کتاب‌خوانی در مازندران نیاز به ریکاوری دارد

بصیر ،کتاب را عصاره داشته‌های فرهنگی و هویتی یک ملت می‌دانند که نشان‌دهنده ریشه‌های فکری با بدنه‌شهای قدرتمند یک کشور است که اگر ارتباط بین ریشه و بدنه به‌خوبی برقرار شود و تغذیه صحیح از ریشه‌های عمیق صورت پذیرد، می‌توان به ثمر نشستن میوه‌های شیرین و مفید را از درخت فرهنگ آن کشور انتظار داشت، در غیر این صورت با قطع ارتباط بین ریشه و ساقه، چیزی که در انتظار ساقه و جوانه‌هاست، خشکی و مردگی و نابودی تدریجی خواهد بود.

کتاب را، که حاوی تلاش‌های فاخر اندیشمندان و دانشمندان یک ملت است، اگر نسل به نسل انتقال

کتاب را، که حاوی تلاش‌های فاخر اندیشمندان و دانشمندان یک ملت است، اگر نسل به نسل انتقال نیابد و موجب تکثیر کیفی و کمی نشود، انقطاع فرهنگی و بین‌النسلی به‌وجود خواهد، آمد.

نیابد و موجب تکثیر کیفی و کمی نشود، انقطاع فرهنگی و بین‌النسلی به‌وجود خواهد آمد و به‌تدریج با گسترش بی‌هویتی، بهترین زمینه برای پذیرش فرهنگ‌های مهاجم، که چه بسا فرهنگ ضدانسانی و ضداخلاقی و نابودکننده هستند، فراهم می‌آید، چرا که نسل جداشده از گذشته درخشان خود، بدون آگاهی از سرمایه‌های پرافتخار و بالنده خود، برای تعیین هویت کنونی خویش، دست به دامن فرهنگ‌های دیگران می‌شود.

* گفتنی‌های تکراری

درباره اهمیت ونقش مطالعه و کتاب‌خوانی، الحمدلله همه مردم کشورمان و از جمله مازندرانی‌های غیور اطلاعات وسیعی دارند و اتفاقاً جای تعجب در اینجاست که علی‌رغم علم و آگاهی نسبت به این موضوع بسیار مهم، باز هم هر سال دریغ از پارسال.

یعنی سرانه مطالعه و کتاب‌خوانی ما ایرانیان و ما مازندرانی‌ها در هر سال چندان تفاوتی نسبت به سال قبل نمی‌کند، چرا که  در برنامه‌های روزانه خودمان برای همه چیز ناچاریم وقت و هزینه درنظر بگیریم ولی برای کتاب‌خوانی و مطالعه چون اجبار و درک درستی وجود ندارد، هیچ جایی را در اوقات روزانه‌مان برای آن قائل نمی‌شویم و نتیجه همان می‌شود که هست.

* آمار تکراری، اما جالب

سرانه کتاب‌خوانی، یعنی وقتی را که هر ایرانی بطور متوسط در هر روز برای کتاب‌خوانی لحاظ می‌کند و این وقت گذاشتن‌ها اگر در طول سال ادامه یابد، می‌شود سرانه کتاب‌خوانی سالیانه آن

برای کتاب‌خوانی و مطالعه چون اجبار و درک درستی وجود ندارد، هیچ جایی را در اوقات روزانه‌مان برای آن قائل نمی‌شویم و نتیجه همان می‌شود که هست.

فرد.

آمار کنونی کتاب‌خوانی و مطالعه کشورمان را ۱۸ دقیقه در روز اعلام کرده‌اند و این در شرائطی است که این عدد در امریکا، ۲۰ دقیقه  و برای انگلیس۵۵ دقیقه و برای ژاپنی‌ها سرانه مطالعه ۹۰ دقیقه است.

می‌توان وضعیت خودمان را با این چند کشور مقایسه کنیم و این واقعیت را فراموش نکنیم که جهان از آن دانایان است و هر که بیشتر بداند، می‌تواند ظرفیت پیشبرد اهداف خود را عملیاتی‌تر کند.

طبیعی است که ملت متمدن ایران با آرمان‌های والای خود، شدیداً نیازمند ارتقاء سطح آگاهی و علم و دانش و بصیرت آحاد مردمش است و این مهم حاصل نمی‌آید مگر با مطالعه و کتاب‌خوانی.

* هفته‌ای با سخنان خوب و سخنرانان شاخص

کتاب هم به عنوان یار مهربان، در هفته کتاب مورد تکریم در حرف و سخن قرار می‌گیرد و سخنان زیبا را از سخنرانان موجه به فراوانی می‌شنود، اما حتی در این هفته نیز، کتابخوانی و تصمیم جدی برای کتاب‌خوانی از سوی مردم و مسئولان را نمی‌بیند.

کتاب و کتابخانه‌ها در این هفته به هفته‌ها و ماههای پس از هفته کتاب دل می‌بندند تا عایدی خود از هفته کتاب را برای طول سال به‌دست آورند.

موضوع کتاب‌خوانی و قرار گرفتن مطالعه و کتاب‌خوانی در سبد روزانه مردم، نیازمند درک درونی و باور قلبی آحاد جامعه به دانایی

آمار کنونی کتاب‌خوانی و مطالعه کشورمان را ۱۸ دقیقه در روز اعلام کرده‌اند و این در شرائطی است که این عدد در امریکا، ۲۰ دقیقه و برای انگلیس ۵۵ دقیقه و برای ژاپنی‌ها سرانه مطالعه ۹۰ دقیقه است.

و تدقیق و مطاله است تا زمانی که مردم اقناع نشوند و بصورت جدی تصمیم به کتاب‌خوانی بادوام و متداوم نگیرند، دهها هفته کتاب طی ده‌ها سال هم قادر نخواهد بود مردم را کتابخوان کند.

ظریفی می‌گفت یکی از دلایل تأثیر نبخشیدن کلام بسیاری از سخنرانان هفته کتاب بر روی مخاطبان این است که چه بسا خود این سخنرانان اهل کتاب‌خوانی مستمر نیستند و اصلاح در این زمینه باید ساختار باشد.

* مهم‌ترین آسیب‌ها

می‌توان فهرست بلندی از آسیب‌ها در علل پیدایی وضعیت موجود در حوزه کتاب‌خوانی کشورمان و مازندران عزیز را ارائه داد، اما اگر بنا باشد کوتاه و برجسته چند آسیب را برشمرد، باید گفت که مسئله اصلی، فقدان کتاب‌خوانی در همه برنامه‌های‌مان برای همه افراد در هر سطح سنی، تحصیلی، صنفی و … است.

پدران و مادران‌مان، کتاب‌خوانی در برنامه روزانه‌شان نیست تا کودکان و فرزندان‌شان از آنها الگو بگیرند، مسئولان‌مان دغدغه اصلی‌شان مسائل فرهنگی نیست تا مهم‌ترین عنصر فرهنگ که کتاب و کتاب‌خوانی است، برای‌شان در آن حد از اهمیت و اولویت باشد که مثلاً همانند نجات دو شرکت خودروسازی کشورمان میلیاردها تومان اختصاص دهند.

چرخه تولید کتاب دارای صدها مشکل از تولید، سفاش محتوا، توزیع، قیمت‌گذاری و … است، این چرخه با چندین حلقه مفقوده، سال‌های سال است که مطرح می‌شود و همه هم به آنها اعتراف دارند، اما هیچ عزمی برای اقدامی مناسب در به‌سامان‌رسانی وضع موجود به

از دلائل تاثیر نبخشیدن کلام بسیاری از سخنرانان هفته کتاب بر روی مخاطبان این است که چه بسا خود این سخنرانان اهل کتاب‌خوانی مستمر نیستند.

چشم نمی‌آید و هر سال در هفته کتاب با بازگویی این آسسیب‌ها و مشکلات، واقعیت‌هایی گفته می‌شود و سرهایی به علامت تائید تکان داده می‌شود و حرف‌های شنیده شده، به آرشیو ذهن سپرده می‌شود تا سالی دیگر و بازگویی‌های دیگر.

* کتابخانه‌هایی ناکافی با منابعی ناقص

اگر خانه‌های کوچک و لانه‌زنبوری خانواده‌ها امکان مطاله و کتاب‌خوانی را برای علاقمندان‌ به مطالعه فراهم نمی‌آورند و یا، خرید کتاب در توان همگان نیست و از بالا بودن قیمت کتاب‌های مورد نظر خود گلایه دارند، باید لاجرم به سوی کتابخانه‌های عمومی به مردم آدرس داده شود، اما تعداد کتابخانه‌ها و کمبود شدید کتابخانه عمومی در شهرها و روستاهای پرجمعیت مازندران، همچنین موقعیت قرار گرفتن همین تعداد اندک کتابخانه‌های عمومی در نقاط پرجمعیت شهرهای مازندران بگونه‌ای است که علاقمندان به کتاب‌خوانی در مازندران نمی‌توانند به راحتی به کتابخانه دست یابند و از طرف دیگر، کمبود شدید منابع مورد نیاز مراجعان، آسیب دیگری در عدم مراجعه به کتابخانه‌ها و در نتیجه کتاب نخواندن جامعه می‌شود.

* چه باید کرد؟

همیشه خواستن، توانستن است. واقعاً اگر مردم ومسئولان کشور و مازندران فراتر از برخورد

پدران و مادران‌مان، کتاب‌خوانی در برنامه روزانه‌شان نیست تا کودکان و فرزندانشان از آنها الگو بگیرند.

فانتزی و تشریفاتی با کتاب و کتاب‌خوانی و با پرهیز از شعارگرایی بخواهند مشکل پائین بودن سرانه مطالعه را حل کنند، حقیقتاً خواهند توانست با برنامه‌ریزی دقیق و شکیبایی در اجرای مستمر برنامه‌ها، پس از گذشت چند سال، امر مطالعه و کتاب‌خوانی را به عادت عمومی تبدیل کنند. در این زمینه، صدها طرح و برنامه وجود دارد که عمیقاً این برنامه‌ها محتاج عزم عمومی مردم و مسئولان است.

* هفته‌ای در طراز رفع تکلیف

آیا موضوعی پراهمیت‌تر از کتاب‌خوانی و مطالعه در عرصه فرهنگ وجود دارد که منجر به علم و آگاهی و معرفت و بصیرت جامعه شود و قدر وقیمتی در حد فرهیختگی مردم داشته باشد؟

اگر چنین است و قدر و ارج کتاب از سوی متولیان امر در مازندران شناخته شده است، پرسش بعدی این است که آیا برنامه‌های این هفته که شاخص‌ترینش برگزاری چند نمایشگاه کتاب با کتاب‌های چاپ سال‌های قبل و عناوین محدود و یا تجلیل از چند نفر برگزیده، در حد و اندازه عظمت این هفته قرار دارد که باید از ظرفیت این هفته استفاده کرد تا مردم به ضرورت خواندن مفید و رسیدن به یک برنامه مطالعاتی برای سال در پیش‌رو دست یابند؟!

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا