیمش عنوان قهرمانی را یدک می‌کشد اعتقاد دارد که باید در این روزها اردوی تیم ملی آغاز شود. با توجه به اینکه لیگ پویایی داریم و ملی‌پوشان در مسابقات لیگ شرکت می‌کنند مشکل زیادی نخواهیم داشت. صعود هم مد نظر نیست باید شروع کرد.

اما فریده شجاعی، نایب رئیس بانوان اظهارنظری متفاوت در این باره دارد. وی درباره اینکه ما مسابقات مقدماتی المپیک ریو را پیش رو داریم چرا اردوهای تیم ملی تشکیل نمی‌شود، گفت: در این ۳ ماه باقی مانده هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم. البته تمرکز ما روی تیم‌های پایه و فوتسال بوده، بنابراین باید از یک رده دست می‌کشیدیم! برای مقدماتی المپیک باید تیم قدرتمندی را اعزام کرد که این مسئله مستلزم ۲ سال فعالیت است. اگر قرار است ایران در این مسابقات شرکت کند بدون هدفی خاص است!

***
مورد دیگری که درباره عدم برگزاری اردوهای تیم ملی قابل توجه است، بحث مربی است که هنوز مسئولان فدراسیون نمی‌دانند به دنبال مربی داخلی هستند یا خارجی! از یک طرف کمیته آموزش با مربی آلمانی وارد مذاکره می‌‌شود از طرف دیگر کفاشیان در مصاحبه‌هایش می‌گوید با حضور مربی خارجی مخالف است. موضوع وقتی جالب می‌شود که احسانی که از سوی کمیته فنی مسئولیت انتخاب مربی برای بانوان را برعهده گرفته هیچ اطلاعی درباره مسابقات مقدماتی المپیک ریو ندارد و می‌گوید فدراسیون در این باره هیچ صحبتی با او نداشته است. حتی فدراسیون از او نخواسته در این ۳ ماه باقی‌مانده مربی معرفی کند.

احسانی در گفت‌وگویی که با فارس داشت در این باره گفت: اگر از ما بخواهند مربی ایرانی معرفی کنیم، این کار را انجام می‌دهیم، اما ما در تلاش هستیم مربی خارجی بیاوریم تا ۳-۲ سال در ایران بماند و در کنارش هم مربیان ایرانی به کار بگیریم تا تجربه آنها هم بیشتر شود.

***

هیچ وقت خردادماه سال ۹۰ را فراموش نمی‌کنیم و گریه‌های بانوان ایرانی را. زمانی که فیفا اجازه بازی به بانوان فوتبالیست کشورمان به خاطر پوشش اسلامی در مرحله دوم مقدماتی المپیک لندن نداد و بازی تیم ملی ایران با اردن به همین دلیل لغو شد. یادمان نمی‌رود خیلی از کشورهای اسلامی که بازیکنان محجبه داشتند و همچنین مسئولان ایرانی برای بازی با پوشش اسلامی و تصویب آن در فیفا تلاش کردند؛ چقدر دلایل قانع‌کننده و پزشکی ارائه کردند که پوشش هیچ منعی برای بانوان فوتبالیست ندارد و در نهایت بعد از مدت‌ها دوندگی بالاخره فیفا موافقتش را اعلام کرد، اما بعد از آن چه شد؟ همه اینها را یادمان رفت؟ یادمان رفت که چقدر آرزو می‌کردیم ای کاش اجازه دهند با پوشش بازی کنیم، چرا که پتانسیل آن را داریم.

حالا با این تعداد بازیکن فعال و نتایج خوبی که در تیم‌های نوجوانان و جوانان گرفتیم، اردوهای بزرگسالان را تعطیل کردیم. با چه بهانه‌ای و به چه قیمتی؟ مربیان ایرانی را سرخورده کردیم و به مربیان خارجی پول‌های هنگفت دادیم. با مربیان خارجی قرارداد امضا کردیم و به مربیان ایرانی گفتیم مجوزی برای فعالیت ندارند. نتیجه چه شد؟ ۹ ماه تعطیلی.

 

 

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا