ترکیه به ظریف هم سنگ زد!

انفجارهایی که روابط ایران و ترکیه را لرزاند

بصیر ،از زمانیکه خوارزمی ها ترک در مناطق ترکیه کنونی قدرت گرفتند و به دنبال آن امپراطوری اسلامی عثمانی بنا نهاده شد، تقابل همیشگی با ایران در عرصه های منطقه ای و حتی مذهبی وجود داشت. عثمانی ها که خود را قدرت نه تنها منطقه جنوب غرب آسیا بلکه اروپا می دیدند، برخوردهای بسیاری با صفوی ها رقیب شیعه خود در منطقه شرق امپراطوری داشتند. حتی در زمان جنگ چالدران، دو همسر شاه اسماعیل، تاجلی و بهروزه خانم، به اسارت عثمانی درمی آیند و راهی دربار عثمانی ها می شوند.

در تمام دوران امپراطوری عثمانی، حکومت های ایرانی درگیر جنگ و مشکلات مرزی با این همسایه توسعه طلب بودند. شاه عباس اول در دو جنگ توانست ضرب شست خوبی به آنها بدهد و قراردادهای مرزی معتبری با عثمانی در این دوران به امضا رسید. پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول، ترکیه امروزی از آن به عنوان میراث عثمانی ها برجای ماند. حکومت ترکیه به سمت سکولاریسم حرکت کرد و جمهوری ترکیه نگاه خود را به غرب دوخت و تا مدت ها شرق جایگاه استراتژیکی در میان سیاستمداران سکولار ترک نداشت.

ترکیه خود را بسیار فراتر از خاورمیانه می دانست و می داند. کشمکش بیشتر آنها تا مدت ها در کنار مرزهای جنوبی خود با کردها بود. آنها بر اساس سیاست “تنش صفر با همسایگان”، سعی داشتند تا از بحران های منطقه ای تا حدالامکان دوری کنند و حکومت سکولار ترکیه که ارتش نیز در آن دخالت بسیار داشت، پیوستن به اتحادیه اروپا را اولویت اصلی خود قرار داده بود.

اما پس از پیروزی اسلام گرایان در انتخابات ترکیه که بنای آن با حزب رفاه به رهبری نجم الدین اربکان، بنیان نهاده شد. حزب عدالت و توسعه توانست در سال ۲۰۰۳، برای بیش از یک دهه قدرت را در دست گیرد. سیاست خارجی ترکیه نیز از این زمان با سرعت بیشتری به سمت شرق چرخش پیدا کرد. هر چند پیوستن به اتحادیه اروپا کماکان اولویت اصلی این جمهوری است.

رقابت نقش ها در خاورمیانه آشوب زده

ایفای نقش پررنگ تر در سیاست های منطقه جنوب غرب آسیا، خود هزینه هایی را نیز به دنبال دارد. خاورمیانه به مانند باتلاقی است که نمی توان در آن بر اساس قواعد مرسوم نظریه بازی ها، در آن نقش آفرینی کرد. در این منطقه با بحران های متعدد مرزی، قومیتی و مذهبی مواجه هستیم. کمتر کشوری با چالش بی ثباتی سیاسی مواجه نیست و هر ازگاهی امواج تغییرات سیاسی در خاورمیانه شکل می گیرد که نه تنها منطقه که جهان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. بحث بر سر عوامل آشوب ساز خاورمیانه، بسیار است اما بازیگری در این منطقه هنر بسیار می طلبد که به نظر می رسد ترک ها از آن بهره مند نیستند.

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور کنونی و نخست وزیر سابق در دوران عبدالله گل، خاورمیانه را به عنوان مسیر دوم سیاست خارجی ترکیه برگزیده و حاضر است هزینه های سیاست های خود را نیز بپردازد. اما بازی در این زمین، رقبای قدری را نیز در پش رو دارد. ایران، همواره یکی از بازیگران برجسته منطقه جنوب غرب آسیا بوده است. سیاست ایران پس از انقلاب اسلامی در دفاع از حقوق مستضعفین و ملت های زیر ستم، ایجاب می کرد به کمک و حمایت گروه های خط مقدم مبارزه علیه استکبار و استعمار بشتابد. تهران به نقطه قابل اتکا و مطمئنی تبدیل شد که می شد روی پشتیبانی آن در مبارزات منطقه ای در فلسطین، لبنان، عراق و یمن حساب کرد.

ائتلاف های شکل گرفته از کشورهای منطقه، ایران و ترکیه را در مقابل یکدیگر قرار داد. ایران نماینده مقاومت در منطقه است و نقش اصلی در مقابله با اسرائیل را بازی می کند. هر چند ترکیه در برخی از زمینه ها خود را در مقابل اسرائیل قرار دهد اما شوهای تبلیغاتی سران آنکارا، راه به جایی نبرد و روابط و همکاری با رژیم صهیونیستی در زمینه های نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و حتی سیاسی، ایفای نقش حمایت از حقوق فلسطینی ها را از آنکارا سلب می کند.

صراحت سیاست خارجی ایران، توانسته به خوبی نقش ها را در خاورمیانه تقسیم کند. مبارزه با تروریسم و حمایت از تروریسم، بیداری اسلامی و بهار عربی، آزاد سازی فلسطین و طرح سازش و در نهایت جبهه مقاومت در برابر جبهه سازش، تمامی این اصطلاحات در سایه نقش آفرینی ایران در منطقه بروز و ظهور یافته اند و این خود نشان از میزان نفوذ و تاثیرگذاری ایران بر تحولات منطقه ای دارد.

ترکیه پس از خروج از سیاست تنش صفر با همسایگان، به دنبال نقش در منطقه خاورمیانه بود. اقدامات و سیاست های دولتمردان حزب عدالت و توسعه، ترکیه را به سمت اتخاذ تاکتیک ها و راهبردهای مخرب برد. آنها برای کاهش نقش و تاثیرگذاری ایران، راه را در تقابل منفی دیدند. حمایت از حکومت ها و گروه های غیرمشروع یا تضعیف پایه های دولت های تا حدودی باثبات در منطقه، منتهی به سیاست های ایذایی و سلبی ترکیه شده است.

از لفاظی ها تا تقابل ها در سیاست خارجی دو قدرت خاورمیانه

بیداری اسلامی نقطه اوج تقابل ها بود. ایران تعریف خود را از موج ایجاد شده در منطقه در اواخر سال ۲۰۱۰ داشت و آن را برآمده از میان مردمی می دانست که به دنبال حق طلبی و مبارزه با نمادهای استکبار، استعمار و دخالت های خارجی در منطقه هستند. اما ترکیه برای بسط نفوذ خود، راه دیگری را برگزید، آنها جنبش بیدرای اسلامی را جنبش بیدرای اخوان تعبیر کردند و تمامی تخم مرغ های خود را در این سبد چیدند. سقوط محمد مرسی در مصر، شکست سیاست ترکیه در حمایت از وی بود. افول قدرت حماس در سایه حمایت های ترکیه و عربستان روی داد. جولان تروریست ها  در سوریه، از کنار سیاست های ترکیه می گذرد.

مسیر دوم سیاست خارجی ترکیه در دوران اردوغان، پررنگ شد اما نتوانسته تاکنون به اهداف خود دست یابد. هشدارهایی از سوی ایران در قالب اظهارنظرهای رسمی و غیررسمی چه در دولت قبل و چه در دولت کنونی، به سمت ترکیه ارسال شد که شکست سیاست ترکیه در سوریه و عراق حتمی خواهد بود اما گوش ترک ها بدهکار نبود و بر اسب چموش سیاست تهاجمی خود تاختند. نتیجه این سیاست، به قیمت شکل گیری و گسترش بزرگترین گروه تروریستی سازمان یافته در جهان و آوراگی و کشتار در سوریه، عراق و حتی یمن تمام شده است.

با زدن اولین جرقه های اختلافات در سوریه، به ناگهان سیاست ترکیه درقبال بشار اسد چرخش کاملی داشت و سقوط و کنار رفتن اسد از قدرت در دستور کار سیاست خارجی ترکیه قرار گرفت. تا پیش از این سوریه و ترکیه از سطح روابط بالایی در عرصه های اقتصادی وسیاسی برخوردار بودند. به دنبال آن ترکیه در ائتلاف با عربستان، قطر، اردن و امارات، سیل کمک های مالی و نظامی خود را روانه کارزار جنگ داخلی سوریه کردند.

farhangnews_140012-401412-1439724181

پس از مدت کوتاهی، گروه های تروریستی در سوریه قدرت بی نظیری کسب کردند و داعش پس از تثبیت قدرت در استان رقه سوریه، مرزهای عراق را درنوردید و موصل یکی از بزرگترین شهرهای عراق را به صورت برق آسایی اشغال کرد. در حال حاضر دامنه نفوذ داعش عراق، سوریه، لیبی، صحرای سینا، افغانستان و تونس را برمی گیرد. هنوز هیچ استراتژی واحدی برای نابودی این گروه اتخاذ نشده و به نظر یکی از ریشه های بحران خاورمیانه تا سال های طولانی داعش و تفکر آن خواهد بود.

تداوم رویکردهای هزینه ساز در سیاست خارجی ترکیه

به اذعان گزارش ها و مستندات، یکی از زمینه های اصلی قدرت و گسترش داعش، سیاست ترکیه بوده است. مرز ترکیه با سوریه، مسیر اصلی پیوستن جنگجویان خارجی به گروه های تروریستی از جمله داعش است. در حدود یک ماه است که ترکیه به ائتلاف ضد داعش به رهبر آمریکا پیوسته اما در کمال حیرت ناظران، جنگندهای ترک، مبارزان کرد پ.ک.ک را هدف خود قرار داده اند. کردها در حال حاضر یکی از نیروهای اصلی مبارزه با داعش در شمال عراق و سوریه هستند.

بمباران اهداف کردها در منطقه، حتی انتقاد آمریکا و اروپا را نیز به دنبال داشت. عبور از مشکلات داخلی از رهگذر مبارزه صوری با داعش، سیاستی است که ترک ها دنبال می کنند و با سرکوب کردها در مناطق مرزی می توانند آرای احزاب ملی گرا را نیز به سوی خود جلب کنند. بنابراین بر اساس اقدام ظاهری ترکیه در مبارزه با تروریسم، گریز و عدم تمرکز بر مشکلات داخلی نیز فراهم شده است.

اما حمایت و انفعال در برابر تروریست ها همیشه هزینه ساز بوده و تحولات در منطقه خاورمیانه نشان داده است که به کارگیری کارت گروه های تروریستی در نهایت منجر به آسیب رساندن حتی محدود به منافع کشورها می شود. یکی از منابع اصلی اقتصاد ترکیه، گردشگری است. بیش از ۳۶ میلیارد دلار، درآمد این کشور از گردشگری در سال گذشته بود. انفجار بمب و گسترش نا امنی در اطراف مرزهای ترکیه در سوریه و عراق، رونق گردشگری ترکیه را نیز نشانه می گیرد.

حمله به قطار ایران – ترکیه، کامیون های ترانزیتی و اتوبوس های مسافرتی ایران در خاک ترکیه، نشانه های خطرناک از گسترده تر شدن، ناامنی در ترکیه است و ایرانیان اهداف اولیه افراط گرایان در ترکیه محسوب می شوند. اما انفجار و سنگ اندازی در مسیر کامیون ها و قطار ایران – ترکیه به روابط سیاست خارجی دو کشور نیز تسری پیدا کرده است.

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران قرار بود هفته گذشته در تور سفرهای منطقه ای خود، به آنکارا نیز برود اما این سفر به دلایل نامشخصی لغو شد. هرچند دو کشور تراکم کارها و سفرها را دلیل لغو سفر ظریف عنوان کردند اما نشانه ها چیز دیگری را می گویند. پیش از سفر وزیرخارجه ایران، مقاله ای از وی در روزنامه جمهوریت ترکیه به چاپ رسید کهدربرگیرنده انتقاداتی از سیاست کشورهای منطقه که تلویحا ترکیه را نیز شامل می شد، در برداشت.

farhangnews_140012-401411-1439724181

درحالیکه ظریف خود را آماده رایزنی با مقامات ترکیه درباره تحولات و بحران های منطقه را داشت، با دست رد آنکارا مواجه شد. در حالیکه پیش از این، اظهارات تند اردوغان علیه ایران در زمینه دخالت در منطقه و یمن، مانع سفر وی به تهران نشد و استقبال گرمی از وی صورت گرفت. این اقدامات نشان می دهد ایران تا حدالامکان از تقابل آشکار با ترکیه در سیاست خارجی اجتناب می کند و سعی می کند با قدرت دیپلماسی، بحران های منطقه را با همکاری کشورهای منطقه مرتفع سازد.

تحرکات دیپلماتیک ایران و روسیه حول بحران سوریه افزایش پیدا کرده و آنها به دنبال خروج از بحران با حفظ بشار اسد هستند. موضوعی که عربستان و ترکیه به آن واکنش منفی و کمترین همراهی را در این زمینه از خودنشان داده اند. پیکیری ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه توسط ترکیه، نقطه عطفی برای ادامه بحران خواهد بود. ترکیه با چنین رویکردی به صورت مستقیم در خاک یک کشور خارجی دخالت خواهد کرد و تقابل کشورها بعد از این، بسیار حادتر خواهد شد.

ایران و ترکیه در دو سوی تحولات منطقه قرار دارند، نزدیکی و تعامل این دو کشور می تواند مسیر رسیدن به حل منازعات پیرامونی دو کشور را کوتاه سازد، امری که ایران به دنبال آن است و تاکنون با عدم استقبال ترک ها روبه رو شده است. اما روابط دو کشور و سطح تقابل با توجه به روابط اقتصادی و صادرات گاز ایران به ترکیه، به سطح حاد نخواهد رسید و به مانند روبط ایران و عربستان که دارای جنبه های ایدئولوژیکی است، نخواهد شد. عربستان به صورت آشکار، نقاط نفوذ و تاثیرگذاری ایران را هدف گرفته اند اما ترکیه سعی می کند این کار را در لفافه و کمتر به صورت آشکار  از خود بروز دهد.

 

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا