یادداشت میهمان

اقتصاد مقاومتی با منافع چه کسانی در تضاد است؟

بصیر/ یادداشت: دکتر کوروش گرجی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل

این روزها همه جا صحبت از اقتصاد مقاومتی است، برخی در مقام مدیر و مسئول و برخی نیز به عنوان مردم عادی در این زمینه صحبت می کنند.

گاهی شاهد آن هستیم که اتفاق‌های عجیبی نیز به این بهانه رخ می دهد همانند رفتار مدیری که از اضافه کار کارکنان خود به بهانه اقتصاد مقاومتی کم می کند و… اما واقعا مفهوم اقتصاد مقاومتی چیست و چه کسانی از آن نفع و یا ضرر می بینند؟
از آن جایی که اقتصاد مقاومتی در برابر تهدیدها و تحریم های غرب مطرح شده است، پس قطعا مخاطب آن کارگران و کارمندان کم درآمد نیستند؛ بلکه هدف از آن مدیریت نمودن میزان و نحوه خروج منابع ارزی از کشور است، با این اوصاف، باید به سراغ کسانی رفت که به هر نحوی پول ملی را به ارز تبدیل کرده و آن را از کشور خارج می کنند، بدیهی است که در برخی از موارد انجام این امر ضروری و اجتناب‌ناپذیر است اما در مواردی مثل واردات کالاهای مصرفی بی کیفیت دارای مصرف عام و کالاهای لوکس گران قیمت دارای مصرف خاص، نمی توان از این تهدید چشم پوشید.
جدای از تامین منفعت کشورهای مبدا این کالاها، وارد کنندگانی که بدون در نظر گرفتن مصالح ملی اقدام به واردات این دو دسته کالا می کنند نیز در حال هدف گرفتن امنیت ملی کشور خود هستند. البته لازم به تاکید است که هنر یک تاجر موفق در پیدا کردن مشتری خارجی برای کالای ایرانی است وگرنه هر فرد کم تجربه ای نیز می تواند برای کالای خارجی مشتری داخلی پیدا کند. 
از سوی دیگر اینکه آیا از بین مسئولان و مدیران کسی متوجه این نکته می شود یا خیر این نیز مقوله‌ای قابل توجه است اما قطعا جلوگیری از ادامه این وضعیت هم بر عهده مردم است و هم بر عهده مسئولان. در خصوص وظیفه مردم که همان مصرف نکردن کالای خارجی است، بارها صحبت شده اما روی سخن مطلب حاضر با مدیران و مسئولان است.

مدیران و مسئولانی که اگر تنها نگاهی به میز کار خود بیندازند، حجت بر آن ها تمام می شود، میز کاری که ماشین دوخت وارداتی آن توسط سوزن خارجی پر شده و کاغذهای خارجی آن با سوزن ته‌گرد و گیره خارجی به هم دوخته می شوند.

مداد، خودکار، پاککن، لاک غلط‌گیر، پونز، خط کش، چسب و … نیز همه وارداتی هستند، البته شاید استدلال به ظاهر محکمه‌پسند برخی از آقایان برای لحظه ای، پسندیده به نظر برسد که تولید داخلی گرانتر از جنس وارداتی است اما با کمی دقت‌نظر متوجه می شویم که این استدلال درست نیست زیرا برای خرید تولید داخلی، پول ملی به گردش درآمده و از خروج غیرضروری ارز جلوگیری شده و این امر به سادگی منجر به تقویت اقتصاد ملی در برابر سایر کشورها می شود؛ اما چگونه؟

فرض کنید که نظام مالیاتی به گونه ای عمل کند که افراد مالیات را صرفا به هنگام خرید پرداخت کنند و این مالیات نیز به سهولت به خزانه دولت واریز شود، در این صورت هر کسی که خرید می کند، اندکی مالیات می پردازد، به دلیل گردش دائمی پول بین افراد مختلف، همین مالیات‌های اندک، منبع مالی عظیمی را برای دولت ایجاد می کنند که دولت می تواند به راحتی از آن برای پرداخت سوبسید به کالای داخلی استفاده کند.
برای روشن شدن موضوع از مثال سوزن منگنه استفاده می کنم که تولید آن بسیار آسان و مصرف آن عام و قیمت آن نیز پایین است. اگر پس از قطع واردات آن، قیمت این سوزن‌ها پنج برابر شود و چهار برابر آن را دولت سوبسید پرداخت کند، مصرف کننده می تواند بدون افزایش قیمت از جنس ایرانی استفاده کند، در عین حال دولت نیز می تواند از هر چرخش پولی در جامعه، مالیات اندک خود را دریافت کند و در نتیجه بدون افزایش قیمت کالاها، سوبسید پرداختی توسط خود را در مدت کوتاهی دریافت کند.

تجار نیز به دلیل محدودیت ایجاد شده در خروج بی دلیل ارز از کشور، بجای واردات کالاهای خارجی سرمایه خود را یا صرف صادرات می کنند و یا در بخش های دیگر داخلی سرمایه گذاری می کنند که قطعا دولت می تواند بر آنها نظارت کرده و مانع فساد احتمالی و یا سودجویی‌های کلان شود. امید است که با فرهنگ‌سازی و ایجاد احساس مسئولیت نسبت به آینده کشور، شاهد اجرای دقیق مفاد اقتصادمقاومتی باشیم چراکه در غیر این صورت ممکن است که این شائبه ایجاد شود که برخی از مدیران و واردکنندگان منافع شخصی خود را در تضاد با اقتصاد مقاومتی دیده و در نتیجه در اجرای دقیق آن کوتاهی می کنند.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا