دلیل تاکید رهبر انقلاب بر اجرایی شدن “اصلاح الگوی مصرف” چیست؟

بصیر، کمیّت و کیفیت مصرف نعمت‌ها و امکانات الهی، از مباحث مورد اهتمام و توجّه بشر در همه اعصار و زمان‌ها بوده است. عقاید مختلف در این زمینه، بینش‌ها و نگرش‌های متفاوتی در انسان‌ها و جوامع مختلف بوجود آورده است. دین مبین اسلام نیز وضعیّت و نحوه مصرف (هم به لحاظ کیفی و هم کمی) ترسیم و بر رعایت آن تأکید کرده است. انقلاب اسلامی نیز که برپایه‌های اسلامی بنا شده است، این مسئله را مورد توجه قرار داده و علاوه بر مواردی نظیر اصل ۴۳ قانون اساسی که به حداقل‌ کالاهای مصرفی برای اقشار ضعیف تأکید می‌کند، در رهنمودهای بنیانگذار و رهبر انقلاب نیز بر جنبه‌های مختلف آن تأکید شده است.

طی سال‌های اخیر رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) همگان را به مصرف صحیح دعوت کرده و در قالب‌های مختلف به راهنمایی و راهگشایی در این زمینه پرداخته‌اند؛ تا جایی که سال ۸۸ را سال «اصلاح الگوی مصرف» نامگذاری و توصیه‌ها و دستوراتی در این زمینه ارائه کردند.

این نامگذاری، نمادی از دغدغه ­های ایشان در بخش مصرف و نیز نوعی هشدار نسبت به شرایط اقتصادی آینده بوده است چرا که کشور در جنگ اقتصادی به سر می‌برد که وابستگی بیشتر موجب وارد شدن صدمات بیشتر می‌گردد، به ویژه اگر این وابستگی از ناحیه مصرف و کالاهای مصرفی باشد. اهمیّت این موضوع به حدی است که موجب ابلاغ «سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف» در سال ۱۳۸۹ شد. همین امر موجب شد ایشان ضمن ابلاغ «سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی» در سال‌های بعد (۲۹/۱۱/۹۲) یکی از بندهای آن را به مدیریت مصرف اختصاص دهند و بر اجرای سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه‌ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت‌پذیری در تولید تأکید کنند.

بررسی مجموع پیام‌ها و بیانات مقام معظم رهبری در زمینه اصلاح الگوی مصرف نشان می‌دهد که ایشان مصرف را در سه حوزه زیر مورد توجه قرار داده‌اند:

۱-    فردی؛ تمام آحاد جامعه را در برمی‌گیرد و به عملکرد افراد در رابطه با اصلاح الگوی مصرف شخصی برمی‌گردد.

۲-    اجتماعی؛ شامل خانواده‌ها و سایر هویت‌های ملی و قومی و طائفه‌ای و … می‌شود که در صدد آن است تا به افزایش کارایی مصرف در سطح جامعه توجه داشته باشد.

۳-    سازمانی؛ ناظر به ادارت و سازمان‌های مختلف حکومتی (اعم از قوه مجریه، مقننه و قضاییه) می‌باشد و معمولاً در محیط کار اشخاص معنا می‌یابد.

باید توجه داشت که هر فرد علاوه بر اینکه باید خودش بصورت صحیح و بهینه مصرف کند؛ لازم است نحوه مصرف در حوزه اجتماعی و سازمانی را بصورت مستمر و مداوم نظارت کند و حرکت و عمل در راستای اصلاح مصادیق مصرف غیرصحیح را مطالبه کند و هماهنگی و همراهی لازم در این زمینه داشته باشد.

تحقق چنین امری یعنی اصلاح الگوی مصرف در سه بعد فوق‌الذکر محتاج توجه به ابعاد مختلف آن است. آنچه مسلم است یکی از ابعاد مهم چنین اصلاحی اطلاع مردم از مصرف‌های سود و همچنین نحوه درست مصرف است. لذا در این راستا نقش رسانه‌ها در زمینه اصلاح الگوی مصرف نباید غافل شد زیرا الگوی مصرف جامعه، غالباً بر مبنای فرهنگ آن شکل می­گیرد و رسانه یکی از مهمترین عوامل مؤثّر در فرهنگ جامعه می‌باشد. رسانه می‌تواند ابتدا مخاطب خود را نسبت به مفاهیم اصلاح الگوی مصرف آگاه کند؛ سپس گرایشی در درون او بوجود آورد تا نسبت به مصادیق غلط مصرف مانند اسراف و تبذیر، واکنش منفی نشان دهد و از آن‌ها بیزاری جوید و در نهایت، رفتارهایی متناسب با آن شناخت و نیز در پاسخ به آن گرایش، برای او به تصویر کشد.

تبیین اصول سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف در قالب‌های مختلف رسانه‌ای که بتواند حداکثر ارتباط را با مخاطب برقرار سازد می‌تواند یکی از راهکارهای مناسب در جهت ایفای نقش رسانه‌های جمعی درباره‌ی مصرف و اصلاح الگوی آن در جهت افزایش کارایی باشد. 

 

 

تیتر یک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا