آسیب شناسی لیست ائتلافی اصلاح طلبان؛

لیست اصلاح طلبان؛ آش شور با طعم گس

بصیر، در نهایت از اردوگاه اصلاح طلبان دود سفید بلند شد و با خروج لیست انتخاباتی مجلس دهم برای  حوزه تهران، حدس و گمان ها پایان یافت. لیستی که با کنکاشی در آن متوجه ائتلافی از اصلاح طلبان شناخته شده، چند نماینده اصولگرای مجلس نهم و اصلاح طلبان و حامیان دولت ناشناخته و با سابقه سیاسی اندک می شویم.

شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در حالی این لیست را منتشر کرده که از ماه ها قبل، اختلافات عدیده ای برای گنجاندن افراد در آن وجود داشت و در روزهای پس از اعلام بررسی صلاحیت های از سوی شورای نگهبان، انتشار آن تا ۱۰ روز مانده به برگزاری انتخابات مجلس به تعویق افتاد. این تعویق را می توان در در دو حالت مورد ارزیابی قرار داد؛ می تواند نتیجه انتظار اصلاح طلبان برای احراز صلاحیت نامزدهای معترض معروف اصلاح طلب باشد تا در دقایق پایانی در لیست گنجانده شوند و در حالت بعدی و محتمل تر، چانه زنی و سهم خواهی افراد و گروه ها، ارائه لیست نهایی را به تاخیر انداخته باشد.

به هر حال اصلاح طلبان لیستی را ارائه کردند که در همان ساعات اولیه به سوژه داغ شبکه های اجتماعی تبدیل شد. افرادی در لیست قرار گرفته اند که هیچ سابقه سیاسی مشخصی ندارند و در سوابق آنها به نسبت های خانوادگی شان اشاره شده است. در کنار این نکاتی در لیست موجود است که نشان دهنده چربیدن نقاط ضعف آن به نقاط قوت اش است.

۱-  در حالیکه شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان اعلام کرده بود برای بستن لیست نهایی از دهها نامزد تایید صلاحیت شده در تهران، رزومه گرفته است و فرمی با عنوان فام (فرم ارزیابی کاندیداها( برای سنجش میزیان اصلاح طلب و فعال سیاسی آنها نیز در اختیارشان قرار گرفته، از لیست منتشر شده اینگونه برمی آید که هیچ یک از معیارهای فعالیت سیاسی رعایت نشده و کفه ترازو به نفع بی تجربه ها سنگینی می کند. با توجه به اینکه صدها نفر در تهران تایید صلاحیت شدند و محمدرضا عارف اعلام کرده بود در بستن لیست ۳۰ نفره تهران مشکلی وجود ندارد، مشخص نیست، چرا در لیست نهایی، افرادی با سوابق پرت به چشم می خورند.

این پرسش پیش می آید که آیا در نهایی کردن لیست، سهم خواهی صورت گرفته یا رانت های ویژه ای برای برخی از افراد در نظر گرفه شده است؟ مثلا در مقابل سابقه فاطمه سادات حسینی، به عنوان سابقه، فرزند صفدر حسینی درج شده است. صفدر حسینی، فعال اصلاح طلب، رئیس صندوق توسعه ملی ایران در دولت یازدهم است و وزیر کار و امور اجتماعی از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ و سپس وزیر امور اقتصادی و دارایی از ۱۳۸۳ تا انتهای دولت دوم محمد خاتمی بود. سابقه فاطمه ذولقدر نیز، فرزند نماینده سابق میناب ذکر شده است.

۲- حضور پیدا کردن نمایندگان اصولگرای مجلس در این لیست، دور از ذهن نبود. نمایندگان نزدیک به علی لاریجانی، مانند جلالی، نعمتی و مطهری، توانستند سهم خود را از این لیست کسب کنند. حمایت از دولت یازدهم در مجلس، پاداشش قرار گرفتن در لیست اصلاح طلبان و حامیان دولت بود. بنابراین در این لیست می توان شاهد فشارهای همه جانبه به شورای سیاستگذاری برای گنجاندن اسامی خاص بود. فشاری که از سوی دولت، علی لاریجانی و کارگزاران سازندگی، وارد شده و لیست اصلاح طلبان به لیست ائتلافی تغییر یافته است. هرچند، علی مطهری لیست مجزای دیگری با نام صدای ملت منتشر کرده که ۲۰ تفر در آن جای گرفته اند. افرادی نظیر حسین شیخ السلام، مشاور بین الملل رئیس مجلس، محمد خوش چهره و بیادی در آن جای گرفته اند. به نظر می رسد مطهری سعی کرده در تکمیل لیست خود دچار اشتباهات اصلاح طلبان نشود و افرادی با سابقه مدیریت و فعالیت سیاسی بیشتری را در آن نهاده است که نسبت به لیست اصلاح طلبان معقولانه تر به نظر آید.

۳- از حدود یکسال قبل تاکنون، فعالین اصلاح طلب از لزوم تشکیل مجلس کارآمد و دارای تخصص و شعور بالای سیاسی برای فراهم آوردن منافع ملی دم زده اند، و در عین حال مجلس نهم را به تندروی، تخریب منافع ملی، مانع پیشرفت و توسعه، به افکار عمومی معرفی کرده اند. ولی آنچه در لیست اصلاح طلبان وجود دارد، نشانی از کارآمدی و تخصص مربوط به نمایندگی مجلس و حتی فعالیت سیاسی پرسابقه نیست. این دقیقا همان جایی است که لیست به شدت لنگ می زند و برخلاف شعارها، کم ترین دفاع را می توان از آن کرد و آن نیز تنها به افرادی چون، عارف، مطهری، کواکبیان، حضرتی، جلالی و چند نفر دیگر، بازمی گردد که سابقه فعالیت سیاسی روشنی دارند.

اصلاح طلبان سعی می کنند در ایام پرهیجان تبلیغات و در سردرگمی معرفی هزاران نامزد انتخاباتی، شعارهای بزرگی سر بدهند، اما نمی شود با آدم های کوچک، سنگ های بزرگ را جابه جا کرد. ورود آنها به مجلس نیز جزء اتلاف زمان برای کسب تجربه، هیچ مزیت خاصی ندارد و تا منطبق شدن با فعالیت سیاسی در رده های بالا، هزینه های بسیاری به کشور تحمیل خواهد شد. به قول علی لاریجانی که از اصطلاح “قواره”، زیاد بهره می برد، بیشتر افراد لیست اصلاح طلبان در قواره نمایندگی مجلس نیستند.

۴- به نظر می رسد اصلاح طلبان با اطمینان از رای آوری لیست خود، آن را با افرادی تکمیل کرده اند که توانایی مدیریت و کنترل شدن داشته باشند. اعضای شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان این موضوع را در نظر گرفته اند که از کسانی استفاده کنند که در صورت راهیابی به مجلس، منویات آنها را اجراء کنند و اهداف اصلاح طلبان از طریق این افراد گمنام و کمتر شناخته شده در مجلس دهم پیگیری شود. افرادی که اصلاح طلبان قادر باشند طرح های خود را به آنها دیکته کنند.

جریان اصلاح طلب با تجربه تلخ الهه راستگو در شورای شهر تهران نیز روبه روست و می بایست در انتخابات مجلس از تکرار آن به نحوی جلوگیری کند. گرفتن ضمانت ها و تعهدات محکم از افراد گمنام لیست، می تواند یکی از راهکارهای آنان باشد. این جریان به استقلال رای اعضای خود پایبند نیست و نشان داده فردی یا فعال سیاسی اصلاح طلبی بر خلاف سیاست های اصلاح طلبان موضع گیری کند، لاجرم به بدترین نوع، طرد خواهد شد. موارد الهه راستگو و حتی عباس عبدی، شواهد زنده این ویژگی اصلاح طلبان است.

۵- لیست ائتلاف اصلاح طلبان به گونه ای است که حتی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب نیز جایی برای دفاع همه جانبه از آن ندارند. برخی در خوشبینانه ترین حالت آن را “گردش اجباری نخبگان”، نامیده اند! یعنی اصلاح طلبان بالاجبار و به خاطر شرایط نهایتا مجبور شدند، افراد جدیدی را وارد گود رقابت ها کنند، بدون اینکه قلبا تمایلی به آن داشته باشند. عده ای نیز آن را خیرالموجودین نامیده اند. البته این یک روی سکه است و در روی دیگر آن، اصلاح طلبان به شدت از عدم کادرسازی و تربیت نیروهای موثر و فعال رنج می برند. نوعی وجود نگاه متصلب مانع اوج گیری رده های پایین اردوگاه اصلاح طلبان در موقعیت های تصمیم گیری شده و در بزنگاه هایی مانند انتخابات،  نهایت تجربه برخی از افراد لیست اصلاح طلبان به عضویت در یک انجمن اسلامی صنفی، ختم شده است.

۶- محمدرضا عارف، سر لیست اصلاح طبان در سخنانی، مسئولیت این لیست را پذیرفته و نسبت به رای آوری آن اطمینان خاطر داده است. هر چند بسیاری بر این ادعا، با دیده تردید می نگرند و شانس ۵۰ درصدی برای لیست قائل اند، اما باید به این نکته اشاره کرد که اصلاح طلبان یک پس زمینه همیشه ثابت در انتخابات در نظر می گیرند، اینکه با افزایش مشارکت نسبت رای اردوگاه آنان نیز به طور قطع افزایش می یابد، یعنی هر چه بر تعداد حاضرین در پای صندوق های رای اضافه گردد و درصد مشارکت بالا برود، رای آنها نیز به تناسب آن افزایش پیدا می کند که در نتیجه، پیروز اصلی اصلاح طلبان خواهند بود. اما زمانیکه با وجود مشارکت بالا، نامزدهای اصلاح طلب رای نیاورند، تمام دستگاه های مجری انتخابات به زدو بند و تقلب متهم می شوند.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا