مخالفت صریح عرفان حلقه با دستورات اسلامی/حکم ارتداد طاهری چگونه اثبات شد

بصیر، عرفان حلقه» اگر چه با نام درمان بیماری ها و فرادرمانی و تشعشع دفاعی و جاذبه درمان و شفابخشی، توانسته خود را به ظاهر موجه، نشان دهد، اما آسیب‌های روحی و روانی این جریان، فراوان گزارش شده است. همچنین به مرور،گرایش‌های معنوی و اعتقادات دینی در پیروان عرفان حلقه، تضعیف شده و باورهای دینی و اسلامی افراد به صورت مرموزانه‌ای، تحریف می‌شود. در مقاله اول، بعد از معرفی رئیس عرفان حلقه، با برخی از مبانی و اصول عرفان حلقه، نیز آشنا خواهید شد. و در مقاله دوم، با آسیب ها و خطرات احتمالی این عرفان، آشنا شده و نیز به برخی از تفاوت های عرفان حلقه با عرفان ناب اسلامی، اشاره خواهد شد. در مقاله سوم، به نقد و بررسی تفصیلی برخی از مبانی و اصول عرفان حلقه، پرداخته شده و خطر ترویج و زمینه های گرایش این نوع از عرفان نوظهور، را متذکر خواهیم شد.

آیا حکم ارتداد طاهری، ثابت می شود؟
حکم ارتداد محمدعلی طاهری، رييس و موسس عرفان حلقه پس از ارسال جزوات، آثار سمعي و بصري، سی‌دی‌ها و مدارک موجود برای برخی از مراجع تقلید، صادر شد. مراجع تقلید با بررسی جزوات و سی‌دی‌های موجود از رييس فرقه انحرافي حلقه با ارائه توضیحاتی او را، مرتد اعلام کردند.
حکم آیت الله مکارم شیرازی
حکم آیت الله علوی گرگانی
حکم آیت الله صافی گلپایگانی
هرچند طاهری، در نوشته های خویش، اعلام کرده است:
“اینجانب به عنوان بنیانگذار طب های مکمل ایرانی «فرادرمانی» و «سایمنتولوژی»، ضمن تکذیب ادعاهای دروغین مطرح شده در متن استفتاها از مراجع تقلید، برای چندمین بار اعلام می کنم که مسلمان، شیعه، معتقد به نبوت حضرت ختمی مرتبت (ص)، دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و از منتظران امام عصر، حضرت مهدی (عج) بوده و از راه و اندیشه مشرکان و مخالفان ایشان بری هستم.”
اما گفته‌ها و مواردی که از نوشته ها و سخنان ایشان، مشاهده می‌شود را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ کارشناسان و منتقدین عرفان حلقه، چنین بیان میدارند که: طاهری، با بیان این قبیل سخنان، سعی در فرار از اجرای حکم “ارتداد فطری” را دارد، و توجه به این نکته ضروری است که؛ قانون استتابه (توبه خواستن از کسی) و پذیرش حقانیت آموزه های مسلّم اسلام پس از ارتداد (جهت تبرئه از اجرای حکم) در خصوص طاهری، صدق نکرده و تنها درباره “مرتد ملّی” جاری می‏گردد. آنچه در جلسات و کتاب های مؤسس فرقه انحرافی حلقه آمده است، گویای تحریف و انکار برخی از آموزه های مسلم و ضروری اسلام است که طبق آن، سه تن از مراجع عظام تقلید، حکم ارتداد فطری را درباره وی صادر نموده اند. (+) (+). اما در مقابل، شاگردان و پیروان عرفان حلقه، با ارسال کتب و مقالات آقای طاهری به برخی از دگراندیشان دینی، مدعی شده اند که حکم به ارتداد رئیس عرفان حلقه، از طرف این دگراندیشان، ناصحیح و اشتباه، می باشد (+). اما در هر حال، باید منتظر حکم نهای دستگاه قضا ماند و نظر کارشناسان دینی و حقوقی بیطرف را باید، مدنظر قرار داد.
اما صرفنظر از این هیاهوها و ادله موافقین و مخالفین عرفان حلقه، طاهری و مسترهایش در عرفان حلقه، باید پاسخگوی این باشند که: تعبیرها، تفاسیر و تحریف های وارونه از مفاهیم اسلامی، چه مفهومی دارد؟ نشر و ترویج تفاسیری جدید از مفاهیم و فروعات دین اسلام، و طرح ادعاهای همچون:
کشیده شدن ترمزدستی نماز توسط شبکه هوشمندی و منع از اقامه نماز برای کسانی که توجه به باطن نماز ندارند، دعوت به انجام حج باطنی و دوری از چرخش به دور سنگ بی جان، قرار دادن ابلیس به عنوان قطب منفی در برابر قطب مثبتی به نام خدا که هر دو مکمل هستی هستند و اعتقاد به اینکه قطب مثبت، بدون قطب منفی ناقص است! ابلیس ملک و فرشته، و مامور به انجام تکلیف الهی بوده است، تحریف هدف ظهور حضرت مهدی(عج) و نحوه قیام و اجرای حقوق الهی توسط آن حضرت، رد توسل و شرک دانستن زیارت قبور اهل بیت (علیهم السلام) و …
به چه انکیزه ای صورت می گیرد؟ بنابر نظر برخی از کارشناسان دینی، نشر و اعتقاد به این امور، مُثِبت «افساد فی الارضی» است که محمد علی طاهری،رئیس عرفان حلقه، مرتکب آن شده است (+).
در این مقاله، به برخی از ابهامات و سوالات درباره عرفان حلقه، می پردازیم و از مدافعان عرفان حلقه، میخواهیم که جوابگوی این تناقضات در عرفان حلقه با دستورات اسلامی، باشند:
تقدیس شیطان در عرفان حلقه
از نظر عرفان حلقه، شیطان، نقش مثبتی در عالم خلقت دارد درحالیکه، خداوند در قرآن، عکس آن را فرموده است. تقدیس و نقش شیطان در تکامل انسان به سوی خدا، در گفتارها و مصاحبه های جداشدگان از عرفان حلقه، به وفور ذکر شده است.
در عرفان حلقه، اظهار می‌شود که «انگیزه شیطان»، در سجده نکردن بر آدم، انجام ‌دادن مأموریت بود و شیطان از طرف خود خدا، مأموریت داشت که سجده نکند. طاهری، چنین می نویسد:
“خداوند به ابلیس مأموریت داد که به فرمان سجده بر آمد اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت … پس تعبیت ‌نکردن از فرمان سجده در ظاهر نافرمانی است و اگر نافرمانی نبود، تضادی هم نبود؛ در عین حال، فرمانبرداری است؛ چون خداوند آن را از پیش تعیین کرده است” (طاهری، انسان و معرفت، ۲۱۸-۲۱۹).
اما متون دینی تصریح می‌کنند که شیطان به سجده کردن، مأمور بود؛ نه اینکه مأمور به سجده‌ نکردن باشد. و قرآن، ملائکه را به علت تبعیت از فرمان الهی در سجده بر آدم، با تعظیم و تکریم یاد می‌کند و از آنها تمجید می‌نماید و سرپیچی شیطان را ناشی از تکبر او می‌داند. همچنین، خداوند بارها و بارها در کتاب آسمانی خود به مذمت و سرزنش شیطان پرداخته و رجیم‌ بودن و رانده‌ شدن شیطان را به خاطر همین نافرمانی و سجده نکردن، عنوان می‌کند.
آیات قرآن در این مورد روشن‌ و روشن‌گرند: « وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ» (بقره، آیه ۳۴) «وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً» (اسراء، آیه ۲۷). در دو آیه بالا خداوند دلیل عدم سجده شیطان را استکبار او معرفی می‌کند؛ نه مأمور بودن شیطان. به علاوه خداوند در دو این دو آیه صریحاً از کفر شیطان سخن به میان می‌آورد و روشن است که کفر هیچ‌گاه با موحد بودن -که طاهری این مقام را به شیطان نسبت می‌دهد- قابل جمع نیست. در آیه زیر خداوند کار شیطان را فسق می‌شمارد؛ نه انجام مأموریت: «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ» (کهف، آیه ۵۰)، در آیه دیگر کار شیطان، معصیت شمرده شده؛ و نه اطاعت «إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا» (مریم / ۴۴). قرآن کریم در پاره‌ای از آیات،‌ انگیزه شیطان را از زبان خودش نقل می‌کند. در این آیه، شیطان انگیزه خود را اعتقادش به برتری بر آدم می‌شمارد و می‌گوید: «آیا بر کسی سجده کنم که تو او را از خاک آفریدی» (اسراء، آیه ۶۰).
به گزارش قرآن فقط یک امر وجود داشت و آن هم «اسجدوا» است و مخاطب نیز همگان بودند. از اینها گذشته، سجده به آدم عین توحید بود؛ چراکه درخواستِ مستقیم خداوند بوده و از آنجاکه این امر از جانب خود خداوند صادر شده بود، سجده به آدم در حقیقت سجده به خداوند بوده است؛ نه خلاف توحید.
بنابراین، شیطان، به عنوان دشمن حقیقی و همیشگی انسان که در قرآن کریم بیش از ده بار با نام «عدو» از او یاد شده است، اما در عرفان حلقه به عنوان اول موحد عالم، از او یاد می‌شود که تنها به خداوند، سجده کرده است و به غیر خدا و حضرت آدم، سجده نکرد، از اینرو، به عنوان دوست، معرفی می‌شود که انسان را به پختگی می‌رساند و در نتیجه احساس خطر نسبت به شیطان در عرفان حلقه به احساس امنیت و احساس دوستی و خدمت تبدیل می‌شود. اما از طرف دیگر موجوداتی مانند جنیان و ارواح مردگانی که دستشان از عالم دنیا کوتاه بوده و خود نیازمند ترحم و توجه‌اند در عرفان حلقه، به قدرت برتر زندگی آدمیان تبدیل شده و از آنها به عنوان جهنم زندگی انسان یاد می‌شود. چنین تغییری در نگرش هواداران عرفان حلقه (دوستی شیطان و تهدید جنیان) نقش بی‌بدیلی در جذب افراد به عرفان حلقه، داشته است.
عرفان حلقه، شیطان را فرشته، معرفی می کند
همچنین، از جمله مباحثی که در عرفان حلقه به صورتی پررنگ تبلیغ می‌شود، نگرشی جدید به «آفرینش و شیطان» است. در عرفان حلقه، شیطان را از جنس فرشتگان، توصیف می کنند و از طرف دیگر، شیطان را به علت سجده نکردن بر آدم، اول موحد عالم، معرفی می کنند که بر غیر خدا، سجده نکرد. در حالیکه تصریح قرآن، شیطان را عصیانگر معرفی و از طایفه جن، می شمارد که در اثر تکبر، فرمان الهی را تبعیت نکرد. در حالیکه، فرشتگان، کاملا تحت امر الهی هستند و عصیان و نافرمانی در فرشتگان، راه ندارد.
بنابراین لازم است، اندکی درباره مفاهیمی چون جن و ویژگی های آن، به گفتگو نشست و در ضمن آن، ثابت کرد که شیطان، از زمره فرشتگان، نیست و از طایفه جن و از جنس آتش است:
ابتدا اینکه، شیطان، در زمانی از امر خداوند، تمرد و سرپیچی کرد و بخاطر تکبر حاضر نشد، بر آدم سجده کند. دلیل سجده نکردن را خلقت خود از آتش بیان میکند: قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِين (سوره اعراف، آیه ۱۲)، خداوند فرمود وقتی تو را به سجده فرمان دادم، چه چيز تو را از آن بازداشت، گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريده ای و او (آدم) را از خاک. حال اگر شیطان، از فرشتگان، بود، که از آتش، خلق نمیشد؟ دوم اینکه، از طرفی، جن، از جمله مخلوقات پروردگار است که از آتش خلق شده است. خداوند در آیه ۲۷ سوره حجر میفرماید:”وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ (سوره حجر، آیه ۲۷): جن را پيش از آن، از آتش سوزنده بی دود آفريده بوديم. و سوم اینکه، خدواند در سوره کهف به صراحت شیطان را از طایفه جن معرفی می کند: “إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ” (سوره کهف، آیه ۵۰)
بنابراین، شیطان از طایفه جن، و از جنس آتش، می باشد. در حالیکه عرفان حلقه، شیطان را از فرشتگان، میشمارد که مخالف آیات و احادیث اسلامی است.
استفاده از قدرت اجنه در عرفان حلقه
بنابرگفته کارشناسان و منتقدین عرفان حلقه، پایه و اساس عرفان حلقه، دست‌ درازی به سوی نیروهای شیطانی و قدرت اجنه، و نفود آنها در زندگی انسان ها، است که آثار و نشانه‌های آن به صورت علمی و تجربی در زندگی و اطراف درمان‌گران و درمان‌جویان، کاملاً قابل بررسی است.
جن، می‌تواند در شرایط خاصی به زندگی انسان، وارد شود که ساده‌ترین راه ورودشان به تعبیر قرآن کریم پناه بردن به آنهاست. عرفان حلقه، این در و روزنه را می‌گشاید و نیروهای شیطانی را به نام شعور کیهانی و حلقه‌های رحمانی، معرفی می‌کند. البته تسلیم شدگان عرفان حلقه، به علت کنار گذاشتن قرآن و اهل بیت، ظاهرا، خللی در حلقه‌های آنها ایجاد نمی‌شود. و حتی از قدرت اجنه، در درمان، استفاده می کنند. زیرا، به قدرت اجنه پناه برده اند.
در عرفان حلقه، آنچه با عنوان شبکه شعور کیهانی میزباشد، همان «شبکه جن» بوده و قدرت های دریافتی از طریق آنان می باشد. افرادی که با علوم غریبه آشنایی مختصری دارند، میدانند که تمام قابلیت هایی که در شبکه شعور کیهانی طاهری می باشد، منحصر در جن بوده و هیچ موجود دیگری دارای این خاصیت نیست. به عنوان مثال؛ دریافت اجازه و اعلام ساعت جهت تفویض لایه محافظ، صرفاً در شبکه جن می باشد که جن گیرها برای تحویل مُوکّل جن، ساعت مشخص گرفته و دریافت اجازه هم یکی از اصول اولیه جن گیر ها است. همچنین می توان به عوارض بعد اتصال اشاره کرد که در هنگام دریافت موکّل جن برای شخص ایجاد می شود. عوارضی مانند سرگیجه، حالت تهوع، استشمام بوی بد، داغ شدن بدن، گزگز کردن بدن و … که همین حالت به اذعان طاهری و شاگردانش پس از اتصال برای بیمار به وجود می آید.
اما، جن، چه ویژگی های دارد که دارای چنین قدرتی می باشد؟
آفرینش این موجودات (اجنه)، از آتش، بوده، قبل از انسان، آفریده شده، دارای عمر طولانی، توانایی ازدواج و زاد و ولد، و تغذیه متفاوت با انسان، دارند، وجودشان در دنیای مادی، نامرئی بودن، توانایی دیدن انسانها، توانایی جا به جایی اجسام سنگین، توانایی درمان یا ایجاد بیماری، قادر به ایجاد جدایی بین همسران، ازدواج و زنا با انسان، جایگاه پایین ترشان در کائنات نسبت به انسان، نداشتن پیامبران دارای شریعت، دسترسی به شبه غیب، از دیگر ویژگی های اجنه، می باشد. برخی از آنها، مسلمان و برخی کافرند.
بعد از ذکر این مقدمه، شیاطین و اجنه، برای سرگردان کردن انسان و به تباهی کشیدن فرصت‌ها و نعمت‌های رحمانی، دست به شیطنت‌های شگفت‌انگیزی می‌زنند و حتی نیروهای خود را در این راه بکار می گیرند تا انسان ها را بازی دهند که یکی از آنها بهبود نمایی و درمان است. شیاطین و اجنه، نیروهای خاصی دارند که در شرایطی می‌توانند از نیروی خود استفاده کنند. همچنانکه در قرآن مجید و در داستان حضرت سلیمان آمده است که آن پیامبر بزرگ خدا به اطرافیان خود گفت چه کسی می‌تواند تخت بلقیس را حاضر کند، یکی از جنیان گفت: پیش از آنکه از جای خود برخیزی تخت را به اینجا می‌آورم. (ر.ک: سوره نمل، آیه ۳۸ و ۳۹)
جن‌ها، می‌توانند در عالم مادی ما انسان ها، کارهایی انجام دهند اما تا انسان سراغ آنها نرود و پای آنها را در زندگی خود باز نکند، توان دخالت ندارند. اما اگر به هر طریق و با هر نامی به نیروی آنها پناه ببرد و تسلیم‌شان شود، آنگاه می‌توانند کارهایی انجام دهند. چنانکه قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «بعضی از انسان‌ها به گروهی از جن‌ها پناه می‌برند، پس بر ذلت‌شان افزودند.» (سوره جن، آیه ۶) شیاطین که جن های کافر هستند، ممکن است به کسانی که به آنها پناه برده‌اند، کمک‌هایی بکنند از جمله ‌اینکه امور پنهان را برای‌شان آشکار کنند، یا اشیائی را جابجا کنند، عواطف و احساسات افراد را دگرگون سازند و نفرت یا عشق را از بین ببرند و یا از نیروی و قدرت خود برای درمان و ایجاد بیماری‌ها استفاده کنند.
بنابراین، جنیان، یکی از مخلوقات الهی هستند که در کنار انسان ها، زندگی می کنند. حکمت الهی، اقتضا نموده که ما قادر به دیدن آن ها، نیستیم. اما این بدان معنا نیست که هیچ ارتباطی میان عالم ما و آن ها نباشد. آن طور که در احادیث اسلامی آمده است، میان عالم انسان ها و جنیان، حجابی قرار گرفته که جنیان بدون اذن الهی نمی توانند آن را مخدوش نموده و با انسان ها ارتباط گرفته و در زندگیشان دخالت کنند. ولی اگر انسان، روزنه ای در این حجاب ایجاد کند، ممکن است به عواقبی گرفتار شود. عواملی که باعث ایجاد چنین روزنه هایی می شوند، بسیار است که باید سعی شود تا حد ممکن، رعایت شود و در صورت گرفتار شدن انسان به آزار و اذیت شیاطین و اجنه، شخص با رعایت دستورات و احکام دینیمربوطه، خطرات را از خود دور نمایند و برنامه های درمانی برای رهایی از اجنه را انجام دهند.
در مقاله آینده، باور به تناسخ و حلول روح در عرفان حلقه، جاذبه درمان در این عرفان نوظهور و فرق آن با شفا در اسلام، پرداخته خواهد شد.
نکته پایانی
البته هرچند، برای رهایی و درمان آسیب دیدگان عرفان حلقه، سایت انجمن نجات از حلقه به صورت خودجوش و مردمی، در حال فعالیت، می باشد اما حجم آسیب ها و نگرانی های از تبعات احتمالی این عرفان در اختلافات خانوادگی و  بیماری ها جسمی و روانی، بنابر گفته کارشناسان این امر، بسیار فراوان و نگران کننده است و جای توجه بیشتر مسولین و نخبگان فرهنگی کشور را می طلبد.
همچنین، شایسته است در کنار اطلاع رسانی خبری، با دعوت از موافقین و مخالفین عرفان حلقه، و انجام مناظره ها و کرسی های آزاداندیشی در محافل خاص، نقاط ضعف و اشتباهات این نوع از عرفان را به عموم مردم، شناساند و معرفی کرد.
فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا