گفت‌و‌گوی خواندنی بصیرنیوز با جوان لژیونر فریدونکناری؛

سادات‌تبار: مسئولان فریدونکنار حتی یک جعبه شیرینی هم نگرفته‌اند/ من اکیپی حرکت نمی‌کنم/ مسئولان نگاه‌شان به جوانان را تغییر دهند

سادات-تبار-2-415x260

بصیر، خبرنگار پایگاه خبری بصیرنیوز، به مناسبت میلاد حضرت علی‌اکبر و روز جوان، با محسن سادات‌تبار نخبه ورزشی و لژیونر فوتسال کشور که سال‌ها در سطح اول فوتسال ایران مورد بی‌مهری مسئولان استان و کشور قرار گرفت، به گفت‌و‌گو پرداخت.

با سادات‌تبار که مدتی است برای گذراندن تعطیلات به ایران و فریدونکنار برگشته است به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که تقدیم به خوانندگان محترم می‌کنیم.

فوتسال را از کجا و در چه سالی آغاز کردی؟

فوتسال را از سال ۸۵ زیر نظر محمد وجدانی و جمال کامران از لیگ یک استان در تیم نگین‌شمال بابل آغاز کردم و در نهایت در بالاترین سطح فوتسال ایران و در لیگ برتر با راه ساری قرار داد بستم، با وجود آنکه ۲۱ ساله بودم در تیم راه ساری توپ می‌زدم و با توجه به جوانی، تجربه نداشتن بازی در لیگ برتر و فضای خاص ساری نتوانستم فصل خوبی را پشت سر بگذارم، در یک نیم فصل به صنایع چوب محبوبی آمل آمدم و با آن تیم چهارم لیگ یک کشور شدیم، در سال بعد در تیم شهروند بابل حضور داشتم و به دلیل مشکلات مالی یک فصل در میادین حاضر نشدم تا آنکه پس از گذراندن آن مقطع بار دیگر به تیم شهروند بابل رفتم و سه سال در آن تیم بودم در سال ۹۰ هم با قبول شدن در مقطع کارشناسی ارشد تصمیم گرفتم در لیگ یک بازی کنم که در همان سال نیز در شهروند بازی کردم و سال بعد هم به تیم ملی دانشجویان دعوت شدم و در لیست نهایی که باید ۲ نفر خط می‌خوردند یکی از آنها من بودم.

‌از حضورت در راه ساری بگو، شروع خوبی داشتی اما تداوم پیدا نکرد؟

سعید بسطامی پس از اینکه سرمربی تیم فوتسال راه ساری شد از من دعوت به همکاری کرد وبا این وجود با من همانند تستی‌ها برخورد می‌شد و من نیز به این موضوع اعتراض کردم و به تمرینات نرفتم اما به هر ترتیب با این تیم قرارداد بستم، پس از عقد قرارداد مانند یک برگه چک که بر روی آن چسب می‌زنند، روی آن را برای اطمینان بیشتر با چسب پوشاندیم و طبق معمول قراردادمان را جعل کردند و تا به امروز هم برگه‌های قراردادم را دارم.

جعل قرارداد؟ پیگیری نکردی؟

بله، آنها به راحتی قراردادمان را جعل کردند اما پیگیری نکردم چون می‌دانستم فایده‌ای ندارد و حتی به نظر می‌رسید که پس از پیگیری چیزی بدهکار می‌شوم و به همین دلیل بیخیال شدم.

قراردادم را از فدراسیون پیگیر و متوجه جعل کامل آن از سوی تیم راه ساری شدم و اینکه مبلغ یازده میلیون تومان را به یکصدهزار ریال تغییر دادند و امضای من را نیز جعل کردند

خب حضورت در راه ساری به کجا کشیده شد؟

این اتفاقاتی که برای من در تیم راه ساری افتاد فهمیدم که موضوعاتی پشت پرده است و چون ذاتا ورزشکاری جریح پرسرو صدا نیستم، سعی کردم حرفه‌ای گری کنم و سرم را به کار خودم مشغول کنم، اما نیم فصل دوم در راه ساری نمی‌دانستم که چگونه محو شدم و به همین دلیل با مسئولان باشگاه صحبت کردم و از تیم خارج شدم

در این مدت پولی به شما پرداخت شد؟

تا آن زمان در مجموع ۲۰ درصد دریافتی داشتیم و در ۵ هفته باقیمانده با باشگاه برای تسویه حساب تماس گرفتم، متوجه شدم که من را ۸۰ درصد جریمه کردند، آن هم برای ۵ هفته‌ای که با خودشان صحبت کردم و آنها هم به نیامدن من راضی بودند، البته اگر هر روز من را جریمه می‌کردند به این شکل نباید حساب می‌شد، قراردادم را از فدراسیون پیگیر و متوجه جعل کامل آن از سوی تیم راه ساری شدم و اینکه مبلغ یازده میلیون تومان را به یکصدهزار ریال تغییر دادند و امضای من را نیز جعل کردند.

چه شد که نتوانستی شروع خوبت در راه ساری را ادامه دهی؟

در ساری اوایل بسیار خوب بود و حتی خسوس سرمربی تیم ملی بعد از بازی نخست از نحوه نمایش من در این دیدار تمجید کرد اما ۵ هفته پس از آن متوجه نشدم که چرا به من بازی نرسید یا اینکه برای دقایقی بازی می‌کنم که تیم در فشار است و در نهایت هم تغییرات مربی و تفکراتی که به خرد آن می‌دادند من را نیمکت‌نشین کرد.

در ابتدا قرار بود در تیم یرموک کویت بازی کنم اما چون قبل از من با یک بازیکن برزیلی صحبت کرده بودند موضوع انتقال من منتفی شده بود و من نیز نسبت به این موضوع بیخیال شده بودم اما همان مربی به من کشور چین را پیشنهاد داد و گفت که آنها دنبال بازیکن آسیایی تکنیکی هستند

خب از راه ساری بگذریم، تا به امروز با چه مربیانی کار کردی؟

مربی که زیاد بودند اما آقایان جواد رزاقی، نعمتی، ابطحی، ناصر صالح، سعید بسطامی، جمال کامران و محمد وجدانی از شاخص‌ترین آنان بوده‌اند.

هفته‌ای چند ساعت تمرین می‌کنی؟

هفته‌ای ۱۰ جلسه تمرین می‌کنم، صبح‌ها وزنه می‌زنم و عصرها در ساحل و یا سالن تمرین می‌کنم.

از چین بگو، چطور به عنوان نخستین لژیونر فریدونکنار معرفی شدی؟

چند سال است که در مرز رفتن به کشورهای خارجی به دلایل متفات همه چیز به هم می‌خورد، حتی برای جام رمضان در کشورهای امارات و کویت نیز به مشکل برمی‌خوردیم، در ابتدا قرار بود در تیم یرموک کویت بازی کنم اما چون قبل از من با یک بازیکن برزیلی صحبت کرده بودند موضوع انتقال من منتفی شده بود و من نیز نسبت به این موضوع بیخیال شده بودم اما همان مربی به من کشور چین را پیشنهاد داد و گفت که آنها دنبال بازیکن آسیایی تکنیکی هستند، این مربی نیز من را معرفی کرد و پس از دیدن فیلم بازی و در تماس بودن با مدیریت باشگاه بلیط و ویزا فراهم شد.

من اکیپی حرکت نمی‌کنم و حتی در دوران تمرینی نیز تنها هستم، هر ورزشکاری به دنبال آن است که مسئول آن شهر از آن حمایت کند تا انگیزه‌اش بیشتر شود اما هر چه می‌گذرد این بی‌توجهی بیشتر می‌شود

از وضعیت خودت در چین بگو، آیا همان چیزی بود که فکر می‌کردی؟

در چین از همان ابتدا همه چیز خوب بود، البته کمی استرس داشتم چون بار اول بود که باید با دو سفر به کشور خارجی می‌رسیدم، سرمربی و سرپرست تیم در گوانجو به استقبال من آمدند و تمام تجهیزات را از همان روز در اختیار ما قرار دادند، در واقع آنها به ایرانی‌ها بسیار معتقدند و در تمام دنیا ایرانی را قبول دارند.

کدام یک از مسئولان فریدونکناری با شما در تماس بود؟

(می‌خندد) تا امروز در این چندماه هیچ مسئولی با من برای حتی یک تبریک خشک و خالی تماس نگرفته است و یادم نمی‌آید هیچ مسئول استانی و کشوری نیز با من تماس گرفته باشد، در فریدونکنار لژیونر نداشتیم و در تاریخ فوتسال ایران نیز تنها ۲۰ بازیکن در خارج از ایران مشغول به فعالیت هستند که من جز این افراد و نماینده ایران در تیم گوانجو لیکسون بودم، جالب اینجا است که در تاریخ فوتسال مازندران نیز بعد از حسین نیازی که در عراق بازی می‌کند من در چین بازی ‌کردم.

این نوع نگاه مسئولان را توانستی تحمل کنی؟

این نگاه مسئولان برای من طبیعی بود و از کسی انتظار نداشتم، من اکیپی حرکت نمی‌کنم و حتی در دوران تمرینی نیز تنها هستم، هر ورزشکاری به دنبال آن است که مسئول آن شهر از آن حمایت کند تا انگیزه‌اش بیشتر شود اما هر چه می‌گذرد این بی‌توجهی بیشتر می‌شود، تنها کسانی که در این چندماه با من در تماس بودند همین دوستانم بوده‌اند البته سیدکریم محمدی و جمال کامران تنها ورزشی‌های فریدونکنار بودند که جویای احوالم می‌شدند.

در شب تجلیل از نخبگان جوان فریدونکنار نامت برده شد اما حضور نداشتی؟

در شهری زندگی می‌کنیم که پر از نخبه است و مسئولان کاری نمی‌کنند و انگیزه جوانان در حال کم‌شدن است، صحبت از محسن سادات‌تبار نیست، مگر تا به امروز فریدونکنار چند لژیونر داشته است، حتی یک جعبه شیرینی هم برای تبریک به من نیاورده‌اند چون من در گروه هیچ شخص و یا مسئولی قرار ندارم و در فریدونکنار گمنام مانده‌ام، در واقع وقتی مسئولی در فریدونکنار من را نمی‌شناسد دیگر انتظاری از استان و کشور ندارم، در مورد سوالتان هم هیچکس با من تماس نگرفت و فقط از طریق دوستانم متوجه این موضع شدم که دیگر خیلی دیر شده بود.

یعنی به جشن می‌رفتی؟

قطعا نه، اول اینکه کسی از من دعوت نکرده بود و از این امر بی‌خبر بودم، دوم اینکه این‌گونه جشن‌ها برای ارائه گزارش عملکرد مسئولان است و من در این بازی‌ها شرکت نمی‌کنم.

چه انتظاری از مسئولان داری؟

محسن سادات‌تبار که راه خود را پیدا کرده است، اما این شهرستان مملو از نخبگان جوان در تمامی زمینه‌ها است، مسئولان فریدونکنار با کمی همت و تلاش آنها را دریابند و دید خود را نسبت به جوانان برای رشد و پیشرفت‌شان که همان تعالی جامعه بشری است تغییر دهند.

سخن پایانی؟

از شما سپاسگزارم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا