دنیا به اسرائیل: فریبِ دوباره، هرگز!

بصیر، صهیونیست‌های حرام‌خوار و کودک‌کُش علیه توافق هسته‌ای کمر همت بسته‌اند و تلاش می‌کنند با یادآوری مستمر افسانه هولوکاست[۱]، پیمانِ «دوباره هرگز!»[۲] را – که با فاشیستی‌ترین روش‌ها بر فرهنگ عامه غرب تحمیل شد – به توافق هسته‌ای نیز مربوط کنند و مثل همیشه‌ی تاریخ، حقوقِ نداشته‌شان را از زمین و زمان طلب کنند. یک طلبگاریِ بی‌پایان که ایالات‌متحده – این ابرقدرت سابق – را در موضع پدری ورشکسته قرار داده که بچه‌اژدهایی سیری‌ناپذیر و حریص را در خانه خود پرورش داده است!



مونیکا کرولی[۳] از واشنگتن‌تایمز / شکستنِ پیمانِ «دوباره هرگز!»؛
خیانت اوباما و هیلاری می‌تواند سبب تکرار قتل‌عام شود!

وقتی وال‌استریت‌ژورنالِ دوم مرداد از بیشتر شدنِ احتمال آزاد شدن جاسوس اسرائیلی[۴] نوشت – گمانه‌زنی‌ای که به فاصله کوتاهی توسط دولت آمریکا رد شد – حواسِ جهان دوباره به پرونده جاسوسی صهیونیست‌ها از ایالات‌متحده! جمع شد. پرونده‌ای که هنوز زخمش برای آمریکایی‌ها باز است و یادآوری کننده‌ی اسرائیلی است که با جاسوسی از مهم‌ترین تأمین‌کننده‌ی امنیت خود، اوجِ «خیانت»‌اش را به نمایش گذاشته بود.

جاناتان پُلارد تاکنون ۳۰ سال از زندگی‌اش را به جرم جاسوسی برای اسرائیل در زندان بوده است. اسرائیل در ۱۹۹۸ یعنی ۱۳ سال پس از به زندان افتادنِ او رسماً اعتراف کرد که به او مأموریت جاسوسی سپرده بوده است! هنوز هیچ‌کدام از روسای جمهور آمریکا راضی به عفو پلارد نشده اند.

جوان صهیونیست در کمپین حمایت از آزادی جاسوس:

۲۹سال!
کافی یعنی کافی!!

اسرائیلِ جاسوس پرور و جاسوس سالاری که همین یکی دو ماه اخیر، هتل محل استقرار ۶ قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی دنیا – شامل همه اعضای شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان – را آماج جاسوسی‌ سایبری خود قرار داد و کار را تا آنجا کشاند که دنیا با اظهارنظر رسمی مقامات اتریشی مواجه شد. اسرائیلی که اکثریت قریب به اتفاقِ جامعه ۱۸۲ عضویِ بین‌الملل نمی‌تواند عصبانیت او را از شنیده شدنِ ناقوس مرگِ ظالمانه‌ترین تحریم‌های تاریخ درک کند. اسرائیلی که عدالت‌خواهان و آزادمردان و آزادزنان دنیا از شادیِ دلخوری‌های کُشنده‌ی این روزهایش در پوست خود نمی‌گنجند!



ماه گذشته شرکت امنیتی کسپرسکی رسماً کشف نسخه
دوم ویروس اسرائیلی دوکو را اعلام کرد و از رخنه این ویروس به هتل‌های محل برگزاری مذاکرات ایران و ۵+۱ خبر داد.[۵]
اسرائیلی‌ها گفته بودند که هرگز از آمریکا جاسوسی نخواهند کرد!

دولتی جعلی و دزد که این روزها زیر سایه ائتلافِ بنیامین نتانیاهو و نفتالی بِنِت مشغول سپری کردنِ یکی از غیرعقلانی‌ترین و افراط‌آلود‌ترین مقاطع تاریخ شوم خود است و تمام تقلای خود را معطوف به خارج نگه‌داشتنِ ایران از همان بازی‌ای می‌کند که بدون ایران هیچ گُلی در آن رد و بدل نخواهد شد! صهیونیست‌های ستون نویسِ روزنامه‌های آمریکا پول می‌گیرند تا خودشان را به ندانستن بزنند والا امروز کمتر کسی بی‌اطلاع است که در غربِ آسیا، بدون همکاری ایران اسلامی، نه شَری دفع می‌شود، نه خیری به دست می‌آید؛ نه برای دوستان ایران، و نه برای دشمنانش! که اگر این‌طور نبود، یک توافقِ نسبتاً متوازن میان و ایران و غرب این همه بالا و پایین پریدن و ناخن جویدن و موی کندن نداشت! آن‌ها خودشان را به ندانستن می‌زنند اما خیلی خوب می‌دانند که ایران – با یا بدون توافق – چه جغرافیای نفوذ گسترده‌ای پیدا کرده است.

مدام به رئیس‌جمهورِ ناچارِ آمریکا یادآوری می‌کنند که او قول داده بود «ایران مسلح به سلاح هسته‌ای را قبول نکند!» و اوباما – که روزها را با تماشای آفتاب روی بامِ دولتش به شب می‌رساند و شب‌ها را در خواب «میراثی» سپری می‌کند که از خود برجای خواهد گذاشت، – به معنای حقیقی کلمه «توجهی» ندارد که خرجِ این بچه‌اژدهای سیری‌ناپذیر کند!

جلسه پشتِ جلسه و وزیر پشتِ وزیر می‌روند و می‌آیند و با زبان بی‌زبانی میگویند که «به سردمدارانِ اسرائیل توجه نکنید والا بیچاره می‌شویم!»… صهیونیست‌ها اصلاً دلشان نمی‌خواست روزهایی را ببینند که وزیر خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش که «پس چرا اسرائیل که مهم‌ترین متحد ماست با این توافق مخالف است؟» با کنایه به نماینده‌ی سؤال‌کننده یادآوری کند که در اسرائیل، کسانی غیر از نخست‌وزیر هم هستند!

افسانه «ساخت بمب هسته‌ای در ایران» برای صهیونیست‌ها به قدر «افسانه هولوکاست» منفعت نداشت و سودآور نبود. یعنی دنیا دیگر آمادگی۷۰ سال «فریب خوردنِ دوباره» را نداشت. وقتی سناتورهای آمریکایی در جلسه پرسش و پاسخ به بدیهی‌ترین واقعیت موجود اشاره می‌کنند و می‌پرسند «اگر ایران نخواهد بمب اتمی موردنظر را بسازد بلکه بخواهد آن را بخرد؛ این توافق چه کمکی می‌تواند به ما بکند؟!» همین پرسشِ کوتاه و ساده، شیشه‌ی عمرِ «افسانه‌ی ساختنِ بمب اتم در ایران» را به‌سادگی و به‌آرامی می‌شکند و انگار ناگهان همه یادشان می‌افتد که در دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم – در وضعیتی که سه تجارتِ برتر جهان تجارت‌های انسان و نفت و اسلحه هستند! – کسانی که به نظریه «منفعت کشتار جمعی!» باور داشته باشند الزاماً نیازی به در اختیار داشتنِ چرخه کامل فناوری هسته‌ای نخواهند داشت بلکه می‌توانند کام خود را در «بازار سیاه اسلحه» شیرین کنند و – در جهانی که «وهمِ کالا انگاری» بر همه جای آن سایه افکنده و همه چیز را در ذهن‌ها به کالا تبدیل کرده! – کلاهک‌های اتمی موردنظرشان را هم از فروشندگانِ منفعت‌طلبش خریداری کنند. کما اینکه مقامات یکی از حکومت‌های سفیه و متحجر منطقه ما نیز اخیراً خیلی ساده مطرح کردند که در صورت لزوم، بمب هسته‌ای موردنیاز خود را از پاکستان خواهند خرید!

رُمانِ «ایران و ساخت بمب هسته‌ای» فروشندگان زیادی داشت اما روی دست نویسنده و ناشرِ صهیونیستش ماند. صهیونیست‌هایی که از کمرنگ شدنِ پیمانِ «دوباره هرگز» عصبانی نیستند، عصبانی‌اند چون پیمانِ «دوباره هرگز» هنوز سر جایش است اما یک کلمه به آغاز آن افزوده‌شده: «فریبِ دوباره هرگز!»

پانوشت:

[۱] – «غربی‌ها جور دیگری عمل می‌کنند. البته هم ما چهارچوب‌هایی داریم، هم آن‌ها؛ آن‌ها چهارچوب‌هایشان ظالمانه است. در یك كشوری كسی به افسانه‌ی هولوكاست اعتراض می‌کند، می‌گوید من قبول ندارم؛ او را زندان می‌اندازند، محكومش می‌کنند كه چرا یك حادثه‌ی پنداریِ تاریخی را انكار می‌کنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد – واقعی باشد – خیلی خوب، انكار یك حادثه‌ی واقعیِ تاریخی مگر جرم است؟ اگر برای كسی روشن نشد، ثابت نشد و او انكار كرد یا حتّی در آن تردید كرد، او را بیندازند زندان! الآن در كشورهای مدعی تمدن در اروپا قضیه این است: اگر كسی اعتراض كند، تردید كند، قبول نداشته باشد، دادگاه‌ها محكومش می‌کنند؛ آن وقت به پیغمبر اعظم، به این انسان برجسته‌ی همه‌ی تاریخ، صریحاً اهانت می‌کنند، مقدسات یك میلیارد و نیم مسلمان را مورد توهین قرار می‌دهند، كسی حق ندارد به این اعتراض كند كه چرا شما این كار را كردید!» از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۱۸ اسفند ۱۳۹۰

[۲]– Never Again! | میثاقی مربوط به واقعه هولوکاست و حاوی این معنا که گوینده به سهم خود اجازه‌ی تکرار هولوکاست را هرگز نخواهد داد. صهیونیست‌ها در ۷۰ سال گذشته فاشیستی‌ترین شیوه‌ها در برابر پرسش‌کنندگان از واقعه هولوکاست (و نه‌فقط منکران آن) در پیش‌گرفته‌اند و از طرف دیگر همه مخالفین خود را نیز از علاقه‌مندان به یهودی سوزی معرفی کرده‌اند! یهودیتی که در سراسر دنیا کمتر از ۱ درصد اسلام و نیم درصد مسیحیت هوادار دارد که تازه بخشی از همان‌ها هم با صهیونیسم و اسرائیل مخالف‌اند! روشن است که اگر میزانِ «نفوذ مشروع» هر اندیشه را محدود به «عده جمعیت حامی آن اندیشه» بدانیم، جایگاه صهیونیسمِ یهودی اکنون کجا باید باشد!

[۳] – مونیکا کرولی (Monica Crowley) مقاله‌نویس بخش برخطِ صفحه‌ی اندیشه‌ی واشنگتن‌تایمز در شماره ۲۷ ژوئیه (۵ مرداد) این نشریه عنوان یادداشت خود را «شکستنِ میثاقِ “دوباره هرگز!”» گذاشت و توافق هسته‌ای دولت آمریکا با ایران را برابر با شکستنِ پیمانِ ممانعت از وقوع هولوکاستی دیگر دانست! این نویسنده صهیونیست نه‌تنها ایران را دارای انگیزه و اراده ایجاد هولوکاستی دیگر معرفی کرد(!) بلکه به صراحت از اقدامات دولت اوباما و حتی هیلاری کلینتون! در حمایت از این توافق با تعبیر «خیانت – betrayal» یادکرد!

[۴] – جاناتان پُلارد ۶۱ ساله، سی سال پیش از این درحالی‌که افسر واحد اطلاعات نیروی دریایی آمریکا بود توسط پلیس فدرال این کشور دستگیر شد و پس از دو سال بازجویی و تحقیق به جرم جاسوسی برای اسرائیل و در اختیار داشتن اطلاعات بسیار حساس به «حبس ابد» محکوم شد. اسرائیل به رغم انکار اولیه، هنگام صدور حکم پلارد از آمریکا پوزشی رسمی خواست! و یازده سال بعد نیز به‌طور رسمی پذیرفت که به پلارد «مأموریت جاسوسی» سپرده بوده است! از زمان صدور حکم تاکنون پلارد هرگز مشمول عفو نشده است اما بعد از توافق هسته‌ای ایران و ۵+۱ شایعاتی درباره عفو او به هدف دلجویی از اسرائیل! پخش شده است که البته توسط دولت اوباما – که فعلاً و دست‌کم تا تصویب توافق در کنگره، دل خوشی از اسرائیل ندارد! – تکذیب شده‌اند.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا