رسانه ملی تخم مرغ شانسی ایرانیان!

بصير،
اکبر منتجبی، روزنامه نگار در مطلبی با عنوان «تخم مرغ شانسی یا خاک بر سر ما» درباره رویکرد سیاسی برنامه طنز خندوانه نوشت: این واقعا فاجعه است که تنها برنامه پر بیننده تلویزیون خندوانه باشد. برنامه‌ای که فصل اول آن موفق بود و فصل دوم آن، هم افت کرده و هم انتخاباتی شده است. از الان پای کاندیداهای اصولگرایان برای انتخابات مجلس به این برنامه باز شده است. یک شب حسینی وزیر ارشاد احمدی نژاد و یک شب هم دبیر نواصولگرایان. باید منتظر ضرغامی ها و چهره های دیگر هم باشیم تا از این تخم مرغ شانسی بالاخره چند نفری رای بیاورند و به مجلس راه پیدا کنند. نمونه چنین برنامه ای صندلی داغ بود که خوب شروع شد و بعد ابزار سیاسی شد. آقای قالی باف هم با لباس نظامی به آن برنامه پاگذاشت و پایان فصل لباس نظامی را از تن بیرون آورد تا سیاستمدار شود و رییس دولت. که البته بخت با او یار نبود.

تلویزیون ایران روزهای حضیض خود را می گذارند؛ ۴۸ سال سن دارد. ۳۷ سال است که از انقلاب می گذرد. هزاران نفر کارمند دارد. بودجه ۱٬۵۸۰ میلیارد تومانی دارد؛ درآمد هنگفت از محل تبلیغات بازرگانی در زمان پخش دارد؛ از تمام مشترکان برق در ایران آبونمان دریافت می کند؛ گفته می شود مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون می گیرد؛ از تیم‌های ورزشی مورد نمایش در اوقات خاص مبلغی را دریافت می کند؛ درآمدی از شرکت صنعتی سیما چوب دارد؛ درآمدی از انتشارات سروش دارد؛ درآمدی از روزنامه جام جم دارد؛ درآمد حاصل از شرکت صوتی و تصویری سروش دارد. اما باز تنها برنامه پربیننده اش فقط خندوانه است. هیچ برنامه ای که مردم را میخکوب کند ندارد.

البته معتقدم که محمد سرافراز ویرانه تحویل گرفته است. اگرچه نجیبانه چیزی نمی گوید اما برادر ضرغامی در دوره ۱۰ ساله خود مردم را از تلویزیون ایران تاراند. مردم را پر داد به سوی بام همسایه. بدبختانه آنجاست که کارگردان سریال کلاه پهلوی می آید و با غرور می گوید می خواهد فاطما گل ایرانی بسازد. ای خاک بر سر ما. آقای ضرغامی چه کردی با تلویزیون ایران؟ تلویزیون ایران شده بود پاتوق ثابت مداحان سیاسی و نمایش های بی نمک و مبتذل. گه گاه برنامه خوبی دیده می شد که این نه حاصل تلاش مدیریت آن دوره که نبوغ فیلمساز بود. مثل سریال تحسین شده مختار و کلاه قرمزی

من ترجیح می دهم سه شبکه تلویزیونی داشته باشم ولی هر سه سرشار از برنامه های متنوع و جذاب. برنامه هایی که نه تبلیغاتی باشد و نه انتخاباتی. سرگرم کننده باشند. علاقه ندارم ۵۰ شبکه تلویزیونی باشد و هیچ برنامه بدرد بخوری در آن یافت نشود. ضمن آن که پول آن برنامه از جیب مردم برداشته شود. وضعیت امروز تلویزیون ایران، وضعیت تخم مرغ شانسی است. کنترل به دست باید از این شبکه به آن شبکه کوچ کنی. بگردی. بالا و پایین کنی تا بلکه چیزی برای دیدن پیدا کنی. که اگر نباشد که غالبا نیست کوچ کنی به بام همسایه. و این دوران حضیض است برای یک شبکه تلویزیونی. نه برنامه ای خوبی. نه تولیدی. نه خلاقیتی. نه کار جدیدی. در کنار اینها حذف یک جریان سیاسی و تبلیغ جریان سیاسی دیگر را هم بیفزایید. حیف این همه پول و آن همه وقت.

بهار نيوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا