لطیفه هایی که آیت الله جنتی را خنداند

بصیر ،شجونی در گفت‌وگو با «خبرآنلاین» گفت: یک بار آقای جنتی مرا دید و گفت شجونی من مواضع تو را که می‌خوانم خوشم می‌آید. گفتم آقای جنتی من فرزند انقلابم و از انقلاب دفاع می‌کنم. از شما هم دفاع می‌کنم. گفت «از من؟ مگر درباره من چه می‌گویند که تو از من دفاع می‌کنی؟» گفتم می‌گویند «اولین خواستگار حضرت حوا تو بودی! منتها چون سنت بالا بود او را به تو ندادند و آدم رفت و با حوا ازدواج کرد». آیت‌الله جنتی هم شروع کرد به خندیدن. گفت «دیگر چه می‌گویند؟» گفتم می‌گویند «حضرت آدم به خدا گفت خدایا این پیرمرد کیست که اینجا می‌پلکد؟ خدا گفت این جنتی است، قبل از من هم اینجا بود». باز هم خندید و گفت «دیگر چه می‌گویند؟». گفتم می‌گویند «خدا رفت بهشت را بسازد دید تو در آنجا نشسته‌ای. گفت تو کی هستی و تو پاسخ دادی من جنتی هستم. لذا خدا بهشت را ساخت و اسم آن را جنت گذاشت». باز هم خندید.

هراز نو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا