آمریکای امروز نسبت به آمریکای گذشته، کمتر دشمن است!

بصیر، به نقل از  شبکه اطلاع رسانی راه دانا، روزنامه ابتکار در سرمقاله چنین خود نوشت: آیا در میان سیاسیون ایران کسی شجاعت گفتن سجایا و خوبی های دشمن را دارد؟ چند روزی است که در و دیوار شهر تاریخ دشمنی آمریکا را به رخ می‌کشند.

آری آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد به بهانه ی مقابله با کمونیسم، رفیق شاه شد و دشمن بخش زیادی از مردم ایران و ملیون گردید و در تاریخ معاصر ایران نقطه سیاهی شد که باعث استمرار ۲۵ ساله استبداد شاهی تا پیروزی انقلاب شد.

بخشی از دولت مردان آمریکا پس از انقلاب هنوز از شاه حمایت می‌کردند و بخشی از قراردادها و معاهدات با ایران را یک طرفه مسدود کردند و این موضوع باعث شد فرزندان انقلابی ایران دو بار به سفارت آمریکا حمله کنند که بار دوم خواسته یا ناخواسته تعداد ۶۶ نفر از دیپلمات ها و کارمندان سفارت آمریکا در تهران را گروگان گرفتند.

کارتر سعی داشت مشکل گروگان ها را به طرق مختلف حل کند. او ناشیانه در اردیبهشت ۱۳۵۹ به طبس حمله کرد و نتیجه آن شکست آمریکا به مدد طوفان شنی بود که سربازان خدا شدند و بدون اینکه ایرانیان با خبر شوند هواپیماها و هلی کوپترهای آمریکائیان را در طبس زمین گیر کردند.

کماندوهای آمریکایی حتی نتوانستند جنازه های سربازان خود را از طبس خارج کنند.با شروع جنگ، آمریکا با صدام همراهی کرد.

در حالت جنگ سرد و قطع رابطه با ایران هر اتفاقی در هر گوشه علیه آمریکایی ها می‌افتاد انگشت اتهام به سوی ایران دراز می‌شد.

در سال ۱۳۶۴ لابی گری باعث شد که مک فارلین همراه با انجیل و اسلحه به ایران بیاید. دولت آمریکا در اواخر جنگ در عمل، در فاو و خلیج فارس وارد جنگ با ایران شد و در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای مسافربری ایران را در آب‌های خلیج فارس ساقط کرد.

جنگ سرد بین ایران و آمریکا ادامه داشت تا در دولت اصلاحات و در سال ۱۳۷۹ مادلین آلبرایت بابت کمک به شاه در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عذر خواهی کرد. ایران با دولت بوش در حمله به افغانستان و عراق همراهی های موثری نمود به شکلی که می‌توان گفت موفقیت های اولیه آمریکا بدون یاری ایران ممکن نبود.

هرچند که بوش نمک نشناسی کرد و در جواب آن همه کمک در سخنرانی سالانه خود در ژانویه ۲۰۰۲ ایران را محور شرارت نامید. در حال حاضر ایران در مذاکره ۱+۵ در آستانه توافق قرار گرفته است.

در این گیرودار بخشی از نهادها و سیاسیون به جای آنکه نسخه اوباما و بخشی از نمایندگان کنگره، اعم از مجلس و سنا، را با دیگر دولت مردان آمریکایی که با دولت و مردم ایران غیر دوستانه عمل می‌کنند جداگانه بپیچند، بی موقع به یاد تاریخ دشمنی های آمریکا با ایران افتاده اند و در جای جای شهر بنر هایی با مضمون دشمنی امریکا با ایران بر پا کرده اند.

هر هوشمندی می‌داند آمریکای اوباما، با آمریکای بوش و حتی آمریکای کارتر متفاوت است. در این برهه قرار هم نیست که همه مشکلات ایران و آمریکا فورا حل شود.

اگر بعضی از این آقایان که در دوستی با روسیه گاهی غش و ریسه می‌روند نگاهی به تاریخ روابط ایران و روسیه کرده باشند به طور قطع می‌بینند که روس ها در گذشته با ایرا ن چه کرده اند.

مگر این عزیزان فراموش کرده اند که ابتدای انقلاب، مردم انقلابی روس ها را نیز کنار آمریکایی ها می‌نشاندند؟ دوستانی که این اعلان ها را در سطح شهر زده اند بهتر است کمی سیاستمدارانه به این موضوع نگاه کنند.

امروز باید همه دلسوزان کشور این هنر را داشته باشند و تلاش کنند تا توافق هسته ای با بیشترین منافع و به تعبیر رهبری معظّم بهترین توافق صورت بگیرد نه آنکه کاری کنند که ناخواسته اتفاقات دیگری بیفتد. آنچه ما از تنی چند از چهره های سیاسی سراغ داشتیم اندیشمندانه و هنرمندانه عمل کردن و از این دو مهمتر به موقع عمل کردن است.

به مصلحت کشور نیست در حال حاضر تاریخ رابطه ایران و آمریکا بر در و دیوار نشانده شود. هنر این است که امروز اگر در آمریکا مردمی پیدا می‌شوند که در عین آمریکایی بودن به بخشی از حقوق ما اذعان می‌کنند ما با آن ها کریمانه برخورد کنیم و دیگر آن ها را در جرگه دشمنان ابدی خود ننشانیم، بسیار روشن است در آمریکای امروز اگر چه لابی های نژادپرستی با شدت به نفع صهیونیزم عمل می‌کنند اما حتی در این صورت نیز آمریکای امروز نسبت به آمریکای گذشته کمتر دشمن است.

سیاسیون ایران باید این شجاعت را داشته باشند که اگر دشمن دیروز تغییر کرده است به این تغییر با توجه به منافع ملی نگاه کنند و از این موضوع در مذاکرات برای رسیدن به توافق خوب استفاده کنند.

در آموزه های دینی ما موارد متعددی درباره چگونگی رفتار با دیگران و حتی دشمنان یافت می‌شود.

مهارت سیاست ورزی نیز در این است که ما به همه جوانب و گوشه های موفقیت در مذاکره توجه کنیم.

ما باید از هر فرصتی به نیکی در جهت همراهی کسانی که آن طرف میز نشسته اند استفاده کنیم تا به آنچه که حق ماست برسیم.

ما باید موضع اوباما در برخورد با نخست وزیر اسرائیل را ارج نهیم.

ما باید از همه ی کسانی که در کنگره آمریکا به ادامه ی تحریم ها رای نداده اند تشکر کنیم. ما باید شجاعت این را داشته باشیم که بگوییم اوباما با بوش تفاوت دارد.

ما باید در رفتار فرهنگی با دیگران به گونه ای عمل کنیم که آن ها برای حقایق مرتبط با ما ارزش قائل شوند و رغبت بیشتری پیدا کنند که به منافع ما توجه کنند.

متاسفانه جای این گونه دیپلماسی در کشور خالی است و تاکنون کمتر سیاستمداری به خود اجازه داده است تا آنچه را در خفا می‌گوید همان را در رسانه ها و فضای عمومی اعلام کند.

صراحت در مواضع با توجه به منافع ملی ثمرات زیادی دارد که به آن اشاره نمی‌کنم اما لزوم به موقع سخن گفتن در هر امری به خصوص در امور مهم بر کسی پوشیده نیست.

امروز وقت آن است که همه برای رسیدن به توافق هسته ای دقیق عمل کنیم و شجاعانه از هرکس که ما را در این جهت مدد می‌رساند، تشکر کنیم.

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا