شیرهای پرسپولیس آرام می‌شوند؟

بصير،

شیرهای پرسپولیس آرام می‌شوند؟
باشگاه پرسپولیس روزهای خاصی را پشت سر می‌گذارد. یکی از عجیب و غریب‌ترین سال‌های باشگاه سرخ از آغاز تاسیسش تاکنون در حال تمام شدن است؛ چیزی که هواداران و البته پیشکسوتانش خیلی وقت است آرزوی آن را دارند. تغییرات متعدد مدیریتی و فنی، حاشیه‌های بی‌دلیل و بعضا آزار دهنده چند بازیکن جوان، حضور در نیمه پایینی جدول و شاید از همه مهم‌تر رفتار نه چندان مهربانانه مسئولان رده بالا و تصمیم‌گیرنده، همه از اتفاقاتی بودند که این فصل را در خاطر هواداران تیم سرخپوش ماندگار کردند.

مدل خاص پرسپولیس در فصل ۹۴-۹۳
شاید بردن استقلال در داربی رفت تنها دلخوشی سرخ‌ها در این فصل باشد که در دوران چند ماهه حضور پرنوسان حمید درخشان رقم خورد. پرسپولیس فصل را با علی دایی خیلی زود شروع کرد. آنها که با صلاحدید امیر خادم با شیوه جدید مدیریتی، اسپانسر جدید و هیات مدیره‌ای متفاوت کارشان را شروع کرده بودند، مثل فصل قبل در نقل و انتقالات خیلی پر سر و صدا نبودند. سیدجلال حسینی، مهرداد پولادی و محمدرضا خلعتبری از دست پرسپولیس پریدند تا کوچ این سه ستاره باعث شود دست دایی به یک باره خالی شود. هرچند در همان روزها صحبت‌هایی مبنی بر سنگ‌اندازی برخی اعضای هیات مدیره در حفظ این سه بازیکن شنیده می‌شد اما چند روز پیش علی دایی طی مصاحبه‌ای از صحبت‌های یکی از اعضای هیات مدیره پرده برداشت که نشان می‌داد آنها خیلی هم به فکر پرسپولیس نبوده‌اند و دوست نداشته‌اند با حفظ این بازیکنان دایی موفق شود.

اخراج عجیب دایی، مدیرعامل زندانی، بازیکنان طغیانگر
پس از چند نتیجه ضعیف در هفته‌های ابتدایی لیگ، هیات مدیره به چیزی که منتظرش بود رسید و با نظر مثبت وزارت ورزش علی دایی و البته مدیرعاملی که از او حمایت می‌کرد در یک حرکت بی‌سابقه در تاریخ فوتبال ایران در یک روز برکنار شدند. علی دایی در روزی که درخشان برای گرفتن جایگاهش به درفشی‌فر آمده بود اشک ریخت و علیرضا رحیمی در برنامه تلویزیونی خطاب به سیاسی گفت که “شما نوکری جای دیگری را می‌کنی، شما پول داری و من خدا را”. پس از آن سیاسی به همراه منتقمی سکان باشگاه را در دست گرفتند و در حالی که مشکلاتی مثل نتیجه‌گیری و مسائل مالی پرسپولیس حل نشده بود به فکر بازی دوستانه با رئال مادرید و عکس گرفتن با رئیس این باشگاه افتادند. غافل از اینکه کباب و ثواب در این کار اصلا مشخص نیست و به خاطر حضور پررنگ یک فرد ضدانقلاب در جریان این پروژه همکاری، نه تنها بازی دوستانه بلکه کل برنامه مدیران پرسپولیس تحت‌الشعاع قرار گرفت. چندی بعد و در حالی که درخشان سرمربی جدید سرخ‌ها انتظار داشت در نقل و انتقالات نیم‌فصل بتواند تیمش را تقویت کند، سیاسی به خاطر چندین پرونده مختلف به زندان افتاد تا برای اولین بار در تاریخ پرسپولیس، مدیرعامل این باشگاه طعم آب خنک پشت میله‌ها را هم بچشد.

روزهای بد برای پرسپولیس و درخشان ادامه داشت. بازیکنان نمی‌دانستند برای گرفتن حق و حقوق خود با چه کسی طرف هستند. در زمان حضور درخشان روی نیمکت، طغیان بازیکنان مقابل سرمربی به طور بی‌سابقه‌ای شدت گرفته بود. سوشا مکانی، پیام صادقیان، محمد عباس‌زاده و … بارها با درخشان مشکل پیدا کردند و شرایط به گونه‌ای شده بود که هافبک خلاق دهه ۶۰ پرسپولیس حس می‌کرد به عنوان یک سرمربی حرمت و شخصیت لازم بین شاگردانش را ندارد و با وجود اینکه با تیمش شروع خوبی در آسیا داشت، بالاخره زیر بار فشار هواداران، بازیکنان و پیشکسوتان با نیمکت سرخ وداع کرد. رفتاری که بازیکنان پرسپولیس در زمان درخشان با مربی تیمشان انجام دادند معلول عوامل مختلفی بود. اینکه پرسپولیس برای چندمین سال پیاپی از بی‌پولی و مدیریت بی‌برنامه و شخص‌محور رنج می‌برد، بازیکنان حق و حقوق خود را دریافت نکرده بودند و هم اینکه آنها می دانستند اگر همه با هم مقابل سرمربی قرار گیرند بالاخره باشگاه او را عوض می‌کند نه ۲۳ بازیکن را.

اینکه پیام صادقیان یک روز در تمرین پرسپولیس با درخشان دچار اختلاف نظر می‌شود و سرمربی به او می گوید “خیلی دریبل می‌زنی اگر می خواهی اینگونه ادامه دهی لباس‌هایت را بپوش و برو” و او هم بلافاصله پس از خروج از تمرین در صفحه شخصی خود در اینستاگرام می‌نویسد “از ابتدا هم معلوم بود درخشان با من مشکل داشت” هیچ معنی دیگری نمی‌تواند داشته باشد جز اینکه حرمت بین بازیکن و مربی در این تیم از ریشه خشکیده و بهتر بگوئیم هیچ اثری از حرمت باقی نمانده است.

جنجال اخیر خانزاده در قطر که او را ۹ ماه از فوتبال محروه کرده هم نمونه دیگری از همین اخلاق‌های فوتبالیست‌های جوان است که انگار در فوتبال ایران، راه و رسم جدیدی را به وجود آورده‌اند؛ بازیکنانی که بیشتر انرژی خود را در شبکه‌های مجازی صرف می‌کنند و به جای نشان دادن خود در زمین فوتبال، توانایی‌هایشان را در صفحات مجازی به رخ می‌کشند.

تاریخ مالکیت پرسپولیس
اینها همه مثال‌هایی از حاشیه‌های تیمی مثل پرسپولیس آن هم فقط در یک فصل است. محبوب‌ترین باشگاه آسیا اکنون در آستانه واگذاری به بخش خصوصی است تا بعد از سال‌ها از مدیریت مستقیم دولتی خارج شود. پرسپولیس که به وسیله علی عبده در سال ۴۲ تاسیس شد، نخستین باشگاه ایرانی بود که پای حامیان مالی را به فوتبال ایران باز کرد. نخستین بار در اواخر دهه ۶۰ شرکت‌های داخلی و خارجی مثل مبلیران، گلدستار و تویوتا و قراردادهای کوتاه مدتی با پرسپولیس بستند. در سال ۱۳۶۵ پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت و یک ماه بعد بنیاد مستضعفان قصد داشت نام این تیم را به “آزادی” تغییر دهد اما بازیکنان با این نام موافق نبودند و سرانجام نام جدید “پیروزی” برای این تیم انتخاب شد. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفته‌است.» با این وجود، رسانه‌ها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار می‌بردند. مدت‌ها بر سر قانونی بودن استفاده از نام پرسپولیس یا پیروزی بحث‌هایی بر سر زبان‌ها بود تا اینکه سرانجام در ۲۲ فروردین ۱۳۹۱، محمد رویانیان، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس، از رأی قطعی دادگاه برای بازگشت برند پرسپولیس خبر داد.

از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶، باشگاه تحت مدیریت وزارت معادن و فلزات بود و از لحاظ منابع مالی دگرگون شد. پرسپولیس از سال ۱۳۷۶ تحت تملک سازمان تربیت بدنی قرار گرفت. در دی ۱۳۸۹، با مصوبه مجلس شورای اسلامی وظایف سازمان تربیت بدنی رسماً به وزارت ورزش و جوانان ایران محول شد و با چند ماه تأخیر، پرسپولیس تحت نظر این وزارتخانه قرار گرفت.

در این سال‌ها پرسپولیس همواره تحت تاثیر تصمیم‌های مدیریتی سلیقه‌ای و بعضا جناحی دولتمردان بوده و نتوانسته ثبات را در داخل باشگاه تجربه کند؛ موضوعی که به شدت سرخ‌ها را اذیت کرده و نه تنها باعث شده منابع مالی‌اش نامشخص باشد بلکه با تغییر مدیران و دولت‌ها ناآرامی‌ها و حاشیه‌های مختلفی را تجربه کرده است.

پرسپولیس خصوصی، رنگ آرامش را می‌بیند؟
حال که تصمیم دولت مردان برای واگذاری این باشگاه قطعی به نظر می‌رسد و پس از مزایده سوم، دو پیشنهاد جدی برای خرید برند پرسپولیس وجود دارد باید راه جدیدی را برای آینده پرطرفدارترین تیم ایران ترسیم کرد. راهی که مالک جدید باشگاه برای ترسیم آن مسئولیت سنگینی دارد و با توجه به همه حاشیه‌ها و سختی‌هایی که پیش از این گفته شد و قطعا پس از خصوصی شدن بیشتر از این هم خواهد شد، می‌طلبد که همه بزرگان پرسپولیس در ساختن آینده این باشگاه به یکدیگر کمک کنند.

بدون شک نام پرسپولیس با وجود همه حاشیه‌ها، بی ثباتی‌ها و نتایج ضعیف چند سال اخیر آنقدر بزرگ است که در بدترین فصل این تیم، می‌تواند صدهزار نفر را به ورزشگاه آزادی بکشاند و در اوج نارضایتی از بازیکنان، کادر فنی و مدیران رکورد پرتماشاگرترین بازی تاریخ لیگ قهرمانان آسیا را هم بزند.

پرسپولیس اکنون در آستانه فصل جدیدی از تاریخ خود قرار دارد. بدون شک برای هواداران پرتعداد این تیم، فرقی نمی‌کند که مالکیت باشگاه در دستان شرکت بهنام پیشروی کیش باشد یا استیل آذین ایرانیان. بلکه مهم ساختن باشگاهی بزرگ، موفق و بین المللی است که نه تنها هر سال در لیگ برتر مدعی قهرمانی است بلکه در آسیا نیز نماینده شایسته‌ای برای ایران خواهد بود و در کنار آن در فعالیت‌های اقتصادی و تجاری نیز حرف اول را در میان باشگاه‌های ایرانی بزند. شیرهای لوگوی پرسپولیس که از ابتدا نمادی خاص روی آرم آن بوده‌اند می‌توانند بیانگر همه هواداران و عاشقان این تیم باشند که برای سربلندی این تیم لحظه‌ای آرام و قرار ندارند. اما آیا با راه جدید پیش‌روی پرسولیس، این شیرها آرام می‌شوند؟

بهار نيوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا