گفت و شنود/ تشییع شهدا و یک داستان قدیمی

بصير،

روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود روز پنجشنبه خود نوشت:

گفت: بعد از حماسه حضور عظیم و کم‌نظیر مردم در تشییع پیکر پاک ۲۷۰‌شهید غواص و گمنام، بعضی‌ها که متاسفانه برخی کرسی‌های مسئولیت‌ را هم در اختیار دارند به جای افتخار و قدردانی از مردم، اعتراض کرده‌اند که چرا مراسم تشییع به «میتینگ سیاسی» تبدیل شده بود؟!
گفتم: چرا؟! چطور مگر؟!

گفت: نوشته‌اند و گفته‌اند که چرا در این مراسم شعارهایی نظیر «مرگ‌بر‌آمریکا»، «هیهات مناالذله» و «نه سازش، نه تسلیم» و… سر داده شده است؟!
گفتم: مگر این عده طرفدار «ذلت» و «تسلیم در مقابل دشمن» و در یک کلمه پادوی آمریکا هستند؟!

گفت: معلوم نیست چرا این شعارها را به خود گرفته‌اند؟! یعنی مردم و شهداء را نمی‌شناختند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! می‌گویند شعبان بی‌مخ وارد ساواک شد و دید ساواکی‌ها یک جوان دانشجوی مسلمان را به باد کتک گرفته‌اند. پرسید؛ مگر چه کرده؟ گفتند از خودش بپرس. و جوان دانشجو گفت؛ جناب شعبون، من فقط یک اعلامیه پخش کردم. شعبان بی‌مخ پرسید؛ علیه چه کسی؟ و جوان گفت؛ علیه کسی که آدم می‌کشد، اموال مردم را غارت می‌کند، برای آمریکا نوکری می‌کند و… شعبان بی‌مخ با عصبانیت رو به ساواکی‌ها کرد و گفت؛ بزنید لت و پارش کنید، فلان فلان شده اعلیحضرت خودمان را می‌گوید! /آ

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا