اقتصاد مقاومتی، زرهپوش ایران اسلامی/رونمایی از دو مولفه راهبردی در تحقق اقتصاد مقاومتی

بصیر،  رهبر معظم انقلاب با تشخیص درست از شرایط جهانی، فرصت‌ها و تهدیدهای اقتصاد کشور، از سال ۱۳۷۵ تاکنون علاوه بر لحاظ اقتصاد در نامگذاری هر سال، با تأکید بر ضرورت برخورداری از اقتصادی قدرتمند و متکی بر قابلیت‌های داخلی در ده‎ها سخنرانی عمومی خود و صدها ملاقات دولت‌مردان و دیدارهای خصوصی کارگزاران اجرایی کشور، زوایای مختلف اقتصاد مقاومتی را در تبیین مبانی، مباحث نظری، محورهای حیاتی و تشریح مکانیزم‌های دستیابی به آن را به طور تفصیلی بیان داشته و در آخرین مورد آن که در دیدار غیورمردان آذربایجانی به‎مناسبت ۲۹ بهمن بود و در سالگرد ابلاغ سیاست‌های مصوب اقتصاد مقا ومتی توسط معظم‌له به دولت انجام پذیرفته بود، با صراحت هرچه بیشتر از دو مولفه راهبردی در تحقق اقتصاد مقاومتی رونمایی فرمودند که به اعتراف همه صاحب‌نظران، این دو مولفه گذرواژه ایران اسلامی برای ورود به اقتصاد خودکفا، عزت‌بخش و امنیت‌آفرین است که در ادبیات انقلاب اسلامی از آن به “اقتصاد مقاومتی” یاد می‌شود.

* لزوم برخورداری از روحیه مقاومتی و جهادی

اهمیت سرنوشت‌ساز اقتصاد در حیات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و در یک کلام، در حیات تمدنی یک ملت به گواه تاریخ و شرایط کنونی جهان به آن حدی است که سکاندار بصیر انقلاب اسلامی از سال ۱۳۷۵ تاکنون همواره در تمام سخنرانی‌ها و ملاقات‌ها، بر ضرورت بنیاد نهی اقتصادی با بنیاد قدرتمند و استوار و بر محور نقدسازی ظرفیت‌های بی‌شمار ایران اسلامی، که در جغرافیای سرزمینی خود آلبومی از قابلیت‌های بی‌نظیر را گرد آورده، تأکید داشته و معتقدند که بدون برخورداری از روحیه مقاومتی و جهادی نمی‌توان به اقتصاد پولادین و خلل‌ناپذیر در مواجهه با چالش‌های جهانی دست یافت.

دو مولفه‌ای که در بیانات ۲۹ بهمن سال‎جاری و در تأکید بر اظهارات قبلی مقام معظم رهبری رونمایی شد، اقتصاد “بدون نفت” و با حضور موثر و کارسازانه “مردم” در صحنه فعالیت‌های اقتصادی آن گونه که این حضور در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی سرنوشت‌ساز بوده، است.

با ذکر شاهد مثال در دو موضوع فوق، راحت‌تر می‌توان به اتقان و اصالت نجات‌بخش در مولفه اعلام‌شده مقام معظم رهبری پی برد.

* گواهان صادق برای حذف نفت

کشورهایی چون ژاپن، چین، سنگاپور، کره و … که بدون ذخائر سرزمینی و تنها به اتکای اقتصاد مقاومتی و در ذیل تلاش و کوشش فداکارانه و باور به کار شبانه‌روزی توانستند از بالاترین رشد اقتصادی در جهان برخوردار شوند، گواهان صادقی بر لزوم حذف نفت از نظام بودجه‌ریزی و درآمدآفرینی کشورمان جهت تأمین هزینه‌های کشور هستند.

* چین چگونه غول اقتصادی شد؟

کشوری به‎مانند چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر اگر توانست به غول اقتصادی جهان تبدیل شود و رشد مثبت اقتصادی خود تا رسیدن به قدرت اول اقتصاد جهان ارتقاء دهد، به‎واسطه وارد کردن مردم شهرها و روستاها به عرصه اقتصاد مولد و قائل‌شدن جدی به دخالت دادن مردم در افزایش سرانه درآمد ملی است، در غیر این صورت، تصور تأمین غذا، پوشاک، مسکن، امنیت و …، این جمعیت عظیم واقعاً دغدغه‌آفرین و سلب‌کننده آرامش از دولتمردان آن کشور است تا چه رسد به رسیدن قدرت اول اقتصاد دنیا.

کشوری همچون هند نیز با جمعیت بالا، توانست با پیمودن نه چندان کامل این مسیر و پیروی از این الگو، تا حد زیادی به یک اقتصاد قابل قبولی برسد.

* نیاز اصلی برای تحقق اهداف اقتصادی مقاومتی چیست؟

به جرأت باید ادعا کرد که کمتر کشوری را در میان کشورهای پیشرفته اقتصادی می‌توان سراغ آورد که همانند ایران دارای قابلیت‌های پرشمار اقتصادی و فرصت‌های کم‌نظیر رشد و توسعه را داشته باشد.

نیاز اصلی برای تحقق اهداف اقتصادی مقاومتی، ایمان قلبی و اراده قوی و تصمیم جدی توام با طرح و برنامه عملیاتی ناشی از مشارکت و وفاق نخبگان و صاحب‌نظران از سوی دولت‌های جمهوری اسلامی ایران ا ست.

طرح‌ها و برنامه‌های این دولت و دولت‌های قبلی، تاکنون فاقد تمام یابخش‌هایی از لوازم و مقتضیات دستیابی به اقتصاد مقاومتی بوده و می‌باشد. این فقدان برنامه‌های راهبردی در استان‌ها و شهرها نیز کاملاً مشهود است که مازندران عزیزمان هم از این قاعده عام مستثنی نیست.

بلاغ