وقتی با آمریکا دست می‌دهی و می‌خندی، آنها هم با خنده سر شیعیان را می‌برند
بصیر، وحید یامین پور، امشب در ساری، با اشاره به موضوع نفوذ گفت: یک نمونه حیرت انگیزی از بحث نفوذ در دوره قاجاریه به چشم می خورد که دست کم ۱۵۰ سال از تاریخ کشورمان را بر باد داده و آثار فرهنگی و سیاسی عجیبی بر کشورمان گذاشته و مبدا تحولات بسیاری پس از خودش تا به امروز است.
وی در ادامه سخنانش با بیان یکی از مصادیق مهم نفوذ در تاریخ ایران گفت: ابراهیم خان کلانتر یکی از مهمترین اشخاصی است که در تاریخ ایران خیانت های بسیاری انجام داد. وی پس از خیانت به لطفعلی خان زند و منقرض کردن سلسله زندیه و کمک به ایجاد سلسله قاجار، به عنوان نفر دوم ایران منصوب شد و انگلیسی ها راه نفوذ به وی را پیدا کردند و از این طریق ضربات زیادی به ایران وارد کردند.
یامین پور خاطرنشان کرد: انگلیسی ها با روابطی که با ابراهیم خان کلانتر پیدا کردند، افغانستان را از ایران جدا کردند، شیعیان هندوستان را هم قتل عام کردند و بلوچستان را هم از ایران جدا کرد. ابراهیم خان با شیعیان قطع رابطه کرد و چراغ سبز نشان داد به انگلیسی ها و آنها شیعیان را قتل عامل کردند.
وی ادامه داد: ابراهیم خان کاری به انگلیسها نداد، توافهم کردند که در ازای وعده کمک به ایران در جنگ های بعدی امروز کاری به هند نداشته باشد، و با این وعده شرق ایران را از ایران گرفت.
یامین پور تاکید کرد: چرا امروز استکبار جرات می کند سر شیعیان در جهان دست بلند کند، این مسائل در روابط بین الملل معنا دارد، و ایران تنها حکومت مرکزی شیعه است و چشم همه شیعیان جهان به ایران است و وقتی ایران چراغ سبز نشان بدهد که من خیلی هم غیرتی نمی شوم از اینکه شما به شیعیان دست بلند کنید، همین می شود که در نیجریه و عربستان و … سر شیعیان را می بردند.
وی با بیان اینکه کشتارهای اخیر و جنایت های اخیر در بحرین و نیجریه ، مرتبط با وضعیت نامتعادل سیاست خارجی دولت یازدهم است، افزود: شما دست دادنتان و تلفن صحبت کردنتان با رئیس جمهور امریکا یک معنای خاصی در روابط بین الملل تولید می کند.
وی در بیان سیرتاریخی مفهوم نفود ادامه داد: بعد از بی کفایتی احمد شاه ایران دو دیدگاه در انگلستان برای مستعمره کردن ایران به وجود آمد، عده ای می گفتند که باید خودمان برویم به ایران و آنجا را اشغال کنیم و عده ای دیگر که همان بانیان اسرائیل امروز هستند، گفتند نه ، بگذارید ایران دست ایرانی باشد که مهره ماست و بگذارید ایرانی ها به درد خودشان بمیرند و منافع ما تامین شود و روی کار آمدن رضا شاه نتیجه برتری تفکر صهیونیست های انگلیس شد و رضا شاه شد شاه.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در اینجا ما وارد مرحله دوم نفوذ در ایران می شویم خاطرنشان کرد: بحث این بود که رضا شاه چطور باید ایران را به انگل دنیای غرب تبدیل کند و ما در واقع متسعمره فرهنگی غرب بشویم و یک ایران بی هویت و تمام مصرف کننده شود.
وی تاکید کرد: رضا خان را روشنفکران بی دین روی کار آوردن. اینها فهمیدند که هر غلطی در ایران بکنند باید از مسیر دین باشد، چون ایرانی ها متدین هستند. امثال میرزا ملکم خان گفتند ما نمی توانیم کار انجام دهیم مگر اینکه در دین دستکاری کنیم و آن را به خورد ملت دهیم. در تمام این سال ها تمام کسانی که حامی رضا خان بودند، روشنفکران و تحصیل کردگان غرب بودند. چرا، چون رضا خان ادمی بود که می شد از طریق آن سر دین را برید.
وی ادامه داد: امروز هم درگیری ما با همین روشنفکرانی است که قبله شان به لحاظ نظری آمریکاست و هر چه می گوییم، می گویند، امریکا و قبله شان غرب است.
این استاد دانشگاه با اشاره به روند تاریخی این جریان پس از انقلاب گفت: در دهه ۷۰ انحراف ناشی از شبه روشنفکری غرب زده دوباره سربرآورد و شعارهای که سکولارها در دهه ۷۰ بیان می کردند، بسیار شبیه روشنفکران حامی رضا خان بود. حتی در ادبیات و واژه ها. مبنای این دو طیف کاملا مشترک و مشابه است. آنها اعتقادی به اینکه انقلاب اسلامی مبدعی برای حرکت به سمت تمدن اسلامی است، مطلقا نداشتند و معتقدند که حیات طیبه و نگرش برتر، غرب است.
وی در بخش پایانی سخنانش تصریح کرد: امروز معنای نفوذ به معنای این است که ما با ادمهایی مواجه نیستیم که پول می گیرند و برای غربی ها جاسوسی می کنند،امروز با افرادی مواجه هستیم که نوکر بی جیره و مواجبند، ذهن آنها پرورش یافته ارزش های غربی است، نفوذ یعنی اینکه کسی به این نتیجه برسد که نمی تواند بدون غرب و بدون ارزش های غربی زندگی کند.
دانا
